انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: نامه ققنوس به اعضای ناجی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
به نام خالق دوستی ها


یه دختر 19 ساله شمالی
حدود یک سال و نیم پیش توی نت این متن رو جستجو کرد«چت علمی»
بعد از کمی وب گردی با چت ناجی رو به رو شد
سریع عضو شد و وارد محیط ناجی شد
چنتا از عضو ها داشتن با هم شوخی میکردن باقی هم میخندیدن
اومد و خودشو معرفی کرد و با استقبالشون رو به رو شد
یکی از اعضا که رنگش متفاوت از باقی بود اومد و از فضایی غیر از چت براش حرف زد
از انجمنی که هدف مقدسی داره و همه اعضای چت به نوعی توی اون هم فعالیت میکنند
از شبکه بزرگی که همه برای پاکی در محیط چت گرد هم اومدن و میخوان نگاه نادرست از چت رو به نوعی پاک کنن
از زنجیره ای گفت که همش برای اعضای ناجی فعاله و چیزی کم نداره و بزرگترین و بهترین جا تو کل نت هستش

ازش تشکر کرد و بعد ازاندک مدتی اونجا ثبت نام کرد
همین که وارد شد واقعا تعجب کرد که چققققققققققققدر محیط بزرگی و پر از اطلاعات براش باز شده خیلی بخش داره و چقدر باید عالی باشه
با اولین کسی که دوست شد بهترین دوستی تو نت رو تجربه کرد
دوران خوشی بود براش با  داشتن اون دوست ..البته سختی هم داشت چون مقررات ناجی متفاوت از همه جا بود مثل خود ناجی
اما این خوشی ها کم کم فرو کش کرد یکی یکی اعضای ناجی رفتند
حتی بدون خداحافظی!!!!!!!!
دیگه از اون چت روم هم خبری نبود،اونجا هم سوت و کور شده بود
ققنوسی که برای هم صحبتی و بحث اومده بود تو ناجی،کم کم  داشت ناامید میشد از داشتن دوست و هم صحبت ..دیگه کسی نموند با هم بگن و بخندن
هر کسی هم عضو میشد بعد از مدتی کوله بارشو میبست و میرفت
کم کم اعضا ناپدید شدن و فقط ققنوس موند و مدیران ناجی


یه روز ققنوس یه پیامی گذاشت برا دوستاش تا ببینه نظر اونا چیه در مورد ناجی؟تا حرف دلشو راحت بگه
یه مدت پیش برای  یکی از صاحبان ناجی  پیام گذاشته بود اما اون فرد حتی جواب سلام رو هم علیک نگرفت
پیام به این مضموم بود:


 سلااااااااااااااااااااااااام دوستای گل  خودم
ابجیا خوبن؟اقای پسرای محترم؟همکارا؟ هعمه فعالا؟شیطونای تالار؟نویسنده ها؟
چه خبرا؟ چرا کم پیدایید بابا
ادم دلش میگیره میاد اینجا
انگاری خاک مرده پاشیده باشند روش
یادتونه یه موقعی همه بودیم؟
رقابت بود برای فعالیت بیشتر؟
ماشین ناجی داره کم کم خاموش میشه هااااااااااااااا
من بنزین شدم..صاحبانش هم راننده
اما خودتون بگید ماشین بدون تایر راه میره؟میرسه به جایی؟
چی شده دوستا؟یعنی حتی وقت دیدن 10 ثانیه ای ناجی هم ندارید که توی انلاین های روزانه هم نیستید؟
چمدونم دیگه چی بگم!
دوست دارم ببینمتون،به رسم رفاقت،همین که اسمتون هم ببینم برام کلی انژی و خوشحالی میاره
 و البته قوت برای ادامه راه
منتظرتونم



اون این نامه رو نوشت و فرستاد
امیدوار بود جوابی ببینه برای نامش ....
ادامه داستان رو خودتون رقم بزنید
تصویر: images/smilies/confused
 
خاطرات
[تصویر:  najiforum_662.gif]

