انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: فرق شيعه و سني..سئوال یک شیعه ...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
فرق شيعه و سني
فردی سئوال نمود که ....من در خارج از ایران زندگی می کنم و پرستار هستم و در محيط شغلي ام خيلي ازم سؤال مي شود که فرق بين شيعه و سني چي هست؟ لطفا هر چه معلومات در اين مورد داريد به من ارسال فرمائيد.

منشأ اختلاف در دين اسلام و پديد آمدن فرقه‏هاى مختلف - كه فرقه‏هاى شيعه و سنى بزرگ‏ترين آنها است - مى‏تواند دلايل گوناگونى داشته باشد؛
از جمله:
الف) انديشه‏هاى كلامى: بى‏شك نظرات متفاوت درباره مسائل كلامى موجب انشعاب در دين اسلام گرديده است، چنان كه مسيحيت نيز در اثر اين عامل، به فرقه‏هاى كاتوليك، پروتستان و ارتدوكس منشعب گرديده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
موضوعاتى همچون: نيل به مفاهيم قرآن با لحاظ فهم و درك ائمه(ع)، معنا و مفهوم حسن و قبح ذاتى و عصمت و مصونيت از خطا در ائمه اطهار(ع) باعث اختلاف شيعه و سنى شده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
ب ) انديشه‏هاى سياسى: مهم‏ترين نقطه جدايى ميان شيعه و سنى در طول تاريخ، اين مسأله بوده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) شيعه معتقد است كه جانشين رسول الله(ص) در امر حكومت و مرجعيت دين امام معصوم است ه از طريق نص معرفي شده است؛ اما اهل تسنن بر خلاف آن قائلند.
ج ) انديشه‏هاى فقهى و حديثى: فقه شيعه مبتنى بر منابع چهارگانه؛ كتاب، سنت، عقل و اجماع است، اما منابع اهل سنت متكى بر كتاب، سنت، قياس و استحسان است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) در نظر شيعه، تمامى احاديث منقول از صحابه و تابعين را نمى‏توان يكجا پذيرفت؛ زيرا برخى از آنها ساختگى‏اند و برخى از اصحاب فاقد عدالت گرديده‏اند؛ اهل تسنن بر اين باور است كه بايد سخنان تمامى صحابى پيامبر(ص) را پذيرفت. اين عوامل دست به دست هم داده و باعث اختلاف مسائل شرعى - كه كارهاى روزمره جامعه مسلمانان را تشكيل مى‏دهد - گرديده است؛ مانندآداب وضو، نماز، روزه و... بى‏ترديد جمود بر احاديث ساختگى و قياس و استحسان و غفلت از مفاد صحيح آيات قرآنى و احاديث معتبر، به اختلافات فوق دامن زده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
تاريخ پيدايش شيعه
در زمان خود پيامبر اسلام، «شيعه علي» در ميان مردم معروف بود و پيامبر اسلام اين كلمه ها را به كار مي بردند. وقتي كه آيه هفتم و هشتم سوره البينه «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ؛ جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَدًا رَضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» نازل شد پيامبر خدا(ص) به علي(ع) فرمود: «يا علي! هو انت و شيعتك، تأتي انت و شيعتك يوم القيامه راضين مرضيين»؛(الدر المنثور، ج 1، ص 379 و غايه المرام، ص 326).
يا علي اينها تو و شيعه تو هستند. تو و شيعه ات روز قيامت مي آييد در حالي كه از خدا راضي هستيد و خداوند هم از شما راضي است.
اين حديث، دو بار عبارت شيعه علي را آورده است و از زبان پيامبر وارد شده است و به خاطر همين در همان زمان شيعه علي بر سر زبان ها بوده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
در حديث هاي ديگر هم همين مضمون آمده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) پس اولين بار توسط خود پيامبر، كلمه شيعه علي براي مسلمانان گفته شده است و حتي در زمان خود پيامبر اسلام كساني همچون سلمان، ابوذر، مقداد و عمار به عنوان شيعه علي معروف شده بودند.(شيعه در اسلام، ص 5، پاورقي شماره اول).
پس از وفات پيامبر(ص) ابوبكر را خليفه كردند و طرفداران علي(ع) به اطاعت علي(ع) ماندند و خلافت ابوبكر را نپذيرفتند و از آن به بعد شيعه علي(ع) مشخص تر شد و پس از جنگ صفين صف شيعه و سني از هم به طور كامل جدا شد و در زمان حضرت امام صادق(ع) صف شيعه و سني به طور كامل از يكديگر متمايز شد.(براي آگاهي بيشتر مراجعه كنيد به كتاب «تاريخ پيدايش تشيع در ايران» نوشته هاي رسول جعفريان).
