۷-۱۱-۱۳۹۲, ۱۲:۳۰ صبح
ابر بن عبدالله انصاري نقل مي كند كه روزي در خدمت امام حسن عليهالسلام نشسته بودم ناگهان پرندهاي آمد و به طرف حضرت بانگ زد و رفت و دوباره با پرندهاي ديگر آمد و هر دو با هم بانگ زدند و من تعجب كردم و از مولاي خود امام حسن عليهالسلام علت را سوال كردم.
حضرت فرمود: اي جابر آن پرندهاي كه اول آمد و بانگ زد پرنده نرينه است و سه روز است كه از جفت خود پنهان شده بود با اين تصور كه جفت وي خيانت نموده است (گردآوری : انجمن ناجی)
لذا نزد من براي شكايت آمده بود.
گفتم: برو جفت خود را بياور، رفت و آورد.
من به جفت او گفتم به ولايت ما اهل بيت قسم ياد كن كه به جفت خود خيانت نكردهاي.
گفت قسم ياد مي كنم كه خيانت نكردهام.
وقتي پرنده نر فهميد، معترف شد من از او راضي شدم سپس هر دو آشتي كردند و پريدند و رفتند.
حضرت امام حسن مجتبي عليهالسلام فرمود: با مردم طوري معاشرت كن كه دوست داري مردم با تو آن طور معاشرت كنند.
حضرت فرمود: اي جابر آن پرندهاي كه اول آمد و بانگ زد پرنده نرينه است و سه روز است كه از جفت خود پنهان شده بود با اين تصور كه جفت وي خيانت نموده است (گردآوری : انجمن ناجی)
لذا نزد من براي شكايت آمده بود.
گفتم: برو جفت خود را بياور، رفت و آورد.
من به جفت او گفتم به ولايت ما اهل بيت قسم ياد كن كه به جفت خود خيانت نكردهاي.
گفت قسم ياد مي كنم كه خيانت نكردهام.
وقتي پرنده نر فهميد، معترف شد من از او راضي شدم سپس هر دو آشتي كردند و پريدند و رفتند.
حضرت امام حسن مجتبي عليهالسلام فرمود: با مردم طوري معاشرت كن كه دوست داري مردم با تو آن طور معاشرت كنند.
منبع.کتاب معجزات امام حسن مجتبی علیهالسلام