۱۳-۱-۱۳۹۴, ۱۰:۳۲ صبح
سیزدهبهدر سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشنهای نوروزی است (گردآوری : انجمن ناجی) در تقویمهای رسمی ایران این روز روز طبیعت نامگذاری شدهاست و از تعطیلات رسمی است (گردآوری : انجمن ناجی) برخی بر این باورند در این روز باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. اما برای اثبات اینکه ایرانیان قدیم هم این دیدگاه را داشتند هیچ روایت تاریخی و قابل استنادی وجود ندارد.
بعد از سیزده به در، جشنهای نوروزی پایان میپذیرد.
محتویات
۱ باورهای مردم
۲ فلسفه سیزده به در
۲.۱ تیر روز
۳ دیرینه شناسی سیزده بدر
۳.۱ نگاهی به ریشهٔ اصلی جشن سیزده بدر
۴ دیدگاههایی پیرامون نحس بودن سیزده
۴.۱ پیوند با مسیحیت
۵ بررسی علمی انطباق پوریم و سیزدهم فروردین
۶ واژه سیزده به در
۷ پیشینه
۷.۱ دورهٔ قاجار
۸ آیینهای سیزدهبه در
۸.۱ سبزه گره زدن
۸.۲ فلسفه سبزه گره زدن
۹ چهاردهبهدر
۱۰ پیوند به بیرون
۱۱ جستارهای وابسته
۱۲ پانویس
۱۳ منابع
۱۴ پیوند به بیرون
باورهای مردم
هیچ سندی وجود ندارد که مردمان نسلهای پیشین از نحسی سیزده سخن گفته باشند، شاید در یکی دو سده اخیر به دلیل اینکه عدد ۱۳ در برخی دینها و فرهنگها بدشگون پنداشته میشود در ایران نیز این توجیه بیپایه را به سیزده به در افزوده باشند.[نیازمند منبع]
فلسفه سیزده به در
به طور کلی در میان جشنهای ایرانی جشن سیزده به در کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشنها را ندارد.[۲] در کتابهای تاریخی اشارهٔ مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشدهاست اما در منابع کهن اشارههایی به روز سیزدهم فروردین داریم.
گفته میشود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.[۳]
تیر روز
در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژهای دارد.[۴] به عنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده میشود و متعلق به ایزد تیر است (گردآوری : انجمن ناجی) تیر در زبان اوستایی تیشتَریَه خوانده میشود، و هم نام تیشتر، ایزد باران میباشد.[۵] با توجه به اطلاق گرفتن نام ایزد باران، میتوان گفت که تیر در نزد ایرانیان باستان نمادی از رحمت الهی بوده است[۶]
تیر در کیش مزدیسنی مقام بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه نیز که جشن تیرگان است به نام او میباشد.[۷]
دیرینه شناسی سیزده بدر
نگاهی به ریشهٔ اصلی جشن سیزده بدر
و روز طبیعت (سینزده بدر) سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی اَپوش میباشد. و از قبل از اشو زرتشت (۱۸۰۰ قبل از میلاد) مرسوم بوده، چنانچه در کتاب "از نوروز تا نوروز" پژوهش و نگارش آقای کوروش نیکنام (نماینده مجلس زرتشتیان) صفحه ۴۱- و ۴۲ آمده. «سیزدهم روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشاسرائیلیه در اوستا، یَشتی هم به نام آن وجود دارد ایزد باران است و در باور پیشینیان پیش از آشو زرتشت برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر ایزد از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باریدن باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند مینمودند. اکنون هم رزتشتیان از بامداد روز تِشتَر ایزد و فروردین ماه، سفره نوروزی را بر میچینند، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینیهای باقیمانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت میبرند، و شِشه سبزههای موجود