این مقاله نیازمند ویکیسازی است (گردآوری : انجمن ناجی) لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید.
جن (در عربی به این صورت به کار ر میرود، در فارسی به اشتباه به صورت اَجنّه جمع بسته میشود) نام دستهای از موجودات تخیلی فراطبیعی است، اعتقاد بر این است که وجودش از آتش بدون دود است (قرآن ۵۵:۱۴; الرحمن،۱، «و جنیّان را از رخشنده شعله آتش خلق کرد.») که هم به صورت آشکار و هم به صورت ناپیدا زندگی میکنند. در قسمتهای مختلفی از قرآن از آن یاد شده، هفتاد و دومین سوره قرآن به نام آن (الجن) نامگذاری شدهاست (گردآوری : انجمن ناجی) محققان فرهنگ عرب ریشه این واژه را از کلمه جنا میدانند، اما ممکن است ریشه خارجی داشته باشد. منابع قدیمی فارسی واژه فارسی پری و کلمه عربی جن را به طور هممعنی بهکار میبردند.[۱]
محتویات [نهفتن]
۱ انواع و تغذیه
۲ صناعت
۳ ادبیات
۳.۱ ادبیات دینی
۳.۲ جن در ادبیات غیردینی
۴ عشق انسانی
۵ هنر
۶ ساختار اجتماعی
۷ جن در فرهنگ عامه
۸ جن زدهها و کمک جن به انسانها در باورهای عامیانه
۹ ایرانی یا عربی؟
۱۰ جن از دیدگاه علمی
۱۱ جن درقرآن
۱۲ پانویس
۱۳ جستارهای وابسته
۱۴ منابع
انواع و تغذیه
پیامبر جنها را به سه گروه تقسیم میکند: آنهایی که که بال دارند و در آسمان پرواز میکنند، آنهایی که به مارها و سگ شبیهاند و آنهایی که بدون توقف سفر میکنند. عبدالله بن مسعود از قول پیامبر میگوید:زمانی که جنها برای شنیدن آیات قرآن آمده بودند، بعضی از آنها شبیه کرکس و مار، بقیه به صورت مردان سیاه با لباسهای سفید بودند. آنها حتی ممکن است مانند اژدها، گور، و یا تعدادی از جانوران دیگر ظاهر شوند. روایت است که پیامبر به جنها گفته که میتوانند از استخوانهایی تغذیه کنند که هر زمان جنها به آن دست بزنند، بر آن گوشت میروید. حیوانات جنها نیز میتوانند از سرگینهایی تغذیه کند که به دانه و علف تبدیل شده و به استفاده گلههای جن میآیند.(آمده «غذای شما جنیان هر استخوانی که گوشت دار و بدون گوشت که برآن نام خدا ذکر شده باشد و پس مانده و فضله و مدفوع علفی که حیوانات شما آن را خوردهاند.»)[۱]
صناعت
این طور گفته میشود که جنها در صناعت بسیار پیشرفتهاند و توانایی ساخت اشیاء و ساختارهای شگفتانگیز را دارند. آنها نخستین سازندگان حمامها و مخترعین خمیر موبر بودند و عمارات باشکوهی ساختهاند.در افسانه سلیمان ، حضرت سلیمان جنها را مجبور به اطاعت از خودش کرد و آنها را تا ۲۵ فرسنگی (برابر با ۱۵۶ کیلومتر) قلمروی خود تسخیر کرد. در دربار او جنها در صف پشت سر آدمیان عالم و دانا میایستادند و آدمیان نیز به نوبه خود در صف پشتی پیامبران قرار داشتند. بلقیس، همسر سلیمان و ملکه سبا طبق برخی گزارشها از ازدواج جن و انسان متولد شده بود. با این حال مشخص نکردهاند که کدام یک از والدینش جن بودهاست (گردآوری : انجمن ناجی) با اینحال برخی از منابع معتقد اند که مادر او جنی به نام ریحانه بود. مردم از ازدواج سلیمان با بلقیس نگران بودند. آنها میترسیدند که اگر حضرت سلیمان با این دو رگه جن و انسان ازدواج کند برای همیشه مجبور به خدمت فرزندان حاصل از این ازدواج خواهند شد. بنا بر این میخواستند عشق سلیمان به او را از بین ببرند و به او میگفتند که او دیوانهاست و پاهای او مثل پای الاغ مو دار است (گردآوری : انجمن ناجی) جنها در اسارت سلیمان ماندند و او بر آنها پادشاهی میکرد، سلیمان زوبعه را مأمور به وظایفی در طول زندگی اش کرده بود. پس از مرگ سلیمان زوبعه به افرادش که در قلمرو سلیمان کار میکردند گفت که دست از کار بکشند. آنها با خوشحالی اطاعت کردند و یکی از آنها فهرستی از آنچه را که آنها در طول خدمت خود ساخته بودند را بر روی سنگی نگاشت.[۱]
ادبیات
جن در ادبیات حماسی غیردینی به ندرت دیده میشود. قلمروی جمشید و سلیمان اولین قلمروهایی بودند که بر جن و شیاطین حکومت میکردند. در شاهنامه جن تنها یک بار در نامهٔ سعد بن ابیوقاص به سردار ساسانی رستم فرخزاد به کار رفته، که در آن سردار عرب «از جن و انسان و پیامبر هاشمی» سخن گفتهاست (گردآوری : انجمن ناجی) اگرچه شاهنامه به نام افریتهای که بهرام چوبینه را فریفت. تا علیه شاه شورش کند اشارهای نکرده، ولی این زن در منبع دیگری به نام زنی از جنس جن به نام مذهبه توصیف شده این اطلاعات ممکن است پایه برخی داستانهای حماسی باشند که ما به آن داستانها دسترسی نداریم. در فرامرزنامه شاه پریان به شیرزنی به نام بانو گشسب خبر میدهد که گورخر کوچکی وجود دارد که در اصل سرخاب، شاه اجنه است که خود را به شکل حیوان درآورده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۱]
ادبیات دینی
جن حضور برجستهای در ادبیات دینی حماسی دارد. گفته میشود که پیامبر امام علی را برای کمک به جنهای مؤمن در برابر دشمنان بتپرست منصوب کرد.[نیازمند منبع]
جن در ادبیات غیردینی
تعریف جن در ادبیات غیردینی بسیار متنوع تر از تعریف مذهبی است (گردآوری : انجمن ناجی) تنوع قابل توجهی در اشکال منتسب به جن در افسانههای ایرانی وجود دارد. آنها ممکن است زیبا یا زشت، سیاه یا سفید، بزرگ و یا کوچک باشند. به طور کلی، جن مسلمان زیبا توصیف شده، در حالی که آنهایی که کافر هستند به صورت هیولاهای بد ترکیب با سر یک چشم در وسط پیشانی، بزرگ و با دندانهای نیش بیرون زده به تصویر کشیده شدهاند. برخی جنها با بدنهای مرکب توصیف شدهاند، که ممکن است بدن انسان و سر شیر و یا اندام حیوانات مختلف داشته باشند؛ یا انواعی دیگر با سر فیل، یا نفس آتشین و یا بوی نا مطبوعی که متصاعد میکنند توصیف شدهاند. تصور میشود که آنها میتوانند به هر شکلی که تمایل دارند ظاهر شوند. معمولاً جنهایی که نوع حیوانی دارند را به صورت مار، بز، کبوتر، گوسفند وحشی و یا سگ توصیف میکنند. زمانی که جن به شکل حیوان شکار در میآید به او شکار ابوجهل گویند که در مقابل آن، حیوانات واقعی را شکار ابراهیم میگویند. ممکن است آنها بر روی زمین یا در آبها زندگی کنند و یا در حمامها، خانهها، قبرستانها و یا آب انبارها و یا حتی در درختان روزگار بگذرانند. جنهایی که در آب انبارهای هند هستند از کمر به بالا شبیه انسان ولی پایین تنهشان مانند حیوانات است (گردآوری : انجمن ناجی) جنها گرچه جمعیت بیشتری در سوریه، هندوستان و وبار دارند ولی در تمام سرزمینها پراکندهاند. نسناسها یک چشم و یک پا دارند و آنها هستند که با ایجاد آتش در خانههای انسانها برای ایشان مزاحمت ایجاد میکنند، نسناس به همراه شق در برخی منابع جزء جنها به شمار رفتهاند. نوع دیگری از جنها که Ḡaddār نامیده شده با هر کسی که به او دست یابد خفتوخیز جنسی و مقاربت میکند، این موجود دارای دو جنس نر و ماده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۱]
عشق انسانی
تصور میشود جنها ممکن است عاشق انسانها شوند که در این صورت معشوقه خود را میدزدند، از ازدواج بین آنها ممکن است بچه هم متولد شود. به همین دلیل بود که تصور میشد برخی قبایل عرب نژادشان به جنها میرسد. از روابط عاشقانهٔ میان انسان و جن داستانهایی نقل شده. ابن ندیم فهرستی از این عشقها نگاشته، چند کتاب مشهور هم در اینباره نوشته شده.[۱]
هنر
در دنیای هنر گاهی جنها به عنوان الهه شعر و موسیقی میباشند و القاء کنندهٔ شعر به شاعران. جنهایی که پیرامون شخصی پرسه میزنند چه شعر الهام کنند چه نکنند، بر اساس این که نر یا ماده باشند tābeʿ یا tābeʿa خوانده میشوند؛ بقیهشان با نامهای hātef، شق، نسناس، یا غادار شناخته میشوند. علاوه بر ارتباطی که جنها با شاعران برقرار میکنند، آنها با فالگیرها و پیامبران نیز رابطه برقرار میکنند. در ادبیات غیر دینی هم مانند ادبیات دینی جنها را سازندگان و صنعتگران ماهر توصیف کردهاند. برای همین تصور میشد سازههای بزرگی مانند تخت جمشید و اهرام توسط آنها ساخته شده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۱]
ساختار اجتماعی
