نظر سنجی و در حال مطالعه ی چه کتابی هستید و هنگام خرید کتاب به چه نکته ای ...
سلام ؛
هر فردی معمولا به خاطر مشغله های فکری و روش زندگی اش مطالعاتش محدود به موضوعات خاصی میشه ؛
به همین دلیل از دوستانی که در حال مطالعه ی کتاب و مجله و یا ... هستند .... لطفا در مورد کتاب و موضوع آن کمی اطلاعات به ما بدهند تا بتونیم از موضوعات متنوعی استفاده کنیم .
موضوع کتاب می تونه هر چیزی باشه : سیاسی، مذهبی، علمی ، فرهنگی ، ادبی ، طنز و ...
RE: نظر سنجی و در حال مطالعه ی چه کتابی هستید و هنگام خرید کتاب به چه نکته ای ...
یه کتاب دیروز اتفاقی رسید دستم خوندم، برام جالب بود و نگارش نویسنده برام تازگی داشت!
شامل مجموعه داستان بود و اسم کتاب دختر چینی فروش بود. داستان های دیگر که من وقت کردم بخونمشون از همین کتاب:
خانواده ی حسن زاغی
وسواس
من همیشه اولین چیزی جذبم میکنه عنوان داستان یا هر کتابیه. برا همین اکثراً آخردفعه به مولفش نگا میکنم.
مولف این کتاب رو در اسرع وقت براتون میذارم.
راستی یادم رفت بگم که این کتاب پر از اصطلاحات مشهدیه.که نویسنده تو پاورقی معنی شون کرده.
RE: نظر سنجی و در حال مطالعه ی چه کتابی هستید و هنگام خرید کتاب به چه نکته ای ...
دختر چینی فروش اثری از مرضیه داوود پور
مجموعه داستان های کوتاه
_ گل شوره زار
_ آن روی سکه
_ بالش پر
_ خانم فخرالملوک، انبان نفرت
_ وسواس
_ دختر چینی فروش
خانواده ی حسن زاغی
چاپ اول سال 1383_ مشهد_ نشر جلیل
قسمتی از داستان...
خانم دکتر می دانست که خانم دلخوش، هر وقت درد دلی دارد از صبح زود، حتی قبل از آن که منشی، در اصلی مطب را باز کند، توی کوچه منتظر او می نشیند.
از وقتی در این محل کار می کرد گوشش به این نوع فامیل ها آشنا شده بود. فامیل هایی که در آن ها کلمه (دل) یا (خوش) به کار رفته ود :
دلدار ، دل جو، بیدل، بادل، پردل ، نازک دل، دل پسند، یا
خوش رو، خوش جنس، خوش عاطفه ، خوش قدم و خوشکار و...
و این یکی ترکیبی از هر دو بود ، دل + خوش = دلخوش
_ چکارت شده خانم دلخوش؟
_ ای خانم دکتر، بگو چکارت نشده! از همی فرق سر تا ناخن پام درد میکنه. بدن چپم انگار از خودش نیست. انگار مُشتی خوروج(1) رو شانه چپم ریخته اند. جیز جیز میکنه. شانه ام را به دیفال ها(2) می مالم بلکه ساکت بشه. عینک هر دوزانویم از قبل درد می کرد. انگار یکی دودستی توی سرم کوبیده. شیردون سرم تیر میکشه. بدنم هم مور مور میکنه. انگار یه مشت سوزن تو پهلوم فرو کرده اند!
خانم دکتر شستش خبر دار شد...
_ باز برا زهره خواستگار اومده؟
خانم دکتر بدون آنکه کسی بداند، روی بعضی از بیمارانش اسم گذاشته بود و به این وسیله آنها را از بقیه متمایز کرده بود مثلاً:
بنفشه ، زری خانم، کلانتر ، شی شی زرده و اسم زهره دختر خانم دلخوش را هم توی دلش دختر چینی فروش گذاشته بود...
زهره روی او تأثیر خاصی داشت...