مبارک
بابرکت, برکت یافته, خجسته, فرخجسته
( اسم و صفت ) 1 - برکت داده با برکت . 2 - میمون فرخنده خجسته : روزگار مبارک بر تهذیب احوال دین و ترتیب اعمال ملک مصروف گردانیده ... 3 - مقدس : دست مبارک حضرت رسول ص . 4 - ( اسم ) نامی است از نامهای مردان (مخصوصا غلامان ) . 5 - ( بمناسبت مذکور ) غلام : اسیری را بوعده شاد می کن . مبارک مرده ای آزاد میکن . ( نظامی گنجین. گنجوی ) ( یعنی بند. مبارک نامی را که نزدیک مردنست آزاد کن ) . یا حضور مبارک . در خطاب به شاه و بزرگان استعمال کنند : این بنده را عرایضی است که تقدیم حضور مبارک میشود . یا خاطر مبارک . چون از ذهن و خاطر شاه و بزرگان یاد کنند چنین تعبیر آورند : داعی. تعمیر بیلقان از خاطر مبارک سربرزده ...
اول و ثانی میران
ابن مبارک
در خراسان میزیست و از محدثین تابعین است
ابو مبارک
اوراست قسیم الروح
چاه مبارک
دهی است از دهستان تمیمی بخش کنگان شهرستان بوشهر
شادی مبارک
کلامی است مشهور که در وقت تهنیت عروسی و ولادت و امثال آن گویند .
علی مبارک
ابن سلیمان ابن ابراهیم روجی مصری وی در سال 1239 قمری در قریه برنبال جدید از شهرستان دقهلیه مصر متولد شد و تحصیلات خود را در مدرسه ابی زعبل و مدرسه مهندسخانه در بولاق بپایان رسانید سپس به پاریس رفت و پس از بدست آوردن گواهینامه مدرسه متز بمصر بازگشت و وارد خدمت ارتش شد و تا درجه امیر الای ( کلنل سرهنگ ) ترقی کرد
مبارک آباد
دهی است از دهستان بخش قیر و کازرین شهرستان فیروز آباد در 25 کیلومتری جنوب خاوری قیر. جلگه گرمسیر 1002 تن سکنه . محصول : غله و پنبه .
دهی از دهستان شهرستان اصفهان
مبارک آباد بهشتی
دهی از دهستان بخش ری شهرستان تهران
مبارک آباد ویله
دهی از دهستان خرم شهرستان تویسرکان
مبارک آبادکله رش
دهی از دهستان ییلاق شهرستان سنندج
مبارک الله
مر آت خیال وی را سخت ستوده
مبارک باد
1 - ( جمل. فعلیه ) خجسته باد . فرخنده باد . ( در تهنیت گویند ) . 2 - ( اسم ) تهنیت شادمانی . یا به مبارک باد آمدن . برای تهنیت آمدن : تا شدم حلقه بگوش در میخان. عشق هردم آید غمی از نو به مبارکبادم . ( حافظ )
مبارک پا ی
آنکه مقدم خجسته و میمنت اثر دارد خوش قدم مبارک پی : من بگویم بس مبارک پاست او چونک او آمد شود کارت نکو . ( مثنوی )
مبارک پی
مبارک پا : مگر خضر مبارک پی در آید زیمن همتش کاری گشاید . ( حافظ )
مبارک ترکی
نام ترکی از موالی بنی عباس
مبارک خانه
(اسم ) محل میمون و مبارک خجسته جای : گر به خانه در ز راه در شوند این مبارک خانه را در حیدر است . ( ناصر خسرو )
مبارک خبر
1 - ( اسم ) خبر خوش مژده . 2 - آنکه خبری خوش دارد : الا ای همای همایون نظر . خجسته سروش مبارک خبر . ( حافظ )
مبارک خواجه
رکن الدین
مبارک داشتن
پسندیدن دوست داشتن
مبارک طلعت
1 - (اسم) دیدار خجسته چهر. مبارک . 2 - آنکه دیداری مبارک دارد : حق سبحانه و تعالی سای. معدلت این پادشاه جوان بخت و شهریار مبارک طلعت میمون دولت را تا دامن قیامت بر سر کاف. خلایق مظل و مبسوط داراد .
مبارک قدم
1 - قدم خجسته گام فرخنده . 2 - خوش قدم خجسته پی مبارک پی .
میران مبارک اول
چهارمین از سلاطین خاندیش هند از 844 تا 861 هجری قمری
میران مبارک ثانی
نهمین از سلاطین خاندیش هند از 942 تا 984 هجری قمری
مبارکه
دهی است از دهستان اشیان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 20 کیلومتری جنوب فلاورجان . جلگه معتدل 26353 سکنه. محصول : غله برنج پنبه و میوه .
( اسم ) مونث مبارک جمع : مبارکات : این طبقه بدر دولتخان. مبارکه جمع شده در برابر درگاه رحل اقامت انداختند . یا لیل. مبارک قدم . 1 - هر شب از شبهای مقدس . 2 - شب نیم. شعبان .
دهی از دهستان اشیان شهرستان اصفهان
مبارکی
مبارک بودن خجستگی از حیث میمنت : سر خدمت تو دارم بخرم بلطف و مفروش که چو بنده کمتر افتد بمبارکی غلامی . ( حافظ )
دهی از دهستان لشکرگاه روسیان بود