ما هنوز نتوانسته ایم الگوی کاملی ازروابط مطلوب دختر و پسر ارائه دهیم و با توجه به ضرورتها قرآن را می گشاییم ودلهای خویش را در آبشخور کوثر آن شستشو می دهیم . باشد که از نورش بهره گیریم و به پاسخ مطلوب برسیم . در قرآن کریم ، در سوره های قصص ، احزاب ،یوسف ، مریم ، در اینرابطه این گونه سخن به میان آمده است .
بررسی ارتباط کلامی زن و مرد ازدیدگاه قرآن
در قرآن ، مسئله ارتباط دو جنس در ابعاد گوناگون و در گستره بسیار وسیعی موردبررسی قرار گرفته است و شامل گفت و گوی دو جنس ، نظر و نگاه ، دست دادن و مصافحهکردن ، مساعدت . کمک کردن ،تنهایی و خلوت گزینی و دیگر انواع ارتباط می شود . مادر آیات 22 به بعد سورۀ قصص ، با جونی پر شور روبرو هستیم ، جوانی که بخاطر مبارزه با نظام فاسد ، از دیار خویش می گریزد و به شهر مدین پناه می برد . درمدین کنار چاه آب ، نگاهش در میان چوپانان که برای آب دادن گوسفندانشان آمده اند ،به دو دختر جوان می افتد . با طرح یک سوال سر از کارشان در می آورد : ” چه می کنید؟ کارتان چیست ؟ ” . آنان در پاسخ می گویند : ” ما به گوسفندان آب نمی دهیم تاآنکه چوپانان آب بردارند و سرچاه را خلوت کنند ” . در ذهن جوان ، سؤال دیگری جوانهمی زند و می پرسد : ” مگر شما کسی را ندارید که در کارها کمکتان کند ؟ ” ذهن زیرکدختران جوان ، منظور جوان را به خوبی در می یابد و در ادامه می گویند : ” پدر ماپیری سالخورده است ”.
نکته :تا اینجا از آیه استفاده می کنیم که ارتباط دو جنس مخالف ، درحد مکالمهوگفتگو نهی نشده است .
نتیجه : ارتباط کلامی بین دختر و پسر اشکالی ندارد ! سوال : آیا قرآن برایگفتگوی دو جنس با یکدیگر قید و شرط و حد و مرزی از نظر کمیت و کیفیت قائل شده است؟ یا اینکه دختر . پسر بی هیچ قید و شرط و با هر شکل و شیوه ای می توانند با همارتباط گفتاری داشته باشند ؟
در این زمینه نیکوست با یکدیگر نگاهی به سورۀ احزاب بیافکنیم . در آیه 32 این سورهخطاب به زنان پیامبر ( ص ) می فرماید : ”ای همسران پیامبر ! شما مانند هیچ یکاز زنان [دیگر ] نیستید ، اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلشبیماری است طمع ورزد ؛ و گفتاری شایسته گویید ” . گرچه خطاب آیه به زنانپیامبر (ص) است اما تعلیلی که در آخر آیه آمده ، همه زنان و مردان را در بر میگیرد . جان کلام آن که ؛ آیه 32 سوره احزاب ، ارتباط کلامی بین دو جنس را از دو طرفکنترل می کند . از طرفی ، دختران هنگام سخن گفتن باید عفت کلام را رعایت کنند و بهگونه ای سخن نگویند که همراه عشوه و ناز باشد تا دلها را مجذوب خود سازد و از سویدگر به پسرانن نیز سفارش مس کند که در مواجه با جنس مخالف ، با دلی پاک ( نه آکندهاز تمایلات جنسی ) روبرو شوند
بررسی ارتباط دختر و پسر در بعد مساعدت و یاری رساندن به یکدیگر
برای روشن شدن اصل مساعدت به قرآن باز می گردیم . در آیات سورۀ قصص موسی را دیدیمکه به کمک دختران شتافت . اما نکته ای در ادامه ی آیه آمده که در خور تأمل فراواناست . قرآن می گوید : ” [موسی جوان] پس برای آن دو [گوسفندان را] آب داد ، آنگاهبه سوی سایه برگشت. “ همین و بس . اما پس از مساعدت به دختران دیگر آنجا نایستاد ،به رویشان لبخند نزد ، از نام و نشانشان نپرسید ، از آنها نخواست تا به او بگویندخانه شان کجاست ؟ با که زندگی می کنند ؟ تا در منزلشان همراهی شان کند یا نه ؟قرآن فقط می گوید : برایشان آب کشید ، آنگاه به سایه رفت . سپس دست به دعا برداشتو گفت : ” پروردگارا ! من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم .“ (قصص/28،24)
نمونه های فراوانی در قرآن نشان از آن دارد که مردانی تنها به انگیزه مساعدت ویاریرساندن به نیازمندان ، نه ایجاد پلی برای رسیدن به غریزه ها و اشباع نامشروع آنها، به یاری و مساعدت زنان شتافته اند و گرفتاری آنها را بر طرف کرده اند . بنابرایننکته اصلی که از این آیات به دست می آید این است که ارتباط دختر و پسر در بعدمساعدت و یاری رساندن مورد نکوهش قرار نگرفته است .
