انجمن علمی عمومی ناجی

نسخه‌ی کامل: لازم است گاهی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم می‌خواهی به آن خانه برگردی یا نه؟

لازم است گاهی از مسجد، کلیسا بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟ ...

لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی که چه‌قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟ 
لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل و فلان را بی‌خیال شوی، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه؟
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟

لازم است گاهی عیسی باشی، ایوب باشی، انسان باشی ببینی می‌شود یا نه؟


و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و ازخود بپرسی که سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم آیا ارزشش را داشت؟

 
گاهی لازم است مغزت رو خالی  کنی...بدون فکر...
گاهی لازم است برای رهایی ازغصه ها ، چشمانت رو ببندی و هوای آزاد رو با تمام وجود به عمق ریه هایت بفرستی...
گاهی لازم است به خودت بخندی... به مشغله هایت... به افکاری که ضربان قلبت را بالا می برد و نفس هایت رو شمرده  و ظاهرت را طوری می کند که هر که تو را می بیند و با تو حرف می زند می فهمد که پریشانی و ناآرام...
گاهی لازم است کمی به مرگ فکر کنی...مرگی آنی... آن وقت به بی ارزش بودن این دنیا پی ببری و بگویی بی خیال هر آنچه که لبخند را از لبان من دور ساخت...
گاهی لازم است الکی بخندی... برای خودت شعر بخوانی... و فکر کنی کسی در این دنیا به یاد توست...
گاهی لازم است به کسانی که تو را رنجانده اند لبخند بزنی و فکر کنی که آن ها هم اگر نباشند دل تنگشان می شوی...
İmage
     

 

 
لینک مرجع