خسته و دلگير در شهري غريب
مانده ام لبــــــريز از دلـــواپسي
دل پر از حال و هواي دوستــان
يـــاد از دوران شــاد اطلســـــي
يــــاد دوران رفاقتهــــــــاي دور
دوستـــــان عاشق و خيلي صبور
يــــادآن باران نم نم روي خــــاك
عاشقــــــان ساده با دلهاي پـــاك
ديگر امروز آن رفاقتها كجــاست؟
دوستان روي سخنها با شمــاست
مانده ام در سوگ اين دل مـردگـي
روزهــــاي پرسه در افســـردگـي
پس چه آمـــد بر سر آن زنـدگــي
سهـــم دلهامان همه شرمنـــدگــي
دوستـان رفتند و ما تنها شـــديم؟!
يا كــه ما مانديم و بي فردا شــديم
كاشـــكي ميشد دوباره گريـــه كرد
خاطــری از خاطــراتم زنــــده کرد
کاشکی می شد در این فصل غریب
لحظــه اي اندوه را شرمنـــده كرد
 
[تصویر:  najiforum_yaspic-ir-flower-18.gif]
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم 

سلامٌ علی آل یاسین(ع)

از : بنده کوچک خدا ، اندیشه
به : عضو انجمن ناجی ، ققنوس

سپاس و ستایش ، سزاوارِ خداوند یکتاست که بخشنده و مهربان است و آفرینندهء هستی و گیتی ؛
سلام و صلوات خداوند بر رسول خاتم (ص) و خاندان مطهرش (ع) به ویژه امام موعود حضرت صاحب الزمان (عج) . 

و امّا بعد ...

نامهء شما را امروز 93/11/18  دریافت کرده و خواندم . گفته ها و درددل های دلسوزانه شما ، تامل برانگیز بود . اینکه روزی فضای این انجمن شلوغ تر از اکنون بود ، جای بررسی دارد و چه بسا روزی از امروز و دیروز شلوغ تر هم بشود و یا اینکه آنقدر خلوت بشود که دیگر نتوانیم رد پای کسی را پیدا کنیم . این از خصلت های دنیای مجازی است . افراد گاهی تعهد مجازی می سپارند ولی دیگران آن را حقیقی می پندارند و البته گاهی هم تعهد حقیقی و جانانه در کار خود دارند ولی از طرف دیگران کمرنگ و مجازی و حتی کم بها تلقی می شود . بشر امروز همان طور که به اینترنت و تلفن همراه زود انس می گیرد ، گاهی هم زود از آن جدا و گسسته می شود . سرّ این کار هم در همان گمگشتگی بشر حاضر و سردرگمی در پیدا کردن حقیقت است .

این مسأله قراردادهای فضای مجازی را دستخوش تأثیر می سازد و بد نیست بدانیم که تا حدی ریشه در فرهنگ امروز بشریت دارد . امروزه اثر کمی از آن دوستیهای عمیق و رفاقت های تا پای جان بر جای مانده است . در اصل ،تعهد و پایبندی به پیمان دوستی ، بسیار پسندیده است . امّا آنچه که می بینیم به علت اشتغال بیش از پیشِ افراد به مسائل اقتصادی و تشریفاتی ، شباهت زیادی به دوستیهای عمیق ندارد .

هرگز قصد ایجاد ناامیدی در دل شما را ندارم  ؛ ولی این جزئی از رفتار امروزه جامعه ما و جهان ماست . که در فضای مجازی و اینترنت نمایانگر می شود . حال تکلیف ما چیست ؟ وظیفهء انسانی ما چگونه است ؟ پاسخ بسیار آسان است . فقط راه خدا را برویم ؛ همین و دیگر هیچ . تنها در این صورت است که بودن یا نبودن افراد انگیزه های خوب و انسانی ما را نابود نمی کند وگرنه در مواجهه با غیبت همنوعان یا سستی افراد در حرکت به سوی تعالی ، بی انگیزه شده و کار را رها خواهیم کرد .

