۸-۱-۱۳۹۲, ۰۱:۰۲ عصر
ریشههای دزدی و راههای مقابله با آن در گفتگو با یک روانشناس
اعتماد به نفس فرزندانمان را افزایش دهیم
مادرش اصلا نفهمید که چطور اتفاق افتاد. یعنی وقتی رسیدند خانه، دید که پسرک 5 سالهاش، اسباببازی دوستش را هم با خودش آورده است (گردآوری : انجمن ناجی) کل ماجرا خندهدار و بامزه بود تا وقتی که اتفاق، بارها و بارها تکرار شد و پسر به کلاس دوم دبستان رسید.
«دزدی» همیشه برداشتن وسیله ارزشمند از کسی نیست، ویدا محمدی روانشناس بالینی میگوید: «همین که وسیله را بیاجازه صاحبش برداریم، دزدی محسوب میشود.» او در ادامه گفتهاش باز تاکید میکند که دزدی در خیلی از مواقع نتیجه رفتار و روشهای تربیتی نامناسب والدین یا شرایط بدمحیطی است (گردآوری : انجمن ناجی)
گفتگوی ما با ویدا محمدی به بهانه دلایل دزدی در کودکان و امکان ادامه یافتن این رفتار در بزرگسالی و تبدیل آن به نوعی ناهنجاری اخلاقی و عملکردی است (گردآوری : انجمن ناجی)
از دزدی تعریفهای متفاوتی بیان میشود اما در نگاه روانشناسی دزدی چیست؟
دزدی در تعریف عام، برداشتن وسیلههای دیگران بدون اجازه آنهاست (گردآوری : انجمن ناجی) در روانشناسی ما به جای لفظ دزدی با اصطلاح «اختلال کنترل تکانه» روبهرو هستیم. این اختلال به شکل متداول باعث بیاختیاری فرد در برابر تکانههای مقاومتناپذیر میشود، که در نهایت منجر به پشیمانی میشود.
البته هرگونه شنیدن حرفهای دیگران به شکل مخفیانه، دخالت در امور آنها، مثلا خواندن نوشتههای دیگران بدون کسب اجازه، دزدی است (گردآوری : انجمن ناجی)
ریشههای دزدی چیست؟ یعنی نیاز به دزدی کردن چطور شکل میگیرد؟
عواملی که در نهایت به دزدی منجر میشوند از دیدگاه روانشناسی به 2 دسته تقسیم میشوند. بخش اول عوامل مربوط به نیازهای اجتماعی، اقتصادی و... است که فرد با دزدی سعی در رفع آنها دارد و گروه دوم که در شرایطی بدون نیاز اقتصادی و اجتماعی اتفاق میافتد به روندی مربوط میشود که طی آن فرد دزدیکننده احساس هیجان و در نتیجه آن لذت میکند. در واقع دزدی برای او نوعی جریان لذتبخش است (گردآوری : انجمن ناجی)
اصولا بچههای چه نوع خانواده و رفتار، رفتار ناهنجار دزدی را بروز میدهند؟
یک مسالهای که در رابطه با دزدی و خانواده مطرح میشود، وراثت است (گردآوری : انجمن ناجی) طبق آمارهای گرفته شده و تحقیقات وسیعی که در این باره انجام شده است، پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که بروز رفتارهای دزدی تا حدود زیادی به وراثت و ژنتیک مربوط است (گردآوری : انجمن ناجی)
خصوصیات رفتاری و تربیتی خانوادهها چقدر تاثیرگذار است؟
این عوامل هم در این خصوص مهم هستند. به طور مثال خانوادههایی با رفتار طردکننده یعنی گروهی که محبت کافی به فرزندانشان ندارند، با آنها صمیمی نمیشوند، کودک نسبت به آنها حس نزدیکی ندارد، جزو عوامل بروز دزدی در کودک هستند. همچنین طلاق، تک والد بودن به هر دلیل، استبداد رفتاری والدین در برخورد با کودک و نوجوان، کمبود محبت به دلایل گوناگون از جمله شخصیت والدین، تعداد زیاد فرزندان، مشکلات اقتصادی خانواده، سطح فرهنگ و نوع نگرش آنها، الگوی نادرست تربیت کودک و... میتواند عامل شروع دزدی باشد؛ البته باید توجه کرد این عوامل تنها به رفتار خانواده مربوط میشود و بقیه شرایط را در بر نمیگیرد.