در سفره را با خود برمیدارند و به دشت و صحرا و کنار چشمهها یا آبهای روان میروند. سبزهٔ خود را در کنار جویبارها به آب روان میسپارند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. تا پسین آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند. (توضیح: در اسطورههای ایرانی، ایزد باران همواره بصورت اسبی با دیو خشکسالی که دیواپوش نام دارد در جنگ و مبارزه است و اگر تیر ایزد پیروز شود، باران میبارد و چشمهها میجوشند و رودها روان میگردند و سرسبزی را به ارمغان میآورند.) برگرفته از:کتاب از نوروز تا نوروز پژوهش و نگارش: کورش نیکنام انتشارات فروهر ۱۳۷۹ صفحهٔ ۴۱-۴۲»[۸]
دیدگاههایی پیرامون نحس بودن سیزده
تا کنون هیچ تاریخنگار و پژوهشگری دلیلی برای نحس بودن سیزده نوروز نیاورده است، بلکه وارون بر آن، بیشتر آنها روز سیزده نوروز را بسیار نیکو و فرخنده (سعد) دانستهاند.[۹] برای نمونه در آثار الباقیه ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روزها وجود دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، واژهٔ سعد به معنی نیک و فرخنده آمدهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[۱۰] پس از اسلام چون سیزدهم همه ماههای قمری را نحس میدانند، به نادرست سیزدهم نوروز نیز نحس پنداشته شده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۱۱]
پیوند با مسیحیت
برخی از پژوهشگران بر این باورند که باور به نحس بودن عدد سیزده پیامدی است که از پیوند و همسایگی با جهان مسیحیت به زرتشتیان و پس از آنان به مسلمانان راه یافتهاست (گردآوری : انجمن ناجی) بنیاد این باور این گونه است که یهودای اسخر یوطی یکی از دوازده حواری مسیح نقشه کشید تا وی را به مخالفانش تسلیم کند و قرار بر این گذاشت که هنگامی که وارد محفل مسیح شود، او را ببوسد تا دشمنان او از این راه او را شناسایی کنند و بدینسان مسیح دستگیر شد. از آنجا که یهودای اسخر یوطی سیزدهمین فردی بود که به جرگه مسیح و یازده شاگرد دیگرش در آمده بود و با پیوستن نفر سیزدهم بود که مسیح گرفتار و محاکمه و مصلوب شد، عیسویان عدد سیزده را شوم و بدشگون میدانند.[۱۲]
بررسی علمی انطباق پوریم و سیزدهم فروردین
براساس تقویم یهود واقعهٔ پوریم در ۱۳ اَدار سال ۳۴۰۵ عبری[۱۳] معادل با ۲۵ فوریه ۳۵۵ قبل از میلاد و ۶ اسفند سال ۹۷۷ قبل از هجری شمسی، اتقاق افتاده که با تاریخ ۱۳ فروردین آنزمان دقیقاً ۳۷ روز اختلاف وجود دارد. البته با توجه سالهای کبیسه عبری احتمال اینکه در بعضی سالهای دیگر، این دو کمی به هم نزدیکتر یا دورتر شوندهست اما در طول تاریخ، "این دو واقعه هیچگاه برهم منطبق نمیشوند". واصولا پوریم یک عید زمستانی است تا بهاری.
واژه سیزده به در
مشهور است که واژهٔ سیزده به در به معنای «در کردن نحسی سیزده» است (گردآوری : انجمن ناجی) اما وقتی به معانی واژهها نگاه کنیم برداشت دیگری از این واژه میتوان داشت. «در» به جای «دره و دشت» میتواند جایگزین شود. به عنوان مثال علامه دهخدا، واژه «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» میداند.[۱۴]
چو هر دو سپاهاند آمد ز جای تو گفتی که دارد در و دشت پای[۱۵]
یکی از معانی واژه «به»، «طرف و سوی» میباشد.[۱۶] مانند اینکه میگوییم «به فروشگاه».
پس با نگاهی کلی میتوان گفت واژه «سیزده به در» به معنای «سیزدهم به سوی در و دشت شدن» میباشد که همان معنی بیرون رفتن و در دامان طبیعت سر کردن را میدهد.
