انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: زندگينامه ويكتور هوگو
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
زندگينامه ويكتور هوگو
http://najiforum.ir/forum-172.html
ويكتور هوگو
شاعر فرانسوي ( 1802- 1855)
«ويكتور ماري هوگو» بزرگترين شاعر قرن نوزدهم فرانسه و شايد بزرگترين شاعر در عرصه ادبيات فرانسه و نيز داستان نويس، درام نويس و بنيانگذار مكتب رومانتيسم، در بيست و ششم فوريه 1802متولد شد. وي سومين پسر كاپيتان « ژوزف لئوپولد سيگيسبو هوگو» ( بعدها به مقام ژنرالي نائل آمد) و «سوني تره بوشه» بود. هوگو به شدت تحت نفوذ و تاثير مادر قرار داشت. مادر وي از سلطنت طلبان و از پيروان متعصب آزادي به شيوه ولتر بود و تنها بعد از مرگ مادر بود كه پدرش، آن سرباز شجاع، توانست علاقه و محبت فرزندش را نسبت به خود برانگيزد.
سال هاي كودكي ويكتور در كشورهاي مختلف سپري شد. به مدت كوتاهي در كالج نجيب زادگان واقع در مادريد اسپانيا درس خواند و در فرانسه، تحت تعليمات معلم خصوصي خود پدر ريويير، كشيش بازنشسته قرار گرفت. در سال 1814 به دستور پدر وارد پانسيون كورد يير  شد و بخش اعظم تحصيلات ابتدايي را در آنجا گذراند. 
تكاليف مدرسه مانع از مطالعه آثار معاصران، به ويژه شاتوبريان و نيز مانع از نگارش تصنيفات اديبانه او نشد. سرودن شعر را با ترجمه اشعار ويرژيل آغاز كرد و همراه با اين اشعار، قصيده بلندي در وصف (سيل) سرود. 
شعر بلند «شادي مطالعه در لحظه لحظه حيات»، او را به جمع شاعران پيوند داد و در همين سالها (قبل از بيست سالگي) نخستين قصه بلند خود ، يعني كتاب  Bug Jargalرا منتشر كرد و با انتشار اين كتاب به جمع ادبا راه يافت. 
در سال 1821 با انتشار كتاب« نوتردام دوپاري» ، كه بعد از بينوايان بزرگترين اثر اوست، شهرتي فراگير يافت. در سال 1822 با « آدل فوشه» دوست دوران كودكي خود، ازدواج كرد. در سال 1827 « درام كرمول» را نوشت و مقدمه اي مفصل براي آن آورد كه خود كتابي مستقل بوده و اهميت آن به مراتب فراتر از خود درام است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) اين مقدمه را مي توان «مرامنامه مكتب رومانتيسم» دانست و با همين مقدمه، رومانتيسم به عنوان مكتبي مستقل آغاز مي شود و بدين گونه، هوگو مكتبي به نام « رومانتيسم» را بنيان مي نهد. 
او معتقد بود كه هر آنچه كه در طبيعت است، به هنر تعلق دارد و در مقدمه كرمول نوشت: 
« ... بشر در طول حيات خود، پيوسته يك نوع تمدن و يك نوع جامعه نداشته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) بشريت مانند هر يك از واحدهاي خود، يعني انسانها، بزرگ شده، باليده، به بلوغ رسيده و آن گاه به پيري پر عظمت خود رسيده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) پيش از دوراني كه جامعه امروز آن راعهد عتيق مي خواند، دوره اي بوده كه «عهد افسانه» نام داشته و بهتر بود «عصر آغازين» خوانده شود. از آنجا كه شعر، آينه انديشه هاي آدمي است، پس شعر نيز اين سه دوره عهد آغازين،عهد عتيق و عهد جديد را طي كرده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) اشعار غنايي، زاييده عهد آغازين است و خاستگاه اشعار حماسي،عهد عتيق و درام، پرورده عهد جديد است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) نغمه و غنا ابديت را ساز مي كند. ماهيت غنا، طبيعي بودن، خصوصيت دومي (حماسه)، سادگي و صفت سومي (درام)، حقيقي بودن است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) قهرمانان اشعار غنايي، اشخاص بزرگي چون آدم، قابيل و نوح بودند. قهرمانان حماسه ها، پهلوانان غول صفتي چون آشيل، هركول، آژاكس، پرومته و آگاممنون بودند و قهرمانان درام جز انسانهاي عادي نيستند، كساني چون هاملت، مكبث، اتللو و...  ».
هوگوي جوان، عصري نو در تاريخ ادبيات جهان گشود؛ عصري كه عنوان « رمانتيسم» به خود گرفت. از اين زمان به بعد ، هوگو دوستداران بسيار يافت و از 1829 تا 1843 سال هاي بالندگي و كاميابي او بود و در اين دوران، ده ها رمان و منظومه سرود. در سال 1845 از طرف شاه به مجلس اعيان دعوت شد. انتخاب وي اعتراضات فراواني را برانگيخت و به مدت سه ماه، درگيري هايي آغاز شد كه سرانجام ،به گوشه گيري هوگو انجاميد و هوگو در انزواي تمام، شاهكار انسان دوستانه خود، « بينوايان» را به رشته تحرير درآورد. با وقوع انقلاب 1848 فترتي در قصه نويسي هوگو پيدا شد و بطور فعال وارد جريانات سياسي گرديد. در دسامبرهمان سال، از كانديداتوري لويي ناپلئون براي پست رياست جمهوري حمايت كرد و براي مدتي، حامي حزب محافظه كار و رياست جمهوري بود، ليكن بالاخره از او دوري گزيد و در نطق تاريخي 18 ژوئيه 1851 در بررسي قانون اساسي گفت : «چون زماني ناپلئون كبير داشته ايم، بايد ناپلئون حقير نيز داشته باشيم؟»
بعد از كودتاي 2 دسامبر 1851 به بروكسل گريخت و در تبعيد دراز مدت خود ، آثار بزرگي را تدوين نمود. سرانجام، در سال 1870با سقوط ناپلئون سوم به ميهن بازگشت. او به مدت چند سال، مظهر مخالفت با امپراتوري و طرافدار جمهوري بود. در سال 1871 به مجلس ملي راه يافت، ولي خيلي زود از نمايندگي مجلس كناره گرفت. 
در سال 1874 در كمال بي اعتنايي نسبت به نقد هاي تاريخي ناتوراليست ها، كتاب « نود و سه» را به رشته تحرير درآورد.
در سن هفتاد و پنج سالگي، كتاب دلنشين«هنر پدر بزرگ بودن» را نوشت؛ اما باز هم به دنياي سياست گرايش داشت و در سال 1876 به مجلس سنا راه يافت. در فوريه 1881 به مناسبت ورود به سن هشتاد سالگي، مراسم با شكوهي به افتخار وي بر پا گرديد كه كمتر كسي به زمان حيات خود، چنين افتخاري را كسب كرده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
ويكتور هوگو در ماه مي سال 1885 بعد از يك دوره بيماري در گذشت؛ ليكن با بر جاي گذاردن اشعار و داستان هاي شكوهمند، نامش براي هميشه جاويد ماند. 

