انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: 28 اردیبهشت ؛روز بزرگداشت حکیم عمر خیام
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
 
28 اردیبهشت ؛روز بزرگداشت حکیم عمر خیام
[تصویر:  najiforumd74bhhe2095-omar-khayyam.jpg]
ابوالفتح عمر ابن ابراهيم خيام، مشهور به حکيم عمر خيام، فيلسوف، رياضی دان، ستاره شناس و شاعر قرن پنجم هجری قمري/ قرن دوازدهم ميلادی است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
 عُمَر خَیّام نیشابوری (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیام نیشابوری) زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی در نیشابور و درگذشته ۱۲ آذر ۵۱۰ خورشیدی در نیشابور است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
حکیم عمر خیام فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و رباعی سرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و لقبش «حجةالحق» بوده‌است؛ ولی آوازهٔ وی بیشتر به واسطهٔ نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن‌که رباعیات خیام را به اغلب زبان‌های زنده ترجمه نموده‌اند، ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب‌زمین شده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
 
اولين اشاره ای که به شعر خيام شده، صدسال پس از مرگ اوست. نوشته اند، که خيام را به تدريس و نوشتن کتاب رغبت چندانی نبود. شايد به دليل آنکه شاگردان هوشمند برگزيده ای پيرامون خود نمی يافت و چه بسا از آن جهت که اوضاع روزگار خود را، که مقارن حکومت سلجوقيان و مخالفت شديد با فلسفه و زمان رونق بازار بحث ها و جدل های فقيهان و ظاهربينان بود، شايسته ابراز انديشه های آزاد و بلند نمی ديد.با اين همه، از او نوشته های بسيار برجای مانده که در قرون وسطی به لاتين ترجمه شد و مورد توجه اروپائيان قرار گرفت.
حکیم عمر خيام سفرهای طولانی به سمرقند و بلخ و هرات و اصفهان کرد و همه جا با روشنی تمام در باب حيرت و سرگشتگی فلسفی خويش سخن می گفت. رساله ای در کيفيت معراج، رساله ديگر درباره علوم طبيعی و کتاب های بسيار به زبان های فارسی و عربی حاصل زندگی نسبتاً طولانی اوست.
 
http://najiforum.ir/forum-159.html
مجسمهٔ خیام نیشابوری در دفتر سازمان ملل متحد در وین
 
 از آثار معروف فارسی منسوب به عمر خيام، رساله نوروز نامه است که با نثری ساده و شيوا، پيدايی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانيان بازگو نموده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) او در اين رساله با شيفتگی تمام درباره آيين جهانداری شاهنشاهان کهن ايرانی و پيشه ها و دانش هايی که مورد توجه آنان بوده سخن رانده و تنی چند از شاهان داستانی و تاريخی ايران را شناسانده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
 
شعر خيام، در قالب رباعی، شعری کوتاه، ساده و بدون هنرنمايی های فضل فروشانه و در عين حال حاوی معانی عميق فلسفی و حاصل انديشه آگاهانه متفکری بزرگ در مقابل اسرار عظيم آفرينش است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) تعداد واقعی رباعيات خيام را حدود هفتاد دانسته اند، حال آن که بيش از چند هزار رباعی به او نسبت داده می شود. در دنيای ادب و هنر بيرون از مرزها، خاصه در جهان انگليسی زبان، خيام معروف ترين شاعر ايرانی است که شهرتش از محافل علمی و ادبی بسيار فراتر رفته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
 
-- دستاوردهای حکیم عمر خيام در نجوم:
حکیم عمر خيام به دعوت جلال الدين ملكشاه سلجوقي و وزيرش نظام الملك به اصفهان رفت تا سرپرستي رصدخانه ي اصفهان را به عهده گيرد. وي در مدت اقامت هجده ساله در اصفهان زيج ملكشاهي را تهيه كرد (زيج=زيگ،جدول محاسبات نجومي) و در حدود سال 458 طرح اصلاح تقويم را تنظيم نمود و تدوينگر و بنيانگذار تقويم جلالي شد. در اين زمان خيام به عنوان اختربين در دربار مشغول بكار شد هرچند به اختربيني اعتقادي نداشت.پس از مرگ ملكشاه و كشته شدن نظام الملك ، خيام مورد بي مهري قرار گرفت و كمك مالي به رصدخانه قطع شد!
 