پیشینه
در کتابهای تاریخی پیش از قاجار اشارهٔ مستقیم و دقیقی به وجود چنین مراسمی نشدهاست اما مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» خود اشارهای کوتاه به جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی بیروپوش و روبنده در خیابان آمدن زنان در دوران صفوی میکند[۱۷] که این موضوع نزدیک به آیینهای سیزده به در میباشد.
Sabzeh, displayed during Nowruz
دورهٔ قاجار
عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من چگونگی انجام این مراسم در دورهٔ قاجار را با جزئیات شرح دادهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[۱۸] ادوارد یاکوب پولاک هم درباره مراسم سیزدهبهدر چنین مینویسد:
سرانجام روز سیزدهم، یعنی آخرین روز عید فرا میرسد. مطابق با یک رسم کهن گویا تمام خانهها در چنین روزی معروض خطر ویرانی هستند. به همین دلیل همه از دروازهٔ شهر خارج میشوند و به باغها روی میآورند.[۱۹]
آیینهای سیزدهبه در
این رویداد دارای آیینهای ویژهای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است (گردآوری : انجمن ناجی) از آن جمله میتوان آیینهای زیر را برشمرد.
گره زدن سبزه
سبزه به رود سپردن
خوردن کاهو و سکنجبین
پختن خوراکهای گوناگون به ویژه آش رشته
پرتات ۱۳ عدد سنگ (مخصوص مناطق کردنشین')
سبزه گره زدن
یکی از آیینهای این روز سبزه گره زدن است که بیشتر جوانان در این روز این کار را انجام میدهند. گره زدن سبزه به معنای گره زدن زندگی با طبیعت است که هیمشه سبز و شاداب باقی بمانیم
فلسفه سبزه گره زدن
افسانهٔ آفرینش در ایران و مسألهٔ نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهٔ کیومرث حائز اهمیت زیادی است (گردآوری : انجمن ناجی) در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است (گردآوری : انجمن ناجی) گفتههای حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا صفحات ۲۹ -۲۳ و گفتههای آثار الباقیه بر پایهٔ همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیلهٔ گره زدن دو شاخهٔ مورد، پایهٔ ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را - بویژه دختران و پسران دم بخت - انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و علف گره میزنند.[۲۰] در مناطق کردنشین در پایان روز سیزده بدر ۱۳عدد سنگ رابه پشت سر پرتاب میکنند بدین معنا که آرزو میکنند که بلایا و نواحس از شخص دور شود و به ازای هر سنگ یک آرزوی نیک میکنند.
چهاردهبهدر
چهاردهبهدر اصطلاحی است که به جای سیزدهبهدر در مواردی به کار میرود و منظور آن گشت و گذار در طبیعت در روز ۱۴ فروردین است (گردآوری : انجمن ناجی) برخی اهالی خرمآباد به جای سیزدهم فروردین، روز چهاردهم را به تفریح در طبیعت اختصاص میدهند آنها ۱۳ فروردین را در خانه میمانند و آن را سیزده غریب مینامند. این به این مفهوم است که در این روز مردم غیر بومی خرمآباد برای تفریح بیرون میروند و خود خرمآبادیها یک روز بعد به دامن طبیعت میروند.[۲۱]
پانویس
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص ۴۸۳
پرش به بالا ↑ برای اطلاعات بیشتر درباره مبنای جشنهای ایران باستان رجوع شود به زروان نوشته فریدون جنیدی
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص ۴۸۳
پرش به بالا ↑ فریدون جنیدی، ص ۶۴
پرش به بالا ↑ فریدون جنیدی، ص ۸۲
پرش به بالا ↑ نشریه نیلوفر ایرانی، شماره چهارم
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص۴۸۲
پرش به بالا ↑ کتاب "از نوروز تا نوروز" پژوهش و نگارش کوروش نیکنام موسسه انتشاراتی فرهنگی فروهر 1379 صفحهٔ 41-42
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص483
پرش به بالا ↑ ابوریحان بیرونی، ص 226
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص483
پرش به بالا ↑ کیوان، نوروز در کردستان، ۱۳۸.
