انجمن علمی عمومی ناجی

- پرفكشنيست (کمال طلب، اصلاح گر):
1- كمال طلب
2- حسابگر
3- منظم، منضبط
4- دقيق
5- سختگير
6- پايبند به قيود اخلاقي
7- در عمل و در برخورد با ديگران عبوس است
8- اصولگرا
9- در موازين اخلاقي بسيار سختگير است
10- اهل كنترل عواطف، كمتر خود را رها ميكند تا ديگران پي ببرند كه عواطف او چگونه است
11- دگماتيك
12- بي انعطاف
13- از خود و ديگران انتقاد میکنند
14- از اشتباه کردن میترسند
15- از واژههای «بايد» و «حتما» خيلی استفاده میکنند
16- شيوه تفکرشان «همه يا هيچ» است
17- اگر به حالت بيماري ميل كند نفاق و تزوير در او پيدا ميشود
18- خود را از ديگران برتر و جدا ميبيند و تقريبا يك وجود بسته و قلعة محصوري را تشكيل ميدهد كه از بيرون با ديگران فقط روابط سختگيرانه و عبوسانه و گاه مزورانه نشان ميدهد و از درون هم بر خود سخت ميگيرد و مقيد به قيود اخلاقي و قانوني است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
مناسب مشاغل بازرسی
2- هلپر، گيور (کمک کننده، مهر طلب):
1- مشفق
2- هدست
3- كسي كه حاضر است خود را فداي ديگري بكند
4- خادم
5- مهربان
6- بيتوقع
7- نوعدوست
8- نيكخواه
9- در جستجوی این است که دوستش داشته باشند
10- از طرد شدن واهمه دارد
11- جذب افراد قدرتمند میشوند و مايلند يار نزديک يک فرد صاحب قدرت باشند
12- در حالت مرضي گله مند از ديگران كه چرا قدر او را نميدانند، چرا خدمات او را به چيزي نميگيرند و مهربانيهاي او را پاسخ مناسب و مساعد نميدهند
آنچه بر اين تيپ غالب است اين كه حاضر است خودش را فدا كند.
مناسب مشاغل پرستاری – پزشکی – امدادرسانی
3- پرفورمر (موفقيت طلب):
1- شيفتة خويشتن
2- پرستيژطلب، پول طلب و رفاه طلب
3- رقابت جو
4- خودنما
5- در حالت مرضي فرصت طلب است، اگر خيلي شديدتر شود بركنندة ديگران است، زير پا گذارندة حقوق ديگران است
6- به جلو رفتن و پيش رفتن و مطرح كردن خود و پيروزي خود بيش از هر چيز ديگري ميانديشد
7- جاه طلب
8- از لحاظ فردي خيلي به خود مي رسد
9- وارد وقولات احساسی و عاطفی نمی شود
10- تاجايي به ديگران مي رسد كه به درد او مي خورند، اگر به دردش نخورند آنها را رها مي كند
مناسب مشاغل مدیریتی
4- آرتيست (رمانتيک محزون):
1- تراژيك رمانتيك
2- افسرده، ديپرس
3- مبدع

