کلید موفقیت در زندگی.... شما به اراده و تعهد نیاز دارید.
شما به اراده و تعهد نیاز دارید.
ماریو آندرتی می گوید: "آرزو کلید انگیزه است، ولی اراده و تعهد است که موجب پیگیری مداوم هدفتان می شود – تعهد به برتری – که شما را قادر می سازد به موفقیتی که به دنبالش هستید برسید".
آیا اراده دارید؟ فرد مصمم بیشتر از هزاران فرد بی علاقه موفق می شود. آرزو، اراده و تعهد از لحاظ استراتژیک شما را در موقعیت موفقیت قرار می دهند.
RE: کلید موفقیت در زندگی.... شما به اراده و تعهد نیاز دارید.
رسیدن به موفقیت برای همه مردم خوشایند و لذت بخش است اما به هرحال افرادی هم هستند كه با قرار گرفتن در موقعیتهای جدید و حتی با رسیدن به موفقیت دچار اضطراب میشوند و ترس از آنچه در آینده به سراغشان میآید، سدی در مقابل پیشرفتهایشان خواهد بود.
همه ما در لحظه لحظهزندگیمان در شرایطی قرار میگیریم كه باید برای ادامه راه دست به انتخابهای كاملاً آگاهانه بزنیم. انتخابهایی كه ریشه در حال دارند اما ثمره و میوه آنها در آینده بدست میآید.
آیندهای كه شاید یك دقیقه بعد و شاید سالهای دور را تداعی كند. این دید نه تنها میتواند منبع خوبی برای ایجاد انگیزه باشد، بلكه به شما كمك میكند تا موانعی را كه تا كنون بر سر راهتان وجود داشته و شما را به عقب رانده، تشخیص دهید و از سر راه بردارید. این موانع میتواند ترس از شكست و شك داشتن نسبت به شایستگی خود برای موفقیت و مواردی اینچنینی را در برگیرد.
ترس از شكست وقتی به سراغ شما میآید كه واقعاً در حال پیشرفت در زندگی و حركت به جلوهستید. ترس از موفقیت به اندازه آیندهای كه ما به سمت آن گام بر میداریم واقعیت دارد، چراكه این قانون زندگی است كه هرآنچه را كه تصور كنید، روزی اتفاق خواهد افتاد، پس از تاثیرات بزرگی كه افكار شما میتواند بر آیندهتان داشته باشد غافل نشوید.
ترسها نیز در دسته همین افكار قرار دارند و بههرحال تا حدی راه موفقیت را بر شما سد خواهند كرد. از آنجاییكه در فرهنگ ما بیشتر روی اتفاقات و حوادثی كه در گذشته رخ داده تمركز میشود، ما برای غلبه بر این تشویشها راهكار خاصی در دست نداریم، چراكه قرار است در آینده رخ دهند و ما كه در حال زندگی میكنیم نمیدانیم چگونه با چیزی كه در دسترس نیست برخورد كنیم.
اما اگر واقعاً میخواهید بازیگر نقشی باشید كه دوست دارید در زندگی داشته باشید باید سعی كنید تصویر دقیقی از آنچه توقع دارید در ذهن خود ایجاد نمایید. تصویری با تمام جزئیات.
ریشه یابی این ترس و برطرف كردن آن لازمه ایجاد و تقویت موفقیت خواهد بود. دلایل ایجاد این ترس میتواند متفاوت باشد. شاید یكی از این دلایل، ترس از تنهایی ناخواسته ایست كه ممكن است پس از نائل شدن به موفقیت به سراغ شما بیاید. معمولاً خانمها برای این نوع ترس مستعدتر هستند، زیرا آنها از اینكه پس از رسیدن به موفقیت و قدرتمند شدن دیگر مثل قبل مورد توجه نباشند، نگرانند.
دلیل دیگر این است كه هرچقدر كه كارهای انجام نشده و عقب افتاده را بیشتر روی هم تلمبار كنید، نگرانی از عدم موفقیت بیشتر و بیشتر درون شما را تسخیر كرده و كنترلتان را بدست میگیرد. دلیل دیگر ترس از موفقیت میتواند ترس از اذیت شدن توسط مخالفان و دشمنان احتمالی باشد كه پس از آن در اطراف شما ایجاد خواهند شد.
با قرار گرفتن در راه پیشرفت و موفقیت و به محض اینكه شرایط شما تغییر كند، روابط شما با اطرافیانتان نیز ناخواسته دچار تغییر و تحول خواهد شد. مطمئناً دوستان خوب و قابل اطمینان شما مثل همیشه مشوق و پشتیبانتان خواهند بود اما بالاخره افرادی هم هستند كه از روی حسادت شما را بدنام كنند تا سدی در مقابل حركت رو به جلوی شما قرار دهند و طبعاً چنین موضوعی منجر به ایجاد ترس و نگرانی خواهد شد.
اما خوشبختانه بعضی از این نگرانیها به دلیل اینكه هیچ وقت به وقوع نمیپیوندند، به راحتی برطرف میشوند چراكه ذاتاً احتمال موفقیت در زمینه مورد نظر بسیار كمرنگ خواهد بود. شاید اصلیترین دلیل ترس از موفقیت نگرانی از عدم توانایی برای تغییر مسائلی باشد كه در گذشته نتوانستهایم به درستی آنها را تغییر دهیم.
چراكه تغییرات به واسطه انتخابهایی ایجاد میشوند كه ما همیشه قدرت چنین انتخابهایی را داریم و پس از تصمیمگیری شما با واقع گرایی كه از این انتخابها ناشی میشود رو در رو میشوید. تنها یك چیز میتواند احساسی را كه در پی مشكلات ناشی از انتخابهای آگاهانه ما در زندگی ایجاد میشود را تخفیف دهد. بخشش خود. رنجی كه از چنین دركی ناشی میشود تنها با بخشیدن خودتان التیام مییابد.
این احساس هیچوقت توسط عوامل خارجی به شما القا نمیشود و شما باید از درون خود دست بكار شوید و تصمیم بگیرید كه چگونه با خوتان رفتار كنید. اگر شما ندانید چگونه خودتان را ببخشید، هیچ وقت نمیتوانید موفقیتهای اختیاری موردنظر را در زندگیتان ایجاد كنید. بخشش خودتان به عنوان یك تصمیم و انتخاب اختیاری منجر به ایجاد حس تكاملی میشود كه در پی آن میتوانید احساس شكست را بهتر به عقب برانید.
این حق طبیعی شماست كه بدانید چرا برای مدتی است قوایتان تحلیل رفته است (گردآوری : انجمن ناجی) شاید با پرسیدن چند سