انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: تحولات رشد شناختی در میانسالی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
رشد شناختی برخلاف تصور عوام مرحله میانسالی لزوما زمان افت هوشی نیست.
  
پاره ای از بررسی ها نشان می دهد که افراد میانسال قابلیت های زیادی برای یادگیری مهارت های جدید پیدا می کند؛
مثلا توانایی بیشتری در حل مسایل روزمره زندگی دارند


این توانایی ظاهرا به قدرت بیشتر آن ها در تلفیق و ترکیب دانش با تجربه های زندگی بستگی دارد. به طور کلی، شواهدی دال بر افت توانایی های شناختی تا قبل از 60 سالگی وجود ندارد.

برای بررسی تحول شناختی در میانسالی، گاه از شیوه طولی، گاه از شیوه مقطعی و گهگاه از تلفیق این دو شیوه یعنی شیوه زنجیره ای، استفاده شده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) 
نتایج تحقیق های مقطعی حاکی از آن است که افراد میانسال در قیاس با جوانان عملکردی به نسبت پایینتر دارند.

ولی با توجه به اینکه میانسالان امروزی، دوران جوانی خود را در فضایی متفاوت از وضعیت فعلی گذرانده اند، تفاوت در نمره های آنان لزوما به منزله افت هوشی تلقی نمی شود.
   
نتایج تحقیق های طولی در مجموع به نفع میانسالان بوده است؛ البته امتیازهای آنان را می توان به عامل تمرین در پاسخ دادن به آزمون های هوش نسبت داد. برای برطرف کردن اشکالات روش طولی و مقطعی، گهگاه این دو روش با یکدیگر تلفیق شده اند، که شیوه زنجیره ای نام دارد.
بررسی های انجام شده با این راهبرد نشان می دهد که توانایی های شناختی عملا تا اواخر سن پیری افت جدی و معنا داری ندارد.
   
ریموند کاتل و جان هورن در یک الگوی معروف، از دو نوع هوش سخن می گویند. هوش سیال، که ظاهرا موروثی است، از جوانی به بعد افتی تدریجی دارد. هوش متبلور فرهنگی-اکتسابی است و ممکن است تا سنین پیری افزایش داشته باشد. 
بدین ترتیب، اگر در هوش سیال فرد افت مختصری دیده شود، افزایش هوش متبلور آن را جبران می کند.

یافته های تحقیق در مورد تحول شناختی افراد میانسال به نتایج یکسان نرسیده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) علت این امر را می توان به عواملی چون آزمون های هوش، روش تحقیق، عوامل فرهنگی و نهایتا تفاوت های فردی نسبت داد.
لینک مرجع