ساختار اجتماعی جنها شبیه اجتماع انسانها است (گردآوری : انجمن ناجی) آنها پادشاه و دادگاه دارند و عروسی میکنند و سوگواری میگیرند. اگر جن مسلمان خود را به شکلی به غیر از شکل اصلی خود در آورد و به قتل برسد، قاتل را مسئول این قتل نمیدانند. پادشاهی از جنهای مسلمان زعفر بود که گفته میشود در رویداد کربلا به امام حسین پیشنهاد کمک نمود. بر اساس نسخهای از زندگی نامه زعفر، زعفر در دهه ۱۳۰۸ هجری شمسی درگذشت و فرزندش کاظم شاه جنهای مسلمان شد. علاوه بر شکل حیوانی، جنها گاهی برای گمراه یا نابود کردن انسانهای قربانیانی خود به شکل انسانی در میآیند. گفته شده که جنی به صورت زنی زیبا در آمده بود قربانی اش وی را از روی پاهای حیوان مانند اش شناسایی کرد و طنابی را به دور گردن آن جن انداخت و با کشیدن روی زمین در پشت شتر وی را به قتل رساند. در میان سیستان گفته میشود جنی به نام مردآزما (ارزیابی کننده مردان) وجود دارد. اگر مرد از وی نترسد مردآزما با او دوست میشود و در زندگی به او کمک میکند، در غیر اینصورت او را با ترساندن دیوانه میکند. برخی بر این باور اند که مردآزما نر است و با قربانیانش آمیزش جنسی میکند.[۱]
جن در فرهنگ عامه
تصور بیشتر مردم از جن به عنوان موجودی فرمانبر است (گردآوری : انجمن ناجی) اقدامات خاصی برای جلوگیری از آزارشان و یا احضار آنها انجام میشود. آنها را با نامهای خاصی مثل از ما بهتران و عزیزان یاد میکنند تا از احضار ناخواسته آنها که ناشی از ذکر نام آنها است جلوگیری نمایند همچنین سوت زدن، تحریک آنها با پرتاب سنگ، ریختن خاکستر یا آب گرم بدون ورد لازم، سوزاندن تخم مرغ و پوست پیاز باهم و یا کارهایی مانند جارو زدن بیمورد در شب باعث احضار آنها میشود. شکارچی پیری که جنی در شمایل یک تازی را زخمی کرده بود، زمانی که به قرار گاه جنها وارد شد توسط آنها توبیخ شد و سه روز بعد جان باخت؛ همچنین جنها شکارچیانی که بیش از حد حیوانات را میکشند تعقیب میکنند. آنها چنین شکارچی زیادهخواهی را از طریق تبدیل او به گوزن نری که وی زخمی کردهبود تنبیه میکردند. جنها این شکارچی را مجبور میکردند تا مشقات یک حیوان شکار شده را تحمل کند، از تعقیب و گریز گرفته تا کشتن، سر بریدن، پوست کندن و کباب شدن.[۱]
به طور کلی برای در امان ماندن از گزند و آسیبهای جن و همچنین دور نگه داشتنش، آیه قرآنی «بسم الله الرحمن الرحیم» را میخوانند (به نام خداوند بخشنده مهربان).[۱]
بعضی از زمانها در هفته گزند جنها افزایش مییابد مخصوصاً شبهای شنبه و سه شنبه، آنها با خطر یا آسیبی که برای مردم ایجاد میکنند باعث حوادث یا بیماری میشوند و یا مصیبت به بار میآورند، غیر از اینها ممکن است یکی از کودکان انسان را بدزدند و جایش را با فرزند جنها عوض کنند. همچنین ممکن است به خانهای وارد شده و اموالش را بدزدند. در میان بلوچها گفته میشود دیوی وجود دارد به نام دیو یاهلو که شبیه گاو نری است که در شب دیده میشود و به قربانیانش حمله میکند. جن دیگری در میان بلوچ است به نام جن سنگ جبوک که به سمت قربانیان خود سنگ پرتاب میکند ولی آنها هرچه اطراف خود را نگاه میکنند کسی که سنگ پرتاب میکند را نمیبینند.[۱]
جن زدهها و کمک جن به انسانها در باورهای عامیانه
برخی از مردم بر این باورند که اغلب آسیبها وارده از طرف جن به انسان، اختلالات عصبی، مخصوصاً صرع است که گفته میشود جن به داخل بدن فرد وارد شده. آنان معتقدند زمانی که جن در بدن فردی وارد میشود شخص حالت جسمی خاصی را در بدن خود تجربه میکند. بهزعم آنها، درمان کسانی که جن زده شدهاند فقط با دعا امکانپذیر نیست بلکه بعضی اوقات وی را میبندند و وحشیان وی را مورد ضرب و شتم قرار میدهند تا جن از بدن وی خارج شود. برای نوع خاصی از جنون که گفته میشد توسط جن ایجاد شده به دعانویس رجوع میکردند که ادعا میکرد داروهای خاصی که در کتابی که سلیمان نوشته برای درمان آن افراد وجود دارد، «جن به آنها دقیقاً گفته که چگونه بیماریهای ایجاد شده توسط آنها را درمان کنند و چه چیزهایی را به عنوان دارو مصرف کنند.[۱]
گاهی اوقات پیش میآید جنی به فردی برای به دست آوردن ثروت یا قدرت کمک کند و یا نیرویی برای رهایی از یک بیماری به او بدهد. یک مرد که این قدرت شفا را پیدا کرده بود توانست با ریختن بزاق خود بر روی بثورات پوستی آنها را درمان کند. او این توانایی را از زنی از اجدادش که بچه جنی را با بستن حلقه آهنی به پایش تسخیر کرده بود به ارث برده بود. زمانی که مادر جن برای درخواست آزادی فرزندش التماس میکرد زن به او گفت که باید در قبال آزادی فرزندش چیزی به او بدهد. آن جن در دهان زن تف کرد و به او گفت که فرزندان تو تا هفت نسل توانایی درمان بثورات بوستی با مالیدن بزاق بر روی پوست بیمار را دارند.[۱]
عدهای بر این باورند که آسیب پذیرترین قربانیان جنها زنان در بستر زایمان و نوزادانشان هستند. به همین دلیل مادر و نوزاد وی نباید در دو هفته اول زایمان تنها بمانند. زمانی که زنی بعد زایمان اولین بار به حمام میرود تهدید آسیب رساندن جن به طور قابل توجهی کاهش مییابد.[۱] این گفتهها در حالی است که تاکنون زنان بسیاری در نقاط مختلف جهان به علت شرایط خاص به تنهایی زایمان کردهاند، بیآنکه چنین مشکلاتی متوجه آنها باشد! بسیاری از باورها در اینباره با خرافهها و تصورهای عامیانه و محلی در همآمیختهاست و این باعث شدهاست که تصویر مرسوم از این موجود بیشتر براساس وهم و خرافه باشد و نه مبتنی بر روایات معتبر دینی یا تجربههای مستند. برخی عقیده دارند که جنها از آهن میترسند، و هرکسی موفق شود سوزنی در بدن و یا لباس آنها وارد کند میتواند کنترل آنها را در دست بگیرد، ترس زیاد آنها از آهن باعث میشود تا آنها نتوانند آهن را از بدن یا لباس خود در آورند.
ایرانی یا عربی؟
در داستانهای عامیانه فارسی جنها معمولاً برای انسانها مضر هستند. هر چند برخی میگویند جن به همراه ḡūl از داستانهای سامی منشأ میگیرند، ولی ممکن است از شیاطین مافوق بشر در فرهنگ ایرانیان منشأ گرفته باشد و دوباره از طریق یک تبادل فرهنگی میان ایرانیان و اعراب دوباره به فرهنگ ایران بازگشته باشد. آنها در برخی از انواع داستانها ظاهر شدهاند که این گواهی است بر حضورشان در فرهنگ عامه ایران.[۱]
از این بین، در یکی از داستانهای اخیر گفته میشود که دو نفری که قوز بر پشت داشتند با جن دیدار میکنند. نفر اول به حمام میرود و میرقصد، در آن هنگام عروسی جنها بوده، پس پاداش میگیرد و جنها قوزش را بر میدارند. نفر اول این داستان را برای نفر دوم هم تعریف میکند و نفر دوم هم به همان مکان میرود و میرقصد، چون مراسم عزای جنها بوده، جنها قوزی بر بالای قوز او ایجاد میکنند. از آن در فرهنگ عامیانه فارسی زبانان به عنوان قوز بالای قوز یاد میشود. در مواردی در قصههای عامیانه از جن به عنوان یاری کننده یاد شده، مثلاً زمانی که گفتهاند جن از مهارت خود در بافتن فرش استفاده میکند. یکی از این جنهای یاری رساننده سیمرغ در داستانهای عامیانه است (با افسانه سیمرغ در داستانهای حماسی اشتباه نشود)، گفته میشود دستهای از جنها است (گردآوری : انجمن ناجی)[۱]
جن از دیدگاه علمی
تاکنون هیچ تحقیق مستدل علمی در مورد جن در نشریات علمی چاپ نشده است (گردآوری : انجمن ناجی) ریچارد داوکینز، استاد زیستشناسی دانشگاه آکسفورد، احتمال وجود جن و سایر موجودات ماوراالطبیعی را به دلیل نداشتن پشتوانه علمی مساوی با احتمال وجود پلنگ صورتی در دنیای واقعی میداند.[۲] ضمن اینکه ویژگیهایی که در ذهن عوام در مورد جن وجود دارد با نحوه پیدایش و فرگشت موجودات زنده تطابق ندارد.[۳]
جن درقرآن
آیات قرآن درباره جن
1-خلق الجان من مارج من نار14الرحمن
2-..خلقته من طین وخلقتنی من نار 77ص
3-والجان خلقناه من قبل من نار السموم27حجر
4-قال اناخیرمنه خلقتنی من نارو.....11اعراف
بموجب آیات یادشده خلقت جن ازاتش یاشعله آنست
ازجن تعابیردیگری درقرآن امده است جان-عفریت-خناس-نفاث-جنه-شیطان-ابلیس-الثقلان
ابلیس كه نام قبلی وی عزازیل بودرئیس شیاطین واجنه است كه سالهای بسیاربه عبادت خدامشغول بود.بهمین علت درصف فرشتگان میایستادتااینكه درمساله خلقت ادم دچاراستكباروغرورشدوموقعیت خودراازدست دادودرزمین ماموراغوای ادمیان شدابلیس ازاجنه است قرآن كریم میفرماید فسجدواالاابلیس كان من الجن 50كهف .درقرآن كریم سوره ای بنام جن امده ودران باسلام اوردن جنیان نزدپیامبراسلام اشاره شده است (گردآوری : انجمن ناجی)یكی ازمعجزات حضرت سلیمان تسلط ایشان برجنیان بود.ببرخی ازصفات ابلیس اشاره میشود. بئس القرین-خناس-رجیم-غرور-قرین-مارد-وسواس [۴] داستان ابلیس [۵]ومحاجه خداوشیطان [۶].
پانویس
↑ پرش به بالا به: ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ ۱٫۱۴ ۱٫۱۵ Omidsalar, Mahmoud. “GENIE”. دانشنامه ایرانیکا, 15 دسامبر 2000. Archived from the original on 29 آوریل 2011. Retrieved 15 آوریل 2012.
