انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: زیگموند فروید ˈziːɡmʊnt ˈfʁɔʏt
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
زیگموند فروید
 
زیگموند فروید
[تصویر:  225px-Sigmund_Freud_LIFE.jpg]

در سال ۱۹۲۱
متولد زیگیسموند شلومو فروید
۶ مهٔ ۱۸۵۶
پریبورگ، جمهوری چک مرگ ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ (۸۳ سال)
لندن، انگلیس ملیت اتریشی زمینه فعالیت عصب‌شناسی
روان‌درمانی
روانکاوی محل تحصیل دانشگاه وین شناخته شده برای روانکاوی تاثیرات ارسطو، برنتانو، برویر، داروین، داستایفسکی، گوته، هکل، کانت، مایر، نیچه، افلاطون، شوپنهاور، شکسپیر، سوفوکل جوایز جایزه ادبی گوته (۱۹۳۰) زوج مارتا برنیز

امضا
[تصویر:  128px-FreudSignature.svg.png]
زیگموند فروید (تلفظ آلمانی:[ˈziːɡmʊnt ˈfʁɔʏt])
با نام کامل زیگیسموند شلومو فروید

(به آلمانی:
Sigismund Schlomo Freud

)‏ ‏ (زادهٔ ۶ مه ۱۸۵۶ - درگذشتهٔ ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹) عصب‌شناس اتریشی و پایه‌گذار رشتهٔ روانکاوی است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) برخی از منتقدان وی معتقدند نظریات فروید شبه‌علم محسوب میشود.[۱] هم اکنون به کمک علمعصب روانکاوی بر روی نظریات فروید تحقیقاتی صورت گرفته و نظریات علمی وی مشخص شده اند. [۲][۳]

