انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: نفسانیات پنج گانه ذهن
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
پنج بیماری یا انحراف ذهن عبارتند:
1- شهوت2- خشم  3- طمع  4- وابستگی  5- خودستایی
 
 
1- شهوت:
شامل تمامی خواستهایی میشود که ازحّد و معمول و متعارف تجاوز میکند .
این طیف از خواسته ها،شامل:
  موادمّخدر  ،  توتون  ،  نوشابه های الکلی  ،  پرخوری  ،   عادت به حرّافی  ،  عادت به بیکاری ،   استفاده از مجلات تصاویر شنیع ،  ورق بازی و قمار
 ازخصوصیات بارز شهوت یکی اینست که بعد از اینکه آدمی نیروی حیات خود را در منجلاب زیاده خواهی ها تلف کرد او را از همه ارزش ها،ساقط  مینماید و قربانی این نفسانیت به درجهء حیوانی سقوط میکند.
 
رهاشدن از بند شهوت هنگامی میسر میشود که آدمی آن را بدست بی تفاوتی  یا عدم وابستگی بسپارد. درغیر اینصورت باعث اندوه درد برای آدمی  خواهد شد، شهوت یا کاما یکی از کیفّیات نفس امّاره است که می بایستی دائمآ مورد تجدید نظر قرار گرفته وآدمی بایستی همواره آنچه دراطرافش  میگذرد هوشیار باشد تا بتواند از گزند این تبهکاری ذهن،مصون  بماند.
 
 
2 - خشم :
عملکرد آن بر انگیختن نزاع،ایجاد  سر درگمی در ذهن و سلب کردن توّجه از تمرکز میباشد و نمیگذارد ذهن از هوش وخردمندی به درستی استفاده کند.
خشم، صلح را بر هم میزند عشق را خنثی میکند تخم نفرت میکارد و افراد و گروهها و ملتهّا را با یکدیگر دشمن میکند.
خشم،اصالت و شرافت را  از درون فرد می زداید و اگرچه  نیروی انهدام گر خشم  بسوی دیگران هدف گیری میشود، لیکن بیش از هرکس مخرّب  وجود خود فرد می باشد و برایش کارمایی می آفریند که وی را تا مدّت بسیار درازی درچرخه ء زندگی های بی شمار، نگه می دارد. 
خشم، یا کرودها ، یکی ازخدمتکاران مفید قدرت منفی کیهان است، تا روزی که برذهن حاکم شده برای فرد امکان هیچگونه پیشرفتی درطریق معنوی وجود نخواهد داشت .
 
بعضی از زیر شاخه های خشم عبارتند از:
تهمت زدن  ،   بد گویی کردن  ،  غیبت   ،  نقض عفت کلام   ،  عیب جویی   ،  زودرنجی  ، حساسیت  نسبت  به گفتار دیگران  ،  ستیزه جویی   ،   حق بجانبی  ،   لجاجت    ،    بد خلقی  ،   حسادت   ،   بد خواهی   ،     بی صبری      انزجار    ،    تقلید مبتذلانه از رفتار دیگران  ،   انتقاد منفی   ،   مجادله  بر سر مسائل پیش پا افتاده  بخاطر  شکست دادن حریف  ،    غرور و نیّت زشت  و  بسیاری  نمودهای دیگر  می باشد .
 
نکته مقابل این نمود ها : کلام عشق ، حقیقت و محبت را بر زبان جاری ساز .
بارها گفته اند که نوزادی که از مادری شیر  بنوشد که  قبل از شیر دادن به فرزند دستخوش امواج  مرگ آور خشم  شده  باشد ممکن است  دراثر مسمومیت جان بسپارد.
خشم  معلولیتی است که عمومآ سالهای سال در زندگی فرد رّد پایی از رنجها تهوع و دل شکستگیهای جان فرسا،باقی میگذارد .
 
عوارض این بیماری مهلک ذهنی متناوبآ با نشانه های:
-        افکار بد نسبت به دیگران
-         صریحآ حالت تدافعی گرفتن
-         ایراد گرفتن از اعمال دیگران
-         سخنرانی و خطابه کردن درباره اشتباهات دیگران در غیاب افراد
-         عیب جویی مزمن یا انگشت گذاشتن روی ضعفهای شخصیتی و رفتاری دیگران و کوشش در زشت جلوه دادن آنها
-        دیگران را،دائمآ مورد نکوهش قراردادن و رجز خواندن
-        برحسب عادت دیگرانرا،مسئول شرایط نامطلوب خواندن
-         لقب زشت زدن به دیگران وفحّاشی کردن
-        جنگ و دعوا و ستیز براه انداختن،و کوشش درصد مه زدن به دیگران
 نفرت ،  حالات تهاجمی  ،  تحریک پذیری و احساس آزردگی سریع   ،   بر انگیخته شدن در اثرکوچکترین  اشارات مخالفت   ،   افسردگی و نا امیدی  موعظه کردن در همه موارد دیگران و نظر ملباسموی خود را با اصرار به دیگران تحمیل کردن ،  گله گذاری  ، آزرده کردن دیگران ، خشمگین شدن دراثر ترس دیگران ، یکی از اسف بار ترین خصوصیات این عارضهء مرگبار (خشم) این است که با مرگ پایان نمی پذیرد ، این بیماری در ذهن است  و قربانی آ ن را با خود به زندگی بعدی  میبرد این یک مرض را دکترها  نمی توانند درمان کنند و میبایست بدست خود مریض برطرف گردد.
 
