انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: تحلیل کارتون پرطرفدار پینوکیو
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
پينوکيو” ٬يکي از آثار کلاسيک کمپاني ديزني ٬ در سال ۱۹۴۰ اجازه ي پخش يافت و هنوز هم مورد توجه کودکان و بزرگسالان بسياری در سراسر جهان قرار دارد . با اين حال ٬ داستان اين عروسک چوبي خيمه شب بازي در بر دارنده ي يک تمثيل عميق معنوي بر مبناي آموزه هاي سري مي باشد که به ندرت در باره ي آن صحبت شده است . در اين مقاله ٬ به منشاء اين داستان و لايه هاي پنهان آن خواهيم پرداخت.

[تصویر:  137334630978151.jpg]

آیا باور میکنید پينوکيو يکي از عميق ترين فيلمهائي ست که تاکنون ديده اید؟ آيا اين داستان کنايه اي از عالم روحانى و جوامع مدرن بود؟ آيا شما متوجه اشاراتي شده اید که به اسرار مکتوم رهنمون مي شد؟

ديگر نيازي به گفتن ندارد که امروزه اين فيلم در فرهنگ عامه داراي چه جايگاه ويژه اي است . اصلاً:

چند درصد از مردم اين فيلم را نديده اند؟

از طرف ديگر ٬ چند درصد از مردم از مفاهيم پنهان در اين داستان اطلاع دارند؟

در پس داستان يک عروسک خيمه شب بازي که سعي مي کند پسر خوبي باشد٬ يک تمثيل عميق معنوي نهفته که ريشه در مکاتب سري علوم ماورائي دارد. از ديد يک تازه وارد٬ اين داستان کودکانه درباره ي “خوب بودن” ٬ که پر از درسهائي از قبيل “دروغ نگفتن” است ٬ به نياز بشر براي کسب خرد و روشن ضميري اشاره دارد .

فضاي بي رحم داستان پينوکيو٬ يک منظره ي ترسناک و ظالمانه از دنياي مدرن ما را نمايش داده و شايد راه فرار از دام ها وخطرات آن را تبيين مي کند.

با توجه به پيشينه ي نويسنده ي اين داستان و مراجعه به منابع کتب ادبي مي توان به مفهوم اسرار آميز پنهان در ماجراهاي پينوکيو پي برد.


منشاء داستان پينوکيو

--------------------------------------------------------------------------------

[تصویر:  137334630989732.jpg]

کارلو لورنزيني مشهور به کارلو کولودي که معروفترین اثرش همین داستان پینوکیو است



داستان پينوکيو در ابتدا توسط کارلو لورنزيني (با نام ادبي کارلو کولودي)٬ بين سالهاي ۱۸۸۱ و ۱۸۸۳ در ايتاليا نوشته شد . لورنزيني کار نويسندگي را با نوشتن طنزهاي سياسي براي روزنامه آغاز کرد (روزنامه هاي


Il Lampione
و


Il Fanfulla ).
در سال
۱۸۷۵ ٬ او وارد دنياي ادبيات کودک شد و از اين راه براي انتقال عقايد سياسي خود بهره جست . بعنوان مثال سري داستانهاي

“Giannettino”
غالبا به وحدت ايتاليا اشاره دارد.

لورنزيني بسيار علاقه مند بود که از يک کاراکتر مهربان و دوست داشتني و در عين حال متقلب وگستاخ براي بيان اعتقادات خود بصورت تمثيل وار استفاده کند. در سال
۱۸۸۰ او شروع به نوشتن

Storia di un burattino (=
داستان يک عروسک خيمه شب بازي) کرد که بعدا به ماجراهاي پينوکيو شهرت يافت . اين داستان بصورت هفتگي در روزنامه ي
Il Giornale dei Bambin (
اولين روزنامه ي مخصوص کودکان در ايتاليا) چاپ مي شد
.


ماجراهاي پينوکيو٬ يک داستان تخيلي است که ماجراهاي يک عروسک خيمه شب بازي لجباز و کله شق را در مسير تبديل شدن به يک پسر واقعي بيان مي کند . اين داستان در سال
۱۸۸۳ به چاپ رسيد.


