تو هستي...مي دانم
تو را در برگ های زرد پاییزی دیدم و در تن عریان درختان
تن يخ زده ام را با دستان گرمت گرما ببخش ...
محتاج تو ام
بخوانم ...که تنهايم
تمامي وجودم يكصدا آغوش ترا طلب مي كند
بخوانم ...بخوانم ...
.
.
.
كتاب خلوتِ خُلدِ خُلود _سيده لطافت سيدي( با اندکی تغییر)