پرش به بالا ↑ کتاب سِدِر هدوروت هقاصر صفحه 23
پرش به بالا ↑ علی اکبر دهخدا، در و دشت
پرش به بالا ↑ فردوسی
پرش به بالا ↑ علی اکبر دهخدا، به
پرش به بالا ↑ مهراد بهار، ص ۲۴۳
پرش به بالا ↑ عبدالله مستوفی، ص ۳۶۴-۳۶۶
پرش به بالا ↑ ادوارد یاکوب پولاک، ص ۲۶۵.
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی
پرش به بالا ↑ به نقل از: ستین لر
منابع
ابوریحان بیرونی. آثار الباقیه عن القرون الخالیه.
عبدالعظیم رضایی. اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان. چاپ ششم. تهران: دُر، ۱۳۸۱. ISBN 964-6786-14-6.
فریدون جنیدی. زروان. تهران: بنیاد نیشابور، ۱۳۵۸.
حسین محمدی. جشنهای ایران باستان. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی تربیت معلم، ۱۳۸۰.
علی بلوکباشی. نوروز، جشن نوزایی آفرینش. تهران: ذفار پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰.
مهراد بهار. از اسطوره تا تاریخ. ابوالقاسم اسماعیلپور. تهران: چشمه، ۱۳۷۶. ۲۴۳.
عبدالله مستوفی. شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دورهٔ قاجاریه. تهران: زوَار، ۱۳۷۱. ۳۶۴-۳۶۶.
ادوارد یاکوب پولاک. سفرنامه: ایران و ایرانیان. ترجمهٔ کیکاووس جهانداری. تهران: خوارزمی، ۱۳۶۱. ۲۶۵.
کیوان، مصطفی. نوروز در کردستان. تهران: سازمان چاپ تبریز، ۱۳۴۹.
پیوند به بیرون
بعد از سیزده به در، جشنهای نوروزی پایان میپذیرد.
محتویات
۱ باورهای مردم
۲ فلسفه سیزده به در
۲.۱ تیر روز
۳ دیرینه شناسی سیزده بدر
۳.۱ نگاهی به ریشهٔ اصلی جشن سیزده بدر
۴ دیدگاههایی پیرامون نحس بودن سیزده
۴.۱ پیوند با مسیحیت
۵ بررسی علمی انطباق پوریم و سیزدهم فروردین
۶ واژه سیزده به در
۷ پیشینه
۷.۱ دورهٔ قاجار
۸ آیینهای سیزدهبه در
۸.۱ سبزه گره زدن
۸.۲ فلسفه سبزه گره زدن
۹ چهاردهبهدر
۱۰ پیوند به بیرون
۱۱ جستارهای وابسته
۱۲ پانویس
۱۳ منابع
۱۴ پیوند به بیرون
باورهای مردم
هیچ سندی وجود ندارد که مردمان نسلهای پیشین از نحسی سیزده سخن گفته باشند، شاید در یکی دو سده اخیر به دلیل اینکه عدد ۱۳ در برخی دینها و فرهنگها بدشگون پنداشته میشود در ایران نیز این توجیه بیپایه را به سیزده به در افزوده باشند.[نیازمند منبع]
فلسفه سیزده به در
به طور کلی در میان جشنهای ایرانی جشن سیزده به در کمی مبهم است، زیرا مبنا و اساس دیگر جشنها را ندارد.[۲] در کتابهای تاریخی اشارهٔ مستقیمی به وجود چنین مراسمی نشدهاست اما در منابع کهن اشارههایی به روز سیزدهم فروردین داریم.
