سئوال شده بود.......رابطه ی دوستی دختر و با پسر چه حکمی داره و اینکه این رابطه در دنیای مجازی می تونه باشه یا خیر ....
نکاتی درباره ارتباط با نامحرم در فضای مجازی
با توجه به اینکه امروزه اینترنت تبدیل به زبانی رایج، علی الخصوص در بین جوانان شده است، یکی از مهمترین مسائلی که این روزها جامعه ما را تهدید می کند، شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم است (گردآوری : انجمن ناجی)
از نظر اسلام در حفظ حریم در ارتباط با نامحرم فرقی بین محیط واقعی و محیط مجازی وجود ندارد و ارتباط در محیط مجازی همانند خلوت دو نامحرم است و چون کسی به آنجا راه ندارد، بنابراین محل اشکال است (گردآوری : انجمن ناجی) البته با توجه به احکام و متون اسلامی اگر ترس و خوف افتادن به حرام و یا قصد لذت بردن در میان نباشد، اشکالی وارد نیست. در تشخیص خوف و قصد لذت انسان خود مهمترین قاضی خویش است و از وضع خویش گاه است .
باید توجه داشته باشیم گاه در شروع ارتباط با نامحرم هیچ قصد و احساس گناهی در میان نیست ولی چه بسا همین هم صحبتی ها غرایز جنسی افراد را تحریک کرده و یک الفت و محبت شهوانی بین مرد و زن ایجاد می شود و این نقطه ی آغاز انحراف و فساد است (گردآوری : انجمن ناجی) بنابراین بر هر مسلمانی لازم است در برابر شکسته شدن مرزهای شرعی ایستادگی کند و چنانچه قصد بالا بردن آگاهی های خود را دارد ترجیحا به همجنسان خود مراجعه کند.
شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم
با توجه به اینکه اینترنت تبدیل به زبانی رایج، علی الخصوص بین جوانان شده است، یکی از مهمترین مسائلی که این روزها جامعه ما را تهدید می کند، شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم است (گردآوری : انجمن ناجی)
البته ارتباط در این فضا (چت کردن) فی نفسه اشکالی ندارد اما در صورتی که مفسده داشته باشد و یا باعث گناه شود جایز نیست، چون شیطان وعده داده است بین دو نامحرم حاضر شود و تا آن دو را به گناه نکشد دست برندارد. به نظر می رسد پرداخت هر چه بیشتر و جامع تر به این موضوع از ضرورت های جامعه امروز علی الخصوص در دانشگاه ها و محیط های مذهبی می باشد چرا که با عباراتی نظیر اینکه: فضای مجازی ادبیات مخصوص به خود را دارد، و رعایت آداب برخورد حضوری را در آن لازم نمی دانند، بسیاری از انحرافات شکل گرفته است (گردآوری : انجمن ناجی)
بنابراین بر هر مسلمانی لازم است در برابر شکسته شدن مرزهای شرعی ایستادگی کند و چنانچه قصد بالا بردن آگاهی های خود را دارد ترجیحا به همجنسان خود مراجعه کند
احکام ارتباط با نامحرم در فضای مجازی
1. حكم استفاده از اتاق گفتگو (چت كردن) در اینترنت با جنس مخالف چه می باشد؟
پاسخ همه مراجع: با عدم امن از افتادن به گناه و كشیده شدن به آن و یا خوف وقوع در حرام جایز نیست.
2. حكم چت كردن با شخصى كه از جنسیت او بى اطلاع هستیم را بفرمائید. در صورت اطمینان از جنسیت چطور؟
پاسخ همه مراجع: در هر دو صورت اگر خوف وقوع حرام است جایز نیست .
3. چت كردن براى افراد متاهل چه حكمى دارد؟
پاسخ همه مراجع: صرف حرفهاى معمول؛ چنانچه همراه با لذت بردن نباشد و موجب خوف وقوع در حرام هم نباشد مانعى ندارد.
راهکارها
در فرهنگ دینی، اسلام به ما توصیه می كند، روابط دختر و پسر در حد ضرورت باشد و فرد روح و ذهن خود را از این گونه امور آزاد گرداند؛ هنگامی هم كه فرد به سن رشد و بلوغ می رسد، با ملباسمو بزرگان و خانواده، مقدمات امر مقدس ازدواج را فراهم ساخته، و محبت های صادقانه خویش را در كانون گرم خانواده بارور سازد و بقیه ذهن خویش را از شهوات منصرف و به كارهای عقلایی و شرعی مشغول شود.
علت اینکه چرا اینقدر در مورد این مسائل سفارش شده، این است که یکی از غرایز قوی در انسان شهوات جنسی است که اگر طغیان و سرکشی کند، کنترل آن ناممکن یا مشکل خواهد بود.
پیام قرن، آزادى از هر قید و بند و عبودیتى، جز عبودیت خداوند متعال است و این، معنایى وسیع دارد كه هر كس به سنت و سیره عملى اسلام دقت كند، و آن را با سیره ظلمى كه تمدن غرب در بین افراد جامعه و طبقات آن اعمال مى كند، مقایسه نماید، به خوبى درك مى كند كه اسلام، بشر را آزاد و تمدن غرب او را اسیر هوا و هوس و جاه طلبى ها كرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
دین مبین اسلام، نیازها و غرایز انسان را به صورت قانونمند و معقول به سوى روش هاى صحیح، راهنمایى و با هر عاملى كه به شخصیت و كرامت انسان ضربه بزند، مقابله كرده است (گردآوری : انجمن ناجی) از جمله غرایز طبیعى انسان، خواسته جنسى اوست كه دین اسلام در بین مكتب هاى مختلف، روشى معتدل و معقول براى هدایت این غریزه به راه صحیح و درست ارایه كرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
پی نوشت:
در تنظیم این مقاله از پایگاههای اطلاع رسانی مراجع معظم تقلید استفاده شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
RE: دوست دختر و دوست پسر بایدها و نبایدها و ارتباط با نامحرم در فضای مجازی
آیا ارتباط پیامکی با جنس مخالف، بدون شهوت و بدون هیچ قصد و نیت بد، اشکال دارد؟
چرا ارتباط دختر و پسر مشكل داره ؟
اگه فقط از طريق پیامک باشه، بدون شهوت و بدون هيچ قصد و نيت بد، اشكال داره يا خير؟
اگه اشکال داره، خواهش می کنم منطقی به من بگید چرا؟
از مکاتبه تان با این مرکز حق شناسی کرده و سپاسگزاریم؛ امیدواریم همراه و راهنمای خوبی برایتان باشیم.*** پرسشگر محترم؛ سؤال تان حاکی از این است که فردی مذهبی هستید و مسائل شرعی و دینی در زندگی تان اهمیت دارد، در غیر اینصورت به دنبال پاسخ این سوال نمی آمدید؛ اگر شما این نگاه دینی را همواره و در طول زندگی در خود حفظ کنید و در برخورد با شبهات و دو راهی ها از متخصصین دینی کمک بگیرید، از آسیب ها و وسوسه های شیطان در امان خواهید بود و سعادت دنیوی و اخروی نصیبتان می گردد ان شاء الله.
*** در مورد پرسشی که مطرح کردید باید بگوییم هر گونه ارتباط عاطفی و دوستانه دختر و پسر نامحرم (پیامکی، تلفنی، حضوری، مکاتبه ای، چت و ...) و با هر توجیهی (بدون نیت بد، بدون شهوت، به قصد شناخت بیشتر، به قصد ازدواج و ...) از نظر شرعی اشکال دارد و جایز نیست. گفتنی است رابطه علمی و کاری زن و مرد هنگام ضرورت، با رعایت کامل مسائل شرعی اشکالی ندارد ولی آن جا هم باید بسیار مراقب بود که این رابطه شکل دوستانه و عاطفی به خود نگیرد. پس اینکه شما گفتید «اگر این ارتباط دوستانه از طریق پیامک باشد، بدون قصد و نیت بد و بدون شهوت» نیز ، مصداق اینگونه ارتباط هاست و اشکال دارد. در ضمن ارتباط های پیامکی و تلفنی با توجه به گرایش طبیعی دو جنس مخالف نسبت به هم، به روابط حضوری نیز می کشد (تجربه های فراوان افراد، این را نشان داده) و ابعاد خطرناک تر و گسترده تری می گیرد که ترک آن رفتارها و رهایی از آسیب هایش بسیار مشکل می شود. توضیحاتی که در ادامه می آید این موضوع را بیشتر برایتان روشن می کند :
1. اگر کسی بگوید من می خواهم با جنس مخالف رابطه عاطفی و دوستانه پیامکی و تلفنی داشته باشم بدون شهوت! حرفی متناقض گفته؛ چون اولاً به دلیل وجود غریزه جنسی که خداوند آن را در نهاد هر انسان سالمی قرار داده، دو جنس مخالف به طور طبیعی به هم تمایل دارند، و در رابطه های عاطفی، دوستانه و خارج از چهارچوب به دلیل این ویژگی انسان ها، مسلماً شهوت وجود دارد و کسی که آن را نفی کند تنها خود را فریب داده؛ ثانیاً شهوت در معنای اصلی خود به معنی میل و رغبت به چیزی است، و وقتی شما با اراده و اختیار خود، با جنس مخالفتان رابطه عاطفی و دوستانه برقرار کنید، به معنی این است که میل به این کار دارید و این میل هم به دلیل وجود همان غریزه جنسی است (گردآوری : انجمن ناجی) پس فرض رابطه عاطفی و دوستانه دختر و پسر بدون وجود شهوت، فرض باطلی است (گردآوری : انجمن ناجی) گفتنی است برخی اوقات این شهوت موجب صدور رفتارهای پرخطری چون ارتباط جنسی و ... می شود و گاهی خیر؛ ولی اینها هیچ کدام تغییر در حکم این مسأله ایجاد نمی کند و هر دو گناه است و آسیب زا می باشد.
اين نوع رابطه ها، بهترين فضا را براي جولان شيطان و هواي نفس فراهم مي كند و بسيار خطرناك است و فرد مسلمان از این رابطه ها اجتناب می کند تا رضایت خداوند را کسب کند و نه شیطان را.
2. برخی می گویند ما می خواهیم با جنس مخالف رابطه داشته باشیم و حرف های معمولی بزنیم و نیت بدی نداریم و شهوتی هم در کار نیست! به این افراد باید گفت : چرا این حرف های معمولی را با دوستان هم جنس خود نمی زنید؟ وقتی به درون خود رجوع کنند می بینند رابطه با جنس مخالف برایشان لذتی دیگر دارد (و این همان شهوتی است که معطوف به نامحرم می باشد و گناه است). هر انسان عاقل و بالغی می داند که حتی فکر رابطه عاطفی با جنس مخالف (نامحرم) و تصور آن در ذهن، تحریک کننده است، حال چه برسد به ارتباط! ؛ توجیهات مختلف نمی تواند واقعیت را تغییر دهد و نباید خود را فریب دهیم. البته گرایش زن و مرد نسبت به هم طبیعی است ولی باید از راه ایمن و شرعی به آن پاسخ داد که آن راه را دین مشخص کرده : ازدواج. برای ازدواج هم باید تلاش کرد و کمی صبر و تحمل نیز داشت تا شرایطش فراهم گردد.*** پرسشگر محترم؛ ما در ادامه مطالبی را تقدیم تان خواهیم کرد تا شناختی صحیح نسبت به این گونه روابط و آسیب های آن پیدا کنید و این شناخت باعث جهت دهی صحیح به رفتارهایتان گردد؛ چرا که رفتارهای ما تابع اندیشه های ماست و اگر اندیشه های صحیح در وجود ما شکل بگیرد، رفتارهایمان نیز صحیح خواهد شد. ما تنها می توانیم حکمت تحریم این روابط و آسیب ها و پیامدهای منفی آن را برایتان رونمایی کنیم، بقیه راه با شماست چرا که ما صاحب اراده و اختیار شما نیستیم. اگر فردی اینها را قبول نکند، تنها خود متضرر می گردد. اکنون به توضیحات زیر که حکمت تحریم و پیامدهای منفی روابط دختر و پسر نامحرم پیش از ازدواج را نشان می دهد، توجه کنید :
* در ابتدا دو موقعيت فرضي و احتمالي را مثال مي زنم و واكنش يك انسان سالم، بهنجار و عاقل را در آن موقعيت ها بيان مي كنم :
- فرض كنيد ماده اي بسيار زيبا و خوشرنگ در طبيعت وجود دارد، كه دانشمندان به اين نتيجه رسيدند برخي اوقات و به دليل فعل و انفعالاتي كه در آن صورت مي گيرد نوري را از خود ساطع مي كند كه به محض برخورد به چشم، باعث نابينايي فرد مي گردد و راهي هم براي جلوگيري از آن كشف نشده است (گردآوری : انجمن ناجی) انسان عاقل هيچ گاه به سمت اين ماده نمي رود. چرا؟ چون با امكان نابينا شدن مواجه است و با نرفتن به سمت آن ماده، مي خواهد جلوي كور شدن خود را بگيرد.
