انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: تو عاشق تری ...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[تصویر:  delam.jpg]

آدینۀ دیگری رفت و باز هم سهم من از تو چشم به راهی بود و سخنم با تو از پایان جدایی.

هر غروب آدینه مهر سکوت بر لب می نهم و پرندۀ دل بی قرارم را با نغمه سرایی برای تو

راهی وادی آرامش می کنم.


هر غروب آدینه من می مانم و دل سوخته ام که سراغ تو را می گیرد تا از بار اندوهش بکاهد،

 تا بار غربتش را با تو در میان بگذارد و از سنگینیش بکاهد اما تو عاشقی را خوب به دلم

 آموخته ای و با درد فراق خوب دلم را سوزانده ای آنچنان که نمی تواند از اندوهش بگوید


و از غربتش، که می خواهد تو از غربتت بگویی و او بگرید، تو از اندوهت بگویی و دلم

همدرد لحظه های پر اندوهت باشد.


دلم عاشقی را خوب آموخته است اما تو انگار مهربان تری و عاشق تر.

تو انگار خوب تری و عزیزتر. از دردهایت نمی گویی که می دانی تاب و تحمل دردهای اندک

خود را ندارم تا چه رسد که همدرد اندوه تو باشم. پس چراغ صبر را در دلم روشن می کنی


و عطر امید را در سرایم می پراکنی تا بتوانم آدینه های دیگر هم انتظار را پیشۀ دل سوخته ام

 گردانم و چشم به راه آمدنت بمانم، تا به خیال خود بتوانم عاشقت بمانم.


"اللهم عجل لولیک الفرج "
لینک مرجع