انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: فواید تشکر از همسر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[تصویر:  1387892637_2.jpg]
 

تعارف که نداريم. ما معمولاً چيزهايي را که همسرمان از ما دريغ کرده است به خوبي به ياد مي آوريم اما آيا تا به حال فکر
کرده ايم همسرمان چه چيزهايي به ما داده است و ما به خاطرش قدرداني نکرده ايم؟ شايد بگوييد وظيفه اش بوده شايد
بگوييد:«زنم است و وظيفه اش است که خانه را مرتب کند.»
«شوهرم است و وظيفه اش است که خرجي خانه را بدهد» يا «تولدم بوده و وظيفه اش بوده برايم کادو بخرد.»
حتي اگر همه چيزهايي که شما مي گوييد درست باشد که البته نيست، باز هم قدرشناسي رابطه شما با همسرتان
را بهتر مي کند، سلامت روان خودتان را بالا مي برد و اصلا نگاه تان به زندگي اجتماعي را عوض مي کند. پس مي ارزد
که تکنيک هايش را ياد بگيريد.

4 فايده تشکر از همسر
 
«يک تشکر خشک و خالي به چه دردي مي خورد». «هر کس بايد وظيفه خودش را انجام دهد و نبايد
از ديگران توقع قدرداني داشته باشد»، اين جمله هاي نادرست متاسفانه آن قدر فراگيرند که خيلي از ما باورشان
کرده ايم. اما روان شناس ها مي گويند قدرشناسي دست کم روي اين چهار چيز تاثير مي گذارد:
۱ -رابطه با همسرتان را مثبت مي کند:کساني با شما بيشتر ارتباط برقرار مي کنند که بدانند شما علاوه بر اين که
بدي هايشان را مي شماريد، لطف هايشان را هم هميشه به ياد داريد. حالا اين آدم چه پدرتان باشد،چه مادرتان،
چه همسرتان، چه کارفرمايتان، چه استاد 
دانشگاه
 تان، چه همکارتان و چه دوست تان، از آدم قدرشناس بيشتر
خوشش مي آيد. به همين خاطر است که روان شناس ها مي گويند قدرشناسي روابط ما با ديگران را مثبت مي کند،
به خصوص وقتي اين فرد همسرتان باشد يعني کسي که مي خواهيد يک عمر با او زندگي کنيد. اصلاً بخش زيادي از
رضايت زندگي به همين رابطه مثبت برمي گردد.
۲ -رضايت از زندگي را بالا مي برد:آدم هاي قدرشناس تر آدم هاي راضي تري هستند. از زندگي خودشان بيشتر لذت
مي برند و خوبي هاي همسر را بيشتر مي بينند و درک مي کنند. اين رضايت از زندگي خودش کم چيزي نيست. اصلا
يک جورهايي رضايت از زندگي خود خوشبختي است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
۳ -افسردگي را کم مي کند:قدرشناسي افسردگي را کم مي کند. مي دانيد چرا؟ راستش را بخواهيد افسردگي از يک نوع
خودخواهي خيلي عميق اما خيلي پنهان سرچشمه مي گيرد. تا وقتي که ما در مقام گيرنده مطلق باشيم و توقع داشته
باشيم همه چيز و از جمله محبت را دو دستي به ما تقديم کنند، معلوم است که افسرده مي شويم. چون که ذاتاً دنيا اين
جور جايي نيست که مفتي مفتي و بدون تعامل تو را به چيزي برساند. آدم هاي قدرشناس به اين دليل افسرده نمي شوند
که اين حس قدرداني با آن حس پنهان خودخواهي مقابله مي کند.
۴ -خشم و حسادت را کمرنگ مي کند: هم خشم و هم حسادت به گونه اي از ناکامي سرچشمه مي گيرد. خشم به اين
خاطر شکل مي گيرد که ما براي رسيدن به هدف مان با مانع روبه رو شده ايم و حسادت هم به اين خاطر که ما دلمان مي خواسته
است در جايگاه يک نفر ديگر باشيم اما الان نيستيم. اما حس قدرداني به معناي رضايت حداقل از جنبه هاي مثبت وضعيت فعلي است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
يعني دقيقاً بر خلاف حس هايي که به خشم و حسادت دامن مي زند.


 

 

 
لینک مرجع