انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: مسلمان
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :

بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟

همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما
 شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :

آری من مسلمانم

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان
براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به
گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و
بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول
 قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به
جوان گفت که به مسجد بازگرد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :


آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟

افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده
نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ، پیش نماز رو به جمعیت
کرد و گفت :

چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن
کسی مسلمان نمیشود !!!
 
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :

بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟

همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما
 شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :

آری من مسلمانم

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان
براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به
گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و
بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول
 قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به
جوان گفت که به مسجد بازگرد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد
جوان با
چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :

آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟

افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده
نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ، پیش نماز رو به جمعیت
کرد و گفت :

چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن
کسی مسلمان نمیشود !!!
[تصویر:  138011423617142.gif]
لینک مرجع