برترین ها: بعضی عادات و بعضی کارها هستند که حتی بعد از ده ها سال باعث می شوند عشق بین یک زوج زندهبماند. این عادات آنقدر ساده هستند که شاید اصلاً متوجه آنها نشده باشید ، ولی بدانید که قطعاً معجزه می کنند.
1. با هم خندیدن
شادترین زوج های دنیا لزوماً زوج هایی نیستند که مشکلات کمتر دارند ، بلکه کسانی هستند که می دانند چطور در این شرایط نیز بخندند. ناتالی واهل از لاس وگاس می گوید: « ما 10 سال است که ازدواج کرده ایم و اکثر اوقات من مریض بودم. ولی در کل این 10 سال خیلی خوشبخت بودیم و همیشه در کنار هم بودیم. من فکر می کنم یکی از بزرگترین عوامل خوشبختی ما تعهد دوطرفه به آسایش و رفاه یکدیگر بود. یکی عامل دیگر شوخ طبعی و خنده بود. »
2. ارتباط همیشگی با روش های مهربانانه
وقتی بهم می رسید یکدیگر را با مهربانی در آغوش بگیرید. وقتی بیرون می روید دست در دست هم قدم بزنید. وقتی بههم محبت می کنید ، رابطه شما از استرس دور می شود. حداقل روزی 15 دقیقه فقط با هم حرف بزنید و پیوندتان راقویتر کنید.
3. مسافرت و امتحان کردن چیزهای جدید
زوج های عاشق قدر تغییرات گهگاه را می دانند ، زیرا این تغییرات رابطه آنها را تازه و مهیج نگه می دارد. با هم مسافرتبروید و چیزهای تازه ، سرگرم کننده و هیجان انگیز را امتحان کنید. حداقل یکی دوبار در سال چنین چیزی را تجربه کنید.مسافرت یکی از بهترین فعالیت ها برای تجدید رابطه است (گردآوری : انجمن ناجی) همین که به مکان جدیدی بروید و از خانه و مسئولیت ها و روتین روزانه دور شوید برای هر دوی شما خوب است و رابطه شما را دوباره گرم و پرشور می کند.
4. ارتباط مؤثر و اعتراف به اشتباهات
زوج های عاشق مسئولیت حرف ها و واکنش های خود را به عهده می گیرند. زوج ها اغلب می خواهند ثابت کنند که مقصر اصلی دعوا های آنها طرف مقابل است (گردآوری : انجمن ناجی) متأسفانه این رفتار هیچ پیامد مثبتی برای رابطه یک زوج ندارد. یکی ازمهمترین جنبه های مسئولیت پذیری این است که با هم ارتباطی واقعی و سازنده برقرار می کنید. مهارت های ارتباطی خوب برای رابطه یک زوج بسیار حیاتی هستند. وجه تشابه افرادی که از هم طلاق می گیرند همین است ، آنها دیگر باهم ارتباط برقرار نمی کنند.
5. بخشیدن همدیگر و فراموش کردن ناراحتی های کوچک در زندگی
زوج هایی که عاشق یکدیگرند ، تولرانس بخشیدن را دارند و این مهارت را فعال نگه می دارند. بعضی افراد هستند که حتی کوچکترین خطاها را نمی بخشند. این مسائل می مانند و مانند یک دندان درد باعث می شوند که فرد مقابل کمکم عشقش را فراموش کند. بودن در یک رابطه نزدیک بدان معناست که شما بالاخره یک روز همسرتان را ناراحت می کنید ، زیرا همه ما انسان هستیم ، ولی بخشش یک مهارت است و باید برای آن تمرین کنیم تا رابطه ما از هم نپاشد.
6. حفظ عناصر رمانتیک خارج از اتاق خواب
همسرانی که عاشق هم هستند به نیازها ، علایق و خواسته های یکدیگر توجه می کنند و چیزهای جدید را امتحان می کنند. با انجام کارهای کوچک و رمانتیک و حرکات عاشقانه دوباره رابطه خود را به گرمی اولیه تبدیل کنید. همین چیزهای کوچک است که عشق را پرحرارت نگه می دارد و اگر آنها را فراموش کنید با گذشت زمان عشقتان رنگ می بازد.