- فرض كنيد مي خواهيد به مغازه اي برويد كه دو مسير براي رفتن به آنجا وجود دارد. هنگامي كه مي خواهيد وارد يكي از آن دو مسير شويد، افرادي به شما مي گويند، شيري از باغ وحش فرار كرده و در مسيري كه شما قصد عبور از آن را داريد، آزاد است و هر كسي از آن جا رد شود، امكان دريده شدن و كشته شدنش وجود دارد. عكس العمل انسان عاقل در اينجا چيست؟ حتي اگر احتمال اين را بدهد كه آن افراد يك درصد به او راست گفته باشند، براي حفظ جان، مسير خود را تغيير مي دهد، چون با امكان كشته شدن توسط شير، مواجه است (گردآوری : انجمن ناجی)
* يكي از دلايلي كه دين، انسان را از روابط بي چارچوب و خارج از شرع با جنس مخالف نهي مي كند، امكان آلوده شدن به گناه است (گردآوری : انجمن ناجی) به دليل غريزه جنسي و كشش خدادادي كه بين جنس زن و مرد وجود دارد (كه براي شكل گيري ازدواج هم لازم است)، هيچ انسان سالم و عاقلي نمي تواند بگويد من در رابطه با جنس مخالف (رابطه دوستانه و عاطفي) به گناه آلوده نمي شوم؛ اين امكان گناه، بدون شك وجود دارد. مكاتبات فراواني با ما مي شود كه دختر و پسر (حتي به قصد ازدواج و شناخت بیشتر و آماده شدن شرایط) با هم رابطه پيدا كرده اند و به خود مطمئن بوده اند و مي خواستند كه شرعي هم عمل كنند ولي لغزيده اند و علاوه بر صدمات روحي حاصل از اين رابطه ها، به وادي گناهان بزرگ نيز كشيده شده اند و حالا پشيمانند. آدمي از يك لحظه بعد خود با خبر نيست، آن هم در رابطه با اين موضوع كه به طور طبيعي جاذبه و كشش فراواني دارد و يكي از مهمترين لغزش گاه هاي انسان است (گردآوری : انجمن ناجی) حتماً داستان آن زاهد (مقدس اردبیلی) را شنيده ايد كه به او گفتند اگر با يك دختر تنها باشي چكار مي كني؟ گفت : پناه مي برم به خدا. در ضمن، علاوه بر اينكه احتمال آلوده شدن و لغزش از طرف خود فرد وجود دارد، امكاني ديگر از طرف فرد مقابل هم هست. اگر طرف مقابل اقدام به كاري گناه آلود كند، طرف ديگر نيز درگير خواهد شد. حتي اگر كسي بگويد من مقابله مي كنم و جلوگيري مي كنم!؛ چون به هر حال اتفاق رخ داده و در ذهن فرد هميشه باقي مي ماند و اين اتفاق را هم خود فرد با اقدام به اين نوع رابطه ايجاد كرده است (گردآوری : انجمن ناجی) پس امكان آلوده شدن به گناه در روابط دختر و پسر بسيار بالا و دو طرفه هم هست. گفتنی است در عصر حاضر، بسیاری از این دوستی ها از رابطه های پیامکی و تلفنی یا چت در اینترنت، آغاز می گردد و به روابط حضوری نیز کشیده می شود. فراوانی تجارب تلخ دراین نوع روابط (مورد سوء استفاده واقع شدن، از بین رفتن باکرگی دختر، باردار شدن دختر، درگیر بیماری های آمیزشی شدن، آبرو ریزی، عذاب وجدان شدید، افسردگی، خودکشی و ...) به قدری است که آینده تاریک آن کاملاً واضح و مشخص است (گردآوری : انجمن ناجی)
انسان عاقل و ديندار وقتي این آسیب ها را می بیند و با امکان گناه كه فضاي روح و فطرتش را آلوده مي كند، مواجه مي شود، هيچ گاه به سمت آن نمي رود. در مورد مسائل مادي (كه دو مثال در بالا آورديم) نوع بشر بسيار حساس تر است، و اگر موردي باشد كه به جسم يا مال او آسيب بزند، از آن سریعاً حذر مي كند، چون اگر به آن ها بي توجهي كند، اثرات منفي اش را فوري مي بيند و حس مي كند؛ اما در مورد آسيب هاي معنوي چون مشهود نيست، برخي افراد يا آن ها را قبول نمي كنند و يا مي خواهند با توجيهات مختلف از آن ها عبور كنند. اما اين توجيهات (كه موافق با هواي نفس و در جهت كسب لذت هاي نامشروع است) مانع اثرات مخرب رفتارهاي اشتباه ما نخواهد بود و به تدريج و در طي زمان، نتايج منفي اعمال غير شرعي خود را هم در اين دنيا و هم در دنياي ابدي خواهند دید.*** در اینجا برخي از پيامدهاي منفي روابط عاطفي دختر و پسر، پيش از ازدواج را نیز برايتان رونمايي مي كنم تا با مشكلات و عيوب اين گونه ارتباط هاي غير شرعي بیشتر آشنا شويد و حكمت تحريم اين گونه روابط را نیز بهتر متوجه گردید و هيچ گاه با توجیهات مختلف به سمت اين روابط نرويد، چرا كه تاريخ اين گونه روابط غير شرعي و بي چهارچوب به ما گوشزد مي كند كه انسان خودش را در دامي كه بسياري از خوش باوران ( حتي افراد مذهبي) در آن گرفتار شده اند، نيندازد : 1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه : معمولاً ادّعا مي شود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل مي گيرد، ولي با كمي دقّت فهميده مي شود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است (گردآوری : انجمن ناجی) امام علي عليه السلام مي فرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند. در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است (گردآوری : انجمن ناجی) دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور مي سازد و اجازه نمي دهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي گيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي سازد.
2. ايجاد جو بدبيني و ازدواج هاي ناموفق :
ازدواج هايي كه ثمرة ارتباط قبلي دختر و پسر است، با مشكلات متعددي مواجه است (گردآوری : انجمن ناجی) از طرفي چون عشق و علاقه، قبل از شناخت دقيق يكديگر شكل گرفته است، قدرت انتخاب را از آنان سلب مي كند و موجب مي شود بدون شناسايي دقيقِ طرف مقابل و خانوادة او، اقدام به ازدواج كنند. بر اين اساس، پس از گذشت مدتي از ازدواج و فرونشستن محبّت اوليه، دو طرف متوجه نقايص طرف مقابل و ناهماهنگي ها مي شوند. مشاهدة اين موارد، زمينه گسست و درگيري را بين همسران فراهم مي كند. از سوي ديگر با توجه به ارتباط قبلي هر يك از دختر و پسر، آنها نسبت به همسر خود دچار سوءظن شده، حاكميت فضاي بياعتمادي نيز به شكنندگي روابط آنها منجر خواهد شد. دختر و پسري كه قبل از ازدواج با همديگر ارتباط داشتهاند، نمي توانند به يكديگر اعتماد كنند و هميشه اين تصور وجود دارد كه نكند همسرش با ديگري ارتباط دارد. پسر به خود مي گويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است (گردآوری : انجمن ناجی) از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد. بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه در بيشتر اوقات منجر به طلاق و جدايي مي گردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي مي كنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق مي شود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت : طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيري ها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر مي رسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجر به طلاق مي شود. وي در پايان گفت: مي توانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نمي شود [روزنامه جمهوري اسلامي – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5]
3. افت تحصيلي و ركود علمي :
اين گونه روابط باعث مي شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقات هاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است (گردآوری : انجمن ناجی) دل مشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد مي آيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاه ها توصيه مي كنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم استقبال از تشكيل خانواده :
اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل مي گيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نمي شود. عشق حقيقي و پاك با هوس هاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مي نهد. جاذبه و دل ربايي ها مربوط به روزها و ماه هاي اول دوستي است؛ ولي ديري نمي پايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند. جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت مي رسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني :
در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا كه مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است (گردآوری : انجمن ناجی) وجود افكار ديگري چون احساس گناه و نگراني از تهديداتي كه براي فاش كردن روابط صورت مي گيرد، يك تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد. بنابر اين وجود چنين دلهره ها و اضطراب هايي كه گاهي لطمه هاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است (گردآوری : انجمن ناجی)
6. تنزل موقعيت اجتماعي :
ارتباط با جنس مخالف و افشا شدن آن، باعث لكهدارشدن آبروي دختر و پسر و خانواده آنها (مخصوصاً خانواده دختر) مي شود و به نوعي خانوادهها را دچار بحران ميكند. چه بسا خانوادة دختر يا خود دختر ديگر نتوانند در آن محل بمانند و مجبور شوند به شهر و ديار غربت مهاجرت كنند. حتي ممكن است خانوادهاي، دختر خود را به قتل برساند.
7. محروميت از ازدواج پاك :
هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است (گردآوری : انجمن ناجی) پسران و دختراني كه در پي اين روابط غير شرعي هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث مي شود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. اين گونه روابط ناسالم در ازدواج پسران مشکل ايجاد مي كند و در آينده هم باعث عدم رضايت از زندگي مي شود و دختران را نيز در معرض آسيب هاي فراوان و بعضاً جبران ناپذير قرار مي دهد.
8. آلوده شدن به گناه :
قرآن كريم و روايت معصومان (ع) انسان را از رابطه نامشروع با ديگران و نگاه هاي شهوتآميز برحذر داشته، وعدة خسران و عذاب به مرتكبان چنين اعمالي داده است (گردآوری : انجمن ناجی) قرآن كريم مي فرمايد: قُل لِّلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ و َيَحْفَظُوا فُروجَهُمْ ذَلِكَ أزْكي ... و َقُل لِّلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَيَحْفظْنَ فُرُوجَهُنَّ و َلاَ يُبْدينَ... زينَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ ... ؛ «به مؤمنان بگو! چشمهاي خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گيرند و عفاف خود را حفظ كنند. اين براي آنان پاكيزهتر است (گردآوری : انجمن ناجی).. و به زنان با ايمان بگو : چشمهاي خود را [از نگاه هوس آلود] فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را آشكار ننمايند جز بر شوهرانشان ...» (1).
اين آيه، به صراحت دستور داده است زن و مرد نامحرم به يكديگر نگاه شهوت آلود نداشته باشند. بهراستي اگر به اين آيه مباركه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به يكديگر توجه ننمايند و به هم نگاه هوس آلود نكنند، آيا دوستي ها و عشق هاي خياباني به وجود مي آيند؟ اگرچه اين آيه مربوط به مطلق نگاه هاي آلوده به جنس مخالف است و از آن نهي مي كند، ولي مي توان به عنوان دليل قاطعي براي غير مجاز بودن ارتباط دختر و پسر، از آن بهره برد؛ زيرا در ارتباط دختر و پسر هزاران نگاه آلوده رد و بدل مي شود و چه بسا از حد نگاه شهواني بگذرد و به ارتباط جنسي منجر شود.
قرآن كريم در آية 25 سورة نساء نیز به مردان سفارش مي كند با دختراني كه روابط پنهاني و دوستِ پسر دارند، ازدواج نكنند. قرآن كريم اين عمل را زشت و ناپسند دانسته، و آن را در كنار افراد زناكار مطرح كرده است (2)؛ همچنين در آية 5 سورة مائده به مردان توصيه ميكند پاكدامن باشند و از روابط پنهاني با زنان پرهيز كرده، دوستِ دختر نگيرند (3).