زندگی
او زادهٔ شهر پریبورگ در جمهوری چک کنونی و امپراتوری اتریش پیشین است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) خانواده وی از یهودیان اشکنازی بودند. پدرش پارچه‌فروش بود که سه سال بعد از تولد زیگموند به دلیل مشکلات مالی همراه با خانواده خود به لایپزیک رفت و پس از مدتی به وین مهاجرت کرد.[۴]
فروید به یکی از بهترین دبیرستان‌های وین رفت و آن‌جا را با درجه ممتاز به پایان رساند. نخست می‌خواست حقوق بخواند، اما بعد در سال ۱۸۷۳ به دانشکده پزشکی دانشگاه وین رفت و در سال ۱۸۷۵ برای بورس تحصیلی در رشته جانورشناسی به تریست ایتالیا رفت.[۵] در ۱۸۸۲ مدرک پزشکی خود را گرفت و در همان زمان با مارتا برنز ازدواج کرد و در بیمارستان عمومی وین مشغول به کار شد.[۶] در ۱۸۸۵ برای تحقیقات عصب‌شناسی وارد پاریس شد و در بیمارستان سال‌پتریه با ژان مارتن شارکو که بزرگ‌ترین روان‌پزشک زمان به شمار می‌رفت آشنا شد. شارکو بر کاربرد هیپنوتیزم در درمان هیستری کار می‌کرد. سپس به وین بازگشت و مطبی باز کرد و به درمان بیماران روانی با استفاده از هیپنوتیزم پرداخت. در ۱۸۹۶ پس از تحقیقاتی چند با ژوزف برویر به بررسی و تحقیق و درمان بیماران به روشی که خود پالایش روانی نامیده می شد پرداخت.[۸]حاصل این همکاری کتابی با عنوان مطالعاتی درباره ی هیستیریاست که در آن فروید و بروئر از سرکوب جنسی و مورد آزار و اذیت جنسی واقع شدن به عنوان مهمترین علل پیدایش هیستیری نام بردند. در روش پالایش روانی عقیده بر این بود که اگر بیمار بتواند درمورد علت ناراحتی هایش صحبت کند، تخلیه ی انرژی صورت گرفته و انرژی محبوس شده به علت سرکوب روانی آزاد شده و وضع بیمار رو به بهبودی خواهد نهاد.چیزی که شاید بنیان روش فروید در تداعی آزاد و تحلیل رویاها برای تشخیص و درمان بیماران روانی باشد. او بیماران را ترغیب می‌کرد که در باره بیماری خود و خاطرات زندگی خود سخن گویند. بسیاری از آنان با سخن گفتن و یادآوری خاطرات تلخ گذشته، به ویژه دوران کودکی، بهتر می‌شدند. یکی از بیماران او نام «گفتار درمانی» را بر این شیوه گذاشت.[۹] در ۱۹۰۱ انجمن بین‌المللی روان‌کاوی و در ۱۹۰۲ جامعه روانشناسی چهارشنبه را که هر چهارشنبه در خانه او جلسه برگزار می کرد، تاسیس کرد. در ۱۹۰۹ همراه با کارل یونگ و ساندور فرنزی به دعوت دانشگاه کلارک ماساچوست به آمریکا رفت.[۱۰]
در ۱۹۲۳ برای برداشتن غده سرطانی در سق دهانش مجبور به عمل جراحی می‌شود که طی آن بخش عمده‌ای از سمت راست سق دهانش برداشته می‌شود.در پی آن پزشک وی کشیدن سیگار را برای او ممنوع کرد اما فروید که سیگاری قهاری بود و روزانه ۲۰ نخ سیگار برگ می کشید به این منع وقعی ننهاد که سبب شد بر روی دهانش۳۳ بار عمل جراحی انجام گیرد. [۱۱] وقتی که دانشگاه عبری اورشلیم در ۱۹۲۵ برپا شد نام وی به همراه آلبرت انیشتین، مارتین بوبر و حاییم وایزمن در میان اعضای اولین هیئت مدیره آن دانشگاه بود.
«تاریخچه دانشگاه عبری اورشلیم». وب‌گاه رسمی دانشگاه عبری اورشلیم، ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۵
. بازبینی‌شده در ۰۴−۰۶−۲۰۰۷
.
با الحاق اتریش به آلمان در ۱۹۳۸ و بالا گرفتن یهودی‌ستیزی در وین، فروید تصمیم به مهاجرت گرفت و با کمک ویلیام بالیت دیپلمات آمریکایی و پرنسس بناپارت روانکاو فرانسوی در ۱۹۳۸ وین را همراه با خانواده‌اش به قصد پاریس ترک می‌کند و پس از مدتی از آنجا به لندن می‌رود و در همپستد سکنی می‌گزیند. متأسفانه او نتوانست همه ی اعضا خانواده‌اش را همراه با خود ببرد، در پی آن سه خواهر وی گرفتار کوره های آدم سوزی هیتلر شدند.[۱۲] در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ پس از تزریق مرفین بود در ساعت سه نیمه شب می‌میرد. تزریق مورفین بنابر قراردادی بین فروید و پزشکش بوده‌است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)فروید که می دانست دیگر هرگز نخواهد توانست دوباره به زندگی حرفه ای اش ادامه بدهد، با دخترش آنا فروید و پزشکش که دوست ِ دیرینه‌اش بود صحبت کرد و آنها را قانع نمود که با تزریق مرفین به زندگی اش پایان دهند،سپس از پزشکش خواست تا سیگاری برگی برایش روشن کند، فروید چند پُک عمیق به سیگارش زد و این جمله ی معروفش را بر زبان آورد:«یک سیگار همیشه یک سیگار است»، اندکی بعد این بار قبل از خاموش شدن آتش سیگارش، این ذهن آتش افشان او بود که برای همیشه خاموش شد و به یک عمر زندگی علمی و پر افتخار پایان داد. اما این موضوع تا سالها مسکوت باقی‌ماند تا برای پزشکش مشکلی ایجاد نکند.[۱۳]
اندیشه‌های فروید
[تصویر:  200px-Tavistock_and_Freud_statue.JPG]