پرش به بالا ↑ Richard Dawkins, A Devil's Chaplain: Reflections on Hope, Lies, Science, and Love, Mariner Books; Reprint edition 2004
پرش به بالا ↑ Richard Dawkins, The Selfish Gene: 30th Anniversary Edition, Oxford University Press 2006
پرش به بالا ↑ تفسیر موضوعی ایت الله مکارم شیرازی
پرش به بالا ↑ 11تا18اعراف
پرش به بالا ↑ 26تا44حجرو61تا65اسراو71تا78صو1تا15جن
جن واژهای عربی و به معنی «موجود پنهان و نادیدنی» است (گردآوری : انجمن ناجی) در عرف فارسی «اَجِنّه» جمع جن شمرده میشود. در عربی جمع واژه جن، جِنان است و نوع آن جِنَّه. در فرهنگ فارسی دکتر محمد معین، به معنای «موجودی متوهم و غیر مرئی، پری» آمدهاست (گردآوری : انجمن ناجی) به آنکه مورد اذیت و آزار جنّیان واقع شده جن زده[۱] یا مجنون[۲] گویند.
جن چیست؟
در یک دیدگاه وسیع به هر موجود ماوراءطبیعهای که از دیدگاه انسان مستور است، جن میگویند. مانند فرشتهها، شیطانها. اما اصطلاحاً و بنا بر باور برخی از مردم، جنها (اجانین) گروهی از موجودات زنده، دارای احساسات و تفکر و معمولاً نامرئی از جهان آفرینش هستند که هزاران سال پیش از خلقت بشر از آتش خلق شدهاند.
جن از دیدگاه مذاهب
اسلام
شکلی خیالی از مهر یا نگین سلیمان که در داستانها به وی نیرویی برای تسلط بر جنیان میبخشید.
پارهای از باورهای مسلمانان پیرامون جن از قرآن سرچشمه میگیرد. در قرآن جن موجودی توصیف شده که «از آتش (نار) آفریده» شدهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[پانویس ۱] جن دارای دو جنس نر و ماده[پانویس ۲] و دارای علم و ادراک معرفی شدهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[پانویس ۳] همچنین به آنان ویژگیهای اخلاقی داده شده[پانویس ۴] و مواردی از تماس آنها با انسان را متصور شدهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[پانویس ۵] به روایت قرآن جن «از پیش از آفرینش انسان» بر روی زمین میزیستهاست (گردآوری : انجمن ناجی)∗ در کل جن بیست و دو مرتبه در قرآن تکرار شده و دارای سورهای به همین نام است (گردآوری : انجمن ناجی) هم چنین چنانکه در قرآن گفته شده، شیطان رجیم یا همان ابلیس از جنس جن است (گردآوری : انجمن ناجی) در سوره نمل (مورچه) در کتاب قرآن در آیه ۱۷ به این مورد اشاره شدهاست که سلیمان نبی بر سپاهیانی از جن تسلط و آنها را در خدمت خود داشتهاست (گردآوری : انجمن ناجی) نیز در آیه ۳۹ از سوره نمل به توانایی خارق العادهٔ این موجودات اشاره میشود.
آنگونه که در بخشی از کتاب «در محضر استاد» که به پرسش و پاسخهایی با آقای علامه طباطبایی(شیعه)میپردازد، به نقل از او، عمر این موجودات بسیار بیشتر از عمر انسانها بوده و جمعیتشان نیز از جمعیت انسانها بیشتر است (گردآوری : انجمن ناجی) در همین کتاب اشاره شدهاست که سپاهی از جنها به رهبری زعفر در واقعه کربلا به کمک حسین بن علی آمد ولی حسین کمک او را نپذیرفت. او نوشتهاست: یکی از جنگهای امام علی علیه السّلام با جن (نصیبین) بود. همچنین در تفسیر المیزان درباره پناهنده شدن مردم به جن، نوشته: «مراد از پناه بردن انس به جن بطوری که گفتهاند این است که در عرب رسم بوده وقتی در مسافرت در شب، به بیابانی برمیخوردند از شر جانوران و سفیهان جنی به عزیز آن بیابان که سرپرست جنیان است پناه میبردند و میگفتند: من پناه میبرم به عزیز این وادی، از شر سفهاء قومش» به گفته علامه طباطبایی: «تقسیم آیه مبارکه بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ در مربعات به حروف ابجد، برای رفع جنیان و افراد مبتلا به جن مفید است».
ابن خرم در کتاب الفصل مینویسد: «طایفه جن امتی هستند دارای عقل، فکر و قدرت تمیز که به ایشان از طرف خدا وعده و وعید نازل شده و آنها نیز پذیرفتهاند. آمیزش میکنند اولادی از آنها بوجود میآید و مرگ نیز آنها را در بر میگیرد و چون جسمشان زود فنا میشود احتیاج به قبرستان ندارند و تمامی مسلمانان نیز بر این امر توافق و اجماع دارند جنیان دارای اجسام لطیف، شفاف و هوائی هستند یعنی زندگی در هوا و زمین برای آنها امکان دارد زیرا عنصر آنها از آتش است (گردآوری : انجمن ناجی) همچنانکه عنصر انسانها از خاک است»
صدر المتالهین شیرازی معروف به ملاصدرا مینویسد: «جن را وجودی در این جهان حس و وجودی در جهان غیب و تمثیل (عالم مثال) است، اما وجودشان در این جهان هیچ جسمی که آن را نوعی از لطافت و اعتدال باشد نیست، جز آن که روحی در خور آن و نفسی که از مبدا فعال بر آن اضافه شدهاست میباشد آنان بدنهای لطیفی دارند که در لطافت و نرمی متوسط بوده و پذیرای جدائی و گرد آمدن است، چون جدا گشت، قوامش نازک و حجمش لطیف گشته و از دیگرن پنهان میگردد»
در آیه ۱۳۰ سوره انعام، آمده: «یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم» یعنی: «ای گروه جن و انس! آیا پیامبرانی از بین شما برای شما نیامدند؟» که ظاهرا و بنا به نظر بسیاری از معتقدان به دین اسلام، آیه مذکور نشان دهنده این است که جنها پیامبرانی از جنس خودشان هم داشتهاند. در آیه ۶ سوره ناس عبارت من الجنة و الناس آمدهاست
مسیحیت
آنگونه که از باورهای مسیحی برمی آید مسیحیان به وجود جن معتقد بوده و آنها را «ارواح خبیث» یا «ارواح شیطانی» میدانند. در بسیاری از آیات عهد عتیق و عهد جدید از جن، اجنه و شیطان و ابلیس به صراحت نام برده شدهاست از جمله لاویان ۱۹:۳۱ و ۲۰:۶، اول سموئل ۲۸:۳ و ۲۸:۹ و ۲۸:۷ اول تواریخ ۱۰:۱۳، متی ۴:۱ و ۱۲:۲۲، لوقا ۴:۵ و ۸:۱۲، یوحنا ۸:۴۴ و بسیاری آیات دیگر. ضمنا جنگیری جزء اموری است که کلیسای کاتولیک به صورت تخصصی آن را انجام میدهد و در حال حاضر پاپ بندیکت شانزدهم از آن حمایت میکند و انجمن بینالمللی جن گیران برای همین موضوع توسط پدر گابریل آمرث تاسیس شدهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[۳] برخی گمان میکنند درباره ماهیت آنها در بین عامه مردم غلو شده و تصویری ترسناک از آنان ترسیم شدهاست (گردآوری : انجمن ناجی)
جن در باور مردم
ایرانیان
در باور برخی افراد، جنها تنها در شب، تاریکی، تنهایی و در محلهایی مانند گرمابه، آب انبار، پستو و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند بز، سم دارد. مژههای دراز او نیز با مژهٔ انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است (گردآوری : انجمن ناجی) همزمان با زاده شدن هر نوزاد انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا میآید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت که این موجود را همزاد آن طفل میخوانند.
بنابر باور برخی، نه تنها باید پیش از ریختن آب جوش روی زمین «بسم الله» گفت، بلکه حتی پیش از ریختن آب سرد، پرت کردن چیزی و هر کاری که میتواند به یک موجود فرضی در محل آسیب برساند یا برای او اهانت آمیز باشد (مانند انداختن آب دهان و...) نیز باید «بسم الله» گفت. و ذکر این عبارت برای دور کردن جنها از محل و ایمن ماندن از آسیب احتمالی آنها موثر است (گردآوری : انجمن ناجی) البته عدهای نیز متعقدند که ذکر «بسم الله» به تنهایی چاره ساز نیست و حتی نوعی دعوت از آنان محسوب میشود و حتماً باید عبارت را کامل و به صورت «بسم الله الرحمن الرحیم» به کار برد.
در تهران قدیم عدهای از ساکنان را عقیده بر این بود که گاه و بیگاه در مواقع معین در حمامها جنها رفت و آمد میکنند و با احتیاط قدم به حمام میگذاشتند، مخصوصا شبها خیلی با ترس و وهم در حمام وارد شده و خود را شستشو میکردند. گویند مظفرالدین شاه از همینگونه افراد بود …معی را عقیده بر این بود که جنها گاهی برای اغفال و فریب مردم و کشانیدن آنها به حمام، زودتر از موعد مقرر در بوق حمام میدمند … مردم برای رفع و دور کردن اجنه به بعضی عوامل متوسل میشدند و از جمله جام چهل کلید و این جام از برنج ساخته شده بود و دستهای داشت که آن را سوراخ میکردند و بر چهل پاره برنج یا مس بعضی کلمات را حک میکردند، ضمنا بعضی دعاها را به خط خوش به روی جام میکندند.[۴]
محدوده توانایى و قدرت شیطان و جن چیست و تا چه اندازهاى میتوانند براى انسانها مزاحمت ایجاد کنند؟
پرسش
محدوده توانایى و قدرت شیطان و جن چیست و تا چه اندازهاى میتوانند براى انسانها مزاحمت ایجاد کنند؟
پاسخ اجمالی
واژهى شیطان و جن بارها و در موارد متعدد در قرآن ذکر شده است و سورهاى به نام جن نازل گردیده است.
شیطان اسم عام (اسم جنس) است که به هر موجود موذى و منحرف کننده و سرکش، خواه انسان باشد و یا غیر انسان، اطلاق مىشود، و ابلیس اسم خاص (علم) است و نام آن شیطانى است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر خود در کمین آدمى است (گردآوری : انجمن ناجی)
جن در لغت به معناى پوشیدگى و پنهانى است و بر موجودى اطلاق مىشود که از آتش آفریده شده، مادى است و داراى روح و بدن مىباشد. این موجود، مکلف و مسئول است و مىتواند مؤمن یا کافر و یا... باشد.
برخى افکارشان پر از تصورات و اوهام و داستانهاى اغراقآمیز دربارهى جن است و همه را باور دارند و در مقابل گروهى به کلى منکر وجود جن هستند و حتى قضایاى واقعى رانیز اسطوره و خرافهاى بیش نمىدانند.