*** پرسشگر گرامي؛ ما مسمانيم و كلام خدا كه در قرآن آمده است، براي ما حجت است و دو آيه بالا به ما مي گويد : هيچ پسری نبايد دوست دختر بگيرد و هيچ دختری هم نبايد دوست پسر بگيرد ؛ آيا اين آيات، دليل محكمي براي نزديك نشدن به اينگونه روابط نيست؟ ***
علامه مجلسي در روايتي از معصومان(ع) نقل مي كند كه فرمودند : «كسي كه به حرام دستش را به دست زني برساند، چون به صحراي محشر درآيد، دستش بسته باشد؛ و كسي كه با زنان نامحرم، خوشطبعي، شوخي و مزاح كند، خداوند در عوض هر كلمه، ساليان زيادي او را در محشر حبس مي كند؛ و اگر زني راضي شود كه مردي به حرام او را در آغوش بگيرد، ببوسد يا به حرام با او ملاقات نمايد و يا با او خوشطبعي و شوخي كند، بر او نيز گناهي همانند آن مرد است» (4).*** نكته پاياني :
پرسشگر گرامي؛ ارتباط غير شرعي دختر و پسر، يكي از بهترين فضاها، براي جولان هواي نفس و شيطان است؛ شيطان هنرمند قهاري است و اين رابطه هاي نامشروع را به زيبايي توجيه مي كند : «اين كارها اشكالي ندارد»، «رابطه شما پیامکی است»، «ارتباط شما پاک است»، «شما که کار خلافی انجام نمی دهید»، «شما شهوتتان را کنترل کرده اید و نیت بدی ندارید» ، «شما که قصدتان ازدواج است و به زودی به هم محرم می شوید»، «شما که کار گناهی انجام نمی دهید»، «بگذاريد همديگر را بيشتر بشناسيد»، «افرادي كه مانع تان مي شوند به شما حسودي مي كنند» و هزار توجيه شیطانی ديگر. اين گونه ارتباط، فرصتي طلايي را در اختيار هواي نفس و شيطان قرار مي دهد تا فرد را از مسير بندگي خدا خارج و در باتلاق گناه غرق كند. هيچ فردي نمي تواند بگويد من خودم را كنترل مي كنم، من فلانم، من ... ؛ تاريخ اين روابط چيز ديگري مي گويد. کسي منكر اين نمي شود كه ارتباط با جنس مخالف باعث تحريك غريزه و ايجاد لذت در فرد مي شود. اما آيا بايد هر لذتي را از هر طريقي به دست آورد؟ براي لذت بردن از جنس مخالف دين ما يك راه گذاشته است و آن ازدواج است و اين گونه لذت را بايد از اين طريق به دست آورد. دين آمده است ما را براي درست زندگي كردن راهنمايي كند و به ما مي گويد اينگونه ارتباط با نامحرم ( با هر توجيهي) بسيار آسيب زاست و پيامدهاي منفي فراواني براي زندگي دنيايي و اخروي فرد به ارمغان مي آورد. اگر ما مسلمان هستيم بايد راه دين را انتخاب كنيم و نه راه شيطان را. هواي نفس و وسوسه هاي شيطاني راه درست را مخدوش مي كنند و راه نادرست را زيبا جلوه مي دهند. اين هنر شيطان است (گردآوری : انجمن ناجی) حال ما هستيم و اراده و اختيارمان در يك طرف و راه دين و راه شيطان در طرف ديگر. ميدان امتحان مهياست (گردآوری : انجمن ناجی) مي توانيم راه درست را انتخاب كنيم و سعادتمند شويم و مي توانيم راه اشتباه را انتخاب كنيم و آينده ابديمان را به نابودي بكشانيم.پي نوشت ها :
1. سوره نور ، آیات 31 -30.
2. فَانكِحُوهُنَّ بِإِذنِ أَهْلِهِنَّ وآتوهُنَّ اُجُورَهُنَّ بِالمعرُوف مُحصَناتٍ غيْرَ مُسافِحاتٍ ولا مُتَّخِذاتِ أخْدان؛ «آنان را با اجازة خانواده هايشان به همسرى خود درآوريد و مهرشان را بهطور پسنديده به آنان بدهيد؛ به شرط آنكه پاكدامن باشند و زناكار و دوستگيران نباشند».
3. وَلا مُتَّخذى اخدانٍ؛ «مردانى كه دوستگير از زنان نيستند».
4. محمدباقر مجلسى، عين الحيوه، ص140.موفق باشید؛ باز هم با ما مکاتبه کنید.نویسنده : علی حسینعلی پور
RE: دوست دختر و دوست پسر بایدها و نبایدها و ارتباط با نامحرم در فضای مجازی
شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم
با توجه به اینکه اینترنت تبدیل به زبانی رایج، علی الخصوص بین جوانان شده است، یکی از مهمترین مسائلی که این روزها جامعه ما را تهدید می کند، شکسته شدن قبح ارتباط با نامحرم است (گردآوری : انجمن ناجی)
البته ارتباط در این فضا (چت کردن) فی نفسه اشکالی ندارد اما در صورتی که مفسده داشته باشد و یا باعث گناه شود جایز نیست، چون شیطان وعده داده است بین دو نامحرم حاضر شود و تا آن دو را به گناه نکشد دست برندارد. به نظر می رسد پرداخت هر چه بیشتر و جامع تر به این موضوع از ضرورت های جامعه امروز علی الخصوص در دانشگاه ها و محیط های مذهبی می باشد چرا که با عباراتی نظیر اینکه: فضای مجازی ادبیات مخصوص به خود را دارد، و رعایت آداب برخورد حضوری را در آن لازم نمی دانند، بسیاری از انحرافات شکل گرفته است (گردآوری : انجمن ناجی)
بنابراین بر هر مسلمانی لازم است در برابر شکسته شدن مرزهای شرعی ایستادگی کند و چنانچه قصد بالا بردن آگاهی های خود را دارد ترجیحا به همجنسان خود مراجعه کند
احکام ارتباط با نامحرم در فضای مجازی
۱. حکم استفاده از اتاق گفتگو (چت کردن) در اینترنت با جنس مخالف چه می باشد؟
پاسخ همه مراجع: با عدم امن از افتادن به گناه و کشیده شدن به آن و یا خوف وقوع در حرام جایز نیست.
۲. حکم چت کردن با شخصى که از جنسیت او بى اطلاع هستیم را بفرمائید. در صورت اطمینان از جنسیت چطور؟
پاسخ همه مراجع: در هر دو صورت اگر خوف وقوع حرام است جایز نیست .
۳. چت کردن براى افراد متاهل چه حکمى دارد؟
پاسخ همه مراجع: صرف حرفهاى معمول؛ چنانچه همراه با لذت بردن نباشد و موجب خوف وقوع در حرام هم نباشد مانعى ندارد.
راهکارها
در فرهنگ دینی، اسلام به ما توصیه می کند، روابط دختر و پسر در حد ضرورت باشد و فرد روح و ذهن خود را از این گونه امور آزاد گرداند؛ هنگامی هم که فرد به سن رشد و بلوغ می رسد، با ملباسمو بزرگان و خانواده، مقدمات امر مقدس ازدواج را فراهم ساخته، و محبت های صادقانه خویش را در کانون گرم خانواده بارور سازد و بقیه ذهن خویش را از شهوات منصرف و به کارهای عقلایی و شرعی مشغول شود.
علت اینکه چرا اینقدر در مورد این مسائل سفارش شده، این است که یکی از غرایز قوی در انسان شهوات جنسی است که اگر طغیان و سرکشی کند، کنترل آن ناممکن یا مشکل خواهد بود.
پیام قرن، آزادى از هر قید و بند و عبودیتى، جز عبودیت خداوند متعال است و این، معنایى وسیع دارد که هر کس به سنت و سیره عملى اسلام دقت کند، و آن را با سیره ظلمى که تمدن غرب در بین افراد جامعه و طبقات آن اعمال مى کند، مقایسه نماید، به خوبى درک مى کند که اسلام، بشر را آزاد و تمدن غرب او را اسیر هوا و هوس و جاه طلبى ها کرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
دین مبین اسلام، نیازها و غرایز انسان را به صورت قانونمند و معقول به سوى روش هاى صحیح، راهنمایى و با هر عاملى که به شخصیت و کرامت انسان ضربه بزند، مقابله کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) از جمله غرایز طبیعى انسان، خواسته جنسى اوست که دین اسلام در بین مکتب هاى مختلف، روشى معتدل و معقول براى هدایت این غریزه به راه صحیح و درست ارایه کرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
غیر از فرهنگ منحرف غرب آن هم در دهه های اخیر، در تمامی فرهنگ ها و ملت ها، ارتباط میان زن و مرد بیگانه کم وبیش نابهنجار و غیرمتعارف شمرده می شود. از اقوام باستانی گرفته تا ادیان گوناگون و جوامع بشری امروزی، هرکدام قوانین و ضوابطی را برای ارتباط بین زن و مرد درنظر می گیرند و تعامل خارج از آن ضوابط را ممنوع می دانند. دین زندگی آموز اسلام نیز در این زمینه احکام و مرزهای ویژه ای ترسیم کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) اسلام روابط بین دوجنس مخالف را در چارچوب خانواده جایز و خارج از آن را سبب انحراف اخلاقی و فساد فردی و اجتماعی می داند. البته این سخن به معنای عدم حضور اجتماعی زنان و ارتباط های متعارف و ضروری کاری، علمی، فرهنگی و... نیست. بلکه در مواردی است که رابطه زن و مرد بیگانه از روابط عادی خارج شده و به سوی دوستی و گفت وگوهای طولانی کشیده شود.
آرمان ها و انگیزه ها
آمارها همگی از فرجام ناخوب دوستی های میان دختر و پسر خبر می دهند؛ بیشتر دختران، با هزاران احساس و آرزو و امید با پسری دوست می شوند و با خود می اندیشند که این جوان عاشق مرا خوشبخت خواهد کرد یا می پندارند پسری که به آن ها ابراز علاقه کرده همان فرد ایده آل و رویایی آرزوهای آن هاست؛ غافل از این که در بیشتر پسران انگیزه دوستی و ارتباط، حس کنجکاوی، رقابت جویی، فخرفروشی در میان دوستان، ارضای شهوات و خوش گذرانی است (گردآوری : انجمن ناجی) چه بسا اگر پسری هم از روی صداقت با دختری دوست شود، معلوم نیست ایا ویژگی های اخلاقی و دینی و خانوادگی مناسبی داشته باشد یا نه.
واقعیت و حقیقت
طبق آمارهای به دست آمده فقط چهاردرصد دوستی های میان دختر و پسر به ازدواج منتهی می شود. که البته بیش تر همین چهاردرصد هم به طلاق می انجامد. تعداد اندکی که بر پایه دوستی های خیابانی زندگی مشترک تشکیل داده اند، تا یکی دو سال احساس خوشبخت کرده اند، ولی در نهایت، در پیچ و خم زندگی به کاستی های یکدیگر پی برده و این نکته را دریافته اند که ازدواج بر پایه عشقی گذرا و هیجانی چنین پیامدهایی دارد؛ در حقیقت علاقه شدید ابتدایی در آغاز دوستی به آنان اجازه نمی دهد تا عیب های یکدیگر ببینند.
دختران غافل
بررسی ها نشان می دهد یکی از مهم ترین عوامل فرار دختران از خانه، دوستی و ارتباط با جنس مخالف است (گردآوری : انجمن ناجی) تحقیقات نشان می دهد که بیش از شصت درصد دختران فراری پیش از فرار، دوست پسر داشته اند و بیش تر این دختران به وسیله همین دوستان اغفال شده اند شگفت این جاست که دختران فراری و گرفتار، یا نام واقعی دوست پسر خود را نمی دانند یا اگر هم می دانند به خیال خود برای وفاداری نام او را فاش نمی کنند و در خیال واهی خود، بر این باورند که دوست پسرشان به سراغ آنان خواهد آمد.
پسران بد!
شاید به طور کلی بتوان گفت این پسران هستند که برای نخستین بار به صورت مستقیم با دخترها ارتباط برقرار می کنند، اما روش های این ارتباط متفاوت است روش هایی هم چون:
1. آشنایی به وسیله یکی از دوستان هم جنس
2. آشنایی اتفاقی از طریق تلفن، پارک،...
3. زیر فشار تحقیر دوستان بر ناتوانی در جلب نظر یک پسر و همسان سازی با همسالان
4. ...
بنابراین تحریک و ترغیب هم سالان را می توان یکی از عوامل مهم این ارتباط ها دانست. در ادامه به چند نمونه حقیقی از این ارتباط ها اشاره می کنیم:
نمونه اول
رؤیا دختری شانزده ساله است که به همراه دوست پسر خود از یکی از شهرستان ها به تهران آمده، و در ترمینال جنوب تنها و بی سرپناه دستگیر شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
از او می پرسم که برای چه به تهران آمدی؟
می گوید: با نامزدم! آمدیم تهران عقد کنیم و با هم کار کنیم و زندگی خوبی را درست کنیم. می گویم: از نامزدت خبر داری؟ می دونی الان کجاست؟
درحالی که گریه می کند و اشک هایش آرام و قطره قطره روی گونه هایش می ریزد، می گوید: چند روز پیش که با دوستم تلفنی صحبت می کردم، می گفت که با دخترخاله اش عقد کرده و قرار است چندماه دیگر عروسی کنند. می گویم: پس معلوم می شود که چندان هم به تو علاقه نداشته. شانه هایش را بالا می اندازد و پاسخی نمی دهد.