بررسی حیا در پندار ، گفتار و رفتار دختر و پسر
در ادامه سورۀ ( قصص/26،28) می خوانیم : یکی از آن دو دختر که با شرم و حیا قدم برمی داشت نزد وی [موسی] آمد و گفت : ”پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن[گوسفندان] برای ما ،مزد دهد . “
در تفاسیر آمده است ،به خاطر مساعدت موسی ، دختران زودتر از همیشه به خانه رسیدند. پدر علت را جویا شد . آنان داستان جوان را برای پدر تعریف کردند . پدر یکی ازآنها را به دنبال جوان فرستاد . قرآن می گوید : یکی از آن دو – در حالی که با آزرمقدم بر می داشت – نزد وی آمد . یعنی آن دختر در حالی که با شرم قدم می زد نزد موسیآمد .. پرسشی که در اینجا رخ می دهد و پاسخ به آن در بحث ” ارتباط دختر و پسر “راهگشا است که آیا شرم و حیا از حالتهای روح انسان است یا از صفات جسم ؟ به عبارتدیگر وقتی می گوییم : ” شرمگین شدم“ منظور این است که روح ما شرمنده می شود یااینکه کالبد یا چهره ما ؟ مسلم است که شرم و حیا از صفات روح است نه جسم و درحدیثی از پیامبر (ص) آمده است : ” هر گاه از حیا برخودار نباشی ، هر چه می خواهیبکن “ گفته اند منظور از این حدیث آن است که اگر حیا نباشد ، انسان دست به هرکارزشتی می زند . این نکته بیان گر آن است که گرچه شرم و حیا یک حالت روانی و روحیاست .
اما آثار و نشانه های آن می توانند در کالبد ، ظاهر و اندام خود را نشان دهد. ما این حیا و شرم و یک حالت را نه تنها در رفتار و راه رفتن دختر شعیب می بینیمبلکه در گفتار و سخن او با موسای جوان نیز می بینیم – به این بخش از آیه دقت کنیم:” گفت : پدرم تو را می طلبد تا تو را به پاداش آب دادن [گوسفندان ]برای ما ،مزددهد . “ (قصص/24،28) به لحن و گفتار دختر توجه کنید . وقار و حیا از فتارش پیداست (گردآوری : انجمن ناجی) دختر برای دعوت از موسی آمده است . برای آنجام این مقصود ،کلمات را در ذهن خویشزیرورو می کند و به دنبال جمله مناسبی می گردد ” به خانه ما بیا “ اندکی به آن میاندیشد . نه ،نه . جمله خوبی نیست .
خوب است از پدر مایه بگذارم . بله ، این بهتراست . به موسی می گوید : ”پدرم تو را می طلبد “ یعنی من دعوت کننده تو نیستم . منتو را به خانه خویش نمی خوانم این پدر من است که تو را به خانه خویش خوانده است .