 
3- طمع یا لوبها :
کسیکه فقط به فکر طلب مال و زر و سیم  میباشد   به تدریج سنگدل میشود وحّتی چهره اش نمودی از انجماد  قلب و نیروی انگیزش بی رحمانه و بی پایانی به سوی اندوختن مادّیات بخود میگیرد. 
 طمع عجین کردن تفّکر آدمیان به اشیاء مادی و سّد کردن بینش آنان به طرف ارزش های بالاتر است ، بشر بخودی خود به طبقه متجانس با آنچه  مورد عشق و آرزویش می باشد کشیده  میشود.
 
دسته ای از بارزترین عوارض طمع یا لوبها، عبارتنداز:
خسّاست  ،  دروغ  ،  دورویی  ،  جعل  ،   تظاهر به غیر  ،  سرقت ،  ارتشاء و حیله های بیشمار درحین ارتکاب مال اندوزی،اینهاشیوه های بدست  آوردن و انباشتن پول میباشند آدمی باید بیش از گرفتن در فکر دادن و ایثار کردن باشد.
 
 
4- وابستگی
وابستگی یا موها،واژه ای است جهت بیان معنای دلبستگی موهوم و شیفتگی دنیا، احتمالآ ،این پنهانی ترین و فریبنده ترین نفسانیات میباشد. پیش  از اینکه فرد از حضورش آگاه  شود به روی او می خزد،  همیشه در ظاهر نجابت و اصالت،لباس عقل سلیم و احترام به ارزشهای سنتّی را ، برتن دارد.
ظهور آن ،در قالب ارزشهای نادرست است و  هدف حقیقی وابستگی، غرق  کردن ذهن درتصوراتی است که وقت اورا آنچنان اشغال کنند تا دیگر  فرصتی برای پرداختن به حقایق دست ندهد . تاجاییکه ، هیچ فرصتی برای پرداختن به پیشبرد امور معنوی خود نداشته باشد تا هرگز آزادی حقیقی را نیابند .
 
 
5- خودستائی
خود پرستی یا آهنکارا  یا نفس پرستی ، صورت مبالغه آمیز نفس امّاره است که با زاد و ولد در نسوج خود  به یک سرطان تبدیل میگردد.
 خودستایی  نفسی است که بیش از اندازه رشد کرده است و بزرگنمائی بیمار گونه "من" میباشد. 
فرد خودستا ، هرگز مزاح نمیکند. عملکرد اصلی خودپرستی سّد کردن طریق حقیقت است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
خودستا، بر این عقیده استوار است که از روی خرد  برتر خود،تنها سیستم کامل حقیقت در هستی را ، برگذیده است
 
یک فرض بزرگ او اینست:
 
«حق،  بامن است هر آنکس که با من مخالف است در اشتباه است ؛ پس برای دفاع ازح ّق،من باید مخالفین را، نابود سازم» و هرکسی کوشش کند فرد خود پرست را ، تغییر دهد با دفاعی گزنده و تلخ ، روبرو   میشود. او برسر یک برگ خشک  جنگ وجدال  برپا میکند تا از حقوق خود ساخته خویش دفاع  کند،او هرگز به فکر حقوق یک انسان دیگر نیست زیرا ، دیگران به اعتقادات ، ارزشها و متعّلقات دیگری تمایل می ورزند ، هر اظهار نظری،خصوصآ  انتقاد  ، به فرد خودستا  به شدّت بر می خورد ، او به فورّیت رنجیده میگردد و فورآ در جبهه دفاع از خود قرار می گیرد ، فرد خودستا ، بی نهایت حساّس ، عصبی و زود رنج است ، اوهیچ ضعفی را  درخودش نمی بیند ، ولیکن هرگز دست از انگشت گذاشتن  روی خطاهای دیگران بر نمی دارد.
 
نمودهای فرعی   خودستائی عبارتند از:
 
 - تعصّب.
 
  - اعمال نفس درهمه ء شرایط خود را عرضه میکند.
 
 - نمایش جسارت آمیز ثروت و قدرت.
 
  - خود پرست لباسهای پر زرق و برق می پوشد  مگر اینکه بخاطر  تظاهر ،عمدآ ساده ترین آنها را  انتخاب میکند
 
  - رفتاری حق بجانب و نیمه خداگونه پیشه میکند.
 
  - رئیس مآ بانه سخن میگوید ، نکوهش میکند و ضعف و عیب دیگران را اعلام داشته و به رخ میکشد، این نوع     اشخاص تصّور میکنند بر دیگران  برترند دیگران را مجاب میکنند راه  و روش آنها را بپذیرند - که البته معتقدند حّق آنهاست و تلاش میکنند مخالفین را تنبیه کنند.
 
 -  فرد خودستا،کوشش میکند با سر و صداکردن و سایر وسایل خودنمائی، توّجه دیگران را، بخود جلب کند.
 
 -  او عاشق مقام و منصب  است و درآن احساس  ِاعمال قدرت بر زیر دستان است که راضی اش میکند.
 
 -  مکرّرآ صحبت دیگران را قطع میکند.
 
 - با تقوی و پرهیزگار خودش را جلوه میدهد .
 

 

 
لینک مرجع