7. به یکدیگر فرصت بدهید که هر کس برای خودش زمانی را به تنهایی سپری کند.
عاشق بودن بدان معنا نیست که باید دائماً با شریک خود در ارتباط باشید... گاهی کمی دوری و جدایی از هم می تواند باعث بیشتر به هم نزدیک شوید. اینکه همیشه پیش هم باشید عالی است و حس خوبی دارد. ولی وقتی مدتی از هم دور بمانید ، رسیدن به هم می تواند بسیار شیرین و رمانتیک باشد.
8. هر دوی شما از لحاظ جسمی سلامت باشید و ورزش کنید.
وقتی زوج ها با هم ورزش می کنند ، از هم حمایت می کنند و با هم زمان سپری می کنند و بدن آنها اندورفین ترشح می کند ، این باعث می شود که هر دو در کنار هم احساس خوبی داشته باشند. همچنین وقتی با هم ورزش می کنید ، به هم انگیزه می دهید و این به ادامه فعالیت های ورزشی و ادامه رابطه شما کمک می کند.
9. قدردانی و محبت خود را دائماً به هم نشان دهید.
محبت و تحسین یکی از بزرگترین عواملی است که باعث می شود یک زوج بعد از سال ها همچنان عاشق هم باشند. نشان دادن قدردانی واقعی از خصلت ها و رفتارهای شریک زندگی تان و پذیرفتن و درک نقش شما در این خصلت ها باعث می شود که رابطه شما پر از عشق بماند.
10. حرارت و اشتیاق خود را در روابط جنسی بالا نگه دارید.
زوج هایی که عاشق هم هستند می دانند چطور رابطه خود را در اتاق خواب نیز پرشور نگه دارند. سعی کنید حیات جنسی خود را نیز فعال نگه دارید. با هم برای این کار برنامه ریزی کنید و درباره آن حرف بزنید. بر اختلاف نظرها غلبه کنید و حیات جنسی تان را به همان روزهای اول برگردانید. واکنش های مغزی ناشی از فعالیت جنسی ، برای محکم کردنپیوندتان ، نقشی اساسی و حیاتی دارند.
http://najiforum.ir/thread-21719.html بسياري از زوج هاي جوان پس از گذشت مدت زماني نه چندان طولاني، احساس مي کنند شريک زندگي شان ديگر مثل روزهاي اول زندگي آنها را دوست ندارند و نسبت به او بي اعتنا است ، اما زوج هايي هم پيدا مي شوند که همواره از در کنار هم بودن احساس لذت مي کنند. اين مقاله7 راز براي ادامه عشق بادوام را براي شما مي گشايد
. تفاوت ها را بفهميم
مهم ترين جنبه ي جذابيت اين است که ما با هم تفاوت داريم. درست همانطور که قطب منفي و مثبت يک آهن ربا يکديگر را جذب مي کنند ، مرد با ويژگي هاي مردانه و زن با ويژگي هاي زنانه يکديگر را جذب مي کنند. تشابه و همساني زن و مرد از لحاظ رفتار، افکار و کردار چيزي به جز کسالت آور شدن زندگي و بي علاقگي به ادامه آن را در پي نخواهد داشت.
اگر خويشتن واقعي خود را منکر نشويم و تفاوت هاي موجود در يکديگر را درک کرده و خود را با آنها تطبيق دهيم به عشق پردوام تري دست خواهيم يافت.
جامه عمل پوشاندن به خواسته هاي متفاوت و مختص مرد در راستاي عقايد او از طرف زن از يک سو و متقابل اين اصل از طرف مرد براي زن و خواست هاي او از سويي ديگر، هدفمندي زندگي و به دنبال آن برآورده شدن خواسته هاي دو طرف را در برخواهد داشت که نتيجه اي به جز تداوم عشق و گرمي زندگي را پي نخواهد داشت. هيچ يک از زوجين هرگز نبايد در راستاي تغيير ديگري بر مبناي خواست ها و عقايد خود گام بردارد چرا که در غير اين صورت همچون قطب هاي متجانس آهن ربا يکديگر را دفع خواهند کرد و نيرو جاذبه بين آنها تبديل به دافعه خواهد شد. طلاق عاطفي نتيجه اي از اين نيروي دافعه خواهد بود.