[تصویر:  magnify-clip-rtl.png]
بنای یادبود زیگموند فروید در همپ استد در جنوب لندن. زیگموند و آنا فروید در این مکان زندگی می‌کردند. این مکان در حال حاضر موزه زندگی و کارهای فروید می‌باشد.
به نظر او بسیاری از رفتارهای انسان تحت تأثیر انگیزه‌های ضمیر ناخودآگاه است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) افکار و خاطرات به خصوص ضمیر ناخودآگاه، به ویژه از نوع جنسی و پرخاشگرانه، ریشهٔ اختلالات روانی هستند، و اینگونه اختلالات روانی می‌توانند با تبدیل اندیشه‌ها و خاطرات ناخودآگاه به آگاهی از طریق معالجات روان کاوانه، درمان شوند
. آرا و افکار فروید پس از انتشار کتاب مطالعاتی درباره هیستری (نام کنونی هیستری بیماری روان-فیزیولوژیکی است) و پس از آن سه رساله درباره تئوری میل جنسی به شدت آماج حملات جامعه پزشکی وین قرار گرفت. بسیاری این کتاب را که شامل سه رساله با عناوین «میل جنسی، حیات جنسی دوران کودکی، دوران بلوغ» بود نقطه عطفی در دگرگونی روانشناسی کلاسیک دانسته‌اند. آن کتاب نخست کوششی بود برای تعریف لیبیدو. لیبیدوی فروید واژه ای است آلمانی از ریشه Libien به معنای عشق و دوست داشتن. البته منظور از عشق و دوست داشتن در معنای وسیع و عمومی آن قابل توجیه است که معنای اخص آن که رساننده تمایلات جنسی است بخش اندک از آن مفهوم کلی به شمار می رود. در زبان فارسی ممکن است این واژه را به عشق یا شهوت برگردانند اما واژه شهوت مناسب تر می نماید و به طور کلی لیبیدو عبارت است از تمایل و دوستی و عشق و شهوت که به چیزی از جانب آدمی متوجه می شود و انگیزش جنسی قسمتی از آن را تشکیل می دهد. فروید خود در این باره چنین تعریف می کند: « ما قدرت و انرژی غرایز را که از حیث کمیت قابل محاسبه، اما غیرقابل سنجش و تخمین است در مناسبات آنچه بر آن «عشق » اطلاق می نماییم تعمیم می دهیم. البته نظر ما از کلمه ی عشق، آن علاقه و عشقی است که قسمتی از آن به آمیزش های جنسی می انجامد، اما همچنان بر احساساتی چون: عشق به خود، به پدر و مادر، دوستی نسبت به کسان، عشق نسبت به بشریت و برخی مفاهیم مجرد و اشیای عتیقه نیز شمول دارد.» با معنای وسیعی که در روان کاوی از لیبیدو شده، معادل آن را در سیستم های روانشناسی و فلسفی نیز می توان به روشنی مشاهده کرد. در سیستم برگسون Bergson «شور زندگی Elan Vital»، در سیستم شوپنهاور Schopenhauer « اراده Volonté -Ville»، در سیستم افلاطون Platon «اروس ros »، در فلسفه هندی «کاما ama »، در مکتب پل پارسا Saint Paul «نوع دوستی gapt »، در فلسفه کلاسیک چین «تااو (تائو) ao »، در مکتب ویلیام جیمز William James «فیات iat » و در روش مک دوگالMac Dougal «هورمه orme » مفاهیمی هستند معادل لیبیدو با همان کلیت و شمول. در رساله نخست فروید بیان می کند که: «هرکس به طور کلی دستگاه جنسی مخالف خود را به شکل رشد نیافته ای داراست و در بسیاری موارد این موضوع به ثبوت رسیده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) این موضوع در افعال و کردار و نفسانیت نیز مصداق دارد، چه بسا زنانی را می بینیم با خوی و اخلاق مردانه و مردانی را می بینیم که با صفات زنانه ای آراسته‌اند.»
این نوع نگاه به انسان نگاهی بدیع در آن زمان نبود و درواقع این فروید نبود که برای اولین بار هر انسان را موجودی دوجنسی هم در بعد روانی و هم بعد فیزیولوژیکی دانست، بلکه شاید اولین کسی بود که آن را به کار بست. برطبق این دیدگاه نه زن کامل وجود دارد و نه مرد کامل.
تالیفات
  • تعبیر خواب (۱۹۰۰)
    • تفسیر خواب، زیگموند فروید، شیوا رویگریان (مترجم)، ناشر: نشر مرکز
  • توتم وتابو (۱۹۱۳)
  • روان‌شناسی گروه و تحلیل من (۱۹۲۱)
  • تمدن و گله‌مندان از آن (۱۹۳۰)
    • تمدن و ملالت‌های آن، زیگموند فروید، محمد مبشری (مترجم)، ناشر: ماهی
    • تمدن و ناخشنودیهای آن، زیگموند فروید، خسرو همایون پور (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
    • ناخوشایندی‌های فرهنگ (تمدن و ناخرسندی‌های آن)، زیگموند فروید، امید مهرگان (مترجم)، ناشر: گام نو
  • اتوبیوگرافی (1925) (در فارسی : زندگی علمی من، ترجمه دکتر علیرضا طهماسب، نشر بینش نو)
  • بررسی رفتارهای جنسی
  • آسیب‌شناسی زندگی روزمره
  • موسی و یکتا پرستی
    • موسا و یکتاپرستی، زیگموند فروید، هورا رهبری (مترجم)، ناشر: فرهنگ صبا