از آیات و روایات اسلامى استفاده مىشود که جنیان، موجوداتى قدرتمند هستند. به عنوان نمونه در سورهى نمل، آیه 39 اشاره مىشود که حضرت سلیمان علیه السلام ادعاى عفریت جنى را تکذیب نکرده است، لیکن باید توجه داشت وجود چنین مطالبى باعث نمىشود که افرادى ادعا کنند، جنیان بر همه کارها توانمندند و حتى جریانهاى شرک آلود را بپذیرند، زیرا بدون اذن الهى هیچ موجودى نمىتواند منشأ اثر باشد، از این روى قدرت شیطان بر اضلال و گمراهى فقط شامل کسانى مىشود که از دایرهى بندگى و توحید بیرون رفته و تمایل به شیطان و القائات او پیدا کنند؛ چنانچه خود شیطان گفته: من بر بندگان مخلص خدا تسلطى ندارم (فبعزتک لأُغوینّهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین). افزون بر این قدرت شیطان بر انسان در محدودهى وسوسه و القائات است و هرگز سبب سلب اختیار از انسان نیست؛ زیرا تجرد شیطان، تجرد مثالى و خیالى است و به مرحلهى مخلصان که مقام عقلى و شامخ انسان کامل است، راه ندارد. بله اطاعت از نفس اماره زمینه را براى تسلط و نفوذ شیطان فراهم مىسازد و به تدریج انسان را در دام شیطان قرار داده و به ضلالت و تباهى مىکشاند و تنها راه نجات از وسوسه و القائات و انحرافات، توجه به خدا و خضوع در درگاه ربوبى مىباشد؛ خداوند متعال مىفرماید: "ان عبادى لیس لک علیهم سلطان"[ii].
ص، 83.
[ii] حجر، 42.
پاسخ تفصیلی
ابتدا به بررسى واژههاى شیطان و جن و ارتباط مفهوم شیطان و جن و حدود تسلط شیطان مىپردازیم:
مفهوم واژهى شیطان و جن: "شیطان" به معناى دور شده و متمرد مىباشد. این کلمه به صورت مفرد هفتاد و یک بار و به صورت جمع (شیاطین) هیجده بار در قرآن مجید آمده است (گردآوری : انجمن ناجی)
معناى لغوى:به عقیدهى طبرسى و راغب و ابن اثیر و دیگران "نون" شیطان اصلى و جزو کلمه است یعنى از مادهى "شطن یشطن" مىباشد. "شطن" به معنى دور شدن است (شطن عنهاى بَعُد) بنابراین شیطان به معنى دور شده از خیر است (گردآوری : انجمن ناجی)[1] از آیات و روایات استفاده مىشود که شیطان از جنیان است (گردآوری : انجمن ناجی)[2]
باید توجه داشت که شیطان اسم عام (اسم جنس) است، در حالى که "ابلیس" اسم خاص (علم) مىباشد و به عبارت دیگر، شیطان به هر موجود موذى و منحرف کننده و طاغى و سرکش، خواه انسانى یا غیر انسانى، مىگویند و ابلیس نام آن شیطانى است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است (گردآوری : انجمن ناجی)[3]
واژهى جن:
این کلمه بیست و دو بار در قرآن مجید آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) جن در لغت به معناى پوشیدگى و پنهانى است و از آتش[4] و یا آمیختهاى از آتش[5] آفریده شده است (گردآوری : انجمن ناجی) جن در عرف قرآن موجودى است با شعور و اراده که به اقتضاى طبیعتش از حواس بشر پوشیده مىباشد و در شرایط عادى، قابل درک حسى نیست. او مانند انسان، مکلف است و در آخرت برانگیخته مىشود. او مىتواند مطیع یا عاصى، مؤمن یا مشرک و... باشد.[6]
ملاصدرا ماهیت جن را این گونه توصیف مىکند: "جن را وجودى در این جهان حس، و وجودى در جهان غیب و تمثیل (عالم مثال) است (گردآوری : انجمن ناجی) اما وجودشان در این جهان، همان گونه که بیان شد هیچ جسمى که آن را نوعى از لطافت و اعتدال باشد نیست جز آنکه را روحى در خور آن، و نفسى که از مبدأ فعال بر آن افاضه شده است، مىباشد و ممکن است که علت ظهور و صورت پنهانى (جنّى) در برخى از اوقات، آن باشد که آنان بدنهاى لطیفى دارند که در لطافت و نرمى متوسط بوده و پذیراى جدایى و گرد آمدن است و چون گرد آمده و متکاثف شده قوام آن ستبر شده و مشاهده مىگردد. و چون جدا گشت، قوامش نازک و جسمش لطیف گشته و از دیدگان پنهان مىگردد؛ مانند هوا که چون تکاثف یافته و به صورت ابر در آمد مشاهده مىگردد و چون به لطافت خود بازگشت دیده نمىگردد...".[7] جن همانند انسان داراى روح و بدن است و داراى شعور و اراده و حرکت مىباشد. برخى از آنها مرد و برخى دیگر زن هستند، تولید مثل مىکنند و مکلف و مسئول مىباشند. در زندگى آنان مرگ و زندگى جریان دارد و از ایمان و کفر برخوردار مىباشند.
ارتباط مفهوم جن و شیطان
شیطان در معناى اصلى گویا مفهوم وصفى دارد و به معناى "شریر" است (گردآوری : انجمن ناجی) در قرآن عزیز، شیطان به همین معنا استعمال شده است، اما گاهى در مورد خود ابلیس و گاه با معناى عام در مورد هر موجود شریرى که شرارت در او "ملکه راسخ" گردیده، به کار رفته است (گردآوری : انجمن ناجی) حتى در قرآن تصریح شده که ممکن است شیطان از جن یا از انس باشد.[8]
در میان شیاطین جن فرد ممتازى وجود دارد که در شیطنت مقام عالى دارد و او ابلیس است (گردآوری : انجمن ناجی) در مورد ابلیس در قرآن مباحث زیادى وجود دارد و از جمله به جن بودن او تصریح شده است (گردآوری : انجمن ناجی)[9]
حدود تسلط شیطان
در کیش ثنویت ایران قدیم اهریمن خالق مطلق بدىها و شرور و آفات و موجودات زیان آور از قبیل مار، عقرب و غیره است (گردآوری : انجمن ناجی) ممکن است بعضى خیال کنند شیطان در قرآن و اسلام مرادف اهریمن در عقیدهى ایران باستان است (گردآوری : انجمن ناجی) ولى این اشتباه محض است شیطان و جن نقشى در کار خلقت ندارند. خالق تمام اشیا خداوند است و کسى جز خدا در کار خلقت و تدبیر آن استقلالى ندارد؛ قرآن در ذم و ردّ چنین افکار باطل فرموده: "و جعلواللَّه شرکاء الجن و خلقهم و خرقوا له بنین و بناتٍ بغیر علم سبحانه و تعالى عما یصفون".[10]
حدود تسلط شیاطین وسوسهى قبلى و دعوت[11] و بهتر نمایاندن بدىها و بالعکس است و جز این تسلطى ندارند و کسى را به انجام کارى مجبور نمىکنند و در قرآن مجید هر چه در مورد کار آنها گفته شده، به همین اصل بر مىگردد.[12]
البته هم فرشتگان و هم جنیان، سهمى از قدرت دارند و بر انسان نازل مىشوند. تنزل فرشتگان اختصاصى به حالت احتضار ندارد، بلکه در غیر حالت احتضار اگر کسى "الله" بگوید و روى گفتهى خود ایستادگى کند، فرشتگان بر او نازل مىشوند.[13] جن نیز داراى محدودهاى از قدرت است (گردآوری : انجمن ناجی) از جمله مىتواند با سرعت زیاد کارهاى خارق العاده انجام دهد. جن گرچه از نظر قدرت فکرى ضعیف است ولى قدرت تحریکى او زیاد است، او مىتواند بارسنگینى را در کمترین زمان جابهجا کند. درک او، درکى عقلى و قوى نیست و حداکثر خیالى و وهمى است و از آیات قرآن مادى بودن جن (مانند انسان) استفاده مىشود. در داستان حضرت سلیمان علیه السلام وقتى عفریتى از جن مدعى مىشود،[14] حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمىکند؛ اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد.[15] جن و شیاطین جن ممکن است کارهایى مانند: گوش فرادادن به قرآن و... نیز انجام دهند.
راه نفوذ شیطان
شیطان از جهتهاى گوناگون به انسان تهاجم مىکند، گاهى از پیش رو و گاهى از پشت سر و زمانى از راست و زمانى هم از چپ "ثمّ لآتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن أیمانهم و عن شمائلهم".[16]
مهمترین تسلط پس از تهاجم و نزدیک شدن به انسان، تصرف در اندیشه و خیال آدمى است (گردآوری : انجمن ناجی)[17] در واقع شیطان کمین گاههاى متعددى دارد که به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
1. گاهى در حوزهى تعبد کمین مىکند تا انسان را از تعبد خارج سازد، او مىکوشد انسان اعمالش را بر اساس وحى انجام ندهد؛ بلکه به میل خود عمل کند و حال آن که در حوزهى تعبد، انسان عبد خداست و تمام کارهاى خود را بر اساس وحى الهى انجام مىدهد.
2. گاهى کمین گاه او حوزهى تعقل است (گردآوری : انجمن ناجی) کارى مىکند تا انسان در مقام فکر و اندیشه، به جاى این که معارف الهى را با برهان تحلیل کند و آنها را با یقین بفهمد و بپذیرد، برهان نما را به جاى برهان واقعى بنشاند و از تعقل ناب محروم شود.
3. گاهى در حوزهى شهود کمین مىکند، حوزهاى که انسان حقایق جهان ربوبى را آن گونه که هست، با دل و بدون وساطت لفظ و مفهوم و استدلال مشاهده مىکند. شیطان کمین مىکند تا واقع را آن طور که هست مشاهده نکند یا چنین راهى را انکار کند. در واقع شیطان نخست شهود، آن گاه اندیشه و سپس عمل را منحرف مىکند.[18]
از آیات و روایات معصومانعلیهم السلام استفاده مىشود که شیطان و جنود او تنها بر کسانى تسلط و نفوذ پیدا مىکنند که از مسیر بندگى خدا خارج مىشوند و در اثر غفلت به خودپرستى و هواپرستى دچار مىگردند و زمینهى نفوذ شیطان را فراهم مىسازند و گرنه بندگان صالح و مخلص خدا از کید و تسلط شیطان ایمن هستند. چنان که در برخى آیات خود شیطان به این واقعیت اعتراف نموده است: "قال فبعزّتک لأغوینّهم اجمعین، الّا عبادک منهم المخلصین".[19]
زیرا، تجرد شیطان، تجرد مثالى و خیالى است و از تجرد تام عقلى برخوردار نمىباشد. از این روى بهمرحله و مقام عقلى و شامخ انسان کامل و مخلص راه ندارد و نمىتواند در قوهى عاقله و عقل عملى او تأثیر بگذارد. او لایق هیچ یک از این دو مرحله نبوده و در مرحلهاى پایینتر قرار دارد. البته همیشه در کمین بوده و نسبت به انسانهاى کامل هم طمع دارد.
