جوانی دورانيست که همه آن را با عنوان بهار زندگی یا دوران طلایی عمرمیشناسند...
افراد در میانسالی و پیری، هنگامی که به جوانها برمیخورند اولین نصیحتشان به آنها اینه که قدر جوانیتان را بدانید و تا جوان هستید زندگی خود را بسازید و….
مسأله اين است (گردآوری : انجمن ناجی)..قدر این دوران طلایی را دانستن و خوب بهره بردن... چگونه میتوانیم یک جوان موفق باشیم و احساس نکنیم که جوانیمان هدر رفته است؟
من اگه هدف داشته باشم چي؟ آيا اگه هدف داشته باشم، برنامه داشته باشم هيچ وقت احساس پوچي مي كنم؟ شما جواب بدين.
اما ميخوام هميشه واقع بين باشم... نه بلندپرواز و نه کوتهفکر نه در رویا زندگی كنم و نه زیادی همه چیز را دست کم بگيرم.نظرتون چيه؟
من جوانم... من به زندگی خوشبینم شايد عينك داشته باشم ولي عينك بدبيني هرگز
شايد تو زندگی مشکلات فراوانی داشته باشم امامن جوانم... اگر بخوام ... اگه آروم باشم ... اگه يه كمي اهدافمو با امكانات موجود تطبيق بدم... من ميتونم... چون هدف دارم و تلاش...
من از زانوي غم بغل گرفتن بيزارم... من نااميد نميشم. من قدرت انجام خيلي كارا رو دارم. توانايي هامو كه ديگه شناختم. و به قول شاعر : من مسيرم روشن است (گردآوری : انجمن ناجی)..
پر از اميدم... به راستي كي تونسته اميدو از من بگيره...
من جوانم... جواني را يأس نيست... اگر جواني را ديدي مأيوس، بدان اشكال از درون اوست... از تنبلياش... از منفي بافياش... از بي اعتمادي به خودش( قال فري)
من جوانم... از كسي انتظار ندارم... رو پاهاي خودمم... من موقعيت ميسازم
ولي تا ابد ادامه ندارد... جواني رو ميگم... منم پير ميشم... به قدر چشم به هم زني...يه روزي هم بايد بار سفر بست و رفت... مثه همه پيرا...
ولي الان رو مي نگرم... در دستان من سرمايه ايست بي بديل... تنها يه بار به من داده شده ... همين يه فرصت رو دارم... جواني... واي جواني
ميخوام ياد بگيرم... علم ، دانش و خوب بودن... بهترين لحظه هاي من الانه...
لبخند هميشه رو لبامه... زكات جواني من همين لبخنداي هميشگيست... من مظهر اميد به زندگيم و اين حس رو به اطرافيانم هم منتقل مي كنم.. من جوانم...
اين هميشه شعار منه... من جوان با تك تك سلولاي تنم... ميگم: هيچ وقت خود را دست كم نخواهم گرفت... به پا مي خيزم...