اكثر بزرگان قريش نسبت به علي(ع) دشمني داشتند چون در جنگ ها پدران و خويشان كافر آنان به دست حضرت علي(ع) كشته شده بود و آنان كينه آن حضرت را به دل داشتند و براي همين پس از وفات پيامبر مانع خليفه شدن علي(ع) شدند و خودشان بر اوضاع و احوال مسلط شدند و هر كس هم پيرو علي(ع) شد، مورد ظلم و آزار قرار گرفت و وقتي كه معاويه سر كار آمد هر چه توانستند در حق شيعه علي(ع) ظلم كردند حتي امام حسين و همه بني هاشم را مورد ظلم قرار دادند و امام حسين(ع) و بسياري از خويشان او را در كربلا قتل عام كردند تا نسل حضرت علي نابود شود و خلفاي عباسي هم مانند امويان تلاش كردند تا نسل علي(ع) نابود شود و به خاطر همين، شيعه علي در اقليت ماند چون شيعه بودن مساوي بود با آزار و شكنجه و قتل و غارت شدن و كمتر كسي مي توانست اين همه آزار ها و شكنجه ها را تحمل كند. به طور كلي تاريخ شيعه همراه با اين شكنجه ها و ظلم ها و قتل ها بوده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
اين نكته را هم به خاطر داشته باشيم كه طرفداران حق هميشه كم هستند. علي(ع) فرمودك ايها الناس! لا تستوحشوا في طريق الهدي...»(نهج البلاغه دشتي، ص 422، خطبه 201).
و فرمود: اصبر علي مراره الحق (شرح غرر، ج 2، ص 237).؛ بر تلخي حق صبر كن.
اين سخنان مي فهماند كه حق تلخ است و وقتي كه تلخ شد كمتر كسي آن را مي تواند بپذيرد. پس علت اصلي كمي طرفداران حق، تلخي آن است و علاوه بر آن حق با هواهاي نفساني سازگار نيست و براي همين كمتر كسي آن را مي پذيرد.

در اينجا براي بيان علل پديداري فرقه هاي مختلف در اسلام تذكر دو نكته ضروري است:
اولا، اين علل گاهي در پيدايش يك جريان با يكديگر تداخل مي كنندو برخي اوقات هر علتي موجب پديد آمدن گروه خاصي گشته و در مواقعي علتي در مؤسس آن جريان نقش چشمگير داشته و علت ديگري در پيرو و پذيرنده ي آن مؤثر بوده است .
ثانيا، دو مسأله شاخص و ريشه اي منشأ بسترسازي براي پديد آمدن فرق گوناگون در اسلام گشته است . يكي در نخستين زمان فوت رسول اكرم (ص ) و مربوط به مسأله ي خلافت و امامت است و ديگري مرتبط با ماجراي حكميت در جريان جنگ صفين (نگا: في علم الكلام , احمد محمود صبحي , بيروت دار النهضه , چاپ اول , 1405 ق , ج 1, صص 32 - 34).
اما علل :
1. ضعف فكري و فرهنگي : اصولا" محدوديت قواي ادراكي انسان و عدم توانايي او براي حل قطعي همه مسائل اعتقادي , از جمله مهم ترين علل اختلاف انسان هاست , در مواردي كه مسأله به روشني قابل حل نيست هر كس به حدس و گمان مي رسد كه ممكن است با حدس و گمان ديگران متفاوت باشد. در اين صورت است كه اختلاف نظرها آشكار مي شود. حضرت رسول (ص ) در مدت كوتاه رسالتش فرصت بيان همه مطالب را براي مردم نيافت ; از اين رو, لازم بود از سوي رسول خدا(ص ) جانشيني همچون او كه معصوم باشد كار را به عنوان امامت مسلمين و تبيين معارف قرآن و سنت نبوي ادامه دهند ولي چنين نشد. يكي از علل پيدايش غلات را در همين امر مي توان جست , (نگا: بحارالانوار, محمدباقر مجلسي , بيروت مؤسسه الوفاء, چاپ دوم , 1983 م , ج 25, ص 288, روايت 44).