و این هم قطعه ای از او: 
شاه ایران 
شاه ایران، نگران و هراس آلود، سکونت دارد 
زمستان در اصفهان، تابستان در تفلیس 
در باغ، یک بهشت واقعی غرق گل سرخ 
بین گروهی مردان مسلح، از ترس بستگانش 
و همین باعث می شود که گاه برای تخیل بیرون رود 
او یک بامداد، در دشت، یک چوپان دید 
چوپان پیری که پسرش را همراه داشت : پسر زیبای جوان 
از او پرسید : اسمت چیست پیرمرد؟ 
پیرمرد که در میان بزغاله هایش می رفت و می خواند، آوازش را قطع کرد و گفت: 
اسمم کرم است 
خانه ام پای یک تخته سنگ معلق زیر یک بام است که از نی ساخته ام 
و آنجا با پسرم زندگی می کنم که دوستم می دارد و به همین دلیل است که آواز می خوانم 
همانطور که سابقاً حافظ می خواند و حالا سعدی می خواند 
و همانطور که زنجره در ساعت ظهر جیرجیر می کند 
در آن هنگام، جوانک با چهره حجب آلود و دلنشین 
دست پدر نغمه سرایش را بوسید و او باز به خواندن پرداخت 
همانطور که حالا سعدی می خواند، همانطور که سابقاً حافظ می خواند 
شاه گفت: 
آیا این دوستت دارد؟ با آنکه پسرت است؟....