می گویم: چطور با هم آشنا شدید؟
می گوید: یک بار که به خانه دوستم رفته بودم با او آشنا شدم و پس از چندبار که او را دیدم، مرا به خانه اش دعوت کرد و به هم علاقه مند شدیم و قرار فرار و ازدواج گذاشتیم.
نمونه دوم
فریبا با وجود آن که به عقد پسرخاله اش درآمده، به هنگام گردش با چند پسر دستگیر شده است (گردآوری : انجمن ناجی) او با یکی از این پسرها ارتباط داشته است (گردآوری : انجمن ناجی) وقتی به او می گویم تو که عقد کرده بودی، چرا با دیگران دوست شدی و چرا دست به این اعمال خلاف زدی؟ می گوید: پسرخاله ام به درد نمی خورد. می گویم: از کجا می دانی؟ می گوید: او فقط سرگرم کار است (گردآوری : انجمن ناجی) از دنیا و لذت هایش چیزی سرش نمی شود.
می گویم: خوب از اول با اون عقد نمی کردی یا وقتی فهمیدی طلاق می گرفتی. دیگر چرا تن به این ارتباط ها دادی؟ می گوید: اولش نمی فهمیدم توی دنیا چه می گذرد. خر بودم. بعد که توسط سمانه با افشین آشنا شدم، فهمیدم تو دنیا چه خبره و من چقدر احمق بودم که با یک پسر پاپتی عقد کرده ام، با این کارم می خواستم پسرخاله ام من را طلاق بده تا با افشین ازدواج کنم!
می گویم: افشین الآن کجاست از اون خبر داری؟ می گوید: زرنگی! می خواهی جایش را بفهمید تا دستگیرش کنید. می گویم: من که پلیس نیستم. راستش را بگو اصلا می دونی کجاست یا نه؟
گریه اش می گیرد و می گوید: نمی دونم. مخفی شده، فرار کرده، نمی دونم کدوم گوریه و... تازه بغضش می اسرائیلیه و دست هایش را روی صورتش می گذارد و شروع می کنه های های گریه کردن. وقتی کمی آرام می شود، می گوید: سمانه چندبار رفته در خانه شان، من هم دو بار زنگ زده ام که پدرم و بهزیستی موافقت کرده اند که مرا به عقد او در آورند، ولی افشین خودش را آفتابی نمی کند و اصلا از او خبری ندارم.
یک کلمه حرف حساب
شما دختر جوان! ایا می توان به پسری که در خیابان و کوچه یا در جشن و مهمانی با چشم چرانی فراوان شما را پیدا کرده، و با نامه یا تلفن با شما ارتباط برقرار نموده، اعتماد و اطمینان کرد؟ ایا باید فریب چرب زبانی ها و وعده های پوچ او را خورد؟
چه تضمینی برای این نوع ازدواج ها وجود دارد؟ بر فرض که این روابط و آشنایی ها زمینه ای برای ازدواج باشد، از کجا می توان یقین کرد که بعدها با ده ها نفر دیگر رابطه ای برقرار نکند؟ و صدها پرسش دیگر...
سلام:
چند وقت پیش تو یک مسیر با یه پسر دانشجویی به اسم آرش آشنا شدم ؛ از همون اول سفر من بیقراری ایشون رو می دیدم و برام جای سوال بود که چرا اینقدر آشفته هست!؟
کمی که گذشت من بهش میوه تعارف کردم و این باعث آشنایی ما با همدیگه شد یه کم که گذشت من ازش علت این همه بیقراریش رو پرسیدم؟
و آرش سفره دلش رو اینطور پهن کرد:
آشفتگی و اضطراب من از ترم دوم دانشگاه شروع شد،زمانی که با دختری به اسم سمانه توی یکی از کلاس های عمومی آشنا شدم،از همون اول ترم من و سمانه به همدیگه نگاه های خاصی داشتیم و این نگاه ها رفته رفته به یه رابطه صمیمانه و عاطفی تبدیل شد،طوری که بعد از مدتی همه فکر و ذهنم شده بود سمانه! و بدجوری عاشقش شده بودم و اون هم منو خیلی دوست داشت؛
اصلا توی دانشکده دانشجوها من و سمانه رو با انگشت نشون میدادن و همه میدونستن که ما عاشق همدیگه هستیم! اما یه اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و اون هم"ارتباط نا مشروع " ما باهمدیگه بود!!! از اون روز به بعد احساسم نسبت به سمانه عوض شد و دیگه مثل قبل دوستش ندارم! و الآن به این نتیجه رسیدم که من به هیچ وجه نمیتونم با سمانه زندگی مشترک داشته باشم! همش این سوال برام مطرحه که اگه اون دختر پاکی بود چرا به این رابطه کثیف با من تن داد؟؟؟؟
از کجا معلوم که اون بعد از ازدواج به من خیانت نکنه؟!!!!!
از طرفی هم من بهش قول دادم که باهمدیگه ازدواج میکنیم!!!!!
الآن نمیدونم چه خاکی به سرم بریزم!!!!؟؟
نتیجه تحقیق یکی از آسیب شناس های اجتماعی به نام آقای دکتر قرائی مقدم که روی ۵۰ پسر که "رابطه نامشروع" با دوست دخترشان داشتند این بود:""این پسران عنوان کردند که اگر تا آخر عمر هم مجرد باقی بمانند حاضر به ازدواج با این دختران نیستند چون خیانت توسط این افراد دور از انتظار نیست!""
دوستان گلم نتیجه ای که می خوام از این مباحث بگیرم اینه که روابط قبل از ازدواج در قالب دوست دختر و دوست پسر عاقبت خوشی نداره!!!! اگه ازدواج هم صورت بگیره در زندگی دچار مشکلاتی میشن، که مهمترین مشکل وجود بدبینی بین زوج ها هست(مخصوصا بدبینی شوهر به زنش) و الآن خیلی از زوج هایی که تازه زندگی مشترکشون رو شروع کردن،مشکلشون همینه و در خیلی از مواقع تا مرز طلاق هم کشیده شدن !!!!و در آخر می خوام بگم:شاید بعضی ها این مطالب رو بخونن و تاثیری روشون نزاره و هیچ تغییری در مسیر زندگیشون ایجاد نکنن !!!به قول مولا علی(ع) : ما اکثر العبر و اقل الاعتبار!!!اما چیزی که حقیقت بود رو من گفتم، خواه تو پند گیری و خواه ملال!!!!
RE: دوست دختر و دوست پسر بایدها و نبایدها و ارتباط با نامحرم در فضای مجازی
کدام آیه ی قرآن بیانگر منع دوست یانسان با جنس مخالف است ؟
آیه ای که به طور مستقیم بر منع دوستی با جنس مخالف ( نامحرم)صراحت داشته باشد، نداریم ،با این حال آیه ای از قرآن وجود دارد که به تفسیر بعضی از مفسران و به نقل از معصوم ، ارتباط و دوستی آشکار و پنهان با زنان نامحرم را مورد نهی قرار داده است: "وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ"(1)
مفسران شيعه و سنى در باره معناى كلمه "الْفَواحِشَ" اقوال و اختلافهایى دارند. بعضى نوشته اند: اين كلمه شامل كليه گناهان كبيره مي شود، بر فرض كه اين طور باشد، دو معنا (فقط به معنای اول که مرتبط با سوال است اشاره می شود) كه ذيلا شرح داده مىشود، از نمونه و مصداق هاى ..... اين كلمه مىباشد،یکی اينكه امام محمّد باقر عليه السّلام چنان كه در تفسير مجمع البيان نقل مي كند مي فرمايد:
منظور از كلمه: "ما ظَهَرَ مِنْها" زنا كردن آشكار و مقصود از كلمه: "وَ ما بَطَنَ" دوستى و رفاقت پنهانى با زنان نامحرم است (گردآوری : انجمن ناجی)(2)
دلیل بر منع ارتباط و دوستی با نامحرم به طور فراوان در احادیث مستند به معصوم وجود دارد. علاوه بر این، وجود آیاتی چند که سفارش مؤکدی به مؤمنان و مؤمنات مبنی بر خود داری از نگاه کردن (غضّ بصر) و نیز پوشاندن مواضع خاص می کند، نشان می دهد که دوستی و ارتباط خاص و معنادار با نامحرم به طریق اولی ممنوع است (گردآوری : انجمن ناجی) زیرا وقتی به مؤمنان و مؤمنات سفارش می شود که از نگاه کردن به جنس مخالف خود داری و در مقابل هم حجاب خود را رعایت کنند ،برای آن است که بهانه ای برای ایجاد راه ارتباطی باز نشود.
بسیاری از ارتباطات نامشروع از راه نگاه و نیز کنار گذاشتن پرده حیا شروع می شود .
قرآن به شکل بسیار زیبا و مبنایی و نیز منطقی با ظرافتی خاص این موضوع مهم را در قالب حجاب بیان می کند.
" قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ."(3)
يعنى: به زنان با ايمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگيرند، دامان خويش را حفظ كنند . زينت خود را- جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند . (اطراف) روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، زينت خود را آشكار نسازند. مگر براى شوهران شان، يا پدران شان، يا پدر شوهران شان، يا پسران شان، يا پسران همسران شان، يا برادران شان، يا پسران برادران شان، يا پسران خواهران شان، يا زنان همكيش شان، يا بردگان شان [كنيزان شان]، يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند . هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني شان دانسته شود ( صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد). همگى به سوى خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد! از آيه كريمه مطالبى استفاده مىتوان كرد :
1. زنان خود را از نظر كردن به مردان نامحرم بايد محفوظ بدارند.
2. زنان خود را از ارتكاب به زنا بايد محفوظ بدارند.
3. زينت و آرايش باطنى خود را بر بيگانه آشكار نسازند.
4. زينت و آرايش ظاهرى (مانند زينت لباس مثل چادر يا ..) از حكم مذكور مستثنى است (گردآوری : انجمن ناجی)
5. بايد زنان بدن و سر خود را با مقنعه به پوشانند.
6. محارمى كه زنان مىتوانند نزد آن ها زينت باطنى را آشكار كنند اين ها هستند شوهر، پدر، پدر شوهر، پسر، پسر شوهر، برادر، پسر برادر، پسر خواهر، زنان عفيفه (مسلمان) كنيز ملكى زنان، اتباع خانواده از ابله و عنين و پير فرتوت، و اطفال نابالغ كه قدرت به جماع ندارند.
7. زنان نبايد در موقع راه رفتن طورى رفتار كنند كه جلب توجه بيگانه شود مانند صدا كردن خلخال پا و يا جابجا كردن چادر و يا... ..
8. بايد از گناهان توبه كرد و اميدوار به رحمت حق شد.
9. در همه حال از گناه توبه كردن بهتر است (گردآوری : انجمن ناجی) مىتوان با توبه به رحمت اميدوار شد.
وجود این همه قید در آیه مورد نظر، به این خاطر است که وجوب حجاب برای زن دو معنا دارد :
یک این که زن تکلیف خود را بداند و با این کار ، خود را از بیگانه حفظ کند .
معنای دوم : شخص نامحرم و بیگانه نتواند به او تعدی کند و یا به هر بهانه ای باب دوستی را با او باز کند تا جامعه اسلامی و سالم شکل بگیرد . انسان های مسلمان و مؤمن در چارچوب و مقررات شرعی با یکدیگر مرتبط شوند . از هر گونه ارتباط خارج از حد شرعی پرهیز کنند.