2. تعصبات قبيله اي : پس از وفات پيامبر(ص ), مردم به جاي اين كه در مراسم خاكسپاري شركت كنند, هر گروهي مدعي شد كه حق خلافت از آن اوست . بنابر شواهد تاريخي هيچ يك از انصار و مهاجران در تعيين جانشين پيامبر(ص ) از قرآن و سنت رسول خدا(ص ) يا از مصلحت امت سخن نگفت , بلكه سخن در اين بود كه جانشيني پيامبر حق گروه انصار است يا مهاجر و چون در ميان انصار دو قبيله ي اوس و خزرج بود اين دو نيز به رقابت برخاستند و به دليل همين مخالفت مهاجران غالب شدند, (نگا: جانشيني حضرت محمد(ص ), ويلفردمادولونگ , ترجمه ي احمد نمايي , جواد قاسمي و... مشهد, بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي , چاپ اول , 1377 ش , صص 47 - 65 و قيام حسين (ع ), دكتر سيد جعفر شهيدي , تهران , دفتر نشر فرهنگ اسلامي , بهمن 1359, صص 26 - 36).
3. مادي : از منابع تاريخي و روايي معلوم مي شود گروهي بوده و هستند كه مثلا" با جعل مطالب و اخبار غلوآميز و انتشار آن , توجه عده اي را به خود جلب كرده و از مواهب و فضل و بخششهاي مادي آنان بهره مند شوند; مانند مغيره بن سعيد كه در تمام عمر خود در تلاش بود تا مرام جديدي احداث كرده و گروهي متشكل پديد آورد تا به اهداف مادي و دنيايي خود برسد, (نگا: ابن ابي الحديد, شرح نهج البلاغه , تحقيق : محمد ابوالفضل ابراهيم بيروت , دار احياء الكتب العربيه , چاپ دوم , 1385 ق , ج 8, ص 21 و شهرستاني ابوالفتح , الملل و النحل , بيروت , دار المعرفه للطباعه و النشر, چاپ دوم , بي تا, ص 83)
يا برخي براي آن كه مي خواستند در محيط اسلامي راهي براي مباح كردن گناهان و ترك واجبات و فراهم ساختن بساط عيش و عشرت توأم با توجيه شرعي پيدا كنند تا توده هاي ناآگاه مسلمان به آن ايمان آورده آنگاه به كمك همين توده هاي ناآگاه تشكيلاتي به وجود آورده و به اهداف خود كه همان بسط اباحه گري بوده دست يابند. برخي از مورخان ملل و نحل يكي از علل پيدايش فرقه ي غلات را همين امر دانسته اند. (نگا: الاشعري , سعد بن عبدالله ابن خلف , المقالات و الفرق , تصحيح محمدجواد مشكور, تهران , مركز انتشارات علمي و فرهنگي , چاپ دوم , 1360 ش , صص 51 - 52)
4. سياسي : سياست بازاني كه بيشتر به اهداف غلط خود مي انديشند براي نيل به مقصود خود از حربه هاي گوناگوني استفاده مي كنند و يكي از اين حربه هاي قوي و كارآمد ايجاد فرق و نحله هاي گوناگون مذهبي است . اينان با به وجود آوردن چنين فرقه هايي يك سلسله مسائل و آموزه هاي دور از ذهن و عقل را وارد جريان مخالف خود مي كردند تا به آن آسيب وارد كرده و آن را در مقابل چشم ديگران ناميمون جلوه دهند. مانند برخي از اخبار در مورد ائمه (ع ) كه به دور از حقيقت و واقعيت است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) (نگا: الذهبي , ابي عبدالله محمد بن احمد بن عثمان , ميزان الاعتدال في نقد الرجال , تحقيق علي محمد البجاوي , دار احياء الكتب العربيه , چاپ اول , 1382 ق , ج 2, ص 45) يا پديداري فرقه ي كيسانيه كه پيروان مختار بن ابي عبيده ثقفي تلقي شده اند براي تضعيف ديدگاه و حركت مختار از سوي مخالفانش پديدار شد, (نگا: صفري فروشاني , نعمت الله , غاليان , مشهد, بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي , چاپ اول , 1378 ش , صص 83 - 89)
