انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: مردی که به زن تبدیل شد (معجزات امام حسن (ع))
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
 روزي عمروعاص به معاويه گفت: حسن بن علي مردي است كه به زيور حيا آراسته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) مصلحت آن است كه به او بگويي به منبر برود و مردم را موعظه كند. شايد وقتي به او توجه كنند حيا مانع او شود و از سخن گفتن عاجز شود. و اين باعث تحقير او گردد.

معاويه بنا به توصيه عمروعاص به امام حسن عليه‏السلام گفت: دوست دارم كه بر منبر روي و مردم را به اوامر الهي ترغيب و از معصيت خدا بترساني.
حضرت قبول فرمودند: و به منبر رفتند و حمد الهي و درود رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم به جاي آوردند و فرمودند:

 
هر كسي كه مرا مي شناسد و يا نمي شناسد بداند كه من حسن بن علي بن ابي طالبم و پسر دختر رسول خدايم.
منم فرزند رسولخدا، منم پسر نبي منذر، منم پسر رسول مبشر، منم نور ديده خير النبيين،
من فرزند رسول الثقلين، من فرزند بهترين موجودات،منم فرزند خواجه كاينات،
منم پسر اميرالمومنين، من فرزند امام المتقين، منم فرزند صاحب فضايل،
منم صاحب ركن و مقام، منم صاحب مكه و مني، منم صاحب زمزم و بطحا.
وقتي حضرت اين سخنان را بر روي منبر ايراد فرمود، حضار شوق و ذوق فراواني نسبت به ملازمت و پيروي از ايشان پيدا كردند به طوري كه معاويه ترسيد و گفت:
يا ابامحمد كافي است آن چه بيان كردي از منبر فرود آي. حضرت از منبر فرود آمدند.

معاويه گفت: يا ابامحمد تصور مي كني با اين سخنان خليفه خواهي شد؟ تو كجا و خلافت كجا؟!
 حضرت فرمود: خليفه آن كسي است كه به امر خدا و رسول او عمل كند نه به جور و طغيان، خليفه بايد تقويت كننده اسلام باشد نه تخريب كننده آن و خليفه آن كسي است كه ترك دنيا و آن چه در آن است كرده باشد و جامه محرومي و مهمومي پوشيده باشد و آخرت را به دنيا نفروشد نه اين كه جماعتي را به دور خود جمع كند. و آخرت را از دست بدهد و در فسق و فساد را باز كند و دست ظلم و عدوان به حقوق مردم دراز كند.

وقتي سخن امام حسن عليه‏السلام به اينجا رسيد جواني از بني‏اميه كه در آن جا حضور داشت طاقت نياورد و شروع به فحش دادن و بي‏ادبي نسبت به حضرت و پدر بزرگوارش علي بن ابي طالب عليه‏السلام نموده امام حسن عليه‏السلام آزرده خاطر شد و رو به آسمان كرد وگفت:

 بار پروردگارا تغيير بده آن چه را كه در اوست و او را از زنان قرار بده.

بلافاصله دعاي حضرت مستجاب شد و في الفور ريش آن ملعون ريخت و وقتي به خود توجه كرد، ديد كه به زن تبديل شده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
و جوان خاك مذلت و ادبار بر سر ريخت و حضرت امام حسن عليه‏السلام نگاهي با هيبت به او كرد و فرمود: از اين مجلس برخيز كه نشستن زن در بين مردان جايز نيست. پس از آن حضرت ساعتي متفكر بود و سپس از مجلس برخاست كه بيرون بيايد.
عمروعاص گفت: يابن رسول الله بنشين و آتش غضب را خاموش كن و چند سوال مرا جواب بده.
فرمود: سوال كن از هر چه مي خواهي.

عمروعاص گفت: كرم و نجدت و مروت چيست؟

حضرت فرمود: كرم عطا كردن بدون چشم‏داشت دنيوي و بخشش قبل از تقاضا كردن و به خدمت نگاهداشتن نفس از محرمات و صبر كردن در همه جا بر مكروهات و مروت نگاهداشتن دين است و احتراز نفس از معايب و متابعت شيطان و قيام نمودن به اداي حقوق خواص و عوام و افشاي سلام و سپس از مجلس معاويه برخاستند و به طرف منزل تشريف بردند.

 بعدها روزي زن آن جواني كه به زن تبديل شد خدمت امام حسن عليه‏السلام آمد و بعد از گريه و زاري فراوان شفاعت شوهر ملعونش را نمود و چون بسيار بي‏تابي و اصرار نمود حضرت به او ترحم كرد و دعا نمود و مجددا به صورت اول درآمد.
[تصویر:  6-200x110.jpg]
منبع.کتاب معجزات امام حسن مجتبی علیه‌السلام 
با سلام ؛
در رابطه با روایت مطرح شده منبع ذکر کنید.
روایتهای دینی بدون منبع حذف و باطل است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
صحبت شما متین

مردی که به زن تبدیل شد (معجزات امام حسن (ع)) بحارالانوار جلد 43 ص 327
لینک مرجع