داستان دختران شعیب پیامبر و پرهیز از اختلاط با (جنس مخالف) نامحرمان، گویای این موضوع می باشد که حتی برخورد بدون دوستی و در یک مکان بودن با نامحرم خوشایند خدای متعال و شریعت آن زمان نیز نبوده است (گردآوری : انجمن ناجی)
قرآن این ماجرا را در یکی از سفرهای حضرت موسی به شکل زیبایی چنین نقل کرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبِيرٌ .(4)
یعنی:
هنگامى كه (حضرت موسي ) به جانب شهر مدين، روى آورد، گفت: اميد است كه پروردگارم مرا به راه راست، هدايت فرمايد . چون به چاه آبى حوالى شهر مدين رسيد، گروهى از مردم را ديد كه چهارپايان خود را سيرآب مىكنند . دو زن را ديد كه دور از مردان، مراقب گوسفندان خويشند. موسى به آن ها گفت: كار مهمّ شما چيست؟ آن دو زن گفتند: ما گوسفندان مان را آب نمىدهيم تا چوپان ها همگى از كنار چاه باز گردند، زيرا ما نمىتوانيم با مردان نامحرم مخلوط شويم و پدر ما پير مردى سالخورده و فرتوت است (گردآوری : انجمن ناجی)
میان روایات و احادیث بسیاری نقل شده از معصومین به منع ارتباط و دوستی با جنس مخالف اشاره شده است که به یک نمونه اشاره می شود:
پیامبر بزرگوار اسلام فرمود: "ألا لا يخلونّ رجل بامرأة إلّا كان ثالثهما الشّيطان"(5)
بدانيد كه هيچ مردى با زن نامحرم خلوت نمىكند جز آن كه سومى آن ها شيطان است (گردآوری : انجمن ناجی)
پي نوشت ها
1.انعام (6)آیه 151 .
2. تفسير آسان، ج 5، ص 124.
3. نور (24)آیه 31.
4. قصص(28) آیه 22 و 23 .
5. نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص 246. http://najiforum.ir/thread-22789.html
RE: دوست دختر و دوست پسر بایدها و نبایدها و ارتباط با نامحرم در فضای مجازی
ارتباط دختر و پسر به قصد شناخت یكدیگر و به نیت ازدواج یا ...
وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصیات رفتاری از مهمترین عواملی است كه ارتباط بین دخترها و پسرها را در جامعه ما توجیه می كند. بخصوص دخترها كه معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستی می دهند.اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت كشی، عشق یا ...؟روان شناسان معتقدند، میل و كشش به جنس مخالف از نظر فیزیولوژی یك نیاز طبیعی، فطری و روانی است (گردآوری : انجمن ناجی) آنان می گویند در تمام فرهنگها و كشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می كنند. اما مرز این كشش در هر فرهنگی تعریف شده است، برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده و هر شكلی از این ارتباط مورد پذیرش جامعه و فرهنگ آن است (گردآوری : انجمن ناجی) اما در كشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد اما
رابطه دخترها و پسرها در جامعه ی ما چگونه است؟
در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شكل وسیع نبود، از این رو كنترل بیشتری بر جوانان صورت می گرفت، اما واقعیت این است كه بسیاری از جوانان امروز در ارتباط های خود به ازدواج فكر نمی كنند، به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن كه مبتنی بر ارزشهای دینی نیست، احساس دو گانه ای را در این نسل پدیدار كرده است (گردآوری : انجمن ناجی)یك صاحبنظر در این باره می گوید: غرایز احساسی عاطفی و اخلاقی جوان برگرفته از فضیلت های نهفته در ذات اوست كه با نكات متعالی و دستورات حیات بخش اسلامی می تواند مورد سنجش عمیق قرار گیرد. آنچه كه جوان متهور و متحول امروز ایران طلب می كند، مسلماً آشفتگی ها و نابسامانی های غربی نیست. وظیفه ی والدین ، مربیان و مسئولان است كه در زمینه مسائل جوانان به خصوص ارتباط دختر و پسر، روح، فكر و اخلاق اجتماعی آنان را مدنظر قرار دهند و بر این محور كه بسیار حساس و پیچیده است، برایشان تعیین تكلیف كنند. اگر فرهنگ ازدواج صحیح را به جوان آموزش ندهیم، غرایز جوانی او ممكن است رشته اخلاق را گسسته و او را به بیراهه بكشد.
اما آیا ارتباط بین دو جنس همیشه به پیوندهای عاطفی و صمیمانه منجر می شود؟
آیا این نوع ارتباط نمی تواند به زمینه های علمی، فرهنگی و ... محدود باشد؟ یك صاحبنظر در این باره می گوید:«از آنجا كه در جامعه ما نگاه دوگانه ای نسبت به این مسئله وجود دارد، نتوانسته ایم به تعریف قابل قبولی در این باره برسیم به همین دلیل نوع نگاه به دو جنس مخالفی كه كنار یكدیگر قرار می گیرند، عمدتاً با سوء ظن و سوء نیت همراه است و به معنای ناخوشایند موضوع یعنی دوست دختر و پسر تعبیر می شود. در حالی كه می توان به جوانها آموزش داد كه مباحثه و مكالمه با یك غیر همجنس در صورتی كه بر محوری صحیح انجام گیرد، شاید حتی مزیت اخلاقی و اجتماعی و شخصیتی برای او و جامعه در برداشته باشد.» چرا ارتباط ناسالمبرخی كارشناسان تربیتی تحلیل اینگونه رفتارها و تفكرات را به اِعمال محدودیت های غیر منطقی به جوانان نسبت می دهند و می گویند كه وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد و مربیان، معلمان و برنامه ریزان نهادهای آموزشی و تربیتی نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده به اجتماع پناه می برد و سعی می كند چیزهایی را كه طی سالهای زندگی از او دریغ شده است به هر ترتیب ممكن حتی با هنجارشكنی به دست آورد.عده ای نیز تنگناهای اقتصادی ، گسترش ارتباطات، فردگرایی و بی تفاوتی به ارزش ها را دلیل این گونه رفتارهای اجتماعی می دانند و معتقدند این دلایل موجب شده بسیاری از جوانان امروزی نسبت به ازدواج دید مثبتی نداشته باشند و به نوعی از زیر مسئولیت تشكیل خانواده شانه خالی كنند. یك روان شناس در این باره می گوید:«متأسفانه مشكلات مالی و تصویب قوانینی كه به نوعی حقوق زنان را در جامعه تضمین می كند از عواملی است كه موجب شده پسران زیر بار ازدواج نروند. از سوی دیگر بسیاری از جوانان در این زمانه ترجیح می دهند خوش باشند. از این رو به ازدواج با نگاه منفی می نگرند اما از آنجا كه زن و مرد هر دو به هم نیازمندند و رفع نیازهای عاطفی و احساسی آنان در حال حاضر از طریق ازدواج به سختی امكان پذیر است، متأسفانه شاهد گسترش ارتباطات از نوع ناسالم هستیم.»این روان شناس دلیل این گونه نگرش نسل جدید به ارزشها را بی توجهی مسئولان به نیازهای جوانان می داند و می گوید:«از آنجا كه در موقع بحران نتوانستیم مسائل روز را به موقع هنجاریابی كنیم اغلب جوانان امروزی این حق را برای خود قائل شده اند كه به سوی رفتارهای فرد گرایانه گرایش یابند و هنجارهای اجتماعی را نادیده بگیرند.»وی سوء رفتارها، اضمحلال اخلاقی، رواج بی بندوباری، پریشانی و بی ثباتی احساس و عواطف را از عواقب بی حد و حصر ارتباط جنس ها نام می برد و می گوید:«اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا كانون خانواده شكل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، جنس ها نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شكل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از مسایل رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود. اینجاست كه نقش كارشناسان علوم دینی و تربیتی در هنجاریابی و جایگزینی هنجارهای متعادل و مرام تربیتی صحیح و متعالی كه مورد پذیرش خانواده، فرد و نهادهای اجتماعی باشد روز به روز آشكارتر می شود.
دیدگاه اسلامبه طور طبیعی زن و مرد به عنوان دو پیكره جامعه انسانی به زندگی مشترك با یكدیگر نیازمندند . در شرع نیز به پیوند میان این دو سفارش بسیار شده است، از این رو اخلاقی ترین، معنوی ترین و انسانی ترین جلوه پیوند زن و مرد در ازدواج تجلی پیدا می كند و هر نوع رابطه (جنسی) كه خارج از قانون ازدواج باشد، مشكلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می آورد.در جوامع غربی كه پایه های اخلاق دینی و مذهبی سست و ضعیف است، رابطه زن و مرد از چارچوب قوانین و هنجارهای موجود تجاوز می كند . به طوری كه ارتباط آزاد دختران و پسران به شكل طبیعی و غریزی جریان دارد و از اینجاست كه ریشه های فساد اخلاقی شكل می گیرد و بنیاد اجتماعات بشری را متزلزل می كند.اما اسلام چه حد و مرزی برای ارتباط بین زن و مرد قائل است؟خداوند در قرآن می فرماید: زنان پلید برای مردان پلیدند و مردان پلید برای زنان پلید و زنان پاك برای مردان پاك هستند و مردان پاك برای زنان پاك . اینان از آنچه درباره ی ایشان می گویند بركنارند ، برای آنان آمرزش و روزی نیكو خواهد بود. ( نور / 26)از دیدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب ظاهری و درونی در عرصه های علمی و مشاركت های اجتماعی قابل قبول است (گردآوری : انجمن ناجی) اما خارج از این چارچوب برای ایجاد ارتباط ، اسلام ازدواج موقت یا دائم را توصیه می كند. از این رو در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعایت ضوابط اسلامی منعی برای این ارتباط نیست و چه بسا اینگونه ارتباطات زمینه ساز دوستی های فكری ، معنوی و عقلی هم بشود.اما وقتی جوانان تن به ازدواج دائم نمی دهند و جامعه قدرت پذیرش ازدواج موقت ، بخصوص در مورد دختران را ندارد، برای پاسخ به نیاز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختر و پسران چه باید كرد؟خداوند در این باره می فرماید : به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاكدامنی ورزند كه این برای آنها پاكیزه تر است ، زیرا خدا به آنچه می كنند آگاه است و به زنان با ایمان بگو كه دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه از آن پیداست (گردآوری : انجمن ناجی)... ( نور / 30 و 31 )و در ادامه می فرماید : كسانی كه وسیله ی زناشویی نمی یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گرداند... ( نور 33 )اساس هر نظمی در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف بر می گردد. اگر این نظم برقرار نشود جامعه به سوی انحطاط می رود. مشكل این است كه ما در بسیاری از موارد بخصوص در مورد مسائل اقتصادی از غرب الگو گرفته ایم كه این مورد موجب بسیاری از ناكامی های اقتصادی و فاصله طبقاتی و فقر در جامعه شده است، در حالی كه اگر موازین الهی و اسلامی در جامعه پیاده شود، شاهد این بحرانها نیستیم. یك جوان وقتی عدالت اسلام را ببیند، خودش می خواهد روابط آزاد نداشته باشد و این قید را با طیب خاطر می پسندد. این یك اصل رهایی بخش است كه نباید با جنس مخالف ، ناسالم برخورد كنیم. در عین حال جامعه نیز باید بسترسازی كند تا شرایط ازدواج دائم فراهم شود. اما در یك كلام برای حل بحران های اجتماعی ، راهی جز بازگشت به مبانی سنتی و سنت های اصیل دینی نداریم.
فراوری انجمن ناجی : روابط پسران و دختران جوان، در كشور ما به عنوان يك معضل اجتماعي مطرح است لذا بر اولياي خانه و مدرسه و به تبع آنها مسئولين فرهنگي و اجتماعي لازم است اين مسئله را به طور علمي بررسي نمايند و از هرگونه تصميم احساسي خودداري كرده و با شناخت كامل آسيب ها، زمينه ها و راهكارهاي علمي و تخصصي با اين انحراف برخورد نمايند. براي بررسي اين معضل با سؤال هايي روبرو هستيم: 1 - چه نوع روابطي، معضل اجتماعي به شمار مي رود؟
2 - چه آسيب هايي دراين زمينه جوانان ما را تهديد مي كند؟
3 - زمينه هاي اين روابط آسيب زا چيست؟
4 - چه راهكارهايي براي پيشگيري و هدايت صحيح وجود دارد؟
در اين مقاله سعي داريم پاسخگوي اين سئوالات باشيم.