گفته میشود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند.[۳]
تیر روز
در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژهای دارد.[۴] به عنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده میشود و متعلق به ایزد تیر است (گردآوری : انجمن ناجی) تیر در زبان اوستایی تیشتَریَه خوانده میشود، و هم نام تیشتر، ایزد باران میباشد.[۵] با توجه به اطلاق گرفتن نام ایزد باران، میتوان گفت که تیر در نزد ایرانیان باستان نمادی از رحمت الهی بوده است[۶]
تیر در کیش مزدیسنی مقام بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه نیز که جشن تیرگان است به نام او میباشد.[۷]
دیرینه شناسی سیزده بدر
نگاهی به ریشهٔ اصلی جشن سیزده بدر
و روز طبیعت (سینزده بدر) سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی اَپوش میباشد. و از قبل از اشو زرتشت (۱۸۰۰ قبل از میلاد) مرسوم بوده، چنانچه در کتاب "از نوروز تا نوروز" پژوهش و نگارش آقای کوروش نیکنام (نماینده مجلس زرتشتیان) صفحه ۴۱- و ۴۲ آمده. «سیزدهم روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشاسرائیلیه در اوستا، یَشتی هم به نام آن وجود دارد ایزد باران است و در باور پیشینیان پیش از آشو زرتشت برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر ایزد از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باریدن باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند مینمودند. اکنون هم رزتشتیان از بامداد روز تِشتَر ایزد و فروردین ماه، سفره نوروزی را بر میچینند، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینیهای باقیمانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت میبرند، و شِشه سبزههای موجود در سفره را با خود برمیدارند و به دشت و صحرا و کنار چشمهها یا آبهای روان میروند. سبزهٔ خود را در کنار جویبارها به آب روان میسپارند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. تا پسین آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند. (توضیح: در اسطورههای ایرانی، ایزد باران همواره بصورت اسبی با دیو خشکسالی که دیواپوش نام دارد در جنگ و مبارزه است و اگر تیر ایزد پیروز شود، باران میبارد و چشمهها میجوشند و رودها روان میگردند و سرسبزی را به ارمغان میآورند.) برگرفته از:کتاب از نوروز تا نوروز پژوهش و نگارش: کورش نیکنام انتشارات فروهر ۱۳۷۹ صفحهٔ ۴۱-۴۲»[۸]
دیدگاههایی پیرامون نحس بودن سیزده
تا کنون هیچ تاریخنگار و پژوهشگری دلیلی برای نحس بودن سیزده نوروز نیاورده است، بلکه وارون بر آن، بیشتر آنها روز سیزده نوروز را بسیار نیکو و فرخنده (سعد) دانستهاند.[۹] برای نمونه در آثار الباقیه ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روزها وجود دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، واژهٔ سعد به معنی نیک و فرخنده آمدهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[۱۰] پس از اسلام چون سیزدهم همه ماههای قمری را نحس میدانند، به نادرست سیزدهم نوروز نیز نحس پنداشته شده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۱۱]
پیوند با مسیحیت
برخی از پژوهشگران بر این باورند که باور به نحس بودن عدد سیزده پیامدی است که از پیوند و همسایگی با جهان مسیحیت به زرتشتیان و پس از آنان به مسلمانان راه یافتهاست (گردآوری : انجمن ناجی) بنیاد این باور این گونه است که یهودای اسخر یوطی یکی از دوازده حواری مسیح نقشه کشید تا وی را به مخالفانش تسلیم کند و قرار بر این گذاشت که هنگامی که وارد محفل مسیح شود، او را ببوسد تا دشمنان او از این راه او را شناسایی کنند و بدینسان مسیح دستگیر شد. از آنجا که یهودای اسخر یوطی سیزدهمین فردی بود که به جرگه مسیح و یازده شاگرد دیگرش در آمده بود و با پیوستن نفر سیزدهم بود که مسیح گرفتار و محاکمه و مصلوب شد، عیسویان عدد سیزده را شوم و بدشگون میدانند.[۱۲]
بررسی علمی انطباق پوریم و سیزدهم فروردین
براساس تقویم یهود واقعهٔ پوریم در ۱۳ اَدار سال ۳۴۰۵ عبری[۱۳] معادل با ۲۵ فوریه ۳۵۵ قبل از میلاد و ۶ اسفند سال ۹۷۷ قبل از هجری شمسی، اتقاق افتاده که با تاریخ ۱۳ فروردین آنزمان دقیقاً ۳۷ روز اختلاف وجود دارد. البته با توجه سالهای کبیسه عبری احتمال اینکه در بعضی سالهای دیگر، این دو کمی به هم نزدیکتر یا دورتر شوندهست اما در طول تاریخ، "این دو واقعه هیچگاه برهم منطبق نمیشوند". واصولا پوریم یک عید زمستانی است تا بهاری.
واژه سیزده به در
مشهور است که واژهٔ سیزده به در به معنای «در کردن نحسی سیزده» است (گردآوری : انجمن ناجی) اما وقتی به معانی واژهها نگاه کنیم برداشت دیگری از این واژه میتوان داشت. «در» به جای «دره و دشت» میتواند جایگزین شود. به عنوان مثال علامه دهخدا، واژه «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» میداند.[۱۴]
چو هر دو سپاهاند آمد ز جای تو گفتی که دارد در و دشت پای[۱۵]
یکی از معانی واژه «به»، «طرف و سوی» میباشد.[۱۶] مانند اینکه میگوییم «به فروشگاه».
پس با نگاهی کلی میتوان گفت واژه «سیزده به در» به معنای «سیزدهم به سوی در و دشت شدن» میباشد که همان معنی بیرون رفتن و در دامان طبیعت سر کردن را میدهد.
پیشینه
در کتابهای تاریخی پیش از قاجار اشارهٔ مستقیم و دقیقی به وجود چنین مراسمی نشدهاست اما مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» خود اشارهای کوتاه به جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی بیروپوش و روبنده در خیابان آمدن زنان در دوران صفوی میکند[۱۷] که این موضوع نزدیک به آیینهای سیزده به در میباشد.
Sabzeh, displayed during Nowruz
دورهٔ قاجار
عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من چگونگی انجام این مراسم در دورهٔ قاجار را با جزئیات شرح دادهاست (گردآوری : انجمن ناجی)[۱۸] ادوارد یاکوب پولاک هم درباره مراسم سیزدهبهدر چنین مینویسد:
سرانجام روز سیزدهم، یعنی آخرین روز عید فرا میرسد. مطابق با یک رسم کهن گویا تمام خانهها در چنین روزی معروض خطر ویرانی هستند. به همین دلیل همه از دروازهٔ شهر خارج میشوند و به باغها روی میآورند.[۱۹]
آیینهای سیزدهبه در
این رویداد دارای آیینهای ویژهای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است (گردآوری : انجمن ناجی) از آن جمله میتوان آیینهای زیر را برشمرد.
گره زدن سبزه
سبزه به رود سپردن
خوردن کاهو و سکنجبین
پختن خوراکهای گوناگون به ویژه آش رشته
پرتات ۱۳ عدد سنگ (مخصوص مناطق کردنشین')
سبزه گره زدن
یکی از آیینهای این روز سبزه گره زدن است که بیشتر جوانان در این روز این کار را انجام میدهند. گره زدن سبزه به معنای گره زدن زندگی با طبیعت است که هیمشه سبز و شاداب باقی بمانیم
فلسفه سبزه گره زدن
افسانهٔ آفرینش در ایران و مسألهٔ نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی دربارهٔ کیومرث حائز اهمیت زیادی است (گردآوری : انجمن ناجی) در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است (گردآوری : انجمن ناجی) گفتههای حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبیا صفحات ۲۹ -۲۳ و گفتههای آثار الباقیه بر پایهٔ همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج نمودند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیلهٔ گره زدن دو شاخهٔ مورد، پایهٔ ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را - بویژه دختران و پسران دم بخت - انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و علف گره میزنند.[۲۰] در مناطق کردنشین در پایان روز سیزده بدر ۱۳عدد سنگ رابه پشت سر پرتاب میکنند بدین معنا که آرزو میکنند که بلایا و نواحس از شخص دور شود و به ازای هر سنگ یک آرزوی نیک میکنند.