[تصویر:  najiforum598ehhe2097-omar-khayyam.jpg]
آرامگاه خیام  در محله کهن شادیاخ در نیشابور است
 
-- دستاوردهای حکیم عمر خيام در رياضيات:
خيام نيشابوري تحت حمايت و سرپرستي ابوطاهر،قاضي القضات سمرقند، كتابي درباره ي معادلات درجه سوم نوشت و از آجا كه با نظام الملك طوسي رابطه ي نيكويي داشت كتابش را به او هديه كرد. تحقيقات و مطالعات خيام در جبر در نوع خود تحسين برانگيز است اما كشف دير هنگام رساله ي جبر او و همچنين توفيقات رياضيدانان در اين حوزه از رياضيات تنها موجب شگفتي انديشمندان به سبب جنبه ي تاريخي آن شد. اثبات اصل پنجم اقليدس كه شالوده ي هندسه ي اقليدسي است از ديگر دستاوردهاي علمي عمر خيام به شمار ميرود.كشف و اثبات بسط دو جمله اي n^(a+b) و همچنين ابداع روشي در بدست آوردن ضرايب منجر به نام گذاري مثلث حسابي بهانه اي بود تا نام خيام در كنار نام بزرگان ديگري چون نيوتن و پاسكال به ثبت برسد.
 
-- آثار حکیم عمر خیام:
1_ميزان الحكمه(در فيزيك) 2_لوازم الامكنه(در هواشناسي) 3_رساله في براهين علي مسائل الجبر و المقابله(در معادلات درجه سوم) 4_القول علي اجناس التي بالاربعا( نقش رياضي در موسيقي) 5_رساله كون و تكليف(حكمت خالق در خاق عالم) 6_رساله اي در بيان زيج ماكشاهي 7_رساله في شرح ما اشكل من مصادرات كتاب اقليدس(در خطوط موازي و نظريه ي نسبت ها) 8_رباعيات خيام
http://najiforum.ir/forum-159.html
لینک به منبع :
http://najiforum.ir/thread-24317.html

حكيم عمر خيام نيشابوري
افسوس كه نامه جواني طي شد 
و آن تازه بهار زندگاني دي شد
وآن مرغطرب كه نام او بود شباب 
فرياد ندانم كي آمدوكي شد خیام
 

یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم خیام

 

در کارگه کوزه گری بودم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
هر یک به زبان حال با من گفتند
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام

 

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو دانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من خیام

 

شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
هر لحظه به دام دگری پا بستی
گفتا شیخا هر آن چه گویی هستم
آیا تو چنان که می نمایی هستی خیام

 

آن به كه در اين زمانه كم گيري دوست 
با اهل زمانه صحبت از دور نكوست 
آنكس كه به جمگي ترا تكيه بر اوست 
چون چشم خرد باز كني دشمنت اوست خیام

 

در هر دشتي كه لاله زاري بوده است
آن لاله ز خون شهرياري بوده است
چو برگ بنفشه كز زمين مي رويد 
خاليست كه بر رخ نگاري بوده است خیام

 

چون آب به جويباروچون باد به دشت 
روزي دگر از نوبت عمرم بگذشت 
هرگز غم دوروز مرا ياد نگشت 
روزي كه نيامدست و روزي كه گذشت خیام

 

اي دل ز زمانه رسم احسان مطلب 
وز گردش دوران سرو سامان مطلب
درمان طلبي درد تو افزون گردد
با درد بسازو هيچ درمان مطلب خیام

 

تا کي غم آن خورم که دارم يا نه
وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه خیام

 

نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است خیام 

 

ساقی ، گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده است سبزه خاشاک شده است خیام

 

افسوس که سرمایه زکف بیرون شد 
در پای اجل بسی جگرها خون شد
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی
کاحوال مسافران  دنیا چون شد خیام

 

عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می خور که چنین عمر که غم در پی اوست
آن به که بخواب یا به مستی گذرد خیام

 لینک به منبع :
http://najiforum.ir/thread-24317.html


ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام زما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل.
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود خیام

 

دیدم به سر عمارتی مردی فرد
کو گِل بلگد می زد و خوارش می کرد
وان گِل با زبان حال با او می گفت
ساکن ، که چو من بسی لگد خواهی کرد خیام

 

این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد خیام

 

یک قطره آب بود و با دریا شد
یک ذره خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد خیام

 

از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده ای کو که به ما گوید باز
هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز
چیزی نگذاری که نمی آیی باز خیام

 

ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم
با این همه مستی زتو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوار تریم؟ خیام

 

بر خیر و مخور غم جهان گذران
خوش باشو دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران خیام

 

در کارگه کوزه گری کردم رای
بر پله چرخ دیدم استاد بپای
می کرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای خیام

 

هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری خیام

لینک به منبع :
http://najiforum.ir/thread-24317.html
لینک مرجع