به هر و شهر و دياري پا نهادم
به ذكر نام ساقي لب گشادم
كه ذكر نام ساقي عين مستي است
مي وحدت ، مي ساقي پرستي است
مرا رسواي عالم كرد ، ساقي
سرا پا شور و حالم كرد ، ساقي
بشارت باد بر رندان سر مست
چنان مستم كه ساقي گيردم دست
شبي از قيد نام و نان گذشتم
وصيت نامه اي با خون نوشتم
نوشتم فقر ارث مادرم بود
كه همچو سايه او بر سرم بود
موحد را لباس فقر زيبد
نه آن دلقي كه مردم را فريبد
لباس فقر كشكول و ردا نيست
تجمل كار مردان خدا نيست
به جام عارفان رند و آگاه
نباشد باده ، جز فقر الي الله ...
بلوغ خوشنويسي ، حق نويسي است
...
زندگی نامه محمدرضا آقاسي، 24 فروردين ماه سال 1338 در
تهران در خانوادهاي مذهبي و شاعر متولد شد. وي به علت
اختلاف نظر با مسئولين هنرستان تجسمي ادامه تحصيل نداد و
به مدرك سيكل اكتفا كرد. آقاسي قبل از انقلاب، در سالهاي 55
و 56 به عضويت انجمنهاي ادبي آن زمان درآمد و بعد از انقلاب
نيز از محضر اساتيدي چون مهرداد اوستا و يوسف ميرشكاك
استفاده نمود.وي از سال 51 شروع به سرودن شعر نمود اما عمده
اشعار وي متعلق به سالهاي 68 به بعد است.آقاسي مدتي نيز در
جبهههاي جنگ در مناطق شوش دانيال و جزيره مجنون و سه راه
جفير و شلمچه بود.از وي كه با مثنوي بلند شيعه در جامعه
شناخته شد، اشعار زيادي در خصوص جبهه و اهل بيت بر جاي...