زن وشوهر بايد يکديگر را همان طور که هستند و با همان ويژگي هاي مختص و متفاوت پذيرفته و براي برآورده کردن خواست هاي يکديگر گام بردارند.
تغيير و رشد
از جمله تفاوت هاي اشرف مخلوقات با ساير آفريده هاي خدا، صاحب اختيار بودن و قدرت تفکر اوست و همين دو خصيصه براي تغيير و رشد او چه از لحاظ فيزيکي و چه از لحاظ روحي و رواني کافي است و اين تغيير در هر برهه زماني از زندگي امکان پذير است، چرا که اختيار داشتن و قدرت تفکر، اراده و پشتکار را به همراه مي آورد، اگر مدبرانه رفتار نکنيد و در زندگي خود تغييرات لازم را اعمال نکنيد ، زندگي زناشويي شما احتمالاً خسته کننده مي شود. وقتي روابط زناشويي امکان رشد را فراهم نسازد ، آن پيمان کم رنگ خواهد شد. اگر ازدواج به گونه اي باشد که با خود صادق باشيم، تغيير خود به خود ايجاد مي شود.
احساسات، نيازها و آسيب پذيري ها
براي اين که عشق را دريابيم، به احساس نياز داريم. نارضايتي زوجين از يکديگر سبب سرکوب شدن احساسات و عواطف محبت آميز آنها نسبت به يکديگر مي شود و به مرور، وقتي زن و شوهر احساسات خود را همچنان سرکوب مي کنند، ديواري به دور قلب خود مي کشند و اين نتيجه اي جز بي اعتنايي و عدم حمايت شوهر از زن و زن از شوهر نخواهد داشت و بتدريج که ديوار دور قلب بلندتر مي شود و راه قلب به طور کامل مسدود مي شود ، طلاق عاطفي رخ خواهد داد و ميان مال و احساسات محبت آميز فاصله اي عميق خواهد افتاد.
به کمک برقراري ارتباط صحيح و با قدراني از کارهاي يکديگر مي توانيم ديوار دور قلبمان را خراب کرده و مهر و عشق از دست رفته را باز يابيم.
مسووليت شخصي و التيام نفس
وقتي نيازهاي احساسي ما در ازدواج برآورده نمي شوند ، اختلافات حل و فصل نشده مربوط به گذشته ها خودنمايي مي کنند ، لحظه اي احساس مهر و عشق مي کنيم و لحظه اي بعد به طلاق مي انديشيم. هرگاه احساس مي کنيد حال خوبي نداريد و يا اين که از يک عمل يا حرف همسرتان برآشفته شده ايد، بدانيد که در اعماق وجود شما چيزي هست که نياز به التيام دارد. در اين شرايط لازم است که بخشاينده تر و پرمهرتر ظاهر شويم.
در اين مواقع بايد از خود مراقبت و يا حتي در صورت لزوم به روان درمانگر مراجعه کنيم . در اين هنگام، با بخشش و چشم پوشي کردن از بي مهري هاي گذشته هم خويشتن خويش را التيام بخشيده ايم و هم همسرمان را از آماج سرزنش هاي خود و مشاجره هاي مجدد دور مي کنيم.
احترام متقابل به يکديگر
بايد توجه داشت که هر مشاجره اي در هر زمينه اي نبايد منجر به ريختن حرمت و احترام بين طرفين شود. به عبارتي حتي براي مشاجره و بگومگوهاي زوجين هم بايد يک حد و مرز مشخصي در نظر گرفته شود و هيچ يک از زوجين نبايد پا را فراتر از آن بگذارند .
