انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: طعم تلخ حقیقت
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.


جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود و زندگی را تماشا میکرد.
رفتن و ردپای آن را و آدمهایی را می دید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می بندند!
جغد اما می دانست که سنگ ها ترک می خورند، ستون ها فرو می ریزند، درها می شکنند و دیوارها خراب می شوند.

او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابلای خاکروبه های کاخ دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداری اش

می خواند و فکر می کرد شاید پرده های ضخیم دل آدمها، با این آواز کمی بلرزد.
روزی کبوتری از آن حوالی رد می شد، آواز جغد را که شنید، گفت: بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی. آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگین

شان می کنی. دوستت ندارند. می گویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.

قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند.
سکوت او آسمان را افسرده کرد ...

آنوقت خدا به جغد گفت: آوازخوان کنگره های خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟ دل آسمانم گرفته است (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ.
تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آنکه می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد. دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.
جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگره های دنیا می خواند و آنکس که می فهمد، می داند که آواز او حقیقتی از پیغام های خداست (گردآوری :‌ انجمن ناجی)

[تصویر:  138701737236291.gif]
 

 

 

 
خیلی قشنگ بود تصویر: images/smilies/53.gifتصویر: images/smilies/53.gif
 
 
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ.
تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آنکه می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد. دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست (گردآوری :‌ انجمن ناجی)
بسیار زیبا و قابل تامل
متشکرمتصویر: images/smilies/53.gif
لینک مرجع