http://najiforum.ir/forum-172.html
شاعر و داستان نویس فرانسوی 
http://najiforum.ir/thread-23001.html
به کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق ... چون تشنه عشق روزی سیراب می شود.ویکتور هوگو
 
 مانند پرنده باش که روی شاخه سست و ضعیف لحظه ای می نشینید و آواز میخواند و احساس میکند که شاخه می لرزد ،اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد.ویکتور هوگو
 
بیش از آنکه خزان از راه برسد ، از هر بهار بهره مند شو .ویکتور هوگو
 
زندگی شما از زمانی آغاز میشود که افسار سرنوشت خویش را در دست گیرید.ویکتور هوگو
 
چقدر باشکوه است که دوستت بدارند و به مراتب باشکوه تر است که دوست بداری!ویکتور هوگو
 
بدون دادگری هیچگونه پیش داوری درست نیست.ویکتور هوگو
 
در نوشتن از آنچه دیگران نوشته اند ، نباید یاری خواست ،بلکه از جان و دل خویشتن است که باید یاری جست.ویکتور هوگو
 
اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،می تواند خوشبختی را از سر گیرد.ویکتور هوگو
 
ازدواج چیز شگفت آوری است،گاه شیران را روباه و گاه روبهان را شیر میکند.ویکتور هوگو
 
جان آدمی چه اندوهگین است ،هنگامی که اندوهش از عشق است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)ویکتور هوگو
 
عشق ، زیبا و زشت نمیشناسد.ویکتور هوگو
 
هر زن پاکدامنی ،زیبا و دلپسند است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) ویکتور هوگو
 
زندگانی گل است و عشق ، عسل آن. ویکتور هوگو
 
هر کس ارزش خود را خود تعیین میکند. ویکتور هوگو
 
اگر چشم و هم چشمی در زندگی بشر نبود ،نه نوآوری میشد نه کشفی.ویکتور هوگو
 
از لابه لای شدیدترین تاریکی ها ، نور راستی برافروخته می شود.ویکتور هوگو
 
آنچه میگویی بکن و آنچه میکنی بگو! ویکتور هوگو
 
لغزش انسان تدریجی است . بدیها در وجود ما ،پای حاضر و آماده و نامرئی دارند .حتی کسانی که از ما با ظاهر پاک و آراسته ، چنین ویژگیهایی دارند. ویکتور هوگو
 
اگر نمیخواهی تو را بیازمایند ، کار خود را درست انجام بده . ویکتور هوگو
 
بزرگترین آزمون گیرنده ، خداست و کوچکترین آزمون دهنده ، بنده ی خدا.ویکتور هوگو
 
روزی جهانیان ،همه دست برادری به یکدیگر خواهند داد و آن روزی است که بدبختی و تیره روزی در گستره جهان یافت نخواهد شد.ویکتور هوگو
 
هرچه خدایی نیست ، فرو ریختنی است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)ویکتور هوگو
 
یک پرنده کوچک که زیر برگها آواز میخواند برای اثبات خدا کافی است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)ویکتور هوگو
 
عذاب وجدان ، بدتر از مرگ در بیابان سوزان است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)ویکتور هوگو
 
هر چه از کوه بالاتر می رویم ، چشم انداز گسترده تری می بینیم.ویکتور هوگو
 
لطف زن مانند ماسه خطرناک است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)ویکتور هوگو
 
چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند.ویکتور هوگو
 [تصویر:  victor-hugo.JPG]
ویکتور هوگو شاعر و نویسنده بزرگ و سرشناس فرانسوی در پنجم مي 1802 میلادی به دنیا آمد.ویکتور هوگو مهم‌ترین نویسنده رمانتیک جهان به حساب می‌آید. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به بینوایان، گوژپشت نتردام و مقدار زیادی مجموعه شعر اشاره کرد. وی هم‌چنین چندین نمایش‌نامه نوشته‌است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)هرچند که هوگو بیش‌تر به‌عنوان یک رمان‌نویس شناخته می‌شود، خیلی‌ها معتقدند که او به‌عنوان یک شاعر نقش به‌مراتب مهم‌تری را ایفا کرد.وی در روز جمعه 22 ماه مه 1885 در خانه خویش در کوچه ایلو در پاریس بدرود زندگانی گفت.پدرش کنت هوگو ژنرال ارتش ناپلئون بود. خانواده هوگو در سال 1811 به اسپانیا رفتند ولی بعدها دوباره به پاریس بازگشتند و هوگو در این شهر تحصیلات مقدماتی را طی کرد. 
او ابتدا شعر می سرود و همین اشعار هم شهرت فوق العاده ای در ابتدای کار به وی اعطا کرد. هوگو پیرو سبک تازه رمانتیسیسم بود و با آنکه پیش از او رمانتیسیسم در آثار دیگر نویسندگان نیز ظاهر شده بود چون ویکتور هوگو در ترویج این سبک پیشقدم شده بود و در این راه سعی وافری داشت او را به عنوان مبتکر رمانتیسیسم می شناسند. هوگو در سال 1841 میلادی علیرغم مخالفت بد خواهان به عضویت آکادمی فرانسه در آمد و در سال 1848 نیز نماینده مجلس این کشور شد. پس از انقلاب، ناپلئون سوم در سال 1851 میلادی با انجام کودتایی برخی از مخالفان را به تبعید فرستاد که ویکتور هوگو نیز در میان آنان بود. هوگو پس از پایان حکومت ناپلئون سوم در سپتامبر 1870 به فرانسه بازگشت. او آثار بسیاری در نظم و نثر از خود به جای نهاده است و بسیاری از فرانسویان هنوز نیز آثار او را می ستایند و آنها را به عنوان شاهکار های ادبی تلقی می کنند. وی به هنگام مرگ به عنوان بزرگترین قهرمان ملی قرن نوزدهم فرانسه نام گرفت. کرامول، آخرین روز یک محکوم، گوژپشت نتردام، کلود ولگرد، بینوایان، ناپلئون کوچک، تیره بختان، کارگران دریا، مردی که می خندد، تاریخ یک جنایت، رفتارها و گفتارها، نودوسه، عاقبت شیطان، مشهودات، در سفر، آلپ و پیرنه، فرانسه و بلژیک، سال های شوم، تامل ها، ارنانی، لوی روی ساموس، رنجبران دریا و... از مشهور ترین آثار اویند. بینوایان به عنوان مهمترین اثر او تاکنون دست مایه ساخت آثار سینمایی بسیاری از فیلمسازان قرار گرفته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
ویکتور هوگو در زمان حیاتش همواره به دلیل داشتن عقاید آزادیخواهانه و سوسیالیستی و حمایت قلمی و لفظی از طبقات محروم جامعه، مورد خشم سران دولتی و حکومتی بود و علیرغم فشارهایی چون سانسور، تهدید و تبعید هرگز از آرمانهای بلند خود دست نکشید. نگارش کتاب جنجال برانگیز ناپلئون صغیر در همین دوران انجام شد. او در باره نگارش رمان بینوایان گفته‌است: «من این کتاب را برای همه آزادیخواهان جهان نوشته‌ام»آثار ویکتور هوگو:
نتردام دو پاری یا گوژپشت نتردام . کلود گدا . بینوایان . بوگژارگال . هان دیسلند . آخرین روز یک محکوم . کارگران دریا . مردی که می‌خندد . نود و سه . اغانی جدید.. برگ‌های خزان . نغمات شفق . صداهای درونی . پرتوها و سایه‌ها . کیفرها . ادیان و دین . دسته گل آخرین . سالهای شوم . عاقبت شیطان . سال مخوف و...
لینک مرجع