    • موسی و یکتاپرستی، زیگموند فروید، صالح نجفی (مترجم)، ناشر: رخ داد نو
  • آینده یک پندار
  • روش تعبیر رویا، زیگموند فروید، محمود ساعتچی (مترجم)، محمد حجازی (مترجم)، ارژنگ امیری (ویراستار)، ناشر: جامی
  • مهم ترین گزارشهای آموزشی تاریخ روانکاوی، زیگموند فروید، سعید شجاع شفتی (مترجم)، ناشر: ققنوس
  • اصول روانکاوی بالینی، زیگموند فروید، سعید شجاع شفتی (مترجم)، ناشر: ققنوس
  • آسیب شناسی روانی زندگی روزمره، زیگموند فروید، محمدحسین وقار (مترجم)، محمدحسین خسروانی (ویراستار)، ناشر: اطلاعات
  • توتم و تابو، زیگموند فروید، ایرج پورباقر (مترجم)، ناشر: آسیا
  • روانشناسی فراموشی (آسیب شناسی روانی در زندگی روزمره)، زیگموند فروید، مهوش قویمی (مترجم)، ناشر: علم
  • تعبیر خواب و بیماریهای روانی، زیگموند فروید، ایرج پورباقر (مترجم)، ناشر: آسیا - ۱۳۸۲
  • مرگ (مجموعه مقالات)، فریدریش ویلهلم نیچه، هانس گئورگ گادامر، مارتین هایدگر، آلبر کامو، زیگموند فروید، ژاک دریدا، نوربرت الیاس، کارل گوستاو یونگ، دیوید هیوم، محمد صنعتی، ژان بودریار، آرتور شوپنهاور، ژیل دولوز، سنکا، فرانسیس بیکن، ارنست بکر، میشل دومونتی، ژرژ باتای، الی راگلند، مراد فرهادپور (مترجم)، داریوش آشوری (مترجم)، یوسف اباذری (مترجم)، محمدسعید حنایی کاشانی (مترجم)، خشایار دیهیمی (مترجم)، حسین پاینده (مترجم)، امیر احمدی آریان (مترجم)، شهریار وقفی‌پور (مترجم)، فرزین رضاعی (مترجم)، امید مهرگان (مترجم)، افشین جهاندیده (مترجم)، علی ملائکه (مترجم)، مهشید نونهالی (مترجم)، جواد گنجی (مترجم)، انوشیروان گنجی پور (مترجم)، مهیار آقایی (مترجم)، مهشید تاج (مترجم)، محمدعلی شهرکی (مترجم)، سامان توکلی (مترجم)، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
  • کاربرد تداعی آزاد در روانکاوی کلاسیک، زیگموند فروید، سعید شجاع شفتی (مترجم)، ناشر: ققنوس
  • گزارش تحلیلی یک مورد هیستری، زیگموند فروید، آرش امینی (مترجم)، ناشر: ارجمند
  • روانکاوی لئوناردو داوینچی، زیگموند فروید، پدرام راستی (مترجم)، ناشر: ناهید
  • دوازده مقاله انتخابی در روانکاوی کلاسیک (اورتودکس)، زیگموند فروید، شاهرخ علیمرادیان (مترجم)، ناشر: سورنا
  • پنج گفتار از زیگموند فروید، زیگموند فروید، هورا رهبری (مترجم)، پیتر گای (مقدمه)، ناشر: گام نو
  • پنج گفتار دربارهٔ روانکاوی، زیگموند فروید، حسن صفوی (مترجم)، ناشر: جامی
  • فراموشکاری، زیگموند فروید، حسن اکبریان طبری (مترجم)، ناشر: کتابسرای تندیس
  • چرا جنگ؟: بررسی روانشناسانه پدیده جنگ، آلبرت اینشتین، زیگموند فروید، خسرو ناقد (مترجم)، ناشر: نشر آبی
  • لطیفه و ارتباطش با ناخودآگاه، زیگموند فروید، آرش امینی (مترجم)، ناشر: ارجمند، نسل فردا، کتاب ارجمند
  • رویاها: سخنرانی‌هایی در معرفی روان کاوی، زیگموند فروید، فرزام پروا (مترجم)، فرشته ساری (ویراستار)، ناشر: نشر چشمه
  • روانکاوی (۱) (مجموعه مقالات)، زیگموند فروید، مراد فرهادپور (مترجم)، یوسف اباذری (مترجم)، سیدعلی مرتضویان (مترجم)، حسین پاینده (مترجم)، شهریار وقفی پور (مترجم)، بهزاد برکت (مترجم)، مازیار اسلامی (مترجم)، یحیی امامی (مترجم)، مهسا کرم پور (مترجم)، حمید محرمیان معلم (مترجم)، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
  • روانکاوی (۲) (مجموعه مقالات)، زیگموند فروید، مراد فرهادپور (مترجم)، یوسف اباذری (مترجم)، حسین پاینده (مترجم)، شهریار وقفی پور (مترجم)، امید مهرگان (مترجم)، فتاح محمدی (مترجم)، مازیار اسلامی (مترجم)، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
  • اشتباهات لپی، زیگموند فروید، ناشر: بهجت - ۱۳۸۲
  • مکانیزم‌های دفاع روانی، زیگموند فروید، محمد جوادی (مترجم)، سیدحبیب گوهری راد (مترجم)، ناشر: رادمهر
  • مبانی نظری مدرنیسم (مجموعه مقالات)، فریدریش ویلهلم نیچه، مراد فرهادپور، کارل مارکس، مجید مددی، یوسف اباذری، سیدعلی مرتضویان، ماکس وبر، حسین پاینده، مارشال برمن، زیگموند فروید، پل ریکور، کارل لوویت، رابرت پی پین، ریچارد ولهایم، گئورگ زیمل، محمدسعید حنایی کاشانی (مترجم)، هاله لاجوردی (مترجم)، امیرحسین رنجبر (مترجم)، حسن چاوشیان (مترجم)، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
  • Heart انجمن ناجی Heart

