به نظر من واضح است كه كسي غير از خداوند نيست كه با قدرت كامله خويش ماده را با حركت و سكون اجزاي آن خلق كرده باشد و با مشيت بالغه خويش هم اكنون در عالم همان قدر حركت و سكوني را كه به هنگام خلق آن ايجاد كرده بود ، حفظ كند . زيرا هر چند كه حركت فقط حالتي از احوال ماده متحرك است با وجود اين ماده مقدار خاصي از حركت را كه هرگز قابل زيادت و نقصان نيست ، حفظ ميكند ولو اينكه در برخي از اجزاي آن گاهي حركت بيشتر و گاهي حركت كمتري وجود دارد ... "
در واقع يك موجود غير متحرك البته بغير از خود خداوند ، يك موجود مرده است و چنين به نظر ميرسد كه ما در عالم هيچ حالت سكوني نداريم و همه چيز در حال حركت است براي اينكه اگر حركت وجود نداشته باشد تمام عالم در هم فرورفته و خلقت منهدم ميشود . اينك اين سوال مطرح ميشود كه عامل حركت و آفرينش ماده باريوني ( هيدروژن و ... ) در عالم چيست ؟
اولين كهكشان شناخته شده از ماده تاريك :
ستارهشناسان انگليسي معتقدند كه توانستهاند با استفاده از يك راديو تلسكوپ ، يك كهكشان متشكل از ماده تاريك را كشف كنند . آنها معتقدند اين كهكشان غير قابل مشاهده ، به طور كامل از ماده تاريك تشكيل شده است .
يك كهكشان تاريك ، ناحيهاي از جهان كه داراي مقادير زيادي از ماده تاريك كه به شكل يك كهكشان ميچرخد ، ميباشد . ولي در آن هيچ ستارهاي رويت نميشود اين ناحيه تنها توسط يك راديو تلسكوپ قابل رويت است . كهكشان مذكور براي اولين بار با تلسكوپ دانشگاه منچستر لوول رصد شد و صحت آن با تلسكوپ آرسيبو در پورتوريكو تاييد شد .
(گفته شده این تلسکوپ ها یک نقطه از آسمان را به طور همزمان رصد می کنند)
چنين تصور ميشود كه اين ماده ناشناخته كهكشان ، همان ماده تاريك باشد .
دكتر ديويس ميگويد : جهان رازهاي بسيار دارد ، اما اين كشف بسيار مهم نشان ميدهد كه ما در اينكه چگونه به درستي بايد به عالم نگاه كنيم ، مبتدي هستيم . يك تيم بينالمللي از اوكراين ، فرانسه ، ايتاليا و استراليا در حال تحقيق بر روي كهكشانهاي تاريك هستند . آنها توزيع اتمهاي هيدروژن در سراسر عالم را مورد برسي قرار دادهاند . گاز هيدروژن تابشهايي از خود گسيل ميكند كه در طول موجهاي راديويي قابل رويت است . اينك اگر در پشت اين كهكشان از جنس ماده تاريك يك منبع نور بسيار بسيار قوي فرض كنيم ؛ اين كهكشان به صورت تصوير شبيه سازي شده فوق ديده خواهد شد . بديهي است بعد از اينكه تمام يا مقداري قابل توجهي از ماده تاريك اين كهكشان به گاز هيدروژن و ..... تبديل شد و بعد از تراكم گازها ، ستارگان كم كم پديدار و كهكشان نوراني و افروخته ميشود . و اين ميتواند سرآغاز نظريهاي جديد براي تولد و يا بهتر است بگوييم آفرينش كهكشانها باشد .
اين پديده شگفت انگيز را چگونه ميتوان توجيه كرد :
روح خداوند در ماده به صورت ميادين الكتريكي ، مغناطيسي و گرانشي تجلي ميكند ؛ همچنين به صورت امواج الكترومغناطيسي يعني نور ( طيفهاي مريي ) براي اينكه خداوند در سوره نور ميفرمايد :خداوند نور آسمانها و زمين [است] ، مثال نورش همچون جا چراغي ( چراغ داني ) [است كه] در آن چراغي [باشد] ، چراغ در شيشهاي ( لامپي ، تنگ بلوري ) [است] ، شيشه ( بلور ) گويا آن است ستارهاي درخشاني ( جواهر نشاني ) [كه] ميسوزد ( افروخته ميشود ) از درختي مبارك شدهاي ( خجستهاي ) زيتوني ، نه شرقي و نه غربي [است] ، نزديك است [كه] روغنش روشن شود ( بتابد ، بدرخشد ) و اگر چه ( درحاليكه ) لمس نكرده باشد ( نرسيده باشد ) آن را آتشي ، نوري بر [روي] نوري ، هدايت میكند خداوند به نورش كسي را كه میخواهد و میزند خداوند مثالها را براي انسان ( مردم ) و خداوند به هر چيزي دانايي [است] . آيه 35 سوره نورالبته اين آيه دال بر اين موضوع نيز ميشود كه توليد انرژي در ستارگان حاصل واكنش هستهاي همجوشي است(در فرآیند همجوشی هستهای هستههای سبک مانند هیدروژن، دوتریوم و تریتیوم با یکدیگر همجوشی داده شده و هستههای سنگینتر و مقداری انرژی تولید میشود.) نه فرآيند اكسيداسيون ( تركيب با اكسيژن ) همانند سوختن روغن زيتون در چراغ دانهاي قديمي .ما ميتوانيم چنين استنباط كنيم ، همانطور كه خداوند براي خلقت آدم از روح خود بر گل دميده است به همين ترتيب و روال براي خلقت ماده باريوني ( هيدروژن و .... ) از روح خود بر ماده تاريك و يا دخان دميده باشد .سپس ( مستولي شد ) پرداخت به جانب آسمان و آن دخاني ( دودي ، ماده تاريكي ) بود ، پس گفت براي آن و براي زمين كه بياييد شما هر دو ، راغبانهاي يا با كراهتي ( مجبورانهاي ) ، گفتند آن دو آمديم اطاعت كنندگان ( تسليمانه ) 11 فصلت