5. گسترش حوزه جغرافيايي اسلام با فتوحات مسلمانان , به تدريج پيروان اديان و عقايد ديگر وارد حوزه حكومت اسلامي شدند. گروهي از اين افراد كه مسلمان شده بودند به طرح مسائل و مشكلات خود براي مسلمانها پرداختند و آنها كه بر دين خود باقي مانده بودند در اين مسائل با مسلمانان مجادله مي كردند اين مسأله در اواخر حكومت بني اميه و اوائل حكومت عباسيان به دليل ترجمه ي فلسفه ي يونان شدت بيشتري گرفت و باعث پديداري برخي از فرقه ها شد. بر اساس گزارش دكتر حسين عطوان , قدريه ديدگاههاي خود را از تأثيرپذيري يهوديان و مسيحيان مسلمان شده ي شامي صورت مي دادند, (نگا: فرقه هاي اسلامي در سرزمين شام در عصر اموي , دكتر حسين عطوان , ترجمه ي حميدرضا شيخي , مشهد, بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي , چاپ اول , 1371 ش , صص 31 - 33 و نيز نگا: تاريخ الجدل , محمد ابو زهره , قاهره , دار الفكر العربي , صص 76 - 81 و نيز الميزان , علامه سيد محمدحسين طباطبايي (ره ), موسسه الاعلمي للمطبوعات , ج 5, ص 276)
6. منع حديث , يكي ديگر از عوامل پديداري فرقه هاي گوناگون اسلام گشت , زيرا با جلوگيري از ضبط و تدوين حديث كه در واقع ترجمان اصلي و مفسر حقيقي وحي به شمار مي رفت , اسرائيلياتي وارد آموزه هاي ديني گشت و موجب پديداري هرج و مرج در اعتقادات اعمال , اخلاق و آداب و حتي جوهره و كنه دين وارد كرد و اين خود موجب پيدايش بدعت هاي يهودي و مسيحي در آموزه هاي اسلام گرديد, (نگا: معالم المدرستين , علامه سيد مرتضي عسگري , قم , لكنه اصول الدين و المجمع العلمي الاسلامي , چاپ ششم , 1416 ق (1996 م ), ج 2, ص 57)
اين موضوع را به خوبي مي توان در تفاسير قرآن رهيابي كرد, (در اين باب نگا: پژوهشي در باب اسرائيليات در تفاسير قرآن , دكتر محمدتقي دياري , تهران , دفتر پژوهش و نشر سهروردي , چاپ اول , 1379 ش , مجموع كتاب) اين موارد بخشي از علل پيدايش فرقه ها در اسلام بود.
در رابطه با اختلاف شيعه و اهل سنت در مورد وضو، نماز و سجده بر مهر توجهتان را به مطالب زير جلب مي نماييم:
در ابتدا ذكر يك مطلب به عنوان مقدمه و به صورت كلي لازم است : به اعتقاد شيعه اماميه , هيچ كس جز نبي اكرم (ص) حق تشريع , تفسير و تبيين احكام الهي را ندارد. پيامبر اكرم (ص) از طريق اتصال به منبع غيب , از احكام الهي مطلع مي شدند و مأمور به تبليغ اين احكام بودند. پس از پيامبر اسلام طبق نص و تصريح ايشان , ائمه (ع) براي تبيين احكام الهي (و نه تشريع آن) منصوب شده اند. از جمله طبق حديث مورد اتفاق جميع فرق مسلمين : «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بها لن تضلوا ابدا ; دو شيء گرانبها ميان شما باقي مي گذارم : كتاب خدا و اهل بيتم , مادامي كه به اين دو چنگ بزنيد گمراه نخواهيد شد».
اگر ائمه (ع ) حكمي يا كيفيت عملي را بيان مي كنند, صرفا" بيان حكم الهي و نحوه عمل و سيره رسول اكرم (ص ) است و از پيش خود چيزي را تشريع نمي كنند. منشأ پيدايش برخي تفاوت ها در كيفيت نماز و وضو، به دو عامل اساسي برمي گردد:
1- دور شدن از عصر حضور پيامبر اكرم (ص ) و پيدايش سؤالات جديد: با رحلت رسول اسلام , دوران دسترسي به كسي كه مبين حكم الهي بود به سر رسيد. با گذشت زمان و دور شدن از عصر نبي اكرم و پيدايش مسائل و سؤالات جديدي در زمينه هاي مختلف (از جمله در زمينه مسائل مربوط به نماز و وضو) اهل سنت - كه راه دسترسي به بيانگر حكم الهي را بسته مي ديدند - براي يافتن پاسخ سؤالات خود, با اجتهاد و سليقه خود به پاسخ آنها پرداختند.
اما از ديدگاه شيعه، ائمه معصومين , مفسر و بيانگر حكم الهي بعد از نبي اكرم و بنا به سفارش ايشان بودند. آنان تا حدود 250 سال پس از رحلت نبي اكرم , نيز دسترسي به مبين و مفسر احكام الهي داشتند و ائمه (ع ), آنچه را كه حكم الهي بود تبيين مي كردند; مثلا" در مسائلي چون : آيا مي توان با كفش نماز خواند؟ آيا اگر بر روي زمين و محل سجده نمازگزار, چيزي غير از اجزاي زمين (مثل فرش ) فاصله شود, مي توان بر آن سجده كرد يا نه ؟ آيا خواندن سوره هايي كه سجده واجب دارد در قرائت نماز جايز است و..., در حالي كه اهل سنت در اين امور به فهم و رأي خود استناد كرده اند.