[تصویر:  137334630992313.jpg]

آثار لورنزيني تنها سياسي نبودند . نوشته هاي او ٬ بخصوص ماجراهاي پينوکيو٬ شامل جنبه هاي متافيزيکي نيزهست که غالبا از ديد خوانندگان پنهان مي ماند .

واقعيت مهمي که بايد به آن توجه ویژه داشت اين است که عمق آثار لورنزيني از آنجا روشن مي شود که بدانيم او يک فراماسون فعال بوده. درمقاله اي با نام

Pinocchio, mio Fratello (=
پينوکيو٬ برادر من) ٬ يک فراماسون ايتاليائي به نام جيوواني مالولتي



(Giovanni Malevolti)
پيشينه ي ماسوني لورنزيني را چنين شرح مي دهد:

ورود کارلو کولودي به فراماسونري ٬ بااينکه در هيچ سند رسمي ثبت نشده ٬ از سوي همگان موضوعي پذيرفته شده و قابل استناد است . آلدو ملا٬ يک غير فراماسون است که عموما به عنوان تاريخ نگار رسمي فراماسونري شناخته مي شود.

وي با اطمينان ورود اين نويسنده به تشکيلات ماسوني را تائيد مي کند.

علاوه بر اين ٬ وقايع زندگي کولودي نيز بر اين فرضيه صحه مي گذارد: از جمله ي اين اتفاقات٬ تاسيس يک روزنامه با نام


“ Il Lampione” (=
ديدگاه) در سال
۱۸۴۸


بود که توسط خود لورنزيني چنين توصيف گرديد: “روشني بخش کسانيست که در تاريکيها سرگردان هستند”؛ وي همچنين خود را بعنوان “مريد دو آتشه ي ماتزيني” که يک فراماسون برجسته ي ايتاليائي و نيز يک انقلابي بود ٬ معرفي مي کرد
.


نام کولودي را مي توان در سندي که توسط گرند لژ تمام انگلستان منتشر شده و در آن ليستي از فراماسونهاي مشهور گردآوري گرديده ٬ مشاهده کرد.


مالولتي ادامه مي دهد:

دو راه براي خواندن داستان”ماجراهاي پينوکيو” وجود دارد . راه اول ٬ که من آن را “خواندن عوامانه” مي نامم ٬ اين است که خواننده که به احتمال قوي يک کودک است ٬ راجع به زندگي ناگوار يک عروسک خيمه شب بازي چيزهائي مي آموزد . اما راه دوم٬ خواندن داستان از نقطه نظر ماسوني بوده که نماد گرائي عميق آن مکمل روايت ساده و خطي وقايع است”


لورنزيني داستان پينوکيو را در ادامه ي مسير عقايد کهن مذکور در متون سري نوشت : يک داستان ساده که مورد توجه توده ي مردم قرار مي گيرد و مفاهيم پنهان خود را تنها براي “کساني که در جريان هستند” فاش مي کند


.


ادامه دارد...........
تحليل فيلم
--------------------------------------------------------------------------------

در این مقاله انیمیشن پیونکیو ساخته ی والت دیزنی مورد بررسی قرار گرفته تفاوت هاي بسياري ميان کتاب کولودي و فيلم کمپاني ديزني وجود دارد . در فيلم ٬ مسير داستان ساده تر شده و پينوکيو تبديل به شخصيتي ساده ٬ خوش گذران و بي خيال مي شود در صورتي که در کتاب اصلي کاراکتري خودسر ٬ ناسپاس و کله شق دارد . با اين حال ٬ تمام عناصر اصلي در فيلم حضور دارند و پيام نهفته در کتاب دست نخورده باقي مانده است . ضمن این که این انیمیشن با انیمیشنهای پینوکیو ی دیگر کمپانیها و مورد نمایش در آمده توسط صدا و سیمای ایران تفاوت چندانی ندارد .
پيدايش پينوکيو

--------------------------------------------------------------------------------

[تصویر:  137334896726331.jpg]

فيلم با ژپتو آغاز مي شود ٬ يک نجار و عروسک ساز ايتاليائي که در حال تراشيدن يک قطعه چوب براي ساختن يک عروسک خيمه شب بازي است . او اين عروسک را به شکل يک انسان مي سازد ولي عروسک موجودي بي جان است . ژپتو به نوعي نماد خالق

(“Demiurge”)

افلاطون و ديگر فلاسفه است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)