 

زيگموند فرويد يکي از معروف‌ترين افراد در تاريخ روان‌شناسي است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) با وجود که بسياري از ايده‌ها و نظريه‌هاي او مورد قبول اکثريت روان‌شناسان امروزي نيست، امّا نقش عمده او در توسعه روان‌شناسي انکارناپذير است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) در زير، ده واقعيت جالب و روشنگر درباره زندگي او آورده شده است:

1- زيگموند فرويد بزرگ‌ترين فرزند در بين هشت فرزند خانواده بود
فرويد در 6 مِي 1856 به دنيا آمد. پدرش ژوزف 41 ساله بود و به تجارت پارچه پشمي مي‌پرداخت. او در آن زمان دو فرزند از ازدواج قبليش داشت. مادر فرويد، آماليا نام داشت و بيست سال کوچک‌تر از شوهرش بود. ورشکستگي تجاري پدر فرويد باعث شد که خانواده آن‌ها از فرايبورگ به وين نقل مکان کنند.
فرويد هفت خواهر و برادر تني داشت. او غالباً خود را به عنوان عزيز دردانه مادرش توصيف کرده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) خود فرويد گفته که «من دريافته‌ام که کساني که مي‌دانند مادرشان آن‌ها را به خواهر و برادرهايشان ترجيح مي‌دهد، آدم‌هايي مي‌شوند با اتکاء به نفس فوق‌العاده و خوش‌بيني راسخ و تزلزل ناپذير که همين خصوصيات غالباً باعث موفقيت آن‌ها مي‌گردد.»