2- تغييرات و تشريعاتي كه از سوي خلفا, پس از رحلت رسول اكرم (ص ) صورت گرفت - مانند مسأله تكتف (دست بسته نماز خواندن ), عموما" از زمان عمر خليفه دوم مرسوم شد. به عنوان نمونه وقتي اسيران فارس را نزد وي آوردند, آنان مقابل عمر دست بسته ايستادند. وي علت اين عمل را جويا شد, گفتند ما مقابل اميران و بزرگان خود به جهت احترام اين گونه مي ايستيم . عمر از اين نحوه اظهار ادب خوشش آمد و گفت خوب است ما هم در مقابل خداوند در نماز اين گونه بايستيم (مستند العروه الوثقي , آيت الله خويي , ج 4, ص 445 - جواهرالكلام , ج 11, ص 19).
در مسأله وضو آمده است كه وضوي همه ي مسلمانان تا خلافت عثمان صورت واحدي داشته و مانند وضوي كنوني شيعه بوده است . اين مسأله با آيه قرآن نيز تطبيق دارد كه مي فرمايد: «وامسحوا برؤوسكم و ارجلكم»؛ (مائده , آيه 6)
در اين آيه خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است , در حالي كه اهل تسنن پاها را مي شويند, علت تغيير وضو اين بود كه عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگي وضوي پيامبر گرفتار ترديد شد, او سپس وضوي پيامبر را به شكلي كه اكنون در ميان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. اين قضيه مورد مخالفت بسياري از صحابه پيامبر واقع شد, لكن حكومت اموي بنا به اغراض سياسي در نقاط مختلف اسلامي شيوه عثمان را تبليغ كردند و شرايطي به وجود آوردند كه برخي از صحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاكم را نداشت و در نتيجه اين گونه وضو گرفتن رواج يافت .
براي آگاهي بيشتر ر . ك :
- وضوء النبي من خلال ملابسات التشريع , علي الشهرستاني , نشر مشعر.
علت استفاده از مهر اين است كه:
اولاً: بنا بر روايات بسيارى - كه شيعه و سنى نقل نموده‏اند - پيامبر(ص) بر خاك سجده مى‏كردند و در تابستان كه بر اثر هواى عربستان خاك و ماسه‏هاى كف مسجد النبى(ص) بسيار گرم و سوزان مى‏شد، بر حصير سجده مى‏كردند.
ثانيا: عبادت توقيفى است و در اجزا و شرايط آن بايد براساس قول و فعل شارع عمل كرد؛ چنان كه خود پيامبر(ص) نيز فرموده‏اند: «صلّوا كما رأيتمونى اصلى؛ همانطور كه مى‏بينيد من نماز مى‏خوانم، شما نيز نماز بخوانيد». بنابراين از نظر فقهى بر غير آنچه كه پيامبر(ص) بر آن سجده كرده‏اند، سجده جايز نيست.
ثالثا: اساس سجده، بريدن از دنيا و متعلقات آن و خضوع و خشوع كامل در پيشگاه خدا است و در روايت است كه انسان به خوردنى‏ها و پوشيدنى‏هاى خود تعلق بسيار دارد. پس بر اين گونه امور سجده روا نيست و جبهه برخاك ساييدن بيشترين كرنش و تواضع و دورى جستن از تعيّنات و تعلقات را در پى دارد.
رابعا: مهر نزد شيعه موضوعيت ندارد؛ بلكه ملاك همان سجده بر خاك است و مهر وسيله‏اى است كه سجده بر خاك را در هر جا و هر مكان سهل و آسان مى‏سازد.
خامسا: عالمان برجسته و عارفان اهل سنت نيز سجده بر خاك را تأكيد كرده‏اند؛ هم‏چنان كه امام‏محمد غزالى در كتاب «احياءالعلوم» بر اين مسأله انگشت نهاده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) بنابراين مخالفت برخى از اهل سنت با اين مسأله، از روى ناآگاهى و تعصبات جاهلانه است و از نظر منابع فقهى و عالمان برجسته اهل سنت نيز سجده بر خاك افضل است و اگر اشكالى هست در اين است كه چرا برخلاف سنت پيامبر(ص) اهل سنت بر هر چيزى حتى فرش و... سجده مى‏كنند.
