من حسینم، پناهی ام؛ سال هاست که مرده ام ۹ سالی می گذرد
که حسین در «دژکوه» آرمیده همو که آهسته در گوش باد می
گفت: «من حسینم، پناهی ام، خودمو می بینم، خودمو می شنفم
تا هستم جهان ارثیه بابامه، سلاماش و همه عشقاش و همه
درداش، تنهائیاش. وقتی هم نبودم مال شما.»به گزارش مهر،
سال ۱۳۳۵ در روستایی کوچک در کهگیلویه کودکی متولد شد
«هراسان از حقایقی که چون باریکه ای از نور، از سطح پهن
پیشانیش می گذشت»
.کودکی که فارغ از هجای ناهنجار بودن ها و نبودن ها، چگونه
ماندن را آموخت و «مشکلات راه مدرسه باعث شد تا به باران
با همه عظمتش بدبین شود».حسین پناهی کودکی است که «در ۱۱...