انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: کودکی که در آتش نسوخت!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
در زمان حضرت عیسی(علیه‎السلام)، زنی صالح و عابد، زندگی می کرد. وی وقتی زمان نماز فرا می‎رسید، هر کاری که داشت رها و به نماز مشغول می‎شد. روزی هنگام پختن نان، مؤذّن بانگ نماز فرا داد. زن نان پختن را رها کرد و به نماز مشغول شد؛ چون به نماز ایستاد،
شیطان در وی وسوسه کرد که: «تا تو از نماز فارغ شوی، نان‎ها همه می‎سوزند.» زن به دل جواب داد: اگر همه نان‎ها بسوزد بهتر است که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد.
بار دیگر شیطان وسوسه کرد که: پسرت در تنور افتاد و سوخت، زن در دل جواب داد: اگر خدای متعال قضا را بر این قرار داده که من در حین نماز و پسرم به آتش دنیا بسوزد؛ من به قضای خدای تعالی راضی هستم و از نماز فارغ نمی‎شوم که خداوند خود، فرزندم را از آتش نگاه دارد.
شوهر زن به خانه آمد، زن را در حال نماز دید، و نان‎ها را در حالی که نسوخته بودند در تنور دید. و فرزندش را دید که در آتش بازی می کند و یک تار مویش نیز نسوخته است، و به قدرت خداوند، آتش بر وی بوستان گشته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
چون نماز زن تمام شد، شوهر دست وی گرفت و نزدیک تنور آورد و در تنور نگریست، فرزند را به سلامت دید و نان‎ها را نیز نسوخته دید. مرد در عجب ماند و خدا را شکر کرد، و زن نیز سجده شکر کرد. 
مرد، به همراه فرزندش به نزد حضرت عیسی(علیه‎السلام) رفت و جریان را به حضرت گفت. حضرت عیسی گفت: برو اززنت بپرس که چه معامله‎ای با خدا کرده است و چه رازی با خدا دارد؟
چرا که اگر مردی این کرامات را داشت به وی وحی می‎شد. شوهر نزد زن آمد و از راز این جریان پرسید. زن گفت:
- کار آخرت را در مقابل کار دنیا جلو انداختم.
- هرگز بدون طهارت نبودم.
- چون وقت نماز می‎شد همه کارها را رها می‎کردم و مشغول نماز می‎شدم.
- هر کس به من جفا می‎کرد و دشنام می‎داد، کینه‎ای از وی به دل نمی‎گرفتم و به او پاسخی نمی‎دادم و به خدا واگذار می‎کردم. 
- به قضای الهی راضی بودم.
- فرمان خدا را تعظیم داشته و اطاعت می‎کردم. 
- بر مردم رحم داشتم . 
- نماز شب و نماز ظهر را ترک نکردم.

حضرت عیسی(علیه‎السلام) فرمود: اگر این زن مرد بود پیامبر می‎شد.(کنایه از این که این اعمال، کارهای پیامبران است (گردآوری :‌ انجمن ناجی))
مسئله نسوختن طفل در تنور آتش، مسئله‎ای است که دو بار قرآن مجید بر آن شهادت داده است، یکی حضرت ابراهیم(علیه‎السلام) در زمان نمرود و دیگر در مورد حضرت موسی(علیه‎السلام) در دوران کودکی در عصر فرعون.
مسلم است که هر کس با تمام وجود تسلیم خداوند شود، خداوند هر مشکلی را برایش سهل و آسان و هر چیزی را بهفرمان او در می‎آورد. چنانچه
فرموده‎اند: «اَلعَبُودِیَّةُ جُوهَرَةٌ کُنهُهَ الرُّبُوبِیَّةُ؛ بندگی، حقیقتی است که در ذات آن مالکیت بر هر چیز نهفته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)»
برگرفته از عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، ج 2، حسین انصاریان.

 
شرمنده شدم
لینک مرجع