آیادر ذهن کنجکاو موسی این سوال سبز نشدکه برای چه از من دعوت کرده اید تا به خانهتان بیایم ؟ ما که یکدیگر را نمی شناسیم . اما زیرکی دختر فرزانه شعیب حتی اینپرسش را هم بدون جواب نمی گذارد . در ادامه می افزاید : ”پدرم تو را می طلبد تا تورا به پاداش آب دادن [گوسفندان] برای ما ،مزد دهد .“ خاطرت جمع، ای جوان ! منظوراز این دعوت یک مسئله اقتصادی است . پاداش دادن توست .
پیش از این یاد آور شویم که برای گفتار دختر و پسر دو نکته اساسی باید در نظرگرفته شود :
1- کنترل بر صدا از سوی دختران ؛
2- کنترل و انگیزه های درونی از سوی پسران (با نیت سوء بر خورد نکردن )
ما این دو نکته را به روشنی در مکالمه حضرت موسی (ع) با دختر شعیت می بینیم . بهویژه هنگامی که می بینیم پس از قبول شعیب ، دختر از جلو و موسی از پشت سر حرکت میکند . بادی می وزد و جامه دختر را به بازی می گیرد . موسی چه می کند ؟ دختر را صدامی زند و به او می گوید : " ای کنیز خدا نمی خواهم دوربین ذهن من هر لحظه ازاندام موزون تصویر بردارد . آیا جلوه های رفتاری و گفتاری جوانی را بهتر و دقیق براز این می شود به تصویر کشید ؟ آیا بهتر از این می توان نظارت بر عمل ها و عامل ها، نظارت بر انگیزۀ های رفتاری و انگیخته های گفتاری را تبیین کرد ؟
یكی از مهمترین مباحث كاربردی و اساسی در مسائل اجتماعی و خانوادگی، حفظ حریم روابط محرم و نامحرم است كه توجه به نكات زیر، در ایجاد امنیت و آرامش اخلاقی و معنوی افراد و خانواده ها بسیار مهم است: 1. به حد ضرورت اكتفا كنید: اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت كردن با هم و برخوردهایی كه لازمه رسیدگی به كارهای روزمرّه است منع نموده است البته در صورتی كه بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.[1] 2. حریم نگه دارید: حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ ذكر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ همین بوده و زنانی از شركت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند ولی همواره اصل «حریم» رعایت میشده و در مساجد و مجامع حتی در كوچه و معبر زن و مرد مختلط نبوده[2] و درب ورودی زنان در مسجدالنبی(ص) جدا بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) 3. از نگاه و رفتار هوس آلود پرهیز كنید: اسلام میخواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوسآلود و سرشار از كار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغههای شهوانی به تحصیل و سایر كارهای زندگی برسند لذا زن و مرد از اختلاط بیحدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریمهای عفاف و شرم و حیا باز داشته تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.[3] 4. به روحیات، سن و شرایط ویژه خود توجه كنید: اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیّات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد، دختر و پسر پس از بلوغ سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حكومت و سلطه غرایز جنسی فراگیر میشود و بر اعمال و رفتار و اندیشهی جوان سایه میافكند. احساس نیازی كه در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد باعث میشود كه آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران كمبود روحی ـ روانی خود باشند. در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند امّا اندك اندك براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یكباره متوجه میشوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچه هوس شده است (گردآوری : انجمن ناجی) اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه كرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است (گردآوری : انجمن ناجی) اسلام خواهان آن است كه هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در كادر رسمی آن باشد در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بیبند و باری ـ كه امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سركوب نكردن آن یك مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است (گردآوری : انجمن ناجی)[4] اسلام اصرار فراوانی دارد كه مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغهای جز فعالیت و تلاش از كار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع كامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازی[5] و تمتعات جنسی غیر قانونی و حرمت خودآرایی[6] برای بیگانه از اینجا نشأت میگیرد. 