چهاردهبهدر
چهاردهبهدر اصطلاحی است که به جای سیزدهبهدر در مواردی به کار میرود و منظور آن گشت و گذار در طبیعت در روز ۱۴ فروردین است (گردآوری : انجمن ناجی) برخی اهالی خرمآباد به جای سیزدهم فروردین، روز چهاردهم را به تفریح در طبیعت اختصاص میدهند آنها ۱۳ فروردین را در خانه میمانند و آن را سیزده غریب مینامند. این به این مفهوم است که در این روز مردم غیر بومی خرمآباد برای تفریح بیرون میروند و خود خرمآبادیها یک روز بعد به دامن طبیعت میروند.[۲۱]
پانویس
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص ۴۸۳
پرش به بالا ↑ برای اطلاعات بیشتر درباره مبنای جشنهای ایران باستان رجوع شود به زروان نوشته فریدون جنیدی
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص ۴۸۳
پرش به بالا ↑ فریدون جنیدی، ص ۶۴
پرش به بالا ↑ فریدون جنیدی، ص ۸۲
پرش به بالا ↑ نشریه نیلوفر ایرانی، شماره چهارم
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص۴۸۲
پرش به بالا ↑ کتاب "از نوروز تا نوروز" پژوهش و نگارش کوروش نیکنام موسسه انتشاراتی فرهنگی فروهر 1379 صفحهٔ 41-42
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص483
پرش به بالا ↑ ابوریحان بیرونی، ص 226
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی، ص483
پرش به بالا ↑ کیوان، نوروز در کردستان، ۱۳۸.
پرش به بالا ↑ کتاب سِدِر هدوروت هقاصر صفحه 23
پرش به بالا ↑ علی اکبر دهخدا، در و دشت
پرش به بالا ↑ فردوسی
پرش به بالا ↑ علی اکبر دهخدا، به
پرش به بالا ↑ مهراد بهار، ص ۲۴۳
پرش به بالا ↑ عبدالله مستوفی، ص ۳۶۴-۳۶۶
پرش به بالا ↑ ادوارد یاکوب پولاک، ص ۲۶۵.
پرش به بالا ↑ عبدالعظیم رضایی
پرش به بالا ↑ به نقل از: ستین لر
منابع
ابوریحان بیرونی. آثار الباقیه عن القرون الخالیه.
عبدالعظیم رضایی. اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان. چاپ ششم. تهران: دُر، ۱۳۸۱. ISBN 964-6786-14-6.
فریدون جنیدی. زروان. تهران: بنیاد نیشابور، ۱۳۵۸.
حسین محمدی. جشنهای ایران باستان. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی تربیت معلم، ۱۳۸۰.
علی بلوکباشی. نوروز، جشن نوزایی آفرینش. تهران: ذفار پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰.
مهراد بهار. از اسطوره تا تاریخ. ابوالقاسم اسماعیلپور. تهران: چشمه، ۱۳۷۶. ۲۴۳.
عبدالله مستوفی. شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دورهٔ قاجاریه. تهران: زوَار، ۱۳۷۱. ۳۶۴-۳۶۶.
ادوارد یاکوب پولاک. سفرنامه: ایران و ایرانیان. ترجمهٔ کیکاووس جهانداری. تهران: خوارزمی، ۱۳۶۱. ۲۶۵.
کیوان، مصطفی. نوروز در کردستان. تهران: سازمان چاپ تبریز، ۱۳۴۹.
پیوند به بیرون