انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: شق القمر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
تفسیر آیات:
وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ و ماه شكافته شد، ابن عباس گوید: مشركان مكّه جمع شدند خدمت رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله، پس گفتند اگر راست مى‏گویى كه پیامبر خدایى پس ماه را براى ما بشكاف و دو نصف كن آن را، پس پیامبر (ص) بآنها فرمود: اگر من این كار را بكنم شما ایمان مى‏آورید؟ گفتند آرى، و آن شب، شب بدر بود یعنى شب چهاردهم ماه بود، پس رسول خدا (ص) از (ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏24، ص: 10)
پروردگارش درخواست كرد كه آنچه آنها میخواهند عطا فرماید، پس ماه شكافته شد و دو نیمه گردید، و رسول خدا (ص) فریاد میكرد اى فلانى اى فلانى شهادت دهید.
ابن مسعود گوید: ماه در عهد و زمان پیامبر خدا (ص) شكافته شد بدو پاره پس رسول خدا (ص) بما فرمود: گواهى دهید، و نیز از ابن مسعود روایت شده كه گفت: قسم بآن خدایى كه جانم در دست اوست كوه حرا را میان دو نیمه ماه دیدم و از جبیر بن مطعم روایت شده كه گفت ماه در زمان رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله شكافته شد تا آنكه دو نیمه شد، یك نیمه بر این كوه و نیمه دیگر بر آن كوه دیده شد، پس عدّه‏اى از مردم (كه در رأس آنها ابو جهل بود) گفتند محمّد ما را سحر كرد، پس مردى گفت: اگر شما را سحر كرد پس همه مردم را كه سحر نكرد.
روات و مخبرین از شقّ القمر
حدیث شقّ القمر را جماعت بسیارى از صحابه رسول خدا (ص) نقل كرده اند كه از آنها نامبردگان ذیل‏اند:
1-عبداللَّه بن مسعود 2- انس بن مالك 3- حذیفة بن الیمان 4- عبد اللَّه بن عمر ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏24، ص: 11
5- عبد اللَّه بن عباس 6- جبیر بن مطعم 7- ابن عمرو جماعت دیگرى.
مفسّرین هم بر همین نظر و عقیده‏اند مگر آنكه از عثمان بن عطاء از- پدرش روایت شده كه او گوید: معنایش اینست كه بزودى ماه شكافته میشود و این معنى از حسن هم نقل شده و بلخى هم نیز انكار آن را نموده است، و این درست نیست، براى آنكه تمام مسلمین بر این معجزه اجماع كرده‏اند، پس اعتنایى بمخالفت مخالف نیست، چون كه اشتهار شقّ القمر در میان صحابه پیغمبر بقدریست كه منع میكند قول بخلاف را، و كسى كه طعنه میزند و اشكال میكند كه اگر شقّ القمر در عصر رسول خدا (ص) واقع شده بود هر آینه بر هیچكس از اهل علم مخفى نمى‏ماند، و گفته این مخالف باطل است، زیرا ممكن است كه خداوند تعالى ماه را از بیشتر مردم بسبب ابرو مانند آن محجوب داشته باشد، و براى اینكه این معجزه چون در شب واقع شده، پس ممكن است مردم اقطار عالم در آن موقع خواب بوده باشند، و این موضوع را ندانند مضافا اینكه مردم بتمامى چنین نیستند كه در حوادث جوّى و آسمانى تأمل و دقّت داشته باشند «1» و در فضاء آسمان آیه و علامتهائیست مثل سقوط ستارگان و غیر آن از چیزهایى كه اكثر مردم از آن غافل هستند
(1)- علّامه بزرگوار و فقیه اهل البیت علیهم السلام آیه اللَّه العظمى نجفى مرعشى مد ظلّه فرمودند: كه در چند سال قبل در پكن پایتخت كشور چین كمونیست، ساختمانى خراب شد و آنجا را حفّارى كردند در زیر زمین و سرداب ستونهایى نمایان شد كه بر بالاى ستونى بخط چینى نوشته بود این بناء در سال دو نیمه شدن ماه انجام گرفت، و حساب كردند با سال هشتم از بعثت‏(مطابق آمد، پس در جرائد نوشتند، و از مصر هم جماعتى رفتند و آن را دیده و در مجلّات مصرى منعكس نمودند.پس خلاصه موضوع شقّ القمر كه از آیات ظاهرات و معجزات باهرات- پیامبر (ص) بوده و جاى تردید نیست. (1)- مترجم گوید: موضوع شقّ القمر و صدور این معجزه و آیه باهره در سال هشتم بعثت پنجسال قبل از هجرت از مسلّمیات كلیه مسلمین و اهل قبله است، و مفسّرین عامّه و خاصه آن را نقل كرده‏اند، و چون این ناچیز مشغول به ترجمه این آیات بودم روز یكشنبه هجدهم محرّم الحرام سال 1402 برابر 24 آبان ماه 1360 كه ناعى خبر محنت اثر ضایعه اسفناك و حادثه جبران ناپذیر رحلت و فقدان فیلسوف شرق عالم ربّانى و حكیم متالّه سبحانى مفسّر بزرگوار و نابغه جهان تشیّع آیت اللَّه حاج سید محمد حسین علّامه طباطبائى قدس اللَّه سره را داد كه گفتم: لا صوت الناعى لفقدك انّه یوم على آل الرسول عظیم‏ خبر ندهد خبر دهنده مرگ و فقدان تو را زیرا كه آن روز بر خاندان رسالت بسى بزرگ است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
پس براى بزرگداشت و اداء بعضى از حقوق این استاد بزرگ نظر و گفتار آن مرحوم را در این مورد از تفسیر ارزنده المیزان ج 19 ص 58 «كلام فیه اجمال القول فى شقّ القمر» نقل مینمایم:
شقّ القمر بدست پیامبر (ص) در مكّه معظّمه بتقاضاى بعضى از مشركین از چیزهاییست كه همه مسلمین بدون شك قبول دارند و بر آن دلالت میكند از قرآن كریم دلالت واضح و آشكارایى چون سخن حق تعالى: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ» پس آیه دوّم امتناع میكند مگر آنكه بوده مدلول قول خداى تعالى (وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ) معجزه‏اى بود كه كه نزدیك زمان نزول آیه مذكور واقع شده كه ازترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏24، ص:
لینک مرجع