عوامل محیطی چگونهاند؟
خب زمانی که کودک در خانواده با فقر روبهرو باشد، امکان دزدی دارد. باید به این موضوع دقت کنید که همانطور که خانواده اولین محل آموزش، فراگیری و تربیتپذیری و آمادهشدن کودک برای ورود به اجتماع است، اولین محل و پایگاه برای دریافت و رفع نیازها هم محسوب میشود. کودک توقع دارد نیازهای روانی و معنوی، مالی و... خود را از سوی خانواده برطرف کند. وقتی این اتفاق نیفتد، با تبعیض و نوع دیگر زندگی همسالانش هم روبهرو شود، آنوقت امکان بروز رفتار ناهنجار را دارد.
آیا امکان دارد کودک دزدی را از دیگران یاد بگیرد؟
بله این هم هست. مثلا زمانی که کودک ما در مهدکودک با همسالی بازی میکند که او دزدی میکند، فرزند ما هم همین رفتار را بروز میدهد. از سوی دیگر بچهها در دوره 10 سالگی و این حدود، بشدت پذیرای یادگیری و بعد تکرار رفتار دیگران هستند. در این برهه زمانی و به این رفتار کودک «اختلال سلوک» میگوییم. بنابراین در این زمان هم اگر نوجوان ما با فرد دزد همراه شود، این خصوصیت را تکرار میکند. برهه زمانی حدود 10 سالگی وقتی است که والدین باید بشدت مراقب اختلالات سلوکی فرزندانشان باشند.
یعنی امکان دارد ما از یک دزدی ساده کودکانه به قتل برسیم؟
بله در صورتی که اختلالات سلوکی ریشهیابی و در نهایت درمان نشوند، گسترش مییابند. نوجوان ما وقتی دچار اختلال سلوک شد، شرایط هم برای یادگیری و تکرار رفتار نامناسب مهیا بود، به این سمت میرود و سعی میکند نیازهای روانی و شخصیتیاش را که دستخوش انواع کمبودها و محرومیتهاست، به این شکل رفع کند. طبیعی است که با افزایش سن نوجوان و گسترده شدن نیازهای روانی، مالی و ... به رفتارهایی دست خواهد زد که بتواند آن نیازها را پاسخ دهد. در این شرایط فرد دچار اختلال سلوکی، بزهکاری بیشتری انجام میدهد و این بزهها خیلی از انواع را در برمیگیرد یا میتواند بگیرد.
به مرور احساس پشیمانیشان هم از بین میرود؟
البته تا حدودی این رفتار برایشان عادت میشود. یک گروه از افراد هم هستند که اصطلاح «پسیکوپات» به آنها اطلاق میشود. این گروه فقدان پشیمانی بعد از انجام عمل خلاف عرف، قانون و اخلاق دارند. معمولا درصد زیادی از مجرمین به نوعی پسیکوپات هستند.
خانوادهها چطور میتوانند مانع بروز دزدی در فرزندانشان شوند؟
خانوادهها به عنوان اولین مرکزی که کودک به آن وارد میشود میتوانند خیلی موثر باشند. آنها باید سعی کنند الگوهای رفتاری و تربیتی مناسبی داشته باشند. گاهی بعضی از والدین به علت تربیت نادرستی که خودشان داشته اند، با فرزندانشان نادرست رفتار میکنند، اینها ابتدا باید روشهای صحیح تربیتی را شناخته و بیاموزند.
رفتارهای پیشگیرانه دیگر والدین چیست؟
والدین نباید جلوی بچه لفظ دزدی را برای اعمال او استفاده کنند. بلکه باید سعی کنند، رفتارهای درست و نادرست را به کودک بیاموزند. در صورت بروز رفتار هم بعد ریشهیابی، با روشهای درست برخورد کنند. این مواقع تنبیه با کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس نوجوان باعث افزایش عمل دزدی میشود. در صورتی که رفتارهای تقویتکننده مثبت و منفی نتیجهای جز کاهش عمل دزدی ندارند.