5. در زمینه مسائل جنسی احتیاط كنید: در داستان حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ در قرآن به خوبی در مییابیم انسان در زمینه مسائل جنسی در خطر است و اگر رعایت جوانب احتیاط را نكرده و به خدا پناه نبرد طعمه شیطان میگردد. در قرآن میخوانیم «آن زن قصد یوسف نمود و یوسف نیز اگر برهان پروردگار را نمیدید قصد وی نمود»[7] آیه میگوید ایمان حضرت یوسف سبب نجات او شد و در غیر این صورت به طور طبیعی او نیز در این راه به خطا میرفت پس برخورد میان زن مرد از لغزشگاه او میباشد و در داستان حضرت موسی و دختران شعیب میخوانیم هنگامی كه دختر از طرف پدرش (شعیب) موسی را دعوت نمود حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ گفت: «من جلو میروم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم كه پشت زنان نگاه نمیكنیم».[8] 6. به سیره معصومین - علیهم السلام - توجه كنید: در حدیثی آمده حضرت علی ـ علیه السّلام ـ كراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام كند، و پیرامون حكمت آن فرمود: «ترس از آن دارم كه تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی كه از سلام میبرم بیشتر شود».[9] 7. از شوخی با نامحرم بپرهیزید: در حدیثی پیرامون شوخی و مزهپرانی زن و مرد نامحرم آمده است: «ابوبصیر میگوید: به زنی درس روخوانی قرآن میدادم. روزی كمی با او شوخی كردم؛ وقتی خدمت امام باقر ـ علیه السّلام ـ رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت كشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن نرو و درس نده».[10] همچنین احادیثی درباره عذاب كسانی آمده كه با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی میكنند.[11] با توجه به آیات و احادیث فوق به خوبی حكم اختلاط و همدوشیها و روابط بیحدّ و مرزی كه متأسفانه دارد در سطح جامعه رواج پیدا میكند و حتی به اسم روشنفكری به آن دامن زده میشود مشخص میشود كه برخلاف نص صریح معارف اسلامی و آموزههای دینی است (گردآوری : انجمن ناجی) - ثمرات قرار دادن حریم در روابط زن و مرد عبارتند از: 1. جلوگیری از آشفتگی ذهنی. 2. كنترل غرایز جنسی. 3. پرهیز از قرار گرفتن در موضع تهمت. 4. آرامش روانی. 5. تحكیم نظام خانواده و وفاداری به همسر. 6. انجام سالم فعالیتهای اجتماعی. 7. كاهش جرائم اخلاقی همچون سقط جنین، هم جنس بازی و.. 8. پیشگیری از ناكامی و شكست در زندگی. 9. موفقیت تحصیلی و شغلی. 10. اجرای فرامین الهی و كسب رضایت خداوند (خداوند متعال در قرآن كریم ضمن بیان دقیق حریمهای لازم در روابط بین زن و مرد، از دوستی زن و مرد در خارج از چارچوب الهی نهی فرموده است). [1] . جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، (چاپ 4، انتشارات اسراء قم، 1378) ص 394. [2] . شهید مطهری، مرتضی، مسئله حجاب (چاپ 42، انتشارات صدرا، قم 1364) ص 241. [3] . زن در آئینه جلال و جمال، ص 395 و مسأله حجاب 93. [4] . مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، انتشارات صدرا، قم بیتا) ص 69. [5] . سوره نور، آیه 31. [6] . سوره احزاب، آیه 33. [7] . سوره یوسف، آیه 24. [8] . سوره قصص، آیه 23 و 25. و علامه طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، (چاپ دوم، دارالكتب الاسلامیه، قم 1393 ه) ج 16، ص 129. [9] . ریشهری، محمد، میزانالحمه، (چاپ اول، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1362) ج 4، ص 540. [10] . حر عاملی، محمد ن حسن، وسائل الشیعه (چاپ 6، دارالكتب اسلامیه، تهران 1403 ه) ج 14، ص 144، ب 106، مقدمات نكاح، حدیث 5. [11] . همان، ج 14، ص 143، ب 106، مقدمات نكاح. najiforum.ir