۲-۲-۱۳۹۳, ۰۳:۴۴ عصر
نام اين پديده را چه الهام و پيش آگاهي دل بگذاريم، چه حس ششم و يا هر چيز ديگري، همه ما احتمالاً دست كم يك بار آن را تجربه كرده ايم. البته اغلب اوقات وقتي چيزي به اصطلاح “به دل كسي برات” مي شود،
متن کل خبر :
نام اين پديده را چه الهام و پيش آگاهي دل بگذاريم، چه حس ششم و يا هر چيز ديگري، همه ما احتمالاً دست كم يك بار آن را تجربه كرده ايم. البته اغلب اوقات وقتي چيزي به اصطلاح “به دل كسي برات” مي شود، بعد معلوم مي شود كه پيش بيني آن فرد اشتباه بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) مثل مسافران هواپيماهايي كه به هنگام نقص فني به دلشان برات شده كه هواپيما سقوط كرده و آنها كشته خواهند شد، اما چنين نشده است (گردآوری : انجمن ناجی) اما گاهي به نظر مي رسد كه اين گونه پيش آگاهي ها و الهامات قلبي به واقع درست است .
تحقيقات جديد در زمينه كاركرد مغز نشان مي دهد بخشي از مغز انسان همچون حس ششم فعاليت مي كند و قادر است به طور ناخودآگاه خطرات اطراف را تشخيص دهد.
محققان دريافتند ؛بخشي از قشر جلويي مغز موسوم به ACC قادر است ريزترين تغييرات در محيط اطراف انسان را تشخيص دهد و انسان را نسبت به خطري كه وي را تهديد مي كند، آگاه سازد.
بخش ACC بدون اينكه خود انسان آگاه باشد، اطلاعات و تغييرات محيط اطراف را به دقت در نظر دارد و كوچكترين تغييرات را تشخيص مي دهد و به انسان خبر مي دهد.
محققان با توجه به نحوه فعاليت اين بخش، آن را نوعي حس ششم خوانده اند كه در مغز قرار دارد.
مطالعات پيشين نشان مي دادند كه به هنگام تصميم گيريهاي دشوار و يا پس از اينكه انسان اشتباهي مرتكب مي شود، فعاليت بخش ACC كه در جلوي مغز قرار دارد، افزايش مي يابد.
اما مطالعات جديد نشان مي دهد ACC همانند يك سيستم هشدار دهنده اوليه فعاليت مي كند و مي تواند قبل از اينكه رفتار افراد به نتيجه منفي اي منجر شود، به آنان نسبت به اشتباهي كه در راه است، هشدار دهد. در نتيجه افراد مي توانند با هوشياري بيشتر از بروز يك تصميم يا فعاليت اشتباه جلوگيري كنند.
البته برخي معتقدند قدرتهاي روحي و ادراكات فراحسي نيز يكي از ده پديده اي است كه در حال حاضر توجيه علمي ندارد. خيلي ها اعتقاد دارند كه الهام و پيش آگاهي دل نوعي قدرت روحي است (گردآوری : انجمن ناجی) منظور ما دست يافتن به دانشي مرموز و يا ويژه در مورد جهان و يا آينده است (گردآوری : انجمن ناجی) محققان افراديرا كه مدعي داشتن قدرتهاي روحي هستند مورد آزمايش قرار داده اند. اما نتايج به دست آمده تحت شرايط علمي كنترل شده تا كنون منفي و مبهم بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) برخي استدلال كرده اند كه قدرتهاي روحي را نميتوان در بوته آزمايشات علمي قرار داد و يا اينكه اين قدرتها در حضور افراد ناباور و يا دانشمند كاهش مييابد. اگر اين موضوع واقعيت داشته باشد، علم در وضعيت كنوني، هرگز قادر به اثبات و يا نفي وجود قدرتهاي روحي نخواهد بود.
البته در رشته روانشناسي از سال 1951 با آزمايشات دكتر راين، گرايش يا شاخه جديدي در برخي از دانشگاه ها داير شد تحت عنوان فرا روانشناسي Para Psychology كه به بررسي علمي ديده هاي غير متعارف روان شناختي، تحت عنوان ادراكات فوق حسي( Extra Sensory Perception ) يا مخفف ESP ميپردازد. اين پديده ها در دو طبقه زير تقسيم مي شوند :
1 - ادراكات فوق حسي :
الف: تله پاتي( Telepathy) فكر خواني و انتقال فكر به ديگران ب: روشن بيني يا غيبگويي (Clairvoyance ) : ديدن يا ادراك اشياء و رويدادها بدون ديدن آنها مثل اينكه شخص تعداد و نوع شكل هاي هندسي داخل يك پاكت مهر و موم شده را بگويد، يا از راه دور اطلاعاتي درباره وضع و افراد خانه شخصي ديگري بدهد. ج: پيشگويي و آينده بيني ( Precognition) : ادراك و حس كردن اتفاقات در آينده
-2 حركت رواني اشياء( Psychokinesis ) :
حركت رواني و اثر گذاري از راه دور به روي اشياء ( Psychokinesis ) در مورد تاثير گذاري ذهن بر ماده و امواج و انرژي ساطع شده از مغز، دستها يا اندام هاي ديگر و به حركت در آوردن اشياء گزارشات متعددي دريافت شده است (گردآوری : انجمن ناجی) به طور نمونه خانم ني نل كولاگيتا در روسيه بارها در مقابل چشم هاي افراد و محققان توانسته است به كمك امواج و انرژي دستهاي خود، از فاصله جعبههاي كبريت را جابه جا كند و اشيا را به حركت در آورد و يا آزمايشات بسياري به روي كامنسكي و نيكلايف در روسيه انجام شده است اين افراد داراي قدرت فوق رواني، توانسته اند با انرژي و امواج خود لامپي را روشن و خاموش كنند و يا فرد مقابل را دچار گيجي و سردرد نمايند.