4- درونگرا، دائماً در خود زندگي ميكند، با خود در درون و ذهن مكالمه ميكند، يك دنياي ساخته و پرداختة خودش دارد
5- ابتكارش براي خودش خيلي عزيز است
6- عاجز از رابطه گرفتن با ديگران
7- حسي و شهودي، يعني چيزهايي كه مستقيماً و بيواسطه در اختيارش قرار ميگيرد، آنها را بيشتر ميفهمد، راههاي دور و دراز رفتن و زنجيرهاي از استدلالات رديف كردن و افكار بلند و عميق و پيچيده در سر پروردن، حوصلة اين حرفها را ندارد
8- آدمي بسيار عاطفي است (خواستار توجه هستند و عدم توجه آنها را غمگين میکند.)
9- آدم بي عملي هم هست
10 بيشتر اهل ذوقورزي است
11- زيباييپسند است و حس زیبایی شناختی قوی ای دارد
12 در حالت مرضي تا حد خودكشي پيش ميرود، به خاطر اينكه خود را از ديگران جدا ميبيند
13- از ايجاد نسبت با جهان بيرون از خودش نسبتاً عاجز است
14- جاي خود را در اين دنيا نميداند كجاست، خودش را گم ميكند، خود را در اين عالم غريبه مييابد، اهل اين عالم نميبيند، سؤالات و مشكلاتي دارد كه معتقد است ديگران نميتوانند آنها را حل كنند و جواب حرفهاي او را ندارند
15- زندگي توأم با غم و اندوه و دلهره و اضطراب بر وجود او حاكم است
مناسب مشاغل هنری ، نویسندگی ، طراحی
5- آبزرور (مشاهده گر، کنجکاو):
1- کم حرف و متفکر، دراك، تحليلگر
2- عاشق مطالعه
3- خواستار تنهايی و باديگران درگير و قاطی نشدن
4- نامتعارف، خلاف عادت، آنرمال، مثل همه نيستند با ديگران فرق دارند
5- مكتشف
6- ناقد
7- بصير
8- متخصص
9- تا حد مقدور بي طرف
10- كنترل كنندة عواطف خويشتن، احساسات خود را به راحتی بروز نمیدهد
11- از تظاهر کردن به شدت تنفر دارد
12- از تحميل متنفر است
13- اهل تحقيق، می خواهد همه چيز را ببيند و از آنها سردربياورد
14- گاهي در حالت افراطي و مرضي برون از واقعيت، فرو رونده در افكار و خيالات خود، عموما يك نوعي ناامني و اضطراب بر وجود شان حاكم است،[اين ناامني و اضطراب البته درچند تا تيپ جريان دارد]
15- در حالتهاي مرضي خيلي مي توانند دچار وسواس فكري، بريده از جمع و بريده از واقعيت باشند، مهمترين مكانيسم دفاعي شان كناره گيري از ديگران و خو كردن با خلوت است
مناسب مشاغل تحقیقاتی
6- لوياليست (وفاخو، وفاجو):
1- مريد صفت، متكي به غير، بايد در كسي محو و حل شده باشند،
2- بسيار وظيفه شناس،
3- خودآزار، مازوخيسم در مورد اينها صادق است،
4- رنج خود و راحت ياران طلبند، خودشان رنج مي كشند كه ديگران راحت باشند،
5- مقيد به خوب بودن در چشم ديگرانند كه مبادا چنان عمل كنند كه ديگران بد آنها را بگويند،
6- در مورد خودشان خيلی كوتاه مي آيند، اگر گله اي و انتقادي از خود بشنوند بلافاصله دست و پايشان را جمع مي كنند تا طرف مقابل را راضي كنند و لو اينكه به ناراضي خودشان منتهي بشود،
7- تيپ منفعل مهاجم و غير مصمم دارند، يك وقتها حالت انفعالي نشان مي دهند يك وقتها هم يك مرتبه و بي مقدمه و بي انتظار تهاجم مي كنند،
8- صفت مشخصشان وفاداري است
(البته مذبذب، متكي به غير بودن و بي تصميم بودن، احتياط زياد داشتن، همواره خود را متهم داشتن و حق را از آن ديگران دانستن صفات بارزشان است!)
مناسب مشاغل امدادرسانی – کارمندی
7- جنراليست (سرخوش، خوش گذران):
1- شيدا صفت
2- آشفته، پريشان
3- عاشقوش
4- ولخرج
5- پركار
6- متنعم و لذت جو و خوشگذران
7- تردماغ
8- چند استعداده
9- بي قيد، بدون تقيدات معمول
10- متفنن، به هر چيزي سري بزند و از هر چيزي سر دربياورد و هر لذتي را بچشد
11- زندگيگرا
12- فزون طلب
13- در حالتهاي خيلي افراطي آدمهاي سودايي و ماليخوليا و مجنون وار
مناسب مشاغل پر چالش و تصدی پستهایی با ماموریتهای فراوان
8- باس (رئيس، رهبر):
1- رئيس، رياستطلب، سلطهجو، مدير، اينكه ديگران زير دست و تحت فرمان آنها باشند
2- در شكلهاي خيلي قوي، ويرانگر، پرخاشگر
3- معتمد به نفس
4- شجاع
5- مسلط
6- گاهي بي رحم، جبار
7- كار راه انداز
8- برنامهريز
9- استاد آشکار کردن نقاط ضعف ديگران
10- هيچ وقت عذرخواهی نمی کنند
11- هميشه عقايد ديگران را زير سوال می برند
10- اگر خيلي پيش بروند حتي از بين برندة ديگران، حتي جنايتكار، حق ديگران را ضايع كننده
مناسب مشاغل مدیریتی ارائه خدمات
9- پيسميكر (مصلح، صلح خو و صلح جو):
1- بي قيد
2- آرام
3- آسانگير
4- تنبل
5- خوشبين
6- صبور
7- بيمدعا
8- متواضع
9- آدمهاي معمولي و متعارف، خيلي فرقي با ديگران ندارند
10- توقع زيادي ندارند
11- بلندپروازي ندارند
12- قضا و قدري
13- اهمال كار
14- همکار خوب و شنونده پر طاقت
15- با ديگران همراهی میکنند و با همه موافقند
16- مشاور وميانجی خوب
مناسب مشاغل بازاریابی و هرگونه خدمات مشاوره ایی

مطلب جالبی ولی خیلی پیچیده

خیلی خوب بود

فقط ادم چطوری میتونه بفهمه دقیقا جزو کدوم تیپ هست؟
شاید برداشت من نوعی از تیپ شخصیتیم اشتباه باشه...