خلاصه کلام آن که شيعه با اعتقاد به ولايت و وصايت ائمه هدي(ع) معتقد است که احکام فقهي مربوط به هر بخشي از زندگي از جمله نماز و وضو با هدايت اهل بيت معصوم رسول گرامي(ع) همان است که تاکنون باقي مانده است، اين مطلب را منابع اهل سنت هم تأييد مي کند.
به عنوان مثال ، حذف «حي علي خير العمل» در اذان صبح، دست بستن در حال قيام و قرائت نماز و يا تحريم ازدواج موقت، از اموري که اهل سنت هم قبول دارند که برخلاف سنت رسول خدا(ص) در عصر خلافت خليفه دوم (عمر) و با سليقه او به وجود آمده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) از اين رو بايد گفت، اهل سنت به دليل پشت کردن به امامت امير مؤمنان و فرزندان معصومين(ع) دچار تحريفات جدي در امر عقيده و عمل اسلامي شده اند که در جاي خود براي اهل تحقيق روشن و آشکار است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
در اين باره مطالعه کتاب 11 جلدي الغدير مرحوم علامه اميني و يا کتاب «المراجعات» مرحوم سيد عبدالحسين شرف الدين که به فارسي هم برگردانده شده است (ترجمه محمد جعفر امامي) مفيد خواهد بود.
در مورد سجده روايت گرديده است: كه در زمان پيامبر (ص) همه بر خاك كف مسجدالنبى سجده مى‏كردند و براى عدم تأذّى از خشونت سنگريزه‏ها و نيز براى تسطيح آن، ماسه نرم ريخته بودند؛ نيز براى جلوگيرى از سوزش در تابستان‏ها در محل سجده حصير مى‏گذاشتند. اين مطلب با مبانى فقهى شيعه نيز كاملاً سازگار است؛ زيرا مهر از نظر فقهى موضوعيت ندارد؛ بلكه تسهيل كننده دسترسى به خاك است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) در روايت صحيحه هشام بن حكم - كه همه فقها طبق آن فتوا داده‏اند - آمده است : «انه قال لابى عبداللّه‏ - عليه السلام - : اخبرنى عما يجوز السجود عليه و عما لايجوز، قال: السجود لايجوز الاعلى الارض او على ما انبتت الارض الا ما اكل او لبس. فقال له: جعلت فداك ما العلة فى ذلك؟ قال: لان السجود خضوع للّه‏ - عز و جلّ - فلا ينبغى ان يكون على ما يؤكل و يلبس؛ لأن ابناء الدنيا عبيد ما يأكلون و يلبسون، والساجد فى سجوده فى عبادة اللّه‏ - عز و جلّ - فلا ينبغى ان يضع جبهته فى سجوده على معبود ابناء الدنيا الذين اغترَوا بغرورها ؛ هشام از حضرت امام صادق(ع) پرسيد: مرا آگاه ساز بر چه سجده رواست و بر چه ناروا. فرمودند: سجده تنها بر زمين و آنچه مى‏رويد جايز است، جز آنچه كه پوشيدنى و خوردنى است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) باز پرسيد: فدايت شوم! فلسفه آن چيست؟ فرمودند: زيرا سجده خضوع در پيشگاه خداوند - عز و جل - است، پس نشايد كه بر پوشيدنى و خوردنى انجام گيرد؛ زيرا دنيا گرايان بنده خوردنى‏ها و پوشيدنى‏هايند، و سجده‏گر در سجده‏اش خداى را پرستشگر است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) لاجرم نشايد كه پيشانى خود برمعبود دنيا گرايان - كه فريفته فريبايى آنند - بسايند» ، (وسائل الشيعه، ج 3 ، باب 1 ، من ابواب مايسجد عليه، ح 1).
از آنچه گذشت، روشن مى‏شود كه بودن مهر مهم نيست و مى‏توان بر زمين و هر چه از آن مى‏رويد غير از خوردنى‏ها و پوشيدنى‏ها سجده كرد (مانند چوب درختان).
در مورد جمع خواندن نماز ها به چهار نكته يادآوري مي شود:
نكته اول: اين اختلاف آراء در مورد فروع و احكام دين مختص به دو مذهب شيعه و سني نيست بلكه خود فرقه هاي اهل سنت (حنفي، شافعي، مالكي و حنبلي) دچار اختلافات و تشتت آراء در زمينه مسائل فقهي و احكام هستند.
نكته دوم: در هر دين و مذهبي آموزه هايي كه مربوط به فروع دين مي شود (احكام) مبتني بر آموزه هاي بنيادين (اصول اعتقادات است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) لذا بحث از اصول دين (بحث امامت و خلافت) اساسا مقدم است بر بحث از فروع دين. اين كه يك مذهب، احكام و فروع متمايزي از احكام مذهب ديگر دارد ريشه در اصول دين دارد. بنابراين شايسته است كه بحث را از زيربنا آغاز كنيم.