2- زيگموند فرويد بنيان‌گذار روانکاوي بود
معمولاً اين گونه نيست که ايجاد يک مکتب فکري را بتوان به تنها يک فرد نسبت داد. امّا در مورد فرويد، نظريه‌هاي او به عنوان پايه‌هاي يک مکتب روان‌شناسي قرار گرفته است که به سرعت در خلال سال‌هاي اوليه دانش ذهن و رفتار، به عنوان نيروي غالب درآمد. انتشار کتاب «تعبير خواب» او در سال 1899، مقدمات اوليه براي ايده‌ها و نظريه‌هايي را بنا نهاد که باعث شکل‌گيري روانکاوي شد. در سال 1902، فرويد در خانه‌اش در وين، ميزبان يک سري جلسات بحث هفتگي بود. اين جلسات غيررسمي نهايتاً تبديل به انجمن روانکاوي وين گرديد.

3- فرويد در ابتدا طرفدار مصرف کوکائين بود
پيش از آن که تأثيرات آسيب‌رسان و مضر کوکائين شناخته شود، اين ماده مخدّر به عنوان مسکّن و سرخوشي‌آور مورد مصرف قرار مي‌گرفت. حتي در محصولاتي نظير نوشابه‌هاي گازدار و قرص‌هاي گلودرد به کار مي‌رفت. فرويد به تأثيرات بالقوه ضدافسردگي کوکائين علاقه‌مند شد و خود در ابتدا به منظورهاي مختلف طرفدار مصرف آن بود. پس از شناخته شدن تأثيرات مضر و جنبه‌هاي اعتيادي کوکائين، شهرت پزشکي فرويد تا حدودي خدشه‌دار گرديد.

4- زيگموند فرويد پايه‌گذار «گفتگو درماني» بود با وجودي که بسياري از نظريه‌هاي فرويد مورد انتقاد يا عدم پذيرش روان درمانگران امروزي قرار گرفته است، امّا بسياري از آن‌ها هنوز از روش‌هاي روانکاوي فرويد تا حدّي استفاده مي‌کنند. گفتگو درماني به صورت بخش مهمي از بسياري تکنيک‌هاي مختلف روان‌درماني در آمده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) با استفاده از گفتگو درماني، روان درمانگر در جستجوي الگوها يا رويدادهاي مهمي که ممکن است نقشي در مشکلات فعلي بيمار داشته باشند، برمي‌آيد. روانکاوان عقيده دارند که رويدادهاي دوران بچگي و احساسات، افکار و انگيزه‌هاي ناهشيار (ناخودآگاه) در بيماري‌هاي ذهني و رفتارهاي ناسازگارانه نقش دارند.

5- آنا، دختر فرويد، نيز روان‌شناس معروف و تاثيرگذاري بود
آنا فرويد فعاليت حرفه‌اي خود را تحت تأثير نظريه‌هاي پدرش آغاز کرد. امّا در سايه پدرش باقي نماند و نقش مهمي از خود در روان‌شناسي باقي گذاشت. او روانکاوي کودکان را بنيان گذاشت و سازوکارهاي دفاعي «خود» (ego) را تلخيص و دسته‌بندي کرد. (1936)

6- فرويد براي آن که با زن مورد علاقه‌اش ازدواج کند پزشک شد هنگامي که فرويد 26 سال داشت، عاشق دختري 21 ساله به نام مارتا برنيز شد. او در آن زمان دانشجوي فقيري بود که هنوز با پدر و مادرش زندگي مي‌کرد و درآمدي که از يک کار آزمايشگاهي داشت، تکافوي مخارج خانواده‌اش را نمي‌کرد.

