بختک در خواب حقیقت دارد؟!
«توی خواب عمیقی بودم تا اینکه احساس کردم یک چیزی روی
سینهام سنگینی میکنه. به همین دلیل خواستم که بیدار شم
اما نمیتونستم؛ ضربان قلبم تند شده بود و نفسم هم تنگ.
تقلای زیادی میکردم اما اصلا نمیتونستم هیچ تکانی
بخورم. جالب اینجاست که همسرم صبح آن روز به من گفت سعی
میکردم با تقلای زیاد دمپایی پای تخت را بردارم و به طرف
کسی پرتاب کنم. ظاهرا بعد از اینکه حس حرکتیام برگشته
بود سعی داشتم اون چیز سنگینی که روی قفسه سینهام بود را
از خودم دور کنم.او که این صحنه را دیدهبود من را تکان
داده بود و بیدارم کرده بود وقتی از خواب بیدار شدم به شدت...