روابط آسيب زا
ارتباط و برخورد پسران و دختران، امري اجتناب ناپذير است زيرا بديهي است كه در جامعه نمي شود ديوار و حائلي بين دو جنس كشيد. هنگامي كه از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعي و آسيب زا ياد مي شود، منظور روابط پنهاني، غيرعادي و ناپخته اي است كه به دور از هرگونه شناخت كافي بوده و به صورت هيجاني، تخيلات و رؤياهاي غيرواقعي صورت مي گيرد. دختران و پسراني كه به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست يابي از بين آنان، افرادي مانند خود را مي يابند و روابط نامتعادلي برقرار مي كنند، معمولا در نهايت با احساس سرخوردگي و بيهودگي و نيز احساس بيزاري از خود به خانه باز مي گردند.غريزه جنسي، غريزه اي نيرومنداست که هر چه بيشتر اطاعت شود، سركش تر مي گردد؛ همچون آتشي كه هر چه به آن بيشتر خوراك بدهند شعله ورتر مي شود.(1)تعاليم انسان ساز اسلام، اين نوع روابط را نهي مي كند نه اينكه زنان و دختران را از جامعه طرد نمايد و از هرنوع حضور و فعاليت هاي آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگيري كند. بلکه براي آن حدودي قئل باشند. هنگامي كه يكي از دختران شعيب از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسي را به خانه دعوت كند با كمال وقار و حياء با موسي سخن گفت (قصص. 25) اين الگوي شايسته به ما نشان مي دهد كه مي شود زنان و مردان در جامعه با يكديگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عين حال حريم يكديگر، حياء و عفت خود را نيز حفظ كنند.
********************آسيب شناسي الف - آسيب رواني: فقدان حريم ميان زن و مرد و آزادي معاشرت هاي بي بند و بار، هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد. روح بشر فوق العاده تحريك پذير و سيري ناپذير است، از طرفي تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام نشدني است و دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد.
(2) از طرف ديگر اگر در كوچه و خيابان، دلبري مرسوم گردد و جلوه گري، هنر دختران محسوب شود و در روابط دختر و پسر تجاذب و دلبندي به ميان آيد، دختراني كه از زيبايي لازم برخوردار نيستند، هميشه احساس كمبود و حقارت مي نمايند و لطمه هاي جدي بر روح و روان آنان وارد مي شود. آفت ديگر اين است كه افراد در اين نوع روابط كه معمولاً ناپايدار بوده و براساس سودجويي است نه تعهد، به شكست در عشق منتهي مي شوند و در نتيجه روح لطيف و با نشاط آنها گرفتار افسردگي مي شود. عشق بازي هاي خياباني قبل از ازدواج، آسيب ديگري نيز دارد وآن اين است كه دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تاثير آن بر زندگي آينده دچار تشويش خاطر و نگراني هستند و اين نگراني اثر مخربي بر بهداشت رواني انسان مي گذارد.
ب - آسيب اجتماعي: آنچه موجب فلج كردن نيروي اجتماعي است، آلوده كردن محيط كار به لذت جويي هاي شهواني است
(3) زيرا از طرفي شخصيت و كرامت زن را در حد يك كالا براي كام جويي مردان تنزل مي دهد و امنيت رواني لازم را براي فعاليت اجتماعي او از بين مي برد، و از طرف ديگر مردان، تمركز حواس و دقت كافي را براي كارهاي خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مند تر شود اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به كار خود رسيدگي كرده، جوانان در محيط كار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پيشرفت هاي بيشتري خواهند رسيد.تفاوت جامعه اي كه روابط جنسي را به محيط خانوادگي محدود مي كند با اجتماعي كه روابط آزاد در آن اجازه داده مي شود اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت و در اجتماع دوم، آغاز محروميت و محدوديت است (گردآوری : انجمن ناجی)
ج - آسيب خانوادگي: معاشرت هاي آزاد و بي حد و مرز در برخي خانواده ها، زمينه بي بند و باري پسران و دختران را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت يك وظيفه، تكليف و محدوديت در آورده است (گردآوری : انجمن ناجی)در سيستم روابط آزاد جنسي، پيمان ازدواج به دوران آزادي دختر و پسر خاتمه مي دهد و آن ها را ملزم مي سازد كه به يكديگر وفادار باشند و در سيستم اسلامي به محروميت و انتظار آنان پايان مي بخشد. (4) پس آسيب اول، بي رغبتي به ازدواج و تشكيل خانواده است (گردآوری : انجمن ناجی) آسيب ديگر اين است که روح بي اعتمادي و سوء ظن در جامعه اوج مي گيرد و اين همان چيزي است كه قرآن كريم از آن نهي فرموده است (هجرات. 12) بنابر اين روابط آزاد، زمينه ساز بسياري از سوء ظن ها است (گردآوری : انجمن ناجی) نكته ديگري كه در جوامع آزاد و مختلط، خانواده ها را تهديد مي كند اين است كه زن و مرد، همواره در حال مقايسه اند، مقايسه آنچه دارند با آنچه ندارند وآنچه ريشه خانواده را مي سوزاند اين است كه اين مقايسه ها آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مي زند. (5) ادامه دارد...
جاذبه ها مانع شناخت است:تصور کنید دارید توی یه جاده ی تاریک قدم میزنید و یک چراغ همراه شماست هر چیزی که مانع خوب رسیدن نور چراغ بشه میتونه برای شما مشکل آفرین باشه جاذبه و وابستگی که در دوستی قبل از ازدواج وجود داره مانع دید بهتر شما از اون ادم میشه
2-پیشنهاد دوستی نشانه ی عقیده ی نادرست است:
کسی که در خانواده ای زندگی میکنه که جنس مخالفش در اون خانواده بهش توجه نمیکنه میره دنبال دوستی با جنس مخالفش که نشانه ی تربیت نادرست کمبود محبت و عقیده ی نادرستشه3-خیانت در امانت:آقا پسری که میری دنبال دوستی با یه دختر خانوم آیا میدونی که این دختر امانت پدرش واز اون بالاتر امانت خداست؟خیانت در امانت؟؟؟؟؟؟ 4-از دست رفتن سرمایه ی معنوی:
خانم یا آقایی که با جنس مخالفتون دوست میشی تصور کن به هر دلیلی رابطه ی شما قطع بشه وشما بعد از مدتی با فرد دیگه ای آشنا بشی و باش ازدواج کنی آیا دیگه سرمایه ای از عشق داری که برای همسرت خرج کنی؟شما تمام عشق و توانتو واسه ی کسی دیگه خرج کردی و حالا.......
5-کم شدن میل به ازدواج در آقایون وبالا رفتن سن در خانوم ها(خانوم ها حتما بخونن):دخترای خوب شما وقتی با یه پسر دوست میشی در واقع داری نیازهاش رو تامین میکنی پس اون آقا به دنبال ازدواج نمیره در واقع دختری که با یک پسر دوست میشه به خودش و همجنس هاش ظلم میکنه.
با بررسی روابط موجود بین دو جنس مذكر و مؤنث در جامعه ما ، می توان دسته های مختلفی از رفتار را مشاهده كرد كه هریك از این نوع برخوردها ارتباط مستقیمی با عوامل تعیین كننده رفتار ، از جمله سطح تحول شخصیت، سطح تحول هوش،و تراز فرهنگی انسان دارد . دسته های مهم در برخوردهای بین دودختر و پسرعبارتند از:
1- برخورد مبتنی برشناخت و احترام متقابل :
این نوع برخورد بر اساس دركی كه انسان از شأن انسانی خود و نیز جایگاه و رفعت انسانی دیگران دارد ، صورت می گیرد . انسانی كه برای انسانیت و شأن خود ارزش والایی قائل است ، روابطش را با دیگران به گونه ای تنظیم می كند كه در آن احترام متقابل و ارزش گذاری متعالی و متعامل رعایت شده باشد . چنین برخوردی زمانی ایجاد می شود كه انسان به نیازهای روانی خود در كنار نیازهای زیستی خویش توجه داشته باشد و نوع برخورد او با دیگران،بیشتر از سطوح بالاتر نیازها نشأت گرفته باشد . این نوع برخوردِ احترام آمیز ، به دور از پرخاشگری ، به دور از نیات سود جویانه و اندیشه های مبتنی بر سوء استفاده انجام می گیرد . حال برای این كه جایگاه این نوع برخورد را بهتر نشان دهیم ، ضروری است به بررسی انواع دیگر برخوردها نیز بپردازیم .
2- برخورد مبتنی بر شرم افراطی :
بهتر است پیش از توضیح این بند به تفاوت دو اصطلاح" شرم" و" حیا" بپردازیم . شرم كه بیشتر مترادف با خجالت كشیدن و یا كناره گیری كردن است ، اصطلاحی است ناظر بر ناتوانی انسان در یك برخورد اجتماعی . فردی كه دچار شرم است ، در یك موقعیت اجتماعی خاص نمی تواندرفتارمناسب و مطلوبازخود نشان دهد . اصطلاح دیگر حیاست . حیا یك صفت پسندیده اخلاقی است و آن عبارت است از خویشتنداری ارادی فرد در انجام اعمالی كه خلاف قاعده و شأن شرعی و عرفی باشد . حیا در حقیقت نوعی توانایی است ، در حالی كه شرم یا خجالت،نوعی ناتوانی به شمار می آید . انسان وقتی می باید سخنی را در مقابل جمعی بگوید ، ولی خود را ناتوان از بیان آن می یابد ، دچار شرم است؛ در حالی كه وقتی انسان تمایل دارد مثلاً نسبت به بزرگتر خویش از جمله پدر ، مادر ، معلم و یا مربی خود رفتاری مبتنی بر بی حرمتی نشان دهد و از عهده انجام چنین كاری نیز برمی آید ، ولی به دلیل داشتن صفت حیا خویشتن داری كرده ، آن را انجام نمی دهد ، نوعی توانایی و قدرت را از خود به نمایش گذاشته است . با این توصیف می باید برخورد مبتنی بر شرم و برخورد مبتنی برحیابا جنس مخالف را از یكدیگر تفكیك كنیم . برخورد مبتنی بر شرم برخوردی از روی ناتوانی است ، در حالی كه برخورد مبتنی برحیا ،برخوردی خویشتندارانه و ارادی است .
گل
كسانیهستندكه در مقابل جنس مخالف دچار خجالت زدگی شده ، از خود شرم افراطی نشان می دهند؛ دسته ای دیگرانواع برخوردهای اجتماعی بین دو جنس را می سازند . پسری كه به هنگام مواجهه با جنس مخالف دست و پای خود را گم می كند و نمی تواند بر اعصاب خود مسلط شود و یا دختری كه در مواجهه با جنس مخالف توانایی برخورد صحیح كلامی را از دست می دهد و نمی تواند مطالب را به درستی و مبتنی بر تفكر بیان نماید ، مصداق چنین برخوردی هستند . چنین فرد یا افرادی از این ناتوانی به نوعی دچار آسیب خواهند شد .
3- برخورد اضطراب آلود و هیجان زده:
در ادامهیبرخورد مبتنی بر شرم افراطی ، برخورد هیجان زدهیافراد در مقابل جنس مخالف را می توان یافت . این نوع برخورد به صور مختلف مانند عصبانیت ، سرخ شدن و بالارفتن ضربان قلب ، عجولانه رفتار كردن و رفتار مبتنی بر ترس و یا خوشحالی افراطی دیده می شود . هیجان كه یك حالت برانگیختگی روانی است شامل تمامی مواردی كه نام بردیم اعم از ترس ، خوشحالی ، عصبانیت ، عجله و امثال این هاست . هر چند كه هیجانات اجزای لاینفك رفتارانسانی هستند و لی می باید برای اتخاذ تصمیم صحیح و نشان دادن رفتارمناسب تحت كنترل در آیند .برخورد با جنس مخالف به شكل هیجان زده،می تواند تصمیم گیری و نیز انجام اعمال صحیح ما را تحت الشعاع خود قرار دهد . به طور كلی ، توصیه روان شناسان به انسان ، كنترل هیجان ها و حفظ خونسردی در تمامی موقعیت های زندگی است (گردآوری : انجمن ناجی)این توصیه،از رفتار اجتماعی ما با جنس مخالف نیز جدا نیست .
4- برخورد خشك و محدود :
دستهیدیگری از انواع رفتارهای متقابل بین دو جنس در جامعه ما رفتار خشك و محدود است . در این نوع رفتار، زن و یا مرد به گونه ای با جنس مخالف مواجه می شود كه گویی از وی متنفر است و یا این كه بهشدت او را طرد می كند . هر چند كه حفظ حدود شرعی از جمله نحوه نگاه كردن به نامحرم می باید جزو صفات متعالی یك انسان به شمار آید .
