انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: زندگینامه شهید حسین شیوخی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
                                    شهيد: حسين شيوخي                          
محل تولد: ماهشهر ۱۳۴۴                                             
 تاريخ شهادت : 26/11/1364
عملیات والفجر۸-دهانه اروند -حمله هوایی به قایق شهیدوانفجارقایق         
يگان خدمتي : نیروی دریایی سپاه
[تصویر:  -شیوخی.jpg]

شهید حسین شیوخی در سال 1344 در شهرستان ماهشهر به دنيا آمد و بعد از طي مراحل كودكي، كوي و برزن و سنگفرش خيابان هاي شهر ميزبان قدوم مبارك نوجواني از سلاله شهيدان گرديد، نوجواني كه قامت دلرباي او و رفتار و كردار او يادآور خوبان بود.وي از سن 12 سالگي فعاليتهاي مذهبي و انقلابي خويش را با حضور در مساجد حضرت محمد(ص) و لسان و شهدا ماهشهر آغاز نمود و با اوج گرفتن تظاهرات مردمي بر عليه رژيم منحوس و طاغوتي پهلوي به مانند ساير دوستان خود به درياي خروشان امت اسلامي پيوستند و با پخش اعلاميه هاي حضرت امام خميني(ره) و نوشتن شعارهاي حماسي و انقلابي بر در و ديوار شهر در اين حركت عظيم و عاشورائي نقش بسزايي ايفاء نمودند.
با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به خيل جهادگران غيور جهاد سازندگي پيوسته و به امداد رساني به روستاهاي محروم ديار خويش پرداخت و خدمات ارزشمندي در اين خصوص انجام داد.آغاز جنگ تحميلي 8 ساله رژيم بعثي عراق به سركردگي استكبار جهانخوار عرصه ديگري بود كه اين جوان غيرتمند و انقلابي حضور در جبهه و شهادت را بر درس و مدرسه ترجيح داده و لباس رزم عليه كفار و ملحدين را آگاهانه به تن نموده و چنان وظيفه شناس و عاشق جبهه ها و جمع با صفاي رزمندگان بود كه بيشتر عمر شريف خود را ديگر در جبهه مي گذراند و كمتر به خانواده سر مي زد.در اين باره پدر بزرگوار شهيد نقل مي كند:وقتي حسین به مرخصي مي آمد، هنوز مرخصي هايش تمام نشده به منطقه بر مي گشت و در پاسخ ما كه خواستار ماندن بيشتر ايشان در نزد خود بوديم مي گفت:پدر جان بچه ها در جبهه تنها هستند و بايد به آنها بپيوندم.و اين عشق به رزمندگان در سيره عملي اين شهيد تا حدي نمايان گشت كه مادر شهيد مي گويد: هرگاه پسرم مبلغي را دريافت مي كرد آن را صرف تهيه لباس براي رزمنده ها مي كرد.
عشق به شهادت:
شهيد حسين شيوخي از وارثان عاشورائيان تاريخ و لبيك گويان حسين زمان خويش بود، او عاشق جهاد و شهادت در راه خدا بود، و هرگاه يكي از همرزمان يا همشهري هايش شهيد  مي شد با آهي معنادار مي گفت:اي كاش شهادت نصيب من نيز مي شد.
نحوه شهادت:
در اين باره برادر شهيد نقل مي كند كه:حسين عاشق جبهه بود و از گروه فدائيان اسلام به جبهه اعزام گرديد.مدت زيادي بود كه از ايشان هيچ گونه اطلاعي نداشتيم و به همين خاطر او را پيدا كرده و به اجبار و خواهش او را به گردان شهداي ماهشهر منتقل كرديم.
من و حسين تامين گشتي بوديم و در عمليات والفجر 8 وظيفه دفاع از بچه ها در مقابل حملات هوايي دشمن را به عهده داشتيم، در حين عمليات فرمانده گردان مرا به زور به عقب بر گرداند ولي حسين كه فرمانده شناور(قايق) بود در آن عمليات بعد از مجاهدت و از خود گذشتگي بسيار در تاريخ 26/12/1364 در رودخانه اروند بر اثر انفجار قايق به شهادت رسيد و به آرزوي ديرينه خود كه مي گفت:اي كاش شهادت نصيب من هم مي شد رسيد و در جوار رحمت الهي به تنعم از نعمات رباني مقام و منزلت يافت.از ويژگيهاي بارز اين شهيد رئوف و دوستدار و عاشق رزمندگان، خوشرويي و خوش خلقي با مردم و احترام بسيار زياد به پدر و مادر و نيز دستگيري از افراد بي بضاعت و مستمند بود كه مي تواند الگويي براي همه جوانا ن بسيجي و انقلابي باشد.
             
                                   روحش با شهداي كربلا محشور باد 

 
باعث افتخارمنه که این شهیدهمشهری منه.روحش شادویادش گرامی باد.دست مریزادیسناجانتصویر: images/smilies/53.gif
لینک مرجع