جوانی بود به نام عامر ابن عبدقیس- این داستان برای جوانان جالب است، نوشته اند در صفیّن هم خدمت امیرالمؤمنین بود البته در آن زمان دیگر جوان نبود، سنش بالا رفته بود و در کنار امیرالمؤمنین با سپاه صفین جنگید، او در جوانی اش در اکثر جنگ های پیغمبر شرکت کرد- او می گفت: اگر یک آیة قرآن شامل حال من شود برایم بس است (گردآوری : انجمن ناجی) به او مي گویند کدام آیه؟ مي گوید: آیه ای که خدا می فرماید: «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِين»[1]؛ خدا عمل انسان باتقوا را قبول می کند، عمل همراه با ریا و عمل همراه با شرک، عملی که به خاطر چشم و هم چشمی باشد، و عملی که از روی ریا و برای غیر خدا باشد این پذیرفته نیست، کما اینکه عمل قابیل پذیرفته نشد، در حالی که او هم قربانی کرد. گاهی می بینید یک نماز به عرش می رسد، گاهی یک انفاق چقدر ارزش پیدا می کند، مثل انگشتری که حضرت علی در حال نماز انفاق می کند و برای آن یک آیه نازل می شود. که این به کیفیت عمل بستگی دارد.
شخصی می گوید در یکی از جنگ ها شب بود بیرون آمدم، دیدم صدای گریه می آید رفتم دیدم همین جوان، عامر ابن عبدقیس، در یک جایی سرش را به سجده گذاشته، و در حال گریه است و می گوید: الهی و ربی و سیدی؛ خدای من، مولای من، آقای من، من سه چیز از تو خواستم، دو تای آن را به من دادی، به آن عزتت قسم، سومی آنها را هم به من بده. گریه اش که تمام شد، بلند شد، یک وقت نگاهش به من افتاد. گفت تو حرفهای مرا گوش می کردی؟ گفتم: بله، چه از خدا خواستی؟ سه خواسته ات چه بوده که خداوند دو تا را مستجاب کرده و یک دعای دیگر مانده؟ گفت: به تو می گویم، ولی تا زنده ام به کسی نگو، از خدا خواسته بودم میل نداشته باشم به نامحرم نگاه کنم. از خدا خواسته بودم این قدرت را از من بگیرد. توانی به من بدهد که نگاهم به بدن نامحرم نیفتد. خدا این توان را به من داده و به نامحرم نگاه نمی کنم. –این یک توان است که یک جوان در عنفوان جوانی دعایش را بکنید دعاهایتان مستجاب می شود. کمی هم خودتان اراده و توان را به آن اضافه کنید، خدا به شما این اراده را می دهد.
خواستة دوم از خدا خواستم از هیچ کس غیر خودش نترسم، این توفیق را هم من به داده الحمدلله، شجاع هستم و سوم از خدا خواسته ام اندکی خوابم را کم کند- بالاخره جوان است خواب در جوانی لذیذ است- از خدا خواستم از خوابم کم شود و به عبادتم افزوده شود. هنوز این را به من نداده، چیزی که برایش گریه می کردم این است (گردآوری : انجمن ناجی)[2] این خصوصیات جوان است (گردآوری : انجمن ناجی)