اعضای این انجمن یا هر انجمن دیگر در فضای اینترنت ، ممکن است تمایل به همکاری مدت دار داشته باشند . این که آن ها تبدیل به افراد دائمی بشوند ، در اختیار ما نیست . امّا می توانیم با نمایش جذابیت های راه حق و گره گشایی از درد های ناگفته و ایجاد محیط امن ، رشته های علاقه را گسترده نموده و منزل(محل نزول) را به مسکن (محل تسکین خاطر) تبدیل کنیم . نباید فراموش کنیم که (( درس معلم از بود ، زمزمه محبتی >< جمعه به مکتب آورد ، طفل گریز پای را ))

از طرف دیگر هرکس در جایگاه خودش نباید هدف اصلی را فراموش کند . هدف اصلی هرکس حیات طیبه است . زندگی خداپسندانه است . در این مسیر اشخاص وظیفه های مختلفی دارند که بر اساس ظرفیت های زمانی و مکانی به مهم ترین آنها رسیدگی می کنند . مثلا خود شما نمی توانید برای داغ نمودن مباحث انجمن وقت درس یا دانشگاه را بیش از حد معینی اختصاص دهید . یا افرادی که مسؤولیت اداره خانواده را بر عهده دارند ، طبعاً وقت کمتری برای حضور در مباحث انجمن را دارند و تربیت نسل و رسیدگی به اطرافیان در اولویت آنها قرار دارد .

نکته آخر و مهم ترین عرض بنده که از ابتدای شروع به کار انجمن گفته ام و باز هم بر آن تاکید دارم ، ایجاد فرهنگ خلاقیت و آفرینش هنری است . اگر بخواهیم در متن توجه مخاطبان باشیم باید نوآوری کنیم . وگرنه تکرار امور غیر ضروری نه تنها جذّاب نیست بلکه تاثیر منفی در جذب مخاطبان دارد . مثلا بوییدن گل حس تازگی به انسان می دهد . امّا اگر روزانه هزار بار یک شاخه گل را ببوییم ، احساس خوب ما کمرنگ می شود . پس بهتر است این کار را در فواصل معین انجام دهیم تا گیرایی و زیبایی و طراوت گل را بهتر درک کنیم . عقل تکرار را نمی پسندد ولی احساس تکرار را دوست دارد . لذا باید حد متعادلی از امور حسی و عقلی را در زندگی جاری کنیم . 

در مورد فضای مجازی هم همین طور است . گاهی برخی وبلاگهای دست نویس که فقط خاطره نویسی می کنند بسیار اوج می گیرند و شیوه بیان ساده ولی جذاب نویسنده بسیاری از افراد را دور خودش جمع می کند ( نمود خلاقیت در گفتار ) امّا گاهی یک سایت خبری به علت نداشتن رویه معین و نبود نوآوری با کلی امکانات ، هفته ای ده تا نظر(کامنت) هم ندارد . منظورم این است که باید نواندیش و نوآور باشیم .

دیگر سرتان را درد نمی آورم و برای شما و همه اعضای نیک اندیش و خیرخواه انجمن ناجی آرزوی موفقیت دارم . برای موفقیت نیاز نیست اهداف خود را جار بزنیم . کافی است بوی خوب غذای رستوران ما را مردم  احساس کنند ، دیگر تابلو و تبلیغ نیاز نخواهد بود . کافی است یک راننده آژانس رفتار مودبانه و بسیار انرژی بخش داشته باشد ، آنگاه کلی سفارش دربستی برایش مهیا می شود . کافی است لباس فروش سر کوچه ، امنیت نوامیس مردم را اولین سرمایه خود بداند آنگاه تعداد زیادی از مردم شهر ، مشتری خرید او می شوند . کافی است مجری برنامه تلویزیون با مردم بخندد و با مردم گریه کند و درد مردم را به دور از خودرو شاسی بلند تجربه کند آنگاه مردم مانند جهان پهلوان تختی دورش حلقه می زنند ..... 
کافی است همچون رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) در دل مردم جای خودت را باز کنی ، آنوقت ببین همگان چطور سرباز گوش به فرمان تو می شوند و به فرمان تو جبههء جنگ را پر می کنند و برای صحنه مواجه با گلوله التماس می کنند . 

کافی است همه کار ما یادآور دلتنگی برای امام موعود باشد آن وقت همه عاشقان مانند شمع دورتان حلقه می زنند و دنبال نور و حقیقت خواهند گشت . . .

عرض دیگری ندارم . خدانگهدار. 


زمان : شنبه 93/11/18
مکان : همین نزدیکی ها ..
از قلم : بچه محله پامنار ، اندیشه





.


 

 
[تصویر:  flowers-love-profile-pictures-10.jpg]
لینک مرجع