انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: صالت بهتر است یا تربیت خانوادگی؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[تصویر:  sfe4adlkulmzentukza.gif] آدما به اندازه کمبودهاشون دیگران رو آزار میدن .....
 اصل بد نیکو نگردد انکه بنیادش بد است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
 تربیت نا اهل را چون کردگان بر گنبد است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
[تصویر:  sfe4adlkulmzentukza.gif]
 اصالت بهتر است یا تربیت خانوادگی؟
روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید:دربرخوردبا افراداجتماع " اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان؟"شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که "تربیت" مهم تر است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.
فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردندولی چون چراغ وبرقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بوددراینلحظه پادشاهدستی به کف زیز وبا اشاره ی او پهار گربه شمع به دست جاضر شدندوآنجا را روشن کردند. درهنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند.
شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند.
لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب ...
این بارشیخ دستی برپشت شاه زدو گفت:شهریارا !
یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است .
گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهم تر. یادت باشد با "تربیت" می توان گربه اهلی را رام و آرام كرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.
 
 

 
لینک مرجع