“Demiurge”

واژه اي يوناني بوده و به معناي سازنده٬ صنعتگر و يا استادکار مي باشد . به بيان فلسفي٬ خالق يا سازنده “ خداي کوچکتر” جهان مادي است ؛ او کسي است که موجودات ناکامل را که تسليم دامها و حيله هاي دنياي مادي مي شوند ٬ خلق مي کند . خانه ي ژپتو پر از ساعتهائيست که خود او آنها را ساخته . همانطور که مي دانيد ٬ ساعت وسيله ي سنجش زمان ٬ يعني يکي از بزرگترين محدوديت هاي جهان مادي ما است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)


خارج از عالم روحاني که به خالق يا موجود فناناپذير منحصر است ٬ ما بخاطر خلق وجود فيزيکي خود٬ نسبت به کسي که ما را خلق کرده مسئول بوده و مي بايست براي ايجاد ارتباط با او رنجهائي را متحمل شويم .

منلي پي هال٬ آموزه هاي سري تمام اعصار

ژپتو يک عروسک خيمه شب بازي ساخت و سپس متوجه شد که به کمک “خداي بزرگتر


نياز دارد تا بارقه ي الهي مورد نياز براي تبديل شدن عروسک به يک “پسر واقعي” را به پينوکيو اعطا کند . به بيان رمزي ٬ پسر واقعي نماد انسان روشن ضمير مي باشد . خوب ٬ حالا او چه مي کند؟


او روبروي يک ستاره زانو زده و دعا مي کند”. او از خداي بزرگتر (معمار بزرگ ماسونها) مي خواهد تا با نيروي الهي خود در جسم بي جان پينوکيو روح بدمد.


[تصویر:  137334896730812.jpg]

آيا اين ستاره همان صبح ٬ ستاره ي مقدس فراماسونريست؟
نکته ی جالب توجه اینجاست که سالها بعد و در سال ۲۰۰۹ در انیمیشن ۹ که با همکاری تیم برتون ساخته شد ، شخصیت مشابه ژپتو نه با دعا بلکه با استفاده از روشهایی کابالیستی به تعدادی عروسک جان میبخشد ، البته انیمیشن ۹ نه در این مورد و نه درموارد دیگر به هیچ عنوان دست به بیان مفاهیم بصورت نمادین نمیزند


پري آبي” که ما او را با نام فرشته ی مو آبی میشناسیم٬ نماینده ی خداست و به زمين مي آيد تا به پينوکيو فهم کيهاني و يا از منظر عرفا “عقل” را اعطا نمايد


اين عقيده مورد پذيرش عرفاي مسيحي است که رستگاري بشريت با نزول عقل امکان پذير است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) عقل که والاترين وجود روحاني مافوق خالق بوده و قابليت ورود به سرشت انسان را دارد٬ ابديت آگاهانه را به موجودات خلق شده توسط خالق اعطا مي کند. “همان منبع


[تصویر:  137334896732193.jpg]

پري افسونگر نعمت حيات و اختيار (دقیقاً همانند یک انسان)را به پينوکيو اعطا مي کند .
حالا با وجود اينکه او زنده است ولي هنوز يک “پسر واقعي


نيست . مکاتب سري مي آموزند که زندگي تنها پس از روشنيدگي آغاز مي شود . هر چيزي غير از اين ٬ بجز فرسايش تدريجي نيست . زمانيکه پينوکيو مي پرسد “آيا من يک پسر واقعي هستم؟” پري پاسخ مي دهد ”نه پينوکيو٬ اينکه آرزوي ژپتو بطور کامل درباره ي تو محقق شود کاملا به خودت بستگي دارد . ثابت کن که شجاع٬ راستگو و متواضع هستي؛ در اينصورت ٬ روزي تو يک پسر واقعي خواهي شد


موضوع اعتماد به نفس و تزکيه ي نفس نه از ادیان الهی بلکه قويا از آموزه هاي شبه عرفاني و ماسوني الهام گرفته شده است: رستگاري روح چيزيست که از خويشتنداري ٬ خودآگاهي و قدرت اراده ي بسيار قوي حاصل مي شود . ماسونها بطور نمادين٬ اين فرايند را به زبري اوليه و تکامل نهائي سنگ صیقل داده شده تشبيه مي کنند.