5 - برخورد مبتنی بر پرخاشگری :
در توضیح این مطلب بهتر است به تفاوت موجود بین عصبانیت یا خشم ( كه نوعی هیجان است )و پرخاشگری(كه یك نوع رفتار و تمایل است ) ، اشاره ای داشته باشیم . پرخاشگری در اصل تمایل و یا عمل فرد است در جهت آسیب زدن به یك شیء و یا شخص دیگر . در حالی كه عصبانیت یك حالت برانگیختگی هیجانی است كه در آن تغییرات بدنی آشكاری دیده می شود . در حالت عصبانیت،فرد كنترل خود را بر اعمالش تا حدودی از دست می دهد . پرخاشگری ممكن است با عصبانیت همراه باشد و گاه بدون آن بروز كند . فردی كه با خونسردی تمام در گوشه ای نشسته ، چیزی را عمداً تخریب می كند و یا حتی در پرخاشگری های افراطی با خونسردی تمام جان فردی را می گیرد ، پرخاشگری را بدون عصبانیت از خود نشان می دهد . ولی فردی كه با عصبانیت دست به شكستن چیزی و یا ضرب و جرح دیگری می زند ، پرخاشگری را با عصبانیت تواماً دارد . برخی از برخوردهای بین دو جنس در جامعهیما از نوع برخوردهای پرخاشگرانه است . اما این نوع از برخوردها را به نحو آشكار از برخوردهای هیجان زده منفك و مجزا می كنیم . پسری كه برای نشان دادن توجه خود به یك دختر،با موتور و یا ماشین از كنار او بهسرعت می گذرد و او را دچار ترس می كند و رفتارهایی از این قبیل ، نشانگر رفتارهای پرخاشگرانه است . پرخاشگری نسبت به جنس مخالف می تواند مشكلاتی را در زندگی آتی انسان ایجاد كند . پرخاشگری كه سرچشمهیآن یك تمایل درونی برای آسیب زدن می باشد،ممكن است به صورت اعمالی كه به نحوی فرد مقابل را ناراحت می كند و یا می رنجاند و نیز گفتن كلماتی كه به نوعی آزار دهنده است ، تجلی داشته باشد .
گل
6- روابط پنهانی :
برقراری روابط پنهانی با جنس مخالف پیش از ازدواج ، یكی دیگر از انواع رفتارهای بین دو جنس را در جامعه ما نشان می دهد . برقراری روابط پنهانی و مخفیانه در طبیعتِارتباط بین دو جنس نهفته است ، ولی باید بین ارتباطِ پنهانی قبل و بعد از ازدواج،تفاوتی آشكار و اساسی قایل بود . ازدواج نقطه ای است كه درآن می تواند عمیق ترین روابط فردی و پنهانی بین دو جنس شكل گرفته ، و به شكلی مطلوب استمرار پیدا كند . در حالی كه پیش از ازدواج ، این نوع روابط بهخصوص از جانب افرادی كه نمی توانند بر رفتار خود تسلط كافی داشته باشند ، می تواند مشكل ساز باشد . دختران و پسرانی كه بدون تسلط كافی بر اعمال و رفتار خود،اقدام به برقراری روابط پنهانی با یكدیگر می كنند ، معمولاً در این زمینه دچار نوعی آسیب و یا شكست می شوند .
7- برخوردهای غیر عادی و ناپخته :
این نوع برخوردها بیشتر توسط كسانی صورت می گیرد كه به لحاظ فرهنگی ، تحول هوشی و تحول شخصیتی،در سطحی بسیار پایین و مبتذل قرار گرفته اند . متلك گویی ، ایجاد مزاحمت های خیابانی و یا مزاحمت های تلفنی از جمله این نوع رفتارهای ناپخته است .
8- افراط در معاشرت :
این نوع رفتار كه معمولاً متأثر از فرهنگ غربی در زمینه ارتباط بین دو جنس است،بیشتر در میان خانواده هایی دیده می شود كه دارای یك فرهنگ منسجم و اصیل شرقی و اسلامی نیستند. اختلاط بیش از حد بین دختر و پسر،پیش از ازدواج با توجیهاتی مانند زمینه سازی برای شناخت بهتر دو جنس از یكدیگر و یا زمینه سازی برای كسب تجربیات عملی برای انجام یك ازدواج موفق صورت می گیرد . میهمانی ها ، جشن تولدها ، مراسم مختلف ورزشی و مسافرت های دسته جمعیكهمعمولاً بستر و محمل چنین روابطی است ، در میان این دسته از افراد به وفور دیده می شود . چنین اعمالی بدون توسل به عناصری از فرهنگ غرب اساساً امكان پذیر نیست و این نكته معمولاً مردم ما را دچار تعارض و آشفتگی می كند ، زیرا یك فرهنگ در درون خود دارای انسجام است وما نمی توانیم فرهنگ را به شكل مخلوط و بدون انسجام وبرگرفته از جوامع مختلف به كار گیریم . شاید گرفتاری بزرگ بشر در عصر حاضر دور افتادن از یك فرهنگ منسجم و سازمان یافته باشد.به این ترتیب ملاحظه می شود كه افراط در معاشرت ، یك پدیده غربی در جامعه ماست . ما برای برخوردهای مناسب بین دو جنس برنامه ،نظام و حدود معینی را به شكل مشخص در اختیار داریم.به منظور بررسی این مطلب به بحثی دیگر می پردازیم .
ب ـ وضع مطلوب در روابط دختر و پسر :
پس از بحث در مورد وضع موجود در روابط دختر و پسر می توانیم حدود ارتباط مناسب بین دو جنس را مورد بحث و بررسی قرار دهیم . برای نشان دادن وضع مطلوب در روابط بین دو جنس می توان به ویژگی ها و خصوصیات زیر اشاره كرد .1- شناخت واقعیت های جنس مخالف :در این زمینه بهتر است به گونه ای عمل كنیم كه واقعیت جنس مخالف را تا حد ممكن بشناسیم و بر اساس این شناخت ، اعمالمان را تنظیم كنیم . به نظر من بهترین راه شناخت جنس مخالف،در نظر گرفتن و شناخت دقیق تر واقعیت وجودی افرادی از جنس مخالف است كه با ما سالها زندگی كرده و ما آنها را در نشیب و فرازهای گوناگون زندگی از نزدیك آزموده ایم. برای جنس مؤنث شناخت پدر ، برادر ، عمو ، دایی و امثال این افراد می تواند تا حد زیادی واقعیت جنس مخالف را نشان دهد . برای جنس مذكر نیز واقعیات مشاهده شده از مادر ، خواهر ، خاله ، عمه و امثال این ها می تواند نشانگر واقعیات وجودی جنس مخالف باشد . در صورتی كه بدانیم و یقین داشته باشیم كه افراد جنس مخالف تا حد بسیار زیادی-بخصوص از آن جهت كه در زندگی ما عملاً مؤثر است-با یكدیگر مشابهت دارند ، دیگر دچار خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف نخواهیم شد.
2- اجتناب از خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف :
یكی از مشكلات موجود در روابط بین دو جنس،داشتن تصورات خیالی از یكدیگر است . گاه دختر و پسر از یك فرد بخصوص،تصویری خیالی و كاملاً غیر واقعی می سازند و با آن تصویر زندگی می كنند . برای دختر گاه یك پسر با تمام ضعف ها و محدودیت ها و همچنین ناپختگی ها و رشدنایافتگی ها به شكل شاهزاده ای كه سوار بر اسب سپیدی از راه رسیده و او را به سرزمین رؤیاها می برد ، تجلی پیدا می كند . و یا برای پسری سرخورده و ناتوان از هدایت و سامان دادن به عواطف ، افكار و احساسات دختری چنان تجلی پیدا می كند كه گویی فرشته ای مهربان از آسمان ها برای نجات او و برای ایجاد پناهگاه برای او به زمین آمده است . این تصورات رؤیایی بسیار زود از بین خواهند رفت و واقعاً مانند یك رؤیا در زندگی زایل خواهند شد . بنابراین در یك ارتباط مطلوب بهتر است از رؤیا پردازی در مورد جنس مخالف بهشدت اجتناب كنیم . این مطلب با عشق و دوست داشتن مغایرتی ندارد . انسان می تواند فردی را بسیار عمیق دوست بدارد و لكن این دوست داشتن نباید موجب كوری و كری انسان شود .
3- ا ز بین بردن ترس ها ، دلهره ها ، هیجان ها ، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف :
سومین ویژگی در یك برخورد مطلوب ، خالی كردن ذهن از عواطف منفی است . هرگونه احساسی كه می تواند جنس مخالف را در ذهن ما به شكل منفی جلوه دهد و یا موجب رفتار مخرب ما نسبت به او باشد ، می باید از ذهن حذف شده یا اصلاح گردد .
4- حفظ خونسردی و صلابت شخصیت ، به هنگام برخورد با جنس مخالف :
ما باید به هنگام برخورد با جنس مخالف ، خونسردی خود را حفظ كرده ، وهیجانات مختلف را از خود دور كنیم و چنین امری حداقل از دو طریق امكان پذیر است: اول اینكه تلاش كنیم جنبه های ارادی اعمالمان را افزایش دهیم و به عبارت دیگر با داشتن برنامه هایی در جهت تقویت اراده خویش گام برداریم . انسان هایی كه خود را به دست امیال و راحتی ها می سپارند معمولاً تسلط خوب و كافی بر اعمال خویش ندارند . دوم این كه از طریق تمرین و حفظ خونسردی به هنگام مواجه شدن با جنس مخالف ، تلاش كنیم به سطحی از كنترل رفتار دست بیابیم كه در آن خونسردی و صلابت كافی در برخورد با جنس مخالف را داشته باشیم .
5- برخورد مبتنی بر احترام با مراعات حدود شرعی در مورد محرم ، نامحرم ، حلال و حرام :
در فرهنگ ما برخورد مناسب بین دو جنس به شكل دقیق در چگونگی ارتباط بر اساس ملاك های چهارگانه محرم و نامحرم و حلال و حرام مشخص شده است . رعایت این حدود،نشانگر آشنایی ما با فرهنگ منسجم اسلامی است .برای شناخت این حدود لازم است به كُتب فقهی مناسب مراجعه گردد.
6- فقدان روابط پنهانی با جنس مخالف و ملباسمو با والدین در این گونه موارد :
برقراری روابط پنهانی پیش از ازدواج ممكن است تا بدان جا پیش رود كه به نوعی به هر یك از طرفین آسیب رسانده و آنها را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد . بهتر است دختران و پسرانی كه تجربه و شناخت كافی از جنس مخالف ندارند و نیز تسلط كافی بر اعمال و افعال خویش نیافته اند ، از طریق ملباسمو كردن با والدین و احتمالاً در میان گذاشتن تمایل خود نسبت به كسی ، از آنان راهنمایی بخواهند و از این راه احتمال آسیب دیدگی روانی و تربیتی خویش را كاهش دهند .
7 – اجتناب از برقراری روابط صمیمانه با جنس مخالف قبل از عقد شرعی :
با این حال كه روابط ما با جنس مخالف می باید خالی از پرخاشگری و ناپختگی و به دور از بی احترامی باشد ، لكن نباید ارتباط صمیمانه ای بین ما برقرار شود و این مطلب را حتی به رغم وجود علاقه بین دو جنس نیز می باید رعایت كرد . 8ـ نداشتن رفتارسَبُك ، خود نمایی و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف : توصیه می شود كه دختران و پسران از داشتن رفتار سـَبـُك مبتنی بر جلب توجه جنس مخالف دوری گزینند . این مطلب به رغم این كه به صورت یك راهنمایی برای دختران و پسران ارائه می شود ، ولی گاهی اوقات از طرف برخی از دوستان نوجوان و جوان مورد اعتراض قرار می گیرد . بعضی از دختران در مقایسه خود با دیگران به این نكته اشاره می كنند كه آنهایی كه رفتار آنچنانی در پیش می گیرند و خود را به اشكال مختلف به جنس مخالف عرضه می كنند در زندگی موفق ترند ، بسیار زودتر ازدواج می كنند و تشكیل زندگی می دهند . در حالی كه ما به دلیل داشتن رفتار سنگین ، پیوسته دچار تنهایی و دورافتادن از ازدواج می شویم . چنین عباراتی به نوعی برای این دختران راهنمای عمل قرارمی گیرد و آنها را دچار تعارض بین حفظ حرمت ، عفت و رفتار موقر از یك سو،و داشتن یك رفتار خودنمایانه مبتنی بر جلب مشتری از سوی دیگر می سازد .