مردم عوام خرافات زیادى دربارهى جن ساختهاند که با عقل و منطق جور در نمىآید مثلاً اگر یک ظرف آب داغ بریزید، آنها خانههایى را به آتش مىکشند، موجودى موذى و پرآزارند، بدرفتار و کینه توز و... در حالى که اگر موضوع وجود جن از این خرافات پیراسته شود اصل مطلب کاملاً قابل قبول است؛ چرا که هیچ دلیلى بر انحصار موجودات زنده به آنچه مامىبینیم، نداریم بلکه موجودات غیر محسوس به مراتب بیشترند... در روایتى از پیامبر صلى الله علیه وآله وارد شده که فرمودند: "خلق الله الجن خمسة اصناف کالرّیح فى الهواء و صنف حیات و صنف عقارب، و صنف حشرات الارض و صنف کبنى آدمعلیه السلام الحساب والعقاب."[20]
آن گونه که از نقل تاریخ و قضایا به نظر مىرسد، از گذشته تا به امروز دلها و تصورات بسیارى از مردم از توهمات و داستانهاى مربوط به جن پر بوده، به طورى که گروهى به کلى منکر آن هستند و خرافهاى بیش نمىدانند و از جانب دیگر، برخى افکارشان از تصورات و خاطرات و داستانهاى اغراقآمیز جن پرشده است و مىتوان گفت که هر دو گروه راه افراط را پیش گرفتهاند. دین مبین اسلام حقیقت آن را ثابت مىداند و تصورات واهى را در مورد جن تصحیح مىکند و اوهام و خرافات را از افکار و دلها مىزداید و دلها را از سلطهى توهمات آزاد مىگرداند. از این روى سورهاى را در قرآن به بیان ویژگىهاى آن اختصاص داده است (گردآوری : انجمن ناجی)[21]
یادآورى این نکته ضرورى است که: در نظام هستى، وجود تمام اشیا خواه فرشته، جن و انسان و سایر موجودات محسوس و غیر محسوس از ناحیهى خداست و تنها مؤثریت آنها هم به اذن الهى بوده و محدودهاى معین دارد.
خداوند همواره در کلام نورانى قرآن مجید متذکر شده که به اسباب مادى و غیر مادى استقلالى ندارند، حیات و مرگ، سود و زیان و... همه در ید قدرت خداست و باید در تمام حالات به یاد او بود و به او توکل نمود و به او پناه برد که در این صورت هیچ موجودى نمىتواند آسیبى برساند: "ا... و لیس بضارّهم شیئاً الا باذن الله"[22] و دربارهى شیاطین جن و انس هم هشدار داده است و فرموده: مبادا به سوى آنها تمایل پیدا کنید شیطان دشمن خدا و دشمن آشکار شماست و خود شیطان قسم خورده که انسانها را گمراه کند. البته قدرت شیطان در محدودهى وسوسه و القائات اوست و هرگز سبب سلب اختیار از انسان نیست. بله محور اندیشههاى شیطانى نفس اماره است، در واقع نفس اماره به منزلهى عامل نفوذى براى شیطان محسوب مىشود: "و ما انسان را آفریدهایم و مىدانیم که نفس او چه وسوسهاى به او مىکند، و ما از شاهرگ (او) به او نزدیکتریم".[23] همانگونه که خداوند تبارک و تعالى مىفرماید: "در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى مىکنند."[24]
منابعی برای مطالعه:
غرایب و عجایب الجن، بدر الدین بن عبدالله الشبلى، ترجمه و تحقیق و تعلیق ابراهیم محمد الجمل.
جن و شیطان، علیرضا رجالى، تهران، نشر نبوغ.
الجن فى الکتاب و السّنة، اعداد زاربن شاه زالدین، بیروت، 1996م.
الجن فى القرآن و السنة، عبدالامیر على مهنّا، بیروت، چاپ 1992 م.
الجن بین الاشارات القرانیه و علم الفیزیاء، عبدالرحمن محمد الرفاعى. چاپ 1997 م.
نمایه ی: شیطان، فرشته یا جن.
[1] قرشى، سید على اکبر ، قاموس قرآن، واژهى شطن.
[2] کهف، 51: "فسجدوا الا ابلیس کان من الجن"
[3] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج29، ص 192.
[4] حجر، 27: "والجانَّ خلقناه من قبلُ من نارالسموم"، و جان را از پیش، از آتش زهرآگین آفریدیم.
[5] رحمن، 15: "وخلق الجان من مارج من نار"؛ و جن را از آمیختهاى از آتش آفریدیم.
[6] قاموس قرآن، واژهى جن.
[7] عباسى، ابراهیم ، داستانهاى شگفت درباره جن، ص 25.
[8] انعام، 112.
[9] کهف، 50؛ ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقى ، معارف قرآن، ص 298.
[10] انعام، 100.
[11] ابراهیم، 22: «ماکان لى علیکم من سلطان الاّ ان دعوتک...» هرچند کارهاى دیگرى هم در حیطهى قدرت شیطان قرار مىگیرد که از برخى آیات استفاده مىشود، مانند: زینت دادن کارهاى بد در نظر انسانها، مشارکت در اموال و اولاد، وعده دادن، ایجاد فراموشى در انسان و... .
[12] قاموس قرآن، واژهى شیطان.
[13] فصلت، 30.
[14] نمل، 40 - 30.
[15] جوادى آملی، عبدالله، تفسیر موضوعى، ج1، ص 119.
[16] اعراف، 17.
[17] تسنیم، ج3، ص 393.
[18] تفسیر موضوعى، ج12، ص 400.
[19] ص، 83.
[20] مکارم شیرازى،ناصر، تفسیر نمونه، ج29، ص 157؛ بحارالأنوار، ج 60، ص 268.
[21] سید قطب، تفسیر فى ظلال القرآن، مجلد 6، ص 28 و 27.
[22] مجادله، 10.
[23] ق، 16. (محمد مهدى فولادوند، ترجمهى قرآن کریم)
[24] حجر، 42. (محمد مهدى فولادوند، ترجمهى قرآن کریم). http://najiforum.ir/thread-23875.html
حکم تسخیر جن، ارواح و شیاطین چیست؟
پرسش
آیا ارتباط و استفاده از جن و ارواح و حتی شیاطین در امور زندگی قابل توجیه است یا خیر ؟ چرا؟
پاسخ اجمالی
ارتباط و استفاده علمی و عملی از ارواح و اجنه و شیاطین در اصطلاح لغوی و فقهی، سحر نام دارد.
قرآن کریم؛ ساحری را کفر، بی ایمانی، بی تقوایی، معامله ای بد با خود، بی بهرگی از آخرت،[ii] افزایش گناه و خواری دانسته است (گردآوری : انجمن ناجی)[iii]
روایات دینی؛ ساحری را کفر[iv]، کفر به قرآن[v]، شرک[vi]، دوری از رحمت الاهی[vii] و دین اسلام[viii]، بی نیازی از بندگی الاهی[ix] و مایه ورود به جهنم[x] و عدم ورود به بهشت[xi] و ساحر را ملعون[xii] دانسته اند.
فقها؛ هم به دلیل آیات و روایات و ضررهای جسمانی و روانی و دینی و اجتماعی، که ساحری دارد آن را حرام دانسته اند.[xiii] و [xiv]
ثم الظاهر أن التسخیرات بأقسامها داخلة فی السحر علی جمیع تعاریفه، شرح مکاسب محرمه مزجی، سید محمد علی جزائری، ج2،ص 112 ؛ ثم ان الشهیدین عدّا من السحر، استخدام الملائکة و الجن و استنزال الشیاطین، همان، ص 68 ؛ او علی سبیل الاستعانة بالارواح الساذجة، همان، ص 71.
[ii] «و اتبعوا ما نتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا ...» بقره، 103 102؛ تفسیر المیزان، ج 1، ص 234.
[iii] «و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادهم رهقا»؛ جن، 6.
[iv] الوسائل، ج 12، ص 107.
[v] همان، ص 109.
[vi] همان، ص 106.
[vii] همان، ص 107.
[viii] همان، ص 108.
[ix] همان، ص 108.
[x] بحار، ج 58، ص 223.
[xi] وسائل، ج 12، ص 107.
[xii] همان، ص 103.
[xiii] مکاسب محرمه، مسئله ی دهم.
[xiv] امام خمینی (ره)، گر چه این ارتباطات را سحر ندانسته اند، اما آنها را حرام دانسته اند.« و یلحق بذالک استخدام الملائکة و احضار الجن و تسخیرهم و احضار الارواح و تسخیرها و امثال ذالک ...» تحریر الوسیلة، ج 1؛ المکاسب المحرمه، مسئله ی، 16.
پاسخ تفصیلی
گرچه در تعریف و تعیین موارد سحر در کتب لغوی و فقهی تعاریف زیادی بیان شده است، اما از مسلمات شمرده شده که ارتباط با ارواح ، اجنه و شیاطین، سحر نامیده می شود. [1]
ساحری سابقه ی دیرینه در تاریخ بشر دارد که بیشترین زمان گسترش آن، زمانی بود که انبیای الاهی یا در جامعه حضور نداشتند و یا حاکمیت آنها کم بود، لذا بیشترین زمان حضور آنها بعد از حضرت نوح [2] و سلیمان [3] ، بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) اما همان طور که تاریخ ساحری گواه است، ساحران به جهت ارتباط با ارواح و اجنه و شیاطین که علم ناقصی دارند [4] ، ضررهای زیای به جامعه بشری زدند، در این بین چه بسا ساحرانی ادعای نبوت یا مهدو یت کرده اند و...
سعادت آدمی در آن است که دوستی ها و دشمنی ها و خوشی ها و نگرانی ها، خوابیدن ها و بیداری ها، سفرها و حضرها بر اساس مصالح دنیوی و اخروی باشد، در حالی که در تاریخ ساحری خلاف این امور مشاهده می شود. [5]
از طرفی در احضار روح و تسخیر اجنه و شیاطین نوعی سلب اراده و اختیار و اجبار و اکراه بر آنها و یا بر روح زن یا بچه ای است که آنها (ارواح یا اجنه)از طریق این ها احضار می شوند که این تحمیل نوعی ضرر و اذیت است (گردآوری : انجمن ناجی) [6]
از طرف دیگر؛ اطلاعات ارواح و اجنه و شیاطین و تأثیرات آنها محدود است [7] بنابر این، هیچ اعتمادی به این گونه ارتباطات نیست. خصوصا اگر انسان بخواهد این اطلاعات و تأثیرات را از شیاطین دریافت کند زیرا کار شیطان گمراه کردن و تزیین باطل است [8] ، لذا به عقیده ی ما، هم راه های دسترسی به اجنه و شیاطین و ارواح، [9] و هم اطلاعاتی که آنها در اختیار انسان قرار می دهند، و تاثیراتی که می گذارند، خلاف دین محسوب می گردد. [10]
برای آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه های:
1. ارتباط انسان با جن، سؤال ش 556.
2. ارتباط با موجودات عوالم دیگر، سؤال ش 293.
3. توانایی شیطان و جن، سؤال ش 883.
[1] شرح مکاسب محرمه مزجی، ج 2، ص 112.
[2] امام حسن عسکری (ع):« ... کان بعد نوح قد کثرت السحرة»، وسائل، ج 12، ص 106.
[3] تفسیر المیزان، ج 1، ص 237.
[4] همان، ج 15، ص 330.
[5] همان، ص 69.
[6] همان، ص 69.
[7] الاحتجاج، ج 2، ص 81.
[8] نساء، 60؛ انعام، 6؛ و آیات بی شمار قرآن در خصوص شیطان.
[9] شرح مکاسب محرمه مزجی، ج 2، ص 67.
[10] همان. http://najiforum.ir/thread-23875.html
آیا ارتباط جنسی جنها برای زاد و ولد مثل انسانها است؟
پاسخ اجمالی
از آیات متعدد قرآن کریم، استفاده میشود که، جنّیان چون انسانها با یکدیگر سخن میگویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا میترسانند. همچنین همانند انسانها تکلیف، زندگی، مرگ و عقاب و ثواب دارند. اما اینکه تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است آیات و روایات صریح در این زمینه نداریم، ولی با استفاده از برخی از آیات قرآن میتوان استفاده کرد که آنان دارای نر و ماده هستند و همانند انسانها مقاربت و نزدیکی جنسی دارند.
پاسخ تفصیلی
از آیات متعدد قرآن کریم،[1] استفاده میشود که، جنّیان چون انسانها با یکدیگر سخن میگویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا میترسانند. همچنین همانند انسانها زندگی و مرگ دارند،[2] دارای تکلیف و حسابرسی، عقاب و ثواب هستند.[3] دارای ادیان مختلف بوده و به نبوّت رسول خدا(ص) ایمان آوردهاند.[4]
اما اینکه تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است، آیات و روایات صریح در این زمینه نداریم، ولی با استفاده از برخی از آیات قرآن میتوان استنباط کرد که آنان دارای نر و ماده هستند و همانند انسانها مقاربت و نزدیکی جنسی دارند. در اینجا به آیاتی اشاره میشود:
الف. «سُبْحانَ الَّذی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ»؛[5] منزّه است آن خدایى که همه جفتها را بیافرید، چه از آنچه زمین میرویاند و چه از نفسهایشان و چه آن چیزهایى که نمیشناسند. استناد کرد؛ طبق این آیه شریفه، نبات و انسانها نر و ماده دارند و نیز چیزهایی که ما آنها را نمیشناسیم.
جمله «وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ» جنّ را نیز شامل میشود که نر و ماده دارند ولى ما چگونگی آنرا نمیدانیم. [6] البته این در صورتى است که مراد از «الازواج» در آیه اصناف نباشد.
ب. «وَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛[7] و از هر چیز جفتى بیافریدهایم، باشد که عبرت گیرید. این آیه صراحت دارد در اینکه نر و مادگى در بیشتر مخلوقات هستی جریان دارد و جمله «کُلِّ شَیْءٍ» به طور حتم جنیّان را نیز در بر میگیرد.[8]
ج. «وَ أَنَّهُ کانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِ»؛[9] و نیز مردانى بودند از آدمیان که به مردانى از جنّ پناه میبردند. از این آیه استفاده میشود که بین جنّیان نیز زن و مرد وجود دارد.[10]
تا اینجا با استناد به آیات یاد شده به دست آمد که جنیان نیز مانند انسانها دارای جنس نر و ماده هستند، اما در چگونگی مقاربت و نزدیکی آنان و تکثیرشان میتوان به آیاتی که در وصف حوریان بهشتى هست تمسّک نمود و آن اینکه خداوند سبحان در وصف حوریان بهشتی میفرماید: «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ»؛[11] حوریان بهشتى را قبل از شوهرانشان نه آدمى دست زده و نه جنّ. مفسّران از این آیه نکات زیر را استفاده نمودهاند:
1. برای جنیان نیز ثواب و پاداش هست.[12]
2. همانگونه که خداوند به نیکوکاران و مؤمنان از انسان، حوریان انسی بهشتی هدیه میکند که قبل از آنان هیچ انسانی با این حوریان نزدیکی نداشته به نیکوکاران و مؤمنان از جنّ نیز حوریان جنّی را هدیه میکند که قبل از آنان هیچ جنّی با این حوریان نزدیکی نکرده است (گردآوری : انجمن ناجی)[13]
3. «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» در آیه، به معنای «لم یفتضهن» است و افتضاض؛ یعنی آمیزش به گونهای که پرده بکارت پاره شود و از آن خون بکارت جاری شود. [14] از آنجایی که قرآن میفرماید: «قبل از شوهرانشان هیچ انسان و جن با آنان نزدیکی نکرده»، معنایش این است که جنّ نیز همانند انسان زنان را لمس و با آنان همانند آدمی نزدیکی و آمیزش میکند. بنابراین، میتوان از این آیه استفاده کرد که تکثیر و زاد و ولد جنّ، همانند تکثیر و زاد و ولد انسان ها بهوسیله مقاربت و نزدیکی نر و ماده صورت میگیرد.[15]
[1]. جن، آیات 1 - 15؛ رحمن، آیات 31 - 63؛ احقاف 29 - 31.
[2]. «کلُُّ مَنْ عَلَیهْا فَان»؛ هر چه بر روى زمین است دستخوش فناست (گردآوری : انجمن ناجی) رحمن، 26.
[3]. «سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَان»؛ اى جنیان و آدمیان! به حساب شما خواهیم رسید. رحمن، 31.
[4]. قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 65 - 66، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش.
[5]. یس، 36.
[6]. قاموس قرآن، ص 67.
[7]. ذاریات، 49.
[8]. قاموس قرآن، ص 67؛ ر.ک: نمایه «زوجیت در مخلوقات و ملائکه»، سؤال 17947.
[9]. جن، 6.
[10]. قاموس قرآن، ص 67.
[11]. رحمن، 56 و 74.
[12]. «الآیة دلالة على أن للجن ثواباً فالإنسیات للانس و الجنیات للجن»؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج 9، ص 482، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا.
[13]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 315، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 4، ص 345، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش.
[14]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 315.
[15]. قاموس قرآن، ص 65. http://najiforum.ir/thread-23875.html
آیا انسان میتواند با جن رابطه داشته باشد؟ اگر میتواند آنرا چگونه توجیه میکنید؟
پاسخ اجمالی
قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده است و ویژگی های زیر را برای او برمی شمارد:
1.جن موجودی است که از آتش آفریده شده، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است (گردآوری : انجمن ناجی) [1]
2. دارای علم ، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است (گردآوری : انجمن ناجی) [2]
3. دارای تکلیف و مسئولیت است (گردآوری : انجمن ناجی) [3]
4. گروهی از آن ها مؤمن و صالح و گروهی کافرند. [4]
5. دارای حشر و نشر و معادند. [5]
6. قدرت نفوذ در آسمانها و خبرگیری و استراق سمع داشتند و بعداً منع شدند. [6]
7. با بعضی از انسانها ارتباط برقرار می کردند و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهایی داشتند، به اغوای انسانها می پرداختند. [7]
8. میان آنها افرادی یافت می شوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان گونه که میان انسان ها چنین است (گردآوری : انجمن ناجی) [8]
9. قدرت بر انجام بعضی از کارهای مورد نیاز انسان را دارند. [9]
10. خلقت آنها روی زمین قبل از خلقت انسان ها بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) [10]
11. در داستان حضرت سلیمان علیه السلام وقتى عفریتى از جن مدعى مىشود که می تواند تخت بلقیس را به نزد سلیمان آورد پیش از آن که از مجلسش برخیزد، [11] حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمىکند؛ اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد. [12]
از مجموع این آیات استفاده می شود که جن یک موجود خیالی نیست و یک موجود واقعی مادی است که ارتباط با او امکان پذیر است و عده ای هم با او ارتباط برقرار کرده اند. اگرچه از روزگاران قدیم بین انسان و جن، شیوه های مختلفی از روابط تصور می شده است، اما ما تنها شیوه هایی را که در روایات معتبر آمده است می توانیم بپذیریم.
در این جا به بعضی از گونه های این روابط که در قرآن و روایات و سخنان دانشمندان ذکر شده، اشاره می کنیم:
ألف: پناه بردن به جن؛ در قرآن مجید آمده: "و همانا مردانی از انس به مردانی از جن پناه می بردند، پس به سختی های ایشان می افزودند". [13]
رسم عرب چنین بود که هرگاه به بیابان هولناکی می رسیدند، به جن آن وادی پناه می بردند. اسلام این کار را نهی کرده و پناه بردن به آفریننده ی جن و انس را امر فرموده است (گردآوری : انجمن ناجی) [14]
ب: تسخیر جن؛ تسخیر جنیان و به خدمت گرفتن آن ها، گرچه ممکن است اما میان فقها در باره ی این که آیا چنین کاری جایز است یا نه؟، بحث است (گردآوری : انجمن ناجی) قدر مسلم آن است که این کار نباید از راهی که شرعا حرام است صورت گیرد یا باعث آزار و اذیت آن ها شود و نیز نباید به کارگرفتن آنها برای کارهای نامشروع و حرام باشد زیرا انجام کار نامشروع، حرام است چه با واسطه باشد یا بی واسطه. [15]
از آیت الله العظمی خامنه ای؛ در باره ی حکم مراجعه به افرادی که از طریق تسخیر ارواح و جن اقدام به معالجه مىکنند، با توجه به این که یقین وجود دارد که آن ها فقط کار خیر انجام مىدهند، سؤال شد، ایشان جواب فرمودند: این کار فى نفسه اشکال ندارد، مشروط بر این که از راه هایى که شرعاً حلال هستند، اقدام شود. [16]
برای توضیح بیشتر رجوع کنید ، به:
1- نمایه: توانایى شیطان و جن، سؤال 883.