در تفکر فراماسونري٬ يک سنگ زبر استعاره از اولويت يک فراماسون ناآگاه براي يافتن روشني است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) يک سنگ صيقلي نماد فراماسونيست که با استفاده از آموزه هاي ماسوني٬ براي رسيدن به يک زندگي شرافتمندانه تلاش مي کند وتمام کوشش خود را براي کسب روشني انجام مي دهد . در مرتبه ي “همکار صنعتگر” ما شاهد استفاده از سنگهاي زبر و صيقل يافته هستيم . درسي که بايد آموخته شود اين است که بوسيله ي آموزش و کسب آگاهي٬ شخص مي تواند به وجود روحاني و معنوي خود دست يابد. همانند انسان ٬ هر سنگ زبر در ابتدا موجودي ناکامل است

با آموزش٬ جلب محبت و عشق برادرانه٬ انسان مي تواند سنگ وجودي خود را به شکلي در آورد که مطابق نمونه ي مجازي آزموده شده و در حدود مرزهاي خويش که موهبتي از جانب خالق است محدود شده باشد.” لژ تعليمات ماسوني


به همين صورت که ماسونها فرايند روشنيدگي را با تبديل يک سنگ زبر به سنگي صاف نشان مي دهند٬ پينوکيو سفر خود را از تکه چوبي بي شکل آغاز و بسوي هموار کردن وجود خود گام بر مي دارد تا در نهايت به يک پسر واقعي تبديل شود. هر چند که هيچ چيز او را خراب نميکند. يک فرايند کيميا گونه ي دروني براي اينکه او سزاوار روشنيدگي شود مورد نياز است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) او بايد وارد زندگي شده٬ با وسوسه هاي آن مبارزه کند و با استفاده از وجدان و ضمير خود (که بصورت جيميني جيرجيرک تجسم يافته) راه درست را انتخاب نمايد.قدم اول اين است که او بايد به مدرسه برود(نماد آگاهي). پس از آن٬ وسوسه هاي زندگي به سرعت بر سر راه پينوکيو قرار مي گيرند.


وسوسه ي شهرت و ثروت
--------------------------------------------------------------------------------
در مسير مدرسه ٬ پينوکيو به روباه مکار و گربه بر مي خورد که او را تحت عنوان “راهنمائي به سوي مسير ساده ي موفقيت” فريب مي دهند . عليرغم هشدارهاي وجدان خود٬ اين عروسک خيمه شب بازي اغوا شده و در نهايت توسط آنها به استرومبلي که صاحب يک خيمه شب بازي دوره گرد بود٬ فروخته مي شود.

پينوکيو در خلال اجراي نمايش٬ با جوانب مثبت اين “راه آسان” که عبارت بودند از شهرت٬ ثروت و حتي عروسک هاي زن زيبا آشنا مي شود.



[تصویر:  13733496155641.jpg]

ولي پينوکيو به زودي متوجه هزينه ي سنگين اين موفقيت ظاهري مي گردد: او ديگر نمي تواند پدر (خالق) خود را ببيند٬ پولي که او بدست مي آورد تنها استرومبلي که “گرداننده” ي اوست را ثروتمند مي سازد٬ و در نهايت سرنوشتي که پس از کهنه شدن در انتظارش است را مشاهده مي کند.

[تصویر:  137334961568892.jpg]


اين يک تصوير ترسناک از عقبت ستارگان مشهور نيست؟ اساساً او چيزي بيشتر از يک عروسک خيمه شب بازي نيست . پس از مشاهده ي ماهيت حقيقي اين “راه سهل الوصول”٬ پينوکيو متوجه موقعيت ناراحت کننده ي خود مي شود.او به لطف گرداننده ي ظالم خود ٬مانند يک حيوان در قفس زندگي مي کند.او با فروش روح خود فريب خورده بود.

[تصویر:  137334961574133.jpg]


پس از آن پينوکيو به وجدان و ضمير آگاه خود باز مي گردد(جيميني جيرجيرک و در یک نسخه دیگر جوجه اردکی به نام جینا) و سعي مي کند از آنجا فرار کند.

