انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: متن نخستین بیانیه حقوق بشر تاریخ جهان
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[تصویر:  137259165576541.jpg]

... مرد ناشایستی (بنام نبونید) به فرمانروایی کشورش رسیده بود. ... او آیین های کهن را از میان برد و چیزهای ساختگی به جای آن گذاشت. معبدی به تقلید از نیایش گاه ازگیلا برای شهر اور و دیگر شهرها ساخت. او کار ناشایست قربانی کردن را رواج داد که پیش از آن نبود ... هر روز کارهایی ناپسند می کرد، خشونت وبد کرداری. او کارهای ... روزمره را دشوار ساخت او با مقررات نا مناسب در زندگی مرد م دخالت می کرد اندوه و غم را در شهرها می پراکند. او از پرستش مردوک خدای بزرگ روی برگرداند. او مردم را به سختی معاش دچار کرد. هر روز به شیوه ای ساکنان شهر را آزار می داد. او با کارهای خشن خود مردم را نابود می کرد ... همه مردم را. از ناله و دادخواهی مردم، انلیل خدای بزرگ (= مردوک) ناراحت شد ... دیگر ایزدان آن سرزمین را ترک کرده بودند ( منظور آبادانی و فراوانی و آرامش ). مردم از خدای بزرگ می خواستند تا به وضع همه باشندگان روی زمین که زندگی و کاشانه شان رو به ویرانی می رفت توجه کند. مردوک خدای بزرگ اراده کرد تا ایزدان به بابل بازگردند. ساکنان سرزمین سومر واکد مانند مردگان شده بودند مردوک به سوی آن ها متوجه شد و بر آنان رحمت آورد. مردوک به دنبال فرمانروایی دادگر در سراسر کشورها به جستجو پرداخت. به جستجوی شاهی خوب که او را یاری دهد. آنگاه او نام کوروش پادشاه انشان را برخواند از او به نام پادشاه جهان یاد کرد. او تمام سرزمین گوتی و همه مردمان ماد را به فرما نبرداری کوروش درآورد. کوروش با هر سیاه سر (منظور همه انسان ها) دادگرانه رفتار می کرد. کوروش با راستی وعدالت کشور را اداره می کرد. مردوک خدای بزرگ با شادی از کردار نیک واندیشه نیک این پشتیبان مردم خرسند بود. بنابر این او کوروش را برانگیخت تا راه بابل را در پیش گیرد. در حالیکه خودش همچون یاوری راستین دوشادوش او گام برمی داشت.
لینک مرجع