2- نمایه: شیطان، فرشته یا جن؟، سؤال 857.
3- کتاب جن و شیطان، تحقیق قرآنی، روایی و عقلی، تألیف علی رضا، رجالی تهرانی.
جن چیست و چگونه باید از آن دوری کرد!
جن واژهای عربی و به معنی «موجود پنهان و نادیدنی» است (گردآوری : انجمن ناجی) در عرف فارسی «اَجِنّه» جمع جن و در عربی جِنان است .در قرآن کریم سوره ای به نام جن وجود دارد و این کلمه 22 بار در آیات کلام وحی ذکر شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو قرآن، بررسی وجودی جن که در آیات قران کریم هم به آن اشاره شده یکی از موضوعاتی است که ذهن انسان ها را به خود مشغول کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) مستندی که در ادامه آمده گوشه ای از این موضوع فراگیر را نمایان ساخته است .فایل صوتی این مستند در پایان خبر قابل دریافت است (گردآوری : انجمن ناجی)
تبلیغ علوم غریبه از طریق اینترنت و کتابهایی که به راحتی در فروشگاه های کتاب به فروش می رسد این روزها افزایش زیادی یافته است (گردآوری : انجمن ناجی) این در حالی است که این علوم از جمله راه های برقراری ارتباط با جن برای افراد و جامعه دردسرهایی ایجاد می کنند.
موجوداتی که خداوند در آیات قرآن بارها از آنها یاد کرده و سوره ای هم به نام آنها ثبت شده است (گردآوری : انجمن ناجی) اما دنیای آنها همیشه برای انسان پر رمز و راز و شاید ترسناک بوده است .
اینها نقل قول هایی است که بعضا از مردم در مورد جن ها می شنویم.
"با چشم خود ندیدم ولی هرگاه تنها بودم می شنیدم صدای پا از طبقه اول تا طبقه دوم به صورت دوان دوان به گوش می رسید؛ وقتی مادرم در هنگام صبح خواب می ماند با صدای سوتی از خواب بیدار می شده و وقتی نگاه می کرده انسانی قدکوتاه با پاهای سُم دار را می دیده که کنار یخچال ایستاده است؛ در اتاق خواب بودم وقتی چشمم را باز کردم جسمی 90 سانتی که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده بود در اتاق دیدم در آن زمان، هراسان از اتاق خارج شدم.؛ بعضی وقت ها شیر آبی باز می شد بدون این که کسی در آشپزخانه باشد..."
جن از آتش است و ماهیت آن به گونه ای است که نمی توان آن را در قاب دوربین ها ثبت کرد.
دکتر منصوری لاریجانی کارشناس علوم غریبه در این باره می گوید: جن شکل و مقدار دارد اما وزن و ماده ندارد. در واقع چیزی که در خواب و خیال تصور می شود شکل و اندازه دارد اما وزن و سنگینی ندارد.
وی در ادامه می افزاید: فیلمبرداری و تصویربرداری از جن ها به دلایلی که گفته شد مقدور نیست.
جن ها عموماً از دید انسان ها پنهان هستند اما گاهاً ممکن است به اشکال مختلف ظاهر شوند.
حجت الاسلام هاشمی از شاگردان آیت ا.. بهجت در این باره می گوید: جن قابلیت دارد تا به شکل ها و قیافه های مختلف مثل سگ و گربه ظاهر شود.
مثلاً بسیاری از مردم می گویند: که جن ها به شکل گربه یا گوسفند در تعداد زیاد وجود دارند.
جن ها به مکان های مرتفع و ساختمان های بلند علاقه دارند. رفت و آمد آنها به خانه هایی که موش و گربه و سگ و خوک نگهداری شده و یا روی دیوارهایش تار عنکبوت بسته است بیشتر است (گردآوری : انجمن ناجی)
از مکانی که در آن فرشتگان حضور دارند و نور قرآن در آن می تابد دوری می کنند اما بسیاری از باورها درباره جن که حتی در بسیاری از کتاب ها راه پیدا کرده نادرست است (گردآوری : انجمن ناجی)
برخی محققین می گویند در بسیاری از موارد صداها و اشکالی که توسط برخی ساکنان خانه شنیده یا دیده می شوند همان توهم است (گردآوری : انجمن ناجی) زیرا دیدن جن ها دارای اصول و راهکارهایی است که هرکسی به آنها دسترسی ندارد.
امروزه در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی جن گیرهایی مانند کشیش باب لارسون شهرت جهانی به دست آورده اند.
جن ها به دو دسته خوب و بد تقسیم می شوند. شیطان، جنی است که به علت نافرمانی از دستورات خداوند از بارگاه الهی رانده شده است (گردآوری : انجمن ناجی) بسیاری از افرادی که قصد تسخیر جن ها را دارند خود به تسخیر اجنه ی شر در می آیند.
حجت الاسلام شهبازیان استاد حوزه و دانشگاه در این باره می گوید: اجنه کسانی را که آنها را تسخیر می کنند موظف به کفرگویی روزانه کرده و حتی خانواده این انسان ها را تهدید به مرگ و آسیب رسانی می کنند.
وی در ادامه می افزاید: انسانی که جنی را تسخیر کرده است به دلیل اینکه این جن و اطرافیانش به او و خانواده اش ضربه نزنند حتی گاهی به سمت انجام کارهای سخیف هم رانده می شود.
فریب مردم و سوءاستفاده از آنها یکی از نتایجی است که ارتباط با اجنه شر به دنبال دارد.
حجت الاسلام شهبازیان دراینباره می گوید: کسانی بر این عقیده اند که برخی مردم دارای حقانیت هستند و می توانند از گذشته و آینده انسان ها پیامی به آنها بدهند در صورتی که مدعیان ارتباط با اجنه چون می توانند از جن ها در کارهای خود استفاده کنند و متأسفانه مردم عامی هم هیچ اطلاعی از شگردهای این اشخاص ندارند پیش خود تصور می کنند که این انسان برحق است چون حرفی غیبی می زند در صورتی که این اشخاص از اجنه شر استفاده کرده و می توانند به بعضی توانایی ها دست یابند.
برای شناختن افرادی که به علت ارتباط با عالم غیرمادی به توانایی هایی ظاهری دست پیدا کرده اند راه های مختلفی وجود دارد.
حجت الاسلام فؤادیان، پژوهشگر دینی می گوید: دسترسی به اخبار غیبی دارای سطوح مختلفی است (گردآوری : انجمن ناجی) مثلاً شماره ملی شما مدنظر باشد اگر این شماره گفته شود دال برحقانیت است و یا دسترسی به کدها و رمزهای بانکی که این کار برای کسی مقدور نیست.
از طرفی در روایات متعددی روش های حفظ محیط زندگی از اجنه بیان شده. حجت الاسلام هاشمی به نقل قول از آیت الله بهجت به بعضی از این روشها اشاره می کند.
در خانه، برخی پرندگان خانگی (پرنده سفید، مرغ و خروس) را داشته باشید، هیچگاه در خانه تنها نخوابید، هیچ کاری را بدون بسم الله شروع نکنید، صبح ها 4 سوره قرآن کریم را که با قُل شروع می شوند به همراه سوره نصر بخوانید؛ خواندن آیت الکرسی و اینکه آیت الکرسی همراه شخص باشد و نصب آن بر روی دیوار مخصوصاً در خانه های مرتفع ، لازم است و نهایتاً صلوات زیاد و استفاده از انگشتر عقیق و فیروزه موجب می شود جن ها از انسان ها دور شوند.
ما انسان ها در این جهان تنها موجودات عاقل و دارای اختیار نیستیم ،بلکه موجودات نامرئی دیگری هم هستند که چون ما آدمیان زندگی می کنند دارای عقل و اختیار و اراده هستند و می توانند مؤمن یا کافر باشند صحبت ما در مورد موجودی است به نام "جن" که کم و بیش اطلاعاتی در مورد آن ها داریم در این نوشتار سعی می کنیم به جنبه هایی از حیات و مرگ این موجودات اسرار آمیز اشاره کنیم .
نر و ماده بودن و تولید مثل جنّها
طبق نصّ آیات قرآن، مسأله زوجیت شامل همه مخلوقات میگردد؛ بنابراین، جنّ نیز که یکی از مخلوقات خداوند است دارای دو جنس نر و ماده و توالد و تناسل میباشد. خداوند متعال میفرماید:«وَمِن كُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ». (ذاریات، 49) ؛ و از هر چیز جفتی بیافریده ایم ، باشد که عبرت گیرید.
این آیه به عمومیّت نر و مادگی تمام موجودات، تصریح دارد و جمله «کل شئ» شامل جنّها نیز میشود.
آیه « وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا » (جن، 6) ؛ و نیز مردانی بودند از آدمیان که به مردانی از جن پناه می بردند و بر طغیانشان می افزودند.
جنّها مردانی دارند و مرد جایی مطرح است که زن نیز باشد، بنابراین آنها هم مرد دارند و هم زن.
در قرآن در توصیف حوریان بهشتی آمده است: « لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ » (رحمن، 56) تأکید آیات در وصف حوریان بهشتی - که قبل از شوهرانشان توسط کسی از جنّ و انسان لمس نشدهاند - نمایانگر این است که مسأله مقاربت نر و ماده در میان جنّها همانند انسان جاری است (گردآوری : انجمن ناجی)
حیات و مرگ جن
قرآن کریم درباره مرگ جنّها میفرماید: « وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِینَ » (فصلت، 25) ؛ و برایشان همدمانی مقدر کردیم و آنان حال و آینده را در نظرشان بیاراستند و بر آنها نیز همانند پیشینیانشان از جن و انس ، عذاب مقرر شد زیرا زیانکار بودند.
کلمه «قد خلت» مبین آن است که امتهای جن مانند گروههای انسان از بین رفتهاند. بنابراین جنّها نیز به اجلهای معین و معلومی میمیرند.
برخی از آیات نیز که به گوش دادن تعدادی از آنها به تلاوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و یا حضور آنها در سپاه سلیمان اشاره دارند نمایانگر حضور جن در زمین هستند. (جن، آیات اولیه؛ احقاف، 29-32؛ نمل، 17) اما از آیات میتوان استنباط نمود که جن میتواند در آسمان و زمین حضور داشته باشد
برخی معتقدند چون جنّ از موجودات مثالی و فاقد جسم هستند، نسبت به موجودات مادی، اصطکاک کمتری دارند و همین نکته سبب میشود که فرسودگی آنها به تعویق افتد و عمر طولانی داشته باشند. (ابنسینا، 1366: 74؛ کربن، 1385: 339) اما با استناد به آیات،
عمر جن نمیتواند فاقد اجل معینی باشد. البته میزان متوسط عمر جن نامشخص است و شاید همانگونه که عمر انسان در ادوار مختلف، متفاوت بوده است، عمر جن نیز چنین باشد؛ فقط در مورد شیطان آمده است که به هنگام نافرمانی خداوند به او فرمود: تو از زمره پستترین فرومایگانی و شیطان گفت:
گفت : مرا تا روز قیامت که زنده می شوند مهلت ده * گفت : تو از مهلت یافتگانی.