اعتماد به نفس فرزندانمان را افزایش دهیم
مادرش اصلا نفهمید که چطور اتفاق افتاد. یعنی وقتی رسیدند خانه، دید که پسرک 5 سالهاش، اسباببازی دوستش را هم با خودش آورده است (گردآوری : انجمن ناجی) کل ماجرا خندهدار و بامزه بود تا وقتی که اتفاق، بارها و بارها تکرار شد و پسر به کلاس دوم دبستان رسید.
«دزدی» همیشه برداشتن وسیله ارزشمند از کسی نیست، ویدا محمدی روانشناس بالینی میگوید: «همین که وسیله را بیاجازه صاحبش برداریم، دزدی محسوب میشود.» او در ادامه گفتهاش باز تاکید میکند که دزدی در خیلی از مواقع نتیجه رفتار و روشهای تربیتی نامناسب والدین یا شرایط بدمحیطی است (گردآوری : انجمن ناجی)
گفتگوی ما با ویدا محمدی به بهانه دلایل دزدی در کودکان و امکان ادامه یافتن این رفتار در بزرگسالی و تبدیل آن به نوعی ناهنجاری اخلاقی و عملکردی است (گردآوری : انجمن ناجی)
از دزدی تعریفهای متفاوتی بیان میشود اما در نگاه روانشناسی دزدی چیست؟
دزدی در تعریف عام، برداشتن وسیلههای دیگران بدون اجازه آنهاست (گردآوری : انجمن ناجی) در روانشناسی ما به جای لفظ دزدی با اصطلاح «اختلال کنترل تکانه» روبهرو هستیم. این اختلال به شکل متداول باعث بیاختیاری فرد در برابر تکانههای مقاومتناپذیر میشود، که در نهایت منجر به پشیمانی میشود.
البته هرگونه شنیدن حرفهای دیگران به شکل مخفیانه، دخالت در امور آنها، مثلا خواندن نوشتههای دیگران بدون کسب اجازه، دزدی است (گردآوری : انجمن ناجی)
ریشههای دزدی چیست؟ یعنی نیاز به دزدی کردن چطور شکل میگیرد؟
عواملی که در نهایت به دزدی منجر میشوند از دیدگاه روانشناسی به 2 دسته تقسیم میشوند. بخش اول عوامل مربوط به نیازهای اجتماعی، اقتصادی و... است که فرد با دزدی سعی در رفع آنها دارد و گروه دوم که در شرایطی بدون نیاز اقتصادی و اجتماعی اتفاق میافتد به روندی مربوط میشود که طی آن فرد دزدیکننده احساس هیجان و در نتیجه آن لذت میکند. در واقع دزدی برای او نوعی جریان لذتبخش است (گردآوری : انجمن ناجی)
اصولا بچههای چه نوع خانواده و رفتار، رفتار ناهنجار دزدی را بروز میدهند؟
یک مسالهای که در رابطه با دزدی و خانواده مطرح میشود، وراثت است (گردآوری : انجمن ناجی) طبق آمارهای گرفته شده و تحقیقات وسیعی که در این باره انجام شده است، پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که بروز رفتارهای دزدی تا حدود زیادی به وراثت و ژنتیک مربوط است (گردآوری : انجمن ناجی)
خصوصیات رفتاری و تربیتی خانوادهها چقدر تاثیرگذار است؟
این عوامل هم در این خصوص مهم هستند. به طور مثال خانوادههایی با رفتار طردکننده یعنی گروهی که محبت کافی به فرزندانشان ندارند، با آنها صمیمی نمیشوند، کودک نسبت به آنها حس نزدیکی ندارد، جزو عوامل بروز دزدی در کودک هستند. همچنین طلاق، تک والد بودن به هر دلیل، استبداد رفتاری والدین در برخورد با کودک و نوجوان، کمبود محبت به دلایل گوناگون از جمله شخصیت والدین، تعداد زیاد فرزندان، مشکلات اقتصادی خانواده، سطح فرهنگ و نوع نگرش آنها، الگوی نادرست تربیت کودک و... میتواند عامل شروع دزدی باشد؛ البته باید توجه کرد این عوامل تنها به رفتار خانواده مربوط میشود و بقیه شرایط را در بر نمیگیرد.