با اين حال تمام وجدانهاي خوب دنيا هم نمي توانند او را نجات دهند؛ جيرجيرک نمي تواند قفل را باز کند. چيزي بجز مداخله يک نيروي الهي قادر به نجات او نيست. ولي تا زمانيکه او با پري (پيام آور الهي) و مهم تر از آن با خودش صادق نباشد٬ اين کار امکان پذير نمي باشد.


[تصویر:  137334998271161.jpg]

در نسخه ی به نمایش درآمده توسط تلوزیون ایران روباه و گربه م پینوکیو را ترغیب به کاشت یک سکه برای رویاندن درخت سکه میکنند که پیامی مشابه بهمراه دارد.
ادامه دارد...........
وسوسه ي لذت هاي مادی
--------------------------------------------------------------------------------
پس از آنکه پينوکيو به راه درست باز مي گردد٬ روباه مکار بار ديگر او را براي رفتن به “جزيره ي خوشي “ فريب مي دهد؛جائيکه در آن هيچ مدرسه (آگاهي) و قانوني (اخلاق) وجود ندارد. در آنجا بچه ها مي توانند بخورند٬ بياشامند٬ سيگار بکشند٬ بجنگند و هر آنچه را که مي خواهند نابود کنند:همه ي اينها زير نظر درشکه چي انجام مي گيرد.

[تصویر:  137334998274412.jpg]

جزيره ي خوشي یا همان شهربازی استعاره از “زندگي مادي” است که مشخصه هاي اصلي آن جهل٬ تلاش براي بهره بردن از لذتهاي آني و ارضاي پست ترين تمايلات نفسانی زودگذر است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) درشکه چي با علم به اين موضوع که اين بهترين روش به بردگي کشيدن کودکان است آنها را به اين شيوه زندگي ترغيب مي کند.پسر بچه هائي که در اين سبک زندگي غيرعاقلانه افراط مي کنند به الاغ تبديل شده و تحت استثمار درشکه چي براي کار در معدن قرار مي گيرند. اين يک تصوير ترسناک ديگر از توده ي جاهل مردم است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) در دنیا واقعی هم انسان با تحت تاثیر روشهای کنترل ذهن قرار گرفتن برده ی نفس خود میگردد!

[تصویر:  137334998276613.jpg]

خود پينوکيو هم پس از مدتي به يک الاغ تغيير شکل مي يابد. به بيان رمزي٬ او به هويت مادي خود که به شکل اين حيوان لجوج تجسم يافته٬ نزديک تر است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)اين قسمت از داستان به ماجراي ”مسخ شدگان” يا “ الاغ طلائي” نوشته ي آپوليوس اشاره دارد؛ يک اثر کلاسيک که در مکاتب سري همچون فراماسونري آموزش داده مي شود.


[تصویر:  137335113940721.jpg]
مسخ شدگان داستان زندگي شخصي به نام لوسيوس را روايت مي کند که به طلسم ها و اوراد جادوگري بسيار علاقه مند است و ناگهان به سودای انجام یک طلسم مادی، کالبد انسانی خویش را از دست داده و به یک الاغ تبديل مي شود.اين حادثه منجر به ماجراهائي طولاني و دشوار شده و در نهايت الهه ي زراعت و فراواني ٬ايزيس٬ او را به کالبد انسانی خویش برمی‌گرداند. داستان مسخ شدگان٬ از نظر خط کلي داستان٬ کنايه هاي معنوي و شکل ورود به اسرار با ماجراي پينوکيو مشابهت بسیار دارد.

پينوکيو٬ بار ديگر به خود مي آيد و از زندان زندگي پست مادي يا همان جزيره ي خوشي فرار مي کند.


آغاز مسير تعالي

--------------------------------------------------------------------------------
[تصویر:  137335113949332.jpg]

پينوکيو به خانه باز گشته تا به پدرش ملحق شود ولي بمحض ورود٬ با خانه ي خالي مواجه مي گردد.سپس متوجه مي شود که يک نهنگ بزرگ ژپتو را بلعيده است.

اين عروسک خيمه شب بازي به درون آب پريده و براي يافتن سازنده ي خود وارد دهان نهنگ مي شود . اين ورود نهائي اوست ؛ جائيکه او بايد از تاريکي يک زندگي ناآگاهانه (بطور نمادين شکم وال) بسوي کسب نور معنوي بگريزد.