برخی «وقت معلوم» و «یوم یبعثون» را به یک معنا گرفته و معتقدند خداوند متعال به طور مطلق به ابلیس پاسخ داد که تو از مهلت یافتگان هستی. (رازی، 1417: 9، 234)
مکان جن
یکی از سؤالهایی که درباره جن مطرح میگردد، مکان حضور آنهاست (گردآوری : انجمن ناجی) آیات قرآن به حضور جن در آسمان و زمین اشاره دارند. در سوره جنّ آمده است که جنّها پس از استماع قرآن گفتند: « وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا». (جن، 8) ؛ و ما بر آسمان دست یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم.
گروهی از پریان در آسمانها به شنیدنیها گوش میدادند و بر آنها میافزودند و دروغ میساختند تا آنکه ناگهان دچار تیر شهاب شده، از آسمانها به زمین آمدند و در ادامه میفرماید « در آسمان برای شنیدن، به کمین مینشستیم (اما) اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابی در کمین خود مییابد.»(جن، 9) جنّها با استناد به این دو آیه خواستهاند بگویند از امروز هر کس از ما در آن نقطههای قبلی آسمان به گوش بنشیند، تیرهای شهابی را مییابد که از خصوصیاتش این است که تیراندازی در کمین دارد. آنها همزمان با نزول قرآن و بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از تلقّی اخبار غیبی آسمانی و استراق سمع برای به دست آوردن آن ممنوع شدهاند. برخی از آیات نیز که به گوش دادن تعدادی از آنها به تلاوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و یا حضور آنها در سپاه سلیمان اشاره دارند نمایانگر حضور جن در زمین هستند. (جن، آیات اولیه؛ احقاف، 29-32؛ نمل، 17) اما از آیات میتوان استنباط نمود که جن میتواند در آسمان و زمین حضور داشته باشد.
روایات برای کسانی که از آزار و اذیت جنّیان می ترسند و برای دفع جنّ، دستور عمل هایی ذکر شده است که به برخی اشاره می کنیم: 1- دورى از تنهایى. 2- تغییر مکان و محل زندگى اگر چه به طور موقت. 3- صدقه دادن. 4- خواندن سوره هایى از قرآن که به چهار قل معروفند: که عبارتنداز: «کافرون»، «اخلاص»، «ناس»، «فلق» و نیز خواندن آیه «و ان یکاد»
دیدن جن
جن از موجودات مجردی است که در جهان مادی از چشم انسان پنهان است، اما مشاهده آنها برای برخی به اذن الهی امکانپذیر است (گردآوری : انجمن ناجی) در قرآن نیز به طور صریح به رؤیت جن اشاره نشده، اما طبق ظاهر برخی از آیات، جنها ما را میبیند ولی ما آنها را نمیبینیم. خداوند متعال درباره بر حذر داشتن بنی آدم از شیطان و اتباع او میفرماید:« إِنَّهُ یَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ ». (اعراف، 27) ؛ اش از جایی که آنها را نمی بینید شما را می بینند.
جن از نظر قرآن مانند فرشته، موجودی نامرئی است ولی گاهی به صورتی ممثّل و قابل رؤیت میشود. داستان حضرت سلیمان در قرآن و خدمت جنّها به آن حضرت، از قبیل ساختن کاخها و تمثالها (سبá 12و13) و همچنین جریان لشکرکشی او به مملکت سبأ که عفریتی از جن به وی گفت: «من تخت ملکه سبأ را قبل از آنکه از جای خود حرکت کنی نزد تو میآورم» (نمل، 17ـ39) نمایانگر تجسم جنّ به صورتهای دیگر است، زیرا جن از صور مثالی است که به اذن خداوند میتواند به هیأت انسان یا به هر شکل دیگری از جمله حیوانات درآید.
شیخ بهایی معتقد است، جنّها میتوانند به صور گوناگونی درآیند و یا از صورتی به در شوند و به دیگر صورت گردند. (عاملی، 1363: 422) جنّها وقتی پیش داود(علیه السلام) ظاهر شدند تا او را به سهو و خطای خود مطلع کنند، در قالب صور مثالی بودند و مهمانان حضرت ابراهیم(علیه السلام) که به وجود اسحاق بشارت دادند و بعد از آن به دیار قوم لوط رفته، آن بلاد را خراب کردند نیز در قالب صور مثالی بودند و از طعام ابراهیم(علیه السلام) هم نخوردند؛ از این بیان ظاهر میشود که ادراک اشباح و صور مثالی با چشم ممکن است (گردآوری : انجمن ناجی) (هروی، 1363: 196)
برخی نیز بر امکان رؤیت جن با چشم انسان، در حد سالکانی که ابتدای سلوک را پشت سر گذاشته و به مقاماتی رسیدهاند، تأکید دارند. (ر.ک: طبری، 1363: 5، 52 ـ54)
جن در روایات
با استناد به روایات متعددی که درباره جن وجود دارد، به مهمترین ویژگیهای آنها اشاره میکنیم:
1. جن نیز مانند انسان، دارای روح است با این تفاوت که ارواح جنّها در جرمی لطیف جا دارند که بیشترین آن آتش و هواست، چنانکه در بدن آدمی غلبه با آب و خاک است. (ر.ک: مجلسی، 1403: 14، 635؛ صدرالدین شیرازی، 1366: 1455؛ عاملی، 1363: 421و422)
2. جنّها دارای انواع و اقسامی هستند (قمی، 1363: 1، 186) و برخلاف نظر شیخ محمد عبده در تفسیر المنار که آنها را میکروب و علت و منشأ اکثر امراض معرفی میکند (ر.ک: رشید رضا، بیتا: 3، 95و96) آنها نیز مانند انسان، اختیار، اراده، تکلیف، ثواب و عقاب دارند.
3. در برخی از روایات آمده است که جن و شیطان هر دو در اصل وجود مشترک هستند، ولی شیطان نوعی از جن محسوب میشود که فقط کارهای شرّ از او صادر میشود، در حالیکه جنها هم خوب و بد و مسلمان و غیر مسلمان دارند. (ر.ک: قمی، 1363: 1، 184؛ رضی: خ 133)
4. جن و شیطان گاهی به یک صورتی ممثل و قابل رؤیت میشوند. آنها به محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله)، علی(علیه السلام) و سایر ائمه میآمدند و به یادگیری قرآن میپرداختند و مشکلات خویش را میپرسیدند. (ر.ک: کلینی، 1405: 2، 342؛ محمدی ریشهری، 1377: 2، 827؛ مجلسی، 1403: 18، 83؛ 27، 14؛ 38، 516؛ 39، 164؛ 63، 283)
جن از نظر قرآن مانند فرشته، موجودی نامرئی است ولی گاهی به صورتی ممثّل و قابل رؤیت میشود. داستان حضرت سلیمان در قرآن و خدمت جنّها به آن حضرت، از قبیل ساختن کاخها و تمثالها (سبá 12و13) و همچنین جریان لشکرکشی او به مملکت سبأ که عفریتی از جن به وی گفت: «من تخت ملکه سبأ را قبل از آنکه از جای خود حرکت کنی نزد تو میآورم» (نمل، 17ـ39) نمایانگر تجسم جنّ به صورتهای دیگر است
چگونگی راندن جن ها و شیاطین
در روایات برای کسانی که از آزار و اذیت جنّیان می ترسند و برای دفع جنّ، دستور العمل هایی ذکر شده است که به برخی اشاره می کنیم:
1- دورى از تنهایى. 2- تغییر مکان و محل زندگى اگر چه به طور موقت. 3- صدقه دادن. 4- خواندن سوره هایى از قرآن که به چهار قل معروفند: که عبارتنداز: «کافرون»، «اخلاص»، «ناس»، «فلق» و نیز خواندن آیه «و ان یکاد»
6- نوشتن دعای معروف به دعای ابودجانه، که در بحارالأنوار ، ج91 ، ص 221-224 آمده است (گردآوری : انجمن ناجی)
7- امام باقر علیه السلام به فردی که ارواح جنیان او را اذیت می کردند، فرمود: با فاتحة الکتاب و سوره ناس و فلق تعویذ کنید (هرکدام 10 بار) و آن سوره ها را با مشک و زعفران در جامی (ظرفی) بنویسید. برای خوردن و وضو و غسل از آن ظرف استفاده کنید. آن شخص سه روز این عمل را انجام داد و آن پدیده برطرف شد.
8- خواندن دعایی که جبرئیل برای دفع جن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یاد داد: «أَعُوذُ بِکلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ الَّتِی لَا یجَاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَ لَا فَاجِرٌ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَ ذَرَأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ شَرِّ ما ینْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ مِنْ شَرِّ ما یعْرُجُ فِیها وَ مِنْ شَرِّ مَا یلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ مِنْ شَرِّ ما یخْرُجُ مِنْها وَ مِنْ شَرِّ فِتَنِ اللَّیلِ وَ النَّهَارِ وَ شَرِّ الطَّوَارِقِ إِلَّا طَارِقاً یطْرُقُ بِخَیرٍ یا رَحْمَان».
9- دور کردن شیاطین به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمود: شیطان دو نوع است: شیطان جنی و شیطان انسی. شیطان جنی با گفتن: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم دور می شود . شیطان انسی با گفتن صلوات بر محمد و آل محمد از انسان دور می شود.
10- برای پناه بردن از شر شیطان و جن "بسم الله الرحمن الرحیم" بگویید .
سوره ناس و فلق و آیت الکرسی را بخوانید. در خاتمه، اگر با انجام این راهکارها و دستورالعمل ها نتوانستید بر ترس خود از اجنه غالب شوید و همچنان از ناحیه آن ها احساس خطر می کنید ، می بایست برای بررسی بیشتر وضعیت خود به روانپزشک مراجعه کنید. گاهی وقت ها برخی انسان ها به خاطر عواملی دچار توهمات و هذیان هایی می گردند که لازم است برای درمان خود به روانپزشک مراجعه کنند و تحت درمان دارویی قرار گیرند. (سفینة البحار، شیخ عباس قمی، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، 1365. ج 1 ، ص186 (ماده جن). کافى،محمد بن یعقوب کلینی. تهران، انتشارات اسوه، 1386 . ج 6 ، ص 385 .)