عوامل محیطی چگونهاند؟
خب زمانی که کودک در خانواده با فقر روبهرو باشد، امکان دزدی دارد. باید به این موضوع دقت کنید که همانطور که خانواده اولین محل آموزش، فراگیری و تربیتپذیری و آمادهشدن کودک برای ورود به اجتماع است، اولین محل و پایگاه برای دریافت و رفع نیازها هم محسوب میشود. کودک توقع دارد نیازهای روانی و معنوی، مالی و... خود را از سوی خانواده برطرف کند. وقتی این اتفاق نیفتد، با تبعیض و نوع دیگر زندگی همسالانش هم روبهرو شود، آنوقت امکان بروز رفتار ناهنجار را دارد.
آیا امکان دارد کودک دزدی را از دیگران یاد بگیرد؟
بله این هم هست. مثلا زمانی که کودک ما در مهدکودک با همسالی بازی میکند که او دزدی میکند، فرزند ما هم همین رفتار را بروز میدهد. از سوی دیگر بچهها در دوره 10 سالگی و این حدود، بشدت پذیرای یادگیری و بعد تکرار رفتار دیگران هستند. در این برهه زمانی و به این رفتار کودک «اختلال سلوک» میگوییم. بنابراین در این زمان هم اگر نوجوان ما با فرد دزد همراه شود، این خصوصیت را تکرار میکند. برهه زمانی حدود 10 سالگی وقتی است که والدین باید بشدت مراقب اختلالات سلوکی فرزندانشان باشند.
یعنی امکان دارد ما از یک دزدی ساده کودکانه به قتل برسیم؟
بله در صورتی که اختلالات سلوکی ریشهیابی و در نهایت درمان نشوند، گسترش مییابند. نوجوان ما وقتی دچار اختلال سلوک شد، شرایط هم برای یادگیری و تکرار رفتار نامناسب مهیا بود، به این سمت میرود و سعی میکند نیازهای روانی و شخصیتیاش را که دستخوش انواع کمبودها و محرومیتهاست، به این شکل رفع کند. طبیعی است که با افزایش سن نوجوان و گسترده شدن نیازهای روانی، مالی و ... به رفتارهایی دست خواهد زد که بتواند آن نیازها را پاسخ دهد. در این شرایط فرد دچار اختلال سلوکی، بزهکاری بیشتری انجام میدهد و این بزهها خیلی از انواع را در برمیگیرد یا میتواند بگیرد.
به مرور احساس پشیمانیشان هم از بین میرود؟
البته تا حدودی این رفتار برایشان عادت میشود. یک گروه از افراد هم هستند که اصطلاح «پسیکوپات» به آنها اطلاق میشود. این گروه فقدان پشیمانی بعد از انجام عمل خلاف عرف، قانون و اخلاق دارند. معمولا درصد زیادی از مجرمین به نوعی پسیکوپات هستند.
خانوادهها چطور میتوانند مانع بروز دزدی در فرزندانشان شوند؟
خانوادهها به عنوان اولین مرکزی که کودک به آن وارد میشود میتوانند خیلی موثر باشند. آنها باید سعی کنند الگوهای رفتاری و تربیتی مناسبی داشته باشند. گاهی بعضی از والدین به علت تربیت نادرستی که خودشان داشته اند، با فرزندانشان نادرست رفتار میکنند، اینها ابتدا باید روشهای صحیح تربیتی را شناخته و بیاموزند.
رفتارهای پیشگیرانه دیگر والدین چیست؟
والدین نباید جلوی بچه لفظ دزدی را برای اعمال او استفاده کنند. بلکه باید سعی کنند، رفتارهای درست و نادرست را به کودک بیاموزند. در صورت بروز رفتار هم بعد ریشهیابی، با روشهای درست برخورد کنند. این مواقع تنبیه با کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس نوجوان باعث افزایش عمل دزدی میشود. در صورتی که رفتارهای تقویتکننده مثبت و منفی نتیجهای جز کاهش عمل دزدی ندارند.