در اينجا٬ کارلو کولودي به شدت از داستان کلاسيک يونس نبي که در کتب ديني مسيحي ٬ اسلامي و يهودي نيز آمده٬ الهام گرفته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) مي توان شرح اين داستان را در آموزه هاي سري (و نه کتب معتبر دینی) چنين يافت:


يونس شخصيت اصلي


داستان يونس” است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) او کسي است که از جانب خدا ماموريت يافت تا به شهر نينوا رفته و رسالت خود را ابلاغ کند. اما يونس سرپيچي کرد و براي فرار از پيشگاه خداوند به سمت يافا (شهري در فلسطين اشغالي) گريخت.

پس از آن به مقصد شهر ترشيش سوار يک کشتي شد. در همين زمان يک طوفان بزرگ رخ داد و ملوانان با اطلاع از اينکه اين يک طوفان عادي نيست(حاصل خشم خدایان است) ٬ با قرعه کشي تصميم گرفتند که يونس بايد قرباني شود. يونس نيز اين تصميم را پذيرفته و اظهار مي کند در صورت انداختن وي به دريا٬ طوفان تمام خواهد شد. ملوانان تلاش مي کنند تا کشتي را به ساحل برسانند ولي نااميدي از انجام اين کار موجب مي شود که در نهايت او را به دريا پرتاب کنند. در اين هنگام دريا آرام گرفت و يونس به طرز معجزه آسائي توسط يک ماهي بزرگ که از جانب خدا آماده شده بود٬ بلعيده شده و نجات مي يابد. او سه روز و سه شب در شکم ماهي محبوس بود.(فصل اول- بخش

۱۷) در فصل دوم آمده است که يونس در شکم ماهي بخاطر اين مصيبت به درگاه خدا دعا کرد ومتعهد شد تا شکرگزار بوده و به وعده ي خود با خدا عمل کند.سپس خدا به ماهي فرمان داد تا يونس را از شکم خود خارج نمايد

[تصویر:  137335113957153.jpg]


يونس پس از بازگشت معنوي.

منلي پي هال درمورد معناي رمزي ماجراي يونس و نهنگ چنين مي گويد:


زمانيکه بعنوان نمادين از شيطان استفاده مي شود٬ ماهي کنايه از زمين (
ماهيت پست آدمي) و آرامگاه(مدفن اسرار) است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)بنابراين٬ همانطور که مسيح سه روز در گور مدفون بود٬ يونس نيز سه روز در شکم “ماهي بزرگ” محبوس شد.

امروزه٬ بسياري از پدران مقدس در کليساها بر اين باورند که “وال”ي که يونس را بلعيد نماد خداي پدر است که وقتي پيامبر نااميد به دريا پرتاب مي شد٬ او را درون وجود خود پذيرفت تا به مکاني امن برساند.داستان يونس در حقيقت اسطوره ي ورود به اسرار بوده و “ماهي بزرگ” نمادي از تاريکي جهليست که انسان را آنزمان که از کشتي به دريا (زندگي) پرتاب مي شود(به دنيا مي آيد)٬ در بر گرفته ” منلي پي هال٬ آموزه هاي سري تمام اعصاراست (گردآوری :‌ انجمن ناجی)

[تصویر:  137335162287681.jpg]

يونس به فرمان خدا از دهان نهنگ بيرون مي آيد


پينوکيو از ميان سختي هاي ورود عبور کرد و از تاريکي هاي جهالت بيرون آمد


او همانند عيسي مسيح٬ رستاخيزي را از درون آرامگاه خود تجربه نمود. اکنون او يک “پسر واقعي” است؛ يک انسان روشن ضمير که موانع زندگي مادي را براي پذيرش ماهيت والاتر خويش ٬ درهم شکست. جيميني جيرجيرک نيز يک مدال طلا از پري هديه مي گيرد که بيانگر موفقيت فرايند کيميائي تبديل ضمير هوشيار پينوکيو از يک فلز بي ارزش به طلاست (گردآوری :‌ انجمن ناجی) “کار بزرگ کيميا” به انجام رسيده

حالا چه کاري باقي مي ماند؟ البته نواختن آکاردئون و يک جشن حسابي!!


[تصویر:  137335162291442.jpg]


[تصویر:  13733516230043.jpg]

[تصویر:  137335219191781.jpg]
لینک مرجع