1. او به من هدف دادهمیشه به
دنبال این بودم تا کسی باشم که دوست دارم. اما هدف واقعی
برای طی کردن این مسیر نداشتم. اما اکنون، چه دلیلی بهتر
از آن دو چشم زیبایی که مدام حرکات شما را نگاه می کند و
کلمات شما را با گوش جان جذب می کند، وجود دارد تا آنچه می
خواهم باشم. 2. می توانم خودم
باشمشخصیت درونی من بیشتر دوست دارد یک مادر باشد
تا اینکه در مهمانی های دوستانه شرکت کند. 3. دیده تازه ای به زندگی پیدا کرده
امکودکم باعث می شود تا دنیا را به همان سادگی که
هست، ببینیم. بعد از مادر شدن می توان به راحتی دلخوری های...
داخل بهشت کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او
پرسید:میگویند فردا شما مرا به زمین میفرستید اما من به
این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به
انجا بروم؟
خداوند پاسخ داد:از میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی
را برای تو در نظر گرفته ام او در انتظار توست و از تو
نگهداری خواهد کرد
کودک دوباره پرسید:اما اینجا در بهشت من هیچ کاری جز
خندیدن و اواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی
هستند.
خداوند فرمود فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هرروز به
تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد
خواهی بود
کودک ادامه داد من چطور میتوانم بفهمم مردم چه میگویند...
ساعت 3 شب بود كه صداي تلفن , پسري را از
خواب بيدار كرد...پشت خط مادرش بود..... پسر با عصبانيت گفت:
چرا اين وقت شب مرا از خواب بيدار كردي؟؟؟؟؟؟
مادر گفت:25 سال قبل در همين موقع شب تو مرا از خواب بيدار
كردي.....
فقط خواستم بگويم تولدت مبارك پسرم.....
پسر از اينكه دل مادرش را شكسته بود تا
صبح خوابش نبرد.....صبح سراغ مادرش رفت.....وقتي داخل خانه شد
مادرش را پشت ميز تلفن با شمع نيمه سوخته يافت..... ولي مادر
ديگر در اين دنيا نبود.
...
.
.
.
.
.
.
آسمان را گفتم :
می توانی آیا
بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه
روح مادر گردی ؟
صاحب رفعت دیگر گردی ؟
گفت نی نی هرگز !!!
من برای این کار
کهکشان کم دارم
نوریان کم دارم
مه و خورشید به پهنای زمان کم دارم !
…
خاک را پرسیدم :
می توانی آیا
دل مادر گردی ؟
آسمانی شوی و خرمن اختر گردی ؟
گفت نی نی هرگز !
من برای این کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم !
…
این جهان را گفتم :
هستی کون و مکان را گفتم :
می توانی آیا
لفظ مادر گردی ؟
همه ی رفعت را
همه ی عزت را
همه ی شوکت را
...