انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: آرزوی یک جانباز: ای کاش یک پلنگ بودم!!!!!!!!!!!!!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
به گزارش وبلاگ جانبازان شیمیایی ایران، چند روزی است که رسانه ملی غم عظمایی را رسانه ای کرده و آن هم مرگ چند توله پلنگ ایرانی بوده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی) مرگی که تا چند روز تیتر رسانه ها و خبرگزاری هایی مانند مهر و فارس و غیره بود. این در حالی است که در همین روزها یک جانباز به دلیل بی توجهی بیمارستان فوت کرده است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)

یکی از جانبازان جنگ تحمیلی برای وبلاگ جانبازان شیمیایی نوشت: شاید شما توی این مملکت زندگی نمی کنی. بابا توی این مملکتی که من و تو رزمنده برای حفظ کردنش جسم و روحمان را بارها در عملیات های مختلف در معرض ترکش ها و گلوله ها و گاز های شیمیایی قرار داده ایم تا این نظام بماند. ارزش یک پلنگ زخمی بارها و بارها برای این مسئولین از من و تو جانباز بیشتر است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)

نشون به اون نشون که جانباز بی نوا به خاطر بی توجهی در بیمارستانی در گرگان فوت کرده، ولی برای حفظ جان یک پلنگ زخمی در خرم آباد تمام ادارات بسیج می کنند. تیم پزشکی آماده می کنند. بالگرد می فرستند تا جان سالم در ببرد . برادر من کجایی... بابا دیگه به ما احتیاجی ندارند! شکر خدا مملکت امن و امانه...

برادرم ما را انگار برای رفتن روی مین می خواستند! دیگر تاریخ مصرفمان برای آقایون تموم شده! خدا می داند بارها که من جانباز برای پیگیری کاری به بنیاد شهید مراجعه کردم. کسانی می بینم که اصلا" قیافه هاشون به جبهه و جنگ نمی خورد و با... میگن کلاه سرت رفته. می خواستی نروی جبهه ... حالا ادارات دیگر بماند ( خوش به حال پلنگ خرم آباد )
واقعاًاونارفتن تاجاشون رویه مشت مفت خوربگیرن وهمه فراموش کردن که همینابودن که مابه خاطرازدست دادن جون اونهاداریم زندگی میکنیم.
واقعا ببین دوست عزیز بعضی چیز ها توی زندگی است که نیاز به درک نه بلکه حس کردن داره حس کنی که ..........
لینک مرجع