انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: سوار تاکسی بودم ، دیدم یه دختر زیبا و...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سوار تاکسی بودم ، دیدم یه دختر زیبا و سنگین جلو نشسته پیاده شد ، دست کرد تو کیفش ، گفتم مهمون ما باش خانوم ، بعد از تو کیفش یه قبض در آورد داد به راننده گفت : ” این قبض و بگیر، بابا , وقت برگشتن برو عکسهای منم از آتلیه بگیر ” هی سرخ و سفید می شدم ، خواستم جمعش کنم، گفتم : ” دخترتون هستن ، ماشالا چقد حالت چشما و فرم صورتشون شبیه شما بود ” راننده گفت ” بیخود شیرین زبونی نکن ، الان مهمون کردنو بهت نشون میدم…!!! تصویر: images/smilies/4.gif تصویر: images/smilies/4.gif تصویر: images/smilies/4.gif تصویر: images/smilies/4.gif  انجمن ناجی
:)Big GrinWinkRolleyesTongue:sleepy:BlushCool
Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin خیلی بامزه بود مرسی
و این شد که ...

سر اینه حمید رو نمی بینیم فکر کنم مرده ! تصویر: images/smilies/undecided.gif

خدایش بیامرزد تصویر: images/smilies/65.gif
لینک مرجع