با سلام یک روایت دیگر ، به پیشنهاد آرزو خانم حالا راوی
گونه رو کنار گذاشته تا تم بزرگانه به خودش
بگیرهههههههه
خب راوی براتون باز ، روایت داره، اینبار از یک ارتباط
.....
روز خواستگاری بود و من قرار بود با همسر آیندم آشنا بشم
امشب چه شبی است شب مراد است امشب
شروع شد و قرارمون این شد زیر نظر خانواده با هم اشنا
بشیم بیا بریم اونجا که شباش بوی تو باشه تو هواش
هر چی می گفتم ، اون می گفت باشه !
هر اخلاقی که داشتم می پسندید !
یه چی می گم یه چی می شنفییییییییییییییییی
چشم و بله و مطیعتم غلومتم سرور منی نیمه ی گمشده ی منی و
برووووووووووووووووتا باقی دلبندم تو باقالی هندونه آی...