انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: من گرفتم تو نگير
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
>>



>

زن گرفتم شدم اي دوست به دام زن اسير … من گرفتم تو نگير


>

چه اسيري كه ز دنيا شده ام يكسره سير … من گرفتم تو نگير


>

بود يك وقت مرا با رفقا گردش و سير … ياد آن روز بخير






>

زن مرا كرده ميان قفس خانه اسير … من گرفتم تو نگير


>

ياد آن روز كه آزاد ز غمها بودم … تك و تنها بودم


>

زن و فرزند ببستند مرا با زنجير … من گرفتم تو نگير


>

بودم آن روز من از طايفه دّرد كشان … بودم از جمع خوشان


>

خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير … من گرفتم تو نگير






>

اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم … بستر راحت و نرم


>

زن مگير ؛ ار نه شود خوابگهت لاي حصير … من گرفتم تو نگير


>

بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم … مستحق لگدم


>

چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير … من گرفتم تو نگير






>

من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام … خر همسر شده ام


>

مي دهد يونجه به من جاي پنير … من گرفتم تو نگير


>

>

>

اين متن را به تمام آقاياني که نياز به خنده دارند و تمام خانم هايي که جنبه دارند بفرستيد




لینک مرجع