نكته سوم: يك خلط و اشتباهي كه ممكن است در اينجا مطرح شود اين است كه: سني يعني كسي كه از سنت پيامبر(ص) و راه و روش ايشان پيروي مي كند و شيعه يعني كسي كه از راه و روش علي(ع) و فرزندان ايشان(ع) پيروي مي كند. اين دوگانگي بين راه و سنت پيامبر(ص) و راه و سنت علي(ع) امر نادرستي است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
با توجه به روايات متعدد، پيامبر(ص) امت اسلام را به پيروي از امير مؤمنان علي(ع) سفارش و فرمان داده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) بنابراين شيعه خود را موظف مي داند از دستور و سنت رسول خدا(ص) پيروي نمايد. بر اين اساس شيعيان چون معتقد و پاي بند به سنت رسول اكرم(ص) هستند، معتقد به ولايت و امامت علي(ع) مي باشند. بنابراين اهل سنت واقعي همان شيعيان و پيروان حضرت علي(ع) هستند. زيرا به دستور و فرمان پيامبر(ص) از علي(ع) پيروي و تبعيت مي كنند.(1)
نكته چهارم: مستند احكام عمدتا قرآن و سنت پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
محمد بن جرير طبري (از علماي سني) مي نويسد:
«علما بر اين عقيده اند که رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را بدون ملاحظات ضروري، به صورت تفريق يا گاهي بصورت جمع ادا مي فرمودند. روايت گر حديث مي گويد: از «ابن عباس» پرسيدم که چرا پيامبر صلي الله عليه و آله اينچنين عمل مي کرد؟ او پاسخ داد: «لئلا يحرج امته» براي اين كه امتش را به سختي نيندازد»(محمد بن جرير طبري، المسترشد، ذيل حديث 190)
البته در برخي روايات شيعه از حضرت امام صادق عليه السلام نيز آمده که انگيزه حضرت رسول صلي الله عليه و آله ايجاد گشايش و راحتي براي نمازگزاران بوده.(وسائل الشيعه، 3/138/ح6- طبع رباني شيرازي)
و نيز غير شيعه رواياتي نقل کرده اند که پيامبر معظم، صلي الله عليه و آله، هم در سفر و هم در غير سفر برخي نمازها را با فاصله و برخي را بدون فاصله (جمع) مي خواندند. اينک به ذکر برخي روايات اکتفا مي کنيم:
احمد حنبل از ابن عباس نقل مي کند: «صلي رسول الله الظهر و العصر جميعا، و المغرب و العشاء جميعا من غير خوف و لا سفر» رسول خدا، صلي الله عليه و آله نمازهاي ظهر و عصر و همچنين مغرب و عشا را با هم و بصورت جمع به جا مي آورد، بدون آن که عذري مانند ترس از دشمن و يا مسافرت وجود داشته باشد.(مسند احمد، 1/221)
از اين دست روايات در کتب غير شيعه يافت مي شود و ما به آدرس برخي آنها اشاره کرده و پژوهندگان را به مراجعه فرا مي خوانيم:
مسند احمد بن حنبل، 1/251
شرح الموطا، زرقاني، 1/263
صحيح مسلم، 2/151 و 488
کنز العمال، 242
التاج الجامع للأصول في احاديث الرسول (ص)، علي ناصف، 1/148
در پايان اين نکته را نيز يادآور مي شويم که حتي برخي پيشوايان غير شيعه که نقش امام و مفتي را دارند نيز فتوا به جواز جمع بين دو نماز صادر کرده اند. از جمله «امام بخاري» (صاحب کتاب معروف صحيح بخاري) در همين کتاب جلد 2، صفحه 57 و 58.