شش ماه پس از آن که آن دو با هم ملاقات کردند، فرويد کار آزمايشگاهي را رها کرد و به حرفه پزشکي روي آورد. او سه سال در بيمارستان عمومي وين آموزش ديد و در اين دوران، به سختي مي‌توانست نامزدش را که اکنون به آلمان نقل مکان کرده بود ببيند. پس از چهار سال انتظار، فرويد و مارتا در 14 سپتامبر 1886 ازدواج کردند. آن‌ها صاحب شش فرزند شدند.

7- اين گفته مشهور منتسب به فرويد که «گاهي اوقات سيگار، فقط سيگار است» احتمالاً از او نيست با وجودي که اين گفته بسيار از قول فرويد نقل گرديده و معروف گشته است، امّا شاهدي وجود ندارد که از او باشد. فرويد در تمام دوران زندگيش سيگار برگ مي‌کشيد، گاهي تا بيست سيگار برگ در روز. آنطور که معروف گشته، روزي فردي از فرويد مي‌پرسد سيگار برگي که غالباً در دست اوست نماد چيست؟ و فرويد پاسخ مي‌دهد: گاهي اوقات سيگار، فقط سيگار است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) اين پاسخ بدين صورت تعبير گشته که حتي اين روانکاو معروف نيز عقيده داشته است که هر چيز داراي معني نمادين و نهفته نيست. در واقع، اين گفته به احتمال زياد از سوي يک روزنامه‌نگار ابداع گشته و بعدها به اشتباه به صورت نقل قولي از فرويد معروف شده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)

8- زيگموند فرويد در طول عمرش فقط يکبار به آمريکا رفت
در سال 1909، استنلي هال، روان‌شناس آمريکايي، از فرويد براي ايراد سخنراني درباره روانکاوي در دانشگاه کلارک دعوت به عمل آورد. با وجودي که او ابتدا از پذيرش اين دعوت سرباز زد امّا سرانجام با اصرار هال آن را پذيرفت. فرويد با همکارانش کارل يونگ و ساندور فرنزي به آمريکا سفر کرد.
پس از ملاقات با بريل و ارنست جونز، چند روز را به گشت و گذار در نيويورک پرداختند و سپس فرويد پنج سخنراني درباره تاريخچه و پيشرفت روانکاوي در دانشگاه کلارک ايراد کرد. فرويد سخنرانيش در دانشگاه کلارک را چنين توصيف کرده است: «هنگامي که پشت ميکروفون قرار گرفتم، انگار يکي از روياهايم به واقعيت پيوسته بود. روانکاوي ديگر محصول توهّم و تخيل نبود، بخش باارزشي از واقعيت شده بود.»

9- زيگموند فرويد توسط نازي‌ها مجبور به ترک وين شد کتاب‌هاي او به همراه کتاب‌هاي متفکران معروف ديگر سوزانده شد. فرويد درباره اين اتفاق به يکي از دوستانش گفته است «چه پيشرفت بزرگي کرده‌ايم. اگر من در قرون وسطي بودم خودم را مي‌سوزاندند و حالا به سوزاندن کتاب‌هايم قانع هستند.» فرويد و دخترش آنا هر دو توسط گشتاپو مورد بازجويي قرار گرفتند تا آن که يکي از دوستان فرويد به نام ماري بوناپارت توانست آن‌ها را به انگلستان فراري دهد. بوناپارت همچنين سعي کرد که چهار خواهر کوچک‌تر فرويد را نجات دهد امّا موفق به اين کار نشد. آن چهار زن همگي بعداً در اردوگاه‌هاي کار اجباري نازي‌ها درگذشتند.

10- زيگموند فرويد براي درمان سرطان دهانش بيش از 30 بار تحت عمل جراحي قرار گرفت
فرويد در تمام دوران زندگيش سيگار برگ مي‌کشيد. در سال 1939، پس از آن که مشخص شد سرطان او ديگر غيرقابل عمل است، از پزشکش خواست که به او در اقدام به خودکشي کمک کند.
پزشک سه بار جداگانه به او مرفين تزريق کرد و فرويد در 23 سپتامبر 1939 درگذشت.
لینک مرجع