در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم و
نگران بودم تا اینکه آنها را تجربه کردم وحالا ترسی
از آنها ندارم: از تنهایی میترسیدم، تا اینکه یاد
گرفتم خود را دوست بدارم. از شکست میترسیدم تا اینکه یاد
گرفتم تلاش نکردن یعنی شکست. ازنفرت مردم میترسیدم تا اینکه یاد
گرفتم بهرحال هر کسی نظری دارد. از سرنوشت میترسیدم تا اینکه یاد
گرفتم
...
هر پادشاهی ابتدا فقط یک نوزاد بوده
، هر ساختمانی ابتدا فقط یک طرح روی کاغذ
بوده ، مهم نیست امروز کجایی، مهم اینه که فردا کجا خواهی بود. هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد
، که سرانجام یک روز باید به آن صعود
کند.
تا در جريان نيفتيم و كمبودها را لمس
نكنيم براى تأمين آن نمى كوشيم. قله هاى بلندتر نيازهاى بيشترى را
فراهم مى كنند.وهدفهاى عالیتر، گامهاى بلندترى می خواهند.و اين
هدفها ،همتها را بدنبال مى آورند. و همتها ، نيازها را و نيازها؛ حركتها
را،و حركت ها، درگيریها را و درگيرِِیها، ورزيدگى ونيروهاى بيشتر براى رفتن
بيشتر را، كسانى كه خود را شناخته اند و خود را
باور كرده اند فهميده اند،
...
خداوند بینهایت است ...اما به قدر نیاز ما فرود می ایدبه قدر ارزوی ما گسترده میشودو به قدر ایمان ما کارگشا.....پس بیایید هر انجه را که میخواهیم از
خدایمان بخواهیمو ایمان داشته باشیم
که بهترین ها را برایمان براورده میکند...کافیست به خدا اعتماد کنیم و به دستان
مهربانش بسپاریم....اگر درونمان را
نسازیمابادی های بیرونمان افسانه ای
بیش نیست.....بیایید از درون عوض...