يك همسر مناسب چه خصوصياتي دارد؟
عشق و مهر و محبت
زن ها بيشتر زماني احساس محبت مي کنند که از ناحيه شوهرشان حمايت عاطفي شوند. زن وقتي عشق را احساس مي کند که دريابد عشق و محبت شوهرش ادامه دار است (گردآوری : انجمن ناجی) ممکن است مسائلي مانند سالگرد ازدواج ، تاريخ تولد و يا حتي وقايع مهم زندگي براي مرد اهميتي نداشته باشد و حتي به دست فراموشي سپرده شود ، اما براي اغلب زنان اين مساله در درجه بالايي از اهميت قرار دارد چرا که استمرار عشق و محبت شوهر را برايشان به اثبات مي رساند. اغلب زنان احساسات شنيداري و کلامي را بهتر درک مي کنند. جملاتي مانند «من به توعلاقه دارم»، «احساست را درک مي کنم»، «مي دانم از چه خوشت مي آيد» و «هميشه در کنارت خواهم بود» اگرچه جملات ساده اي هستند ، اما اگر از جانب مرد به زن اعلام شوند در جلب مهر و محبت و عشق زن بسيار موثر خواهد بود. اما دريافت عشق و محبت از جانب مرد متفاوت است (گردآوری : انجمن ناجی) او در صورتي احساس مهر و عشق مي کند که زنش پيوسته از کارهايي که او انجام مي دهد قدرداني و تعريف و تمجيد نمايد. مرد زماني شاد مي شود که همسرش راضي باشد.
در حالي که زن از گرفتن حتي يک شاخه گل سرخ به عنوان هديه احساس مهر و عشق مي کند، مرد از مورد قدرداني واقع شدن به اين احساس مي رسد.
وقتي مرد براي همسرش کارهاي کوچک مي کند و زنش از او تشکر مي نمايد ، مرد احساس محبت مي کند. اگر مرد فراموش کرد ، زن مدبر کسي است که به لحن غيرمتوقعانه موضوع را به او يادآور شود. و مرد متعهد نيز مردي است که به محض يادآوري همسرش را مورد دلجويي و محبت قرار داده و سهل انگاري خود را از دلش درآورد. در غير اين صورت اين بي مهري ها به مرور زمان انباشته شده و به جايي مي رسد که حتي حمايت و دلجويي و تدبير نيز کاري از پيش نبرده، طلاق عاطفي زوجين را سبب خواهد شد.
دوستي ، استقلال و تفريح
سرکوب احساسات به روحيه دوستانه زن و شوهر آسيب مي رساند. اگر زن يا شوهر، هر کدام به تنهايي در زندگي زناشويي خود از خودگذشتگي نشان دهند ازدواجشان پابرجا باقي مي ماند اما مهر و عشق آنها را تنها مي گذارد.
بدون داشتن مهارت هاي جديد ارتباطي با آن که ممکن است ازدواج پابرجا باقي بماند، مهر و عشق صحنه را خالي مي کند و زندگي زناشويي فقط جنبه فيزيکي به خود گرفته وهمان طلاق عاطفي را منجر خواهد شد.
وقتي زني به همسرش علاقه دارد اما به او براي حمايت از خود کمک نمي کند، در واقع به روابط زناشويي خود آسيب مي رساند. مرد تنها زماني در روابط زناشويي خود موفق ظاهر مي شود که بتواند خواسته ها و نيازهاي همسرش را برآورده سازد.
براي ايجاد دوستي در روابط زناشويي بايد تعادلي ميان استقلال و وابستگي ايجاد شود.
همان طور که نياز به همسرمان مبناي شوق و عشق و تداوم زندگي است، اما اگر به اندازه کافي استقلال و خود مختاري نداشته باشيم، در مواقعي که همسرمان چيزي ندارد که به ما بدهد و يا در مواقعي که بنابر دلايلي (که منطق خودش حکم مي کند) نخواهد کاري را براي ما انجام دهد، احساس مي کنيم در گرفتن آنچه به آن نياز داريم، ناتوان هستيم. با قبول مسووليت در قبال خود و با التيابم بخشيدن به خوشيتن، مي توانيم در مواقعي که همسرمان نمي تواند کاري براي ما انجام دهد اقدامي براي خود صورت دهيم. از جمله اين موارد مي توان از وابستگي هاي افراطي مرد در تمامي زمينه ها نام برد. احساسات بيش از حد و زياده روي، توقعات را بالا خواهد برد و اين نيز پيش زمينه اي براي مشاجرات خانوادگي است (گردآوری : انجمن ناجی) http://najiforum.ir/thread-21719.html