بد نيست بدانيد که امروزه در بسيار از مناطق، وضع زندگي طوري تنظيم شده که مراعات استحباب تفريق در نماز موجب مشقت و حتي کاهلي نسبت به نماز گرديده و از اين رو شايسته است براي مراعات «اهم» (حفظ اصل نماز) از تفريق نماز دست برداشت و آنها را همزمان و به ترتيب به جا آورد(پاسخ به پرسشهاي مذهبي، استاد مکارم شيرازي، صفحه 200)
متأسفانه امروزه برخي فقهاي غير شيعه نيز که به اين نتيجه رسيده اند، بخاطر ملاحظاتي از اظهار نظر خودداري مي کنند.(رساله الاسلام، سال هفتم، شماره 20، ص156)
بر اساس رواياتي که شيعه هم آن را قبول دارد خواندن نماز در وقت فضيلت بهتر است، اصلا نام گذاري اين اوقات به نام «وقت فضيلت» براي هر نمازي خود گوياي اين امر است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
با وجود اين، نماز يا هر عبادت ديگر در ابعاد گوناگون ممکن است استحباب (فضيلت) يا کراهت داشته باشد، و انسان مؤمني که به دنبال پاداش بيشتر خداي متعال و باريابي بيشتر به محضر حضرت پروردگار است، تلاش مي کند تا با رعايت هرچه بيشتر آداب، در مجموع بهره بيشتري ببرد. يکي از ابعاد استحباب نماز، خواندن آن با جماعت است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) اگر چنانچه ممکن باشد انسان معطر، مسواک زده، در وقت فضيلت هر يک از نمازها را با جماعت (به هر تعداد نفرات بيشتر که ممکن باشد) برگزار نمايد بدون ترديد، اين نماز بر ساير نمازها ترجيح دارد. اما اگر امر داير باشد بين نماز به جماعت يا نماز در وقت فضيلت به نحوي که به هر دليلي در وقت فضيلت آن گونه که بايد، نماز جماعت مناسبي برگزار نمي شود، شکي نيست که نماز جماعت در وقت غير فضيلت به جماعت بر آن ديگري ترجيح دارد.

------------------
پي نوشت ها:
1. جهت آگاهي بيشتر ر.ك:
- ناصر الگار، اسلام منهاي احكام اسلام نيست (گفتگو)، كتاب نقد، ش 2 و 3، ص 118 و 119، بهار و تابستان 76.
- اهل سنت واقعي، دکتر محمد تيجاني، بنياد معارف اسلامي(ايشان در گذشته پيرو مذهب غير شيعه بود و آنگاه شيعه شد. جهت آگاهي از چگونگي و چرائي شيعه شدنش به کتاب «آنگاه هدايت شدم» نشر بيناد معارف اسلامي مراجعه شود.)
- ايده ها و عقيده ها، سيد محمد شفيعي، بنياد معارف اسلامي(تلفن تماس با بنياد معارف جهت تهيه کتاب 7732009)

براى مطالعه بيشتر ر.ك:
الف. امينى، ابراهيم، بررسى مسائل كلى امامت؛
ب. مطهرى، مرتضى، امامت و رهبرى، (قم: صدرا)؛
پ. تيجانى سماوى، آن گاه هدايت شدم، ترجمه: سيد محمد جواد مهرى؛
ت. همو، اهل سنت واقعى كيست؟، ترجمه: سيد محمد جواد مهرى؛
ث. همو، از آگاهان بپرسيد، ترجمه: سيد محمد جواد مهرى؛
ج. علامه عسكرى، عبداللَّه بن سبا، ج 1- 3؛
چ. همو، نقش ائمه در احياى دين، ج 1- 15؛
ح. همو، يكصد و پنجاه صحابى ساختگى؛
د. همو، نقش عايشه در تاريخ اسلام؛
ذ. همو، انديشه‏هاى اسلامى در ديدگاه دو مكتب (ترجمه معالم المدرستين)، ج 1- 2،
ر. علامه سيد شرف الدين، رهبرى امام على‏عليه السلام در قرآن (ترجمة المراجعات)؛
ز. علامه طباطبايى، شيعه در اسلام؛
ص. علامه جواد شرى، شيعه و تهمت‏هاى ناروا؛
ض. حسينى نسب، سيد رضا، شيعه پاسخ مى‏گويد؛
ط. جواد مهرى، سيد محمد، خاطرات مدرسه؛
ظ. نجمى، محمد صادق، سيرى در صحيحين؛
ع. اللكنهوى، ميرحامد حسين، عبقات الانوار فى امامة الائمة الاطهار، بى‏تا، بى‏جا؛
غ. شهيد تسترى، احقاق الحق؛.
معرفي سايت هاي شيعي:
http://www.aalulbayt.org پايگاه آل البيت
E-Mail : aalulbayt[at]aalulbayt.org
http://www.al-shia.com
http://www.imamalinet.net
http://www.ahl-ul-bait.org
http://www.al-shia.org
http://www.al-shia.net
http://www.nidanet.org پايگاه نداء الثقلين E-Mail : info[at]nidanet.org (انگليسى و اردو)
http://www.islam.org.nz پايگاه اسلام .اُرگ E-Mail : ehaddad[at]i4free.co.nz
لینک مرجع