انسانی كه دارای اهداف و آرمان های شناخته شده و منسجم در جهت حفظ كرامت انسانی خویش است هرگز از این وضع دچار تعارض نمی شود . او به دنبال یافتن همسری پاك و عفیف است ، ولی كسی كه از طریق نمایش دادن اندام ها و ظاهر خود ، پسری را به سوی خویش جلب می كند ، قطعاً باید بداند كسی را شكار كرده است كه چیزی جز امیال حیوانی انسان نمی شناسد .در قرآن كریم آمده است:" زنان ناپاك ،از آن مردان ناپاكند و مردان ناپاك از آن زنان ناپاك،و زنان پاك از آن مردان پاك و مردان پاك از آن زنان پاك اند."اگر ارزش های عالی انسانی مانند عفت، ایمان ، پاكدامنی ، خوش قلبی و سلامت نفس برای كسی معنا پیدا نكرده باشد ، او می تواند زندگی خود را از طریق تمایلات سطح پایین تر مانند تمایلات جنسی ، سامان دهد . ولی كسی كه به سطوح بالاتر دسترسی پیدا كرده است هر چند كه مدتی ارضای تمایلات و نیازهای جسمانی او به تأخیر بیفتد ، حفظ ارزش های عالی انسانی او را كفایت می نماید .
بایدها و نباید ها در روابط دختران و پسران
ج ـ عشق و نقش آن در ازدواج :
یكی از مسائلی كه می باید در زمینه ازدواج مورد بحث و بررسی قرار گیرد ، جایگاه عشق در ازدواج است . بهراستی به سؤالاتی كه درباره عشق و نقش آن در زندگی وجود دارد چگونه باید پاسخ گفت ؟ سؤالاتی از قبیل:عشق چیست ؟ آیا عشق گناه است ؟ آیا ازدواج بدون عشق معنایی می تواند داشته باشد ؟ عشق باید قبل از ازدواج به وجود آید و یا بعد از آن ؟ آیا هر عشقی ضرورتاً باید منجر به ازدواج شود ؟ آیا عشق لزوماً باید انسان را به طرف انسانی دیگر سوق دهد ؟ عشق به چه عواملی بستگی دارد ؟ چگونه استمرار می یابد ؟ چگونه خاتمه می یابد ؟ و یا چگونه رشد پیدا كرده و به تعالی می رسد ؟
در ادامه ، به این گونه سئوالات پاسخ خواهیم داد، هر چند كه اذعان داریم این مطالب تمامی آنچه را كه در این زمینه می توان بیان داشت ، شامل نمی شود .
1ـ عشق عالیترین تجلی روح الهی انسان
بهراستی عشق چیست ؟ عشق را می توان جاذبه و كشش قلبی انسان به سوی كمال و جمال دانست . زیبایی یكی از كمالات است و زیبایی مطلق،خداست . عشق را جز با عشق نمی توان شناخت . عشق را جز عاشق نمی تواند درك كند .اما برای نزدیك شدن موضوع به ذهن،می توانیم از مثال های موجود در مراتب پایین تر موجودات زنده استفاده نماییم. شعرا و عرفا از جذب0 پروانه به سوی شمع بسیار استفاده كرده اند . هنگامی كه شاعر می گوید :
بلبل به چمن ز آن رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
اشاره به جذبه عاشق به سوی معشوق دارد . از این نوع رفتارها كه تنها می تواند نوعی تقریب به ذهن را در برداشته باشد ، می توان به كشش شاخ و برگ درختان به سوی نور اشاره كرد . انسان وقتی در تاریكی قرار میگیرد ، هر نقطه نورانی او را به سمت خود می كشد و این یك كشش به سوی نور است . حیواناتی از قبیل"سوسك"به طرف تاریكی كشش دارند و وقتی جایی روشن است،به تاریكی ها پناه می برند و در نقاط و زوایای تاریك پنهان می شوند . حیواناتی وجود دارند كه به طرف جریان ها و میدان های مغناطیسی كشش پیدا می كنند ، مانند ماهی هایی كه به كمك ایجاد حوزه های مغناطیسی در دریا به دام صیادان می افتند . در مورد كوچ پرندگان شواهدی وجود دارد كه نشان می دهدآنها به سمت و سوی خاصی كشش پیدا می كنند . كششی كه شناخت و ادراك ذهن در آن نقشی ندارد . به عبارت دیگر یك كشش ،بدون آن كه موجود زنده بداند به كجا می رود . این ها مثال هایی است كه تا حدودی معنای كشش به سمت یك هدف و تجهیز یك موجود زنده برای سوق یافتن به سوی آن را نشان می دهد .
عشق در مرتبه ای بسیار عالی تر و به عنوان عالی ترین تجلی عالم هستی ، قلب انسان را به سوی كمال و زیبایی مطلق سوق می دهد . خدا انسان را به گونه ای آفریده است كه وقتی به سوی نورووجود مطلق متمایل می شود با تمام وجود به سمت آن كشیده می شود . به این ترتیب عشق،كشش قلب انسان است به سوی خداوند . این تعبیر در قرآن كریم و در متون اسلامی باعباراتی مانند" حُب" نشان داده شده است .درقرآن كریمآمده است : اگر خدا را دوست دارید ، تبعیت من(پیامبر) را بنمایید كه در نتیجه خدا نیز شما را دوست خواهد داشت و یا زبانم را به یاد خودت گویا كن و قلبم را به عشق خودت شیفته ساز . حب یا عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست . ولی "چرا عشقكهاصالتاً می باید متوجه خدا باشد ، به انسان ها تعلق پیدا می كند ؟"سئوالی است كه می توان به این طریق به آن پاسخ داد كه عشق در مراتب پایین تر انسانی،بهسمت نشانه هایی از جمال و كمال الهی كه در انسان ها بهعنوان خلیفه او به ودیعت گذاشته شده است متوجه می شود . انسانی كه هنوز نمی تواند دركی از جمال و كمال مطلق داشته باشد لاجرم به سوی جمال های عینی و قابل رؤیت كشیده می شود و به سوی كمالات و عواطف انسانی كه نشانه هایی از رأفت الهی در وجود انسان هستند ، سوق پیدا می كند . به عبارت دیگر عشق یك انسان به انسان دیگر، اگر خالی از هواها و امیال باشد نشانه ای از عشق به كمال مطلق است . با این دیدگاه است كه عشق،یك كمال برای انسان محسوب می شود . قلب عاشق،اشرف بر قلب غیر عاشق است . انسان عاشق،افضل بر انسان غیر عاشق است .
برای این كه بتوانیم این نكات را بیشتر و دقیق تر توضیح دهیم می باید محورهای دیگری نیز مورد بحث قراردهیم .
تفاوت عشق با هوای نفس :
عشق را باید عامل تكامل بخش انسان بدانیم . بنابراین باید آن را از ارضای نیازهای معمولی و مشترك حیوانی متمایز نماییم . اگر ما برای رفع نیازهای خود به چیزی یا به انسانی نیازمند باشیم ، این نیاز میان ما و آن شیء یا انسان ، نوعی وابستگی ایجاد می كند ، ولی این وابستگی را نباید با كشش عاشقانه یكی بدانیم . این را باید از نوع هوای نفس بدانیم ، حال آنكه عشق از جمله صفات برتر و متعالی انسانی است . هدف هوای نفس،ارضای خویشتن است ، ولی هدف عشق،بقا و حضور معشوق است ، حتی اگر به فنای عاشق بینجامد . بنابراین ملاك مشخص برای تمیز بین عشق و كشش امیال،در همین است كه عاشق درصدد رضایت معشوق است ، نه رضایت خویش . عاشق وقتی با معشوق كامل مواجه می شود ، می خواهد همه چیزش را ، حتی خود را از دست بدهد و عبارت معروف حافظ كه می گوید :
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست تو خود حجاب خودی ، حافظ از میان برخیز
اشاره به این دارد كه می باید فردیت فرد و خود بودن او نیز زایل شود تا معشوق نزد وی تجلی كامل بیابد . با این توصیف باید عشق یك انسان به انسان دیگر را از تمایل و كشش مبتنی بر نیازهای وی منفك و مجزا كرد . به این ترتیب است كه اگر فردی نشانه ای از عشق را در دل خویش نسبت به فردی دیگر دارد ، می باید در درجه اول به معشوق خود بیندیشد نه به خویشتن خویش . اگر برای ارضای تمایل خود ، معشوق را بهطـُرق مختلف قربانی می كند و از آن جمله دست به عملی می زند كه آبروی وی را خدشه دار سازد ، باید مطمئن باشد كه این عشق نیست ، بلكه یك كشش از نوع حیوانی است .
3ـ عشق موجب تعالی و عفت است :
بایداین نكته رابدانیم كه عشق ، انسان را رو به رشد می برد و موجب كمال اخلاقی و عرفانی انسان می شود و از آن جمله عفت و پاكدامنی را در او افزایش می دهد . انسان عاشق می خواهد پاك زندگی كند ، به پاكی ها برسد و به سوی روشنایی ها سوق پیدا كند و شاید با همین تبیین از عشق است كه كلامی معروف از پیامبر گرامی اسلام نقل می شود كه فرمود : آن كه عاشق شود و عفت بورزد و از این عشق بمیرد ، او شهید مرده است .
4ـ عشق مكمل ازدواج است نه عامل آن :
با این بحث ، به موضوع جایگاه عشق در ازدواج وارد می شویم . سئوال این است كه اگر كسی فردی از جنس مخالف را دوست بدارد و بهراستی عاشق او باشد ، آیا این امر می تواند تنها عامل تعیین كننده ازدواج آن دو به شمار آید ؟ باید در پاسخ بگوییم : نه . زیرا ازدواج در حقیقت نوعی مشاركت اجتماعی است كه در آن دوانسان باید از جهات گوناگون با یكدیگر تناسب عملی داشته باشند ، از آن جمله تناسب اعتقادی ، تناسب اجتماعی ، تناسب عقلانی و تحصیلی و امثال این موارد . انسان در ازدواج تمامی نیازهای سطوح مختلف خود را از ابتدایی ترین نیازهای حیوانی تا عالی ترین نیازهای انسانی به مشاركت می گذارد. برای تشكیل یك خانواده می باید تناسب بین دو انسان برای برآوردن تمامی نیازها در حد بالایی وجود داشته باشد . بنابراین برای ازدواج ما باید به انسانی بیندیشیم كه بتواند قسمت اعظم نیازهای مختلف ما را مرتفع كند .
به این ترتیب عشق می تواند مكمل چنین ازدواجی باشد، نهفقط عامل تعیین كنندهآن . باید اذعان كنیم كه به رغم اهمیت و تعالی عشق در زندگی ، نیازهای واقعی انسان نیز حقیقتی انكارناپذیرند . انسان عاشق نمی تواند به عشق اكتفا كند و از نیازهای خود از این طریق چشم بپوشد . از این رو بهتر است كه برای ازدواج انسانی را انتخاب كنیم كه در برآوردن نیازهای مختلف ، ما را یار ، همراه و همسر باشد ، نه اینكه تنها به دلیل عشق ، انسانی را برگزینیم كه از جهات عدیده با ما تباین ( اختلاف ) داشته باشد. ازدواجی كه بدون توجه به نیازهای گوناگون انسان ، حتی نیازهای مربوط به خورد و خواب و... صورت پذیرد و تنها بخواهد عشق را تأمین نماید ،در واقعیتبسیار زود شكست خواهد خورد .
5ـ عشق در قلب سالم جوانه می زند و در آن رشد می كند :
با این عبارت وارد این موضوع می شویم كه عشق قبل از ازدواج اساسی تر و با دوام تر است یا عشق بعد از ازدواج ؟ باید به این نكته توجه كنیم كه عشق در بستر قلب سالم ، حقیقت جو و به دور از تعصبات و هواهای نفسانی جوانه می زند و رشد پیدا می كند . در صورتی كه ما انسان ها در تلطیف و تطهیر روح خود بكوشیم ، هر روز خویش را برتر و والاتر از روز قبل قرار دهیم و غل و غش را از درون خود برانیم، قلب را بستر جوانه زدن عشق و رشد روزافزون آن ساخته ایم . بدین ترتیب پس از آن كه انسان مناسبی را برای ازدواج برگزیدیم و با او در یك مشاركت انسانی وارد شدیم ، باید منتظر آن باشیم كه عشقی پاك میان ما زاده شود و به كمال برسد و در سایه لطف و مرحمت الهی به معشوق حقیقی متصل گردد . چنین عشقی در زندگی،روشنایی می آفریند و هر قدر زن و شوهر به پختگی و كمال نزدیكتر می شوند پاكی و خلوص این علاقه مندی را بیش از پیش در قلب خود احساس می كنند .
بنابراین بیاییم برای این كه عشق را زنده نگه داریم ، پاسدار حریم آن باشیم و آن را به عنوان گل سرسبد نعمت های الهی به انسان ها هدیه دهیم ، در كمال و صلاح درونی خویش بكوشیم و از این طریق دنیا را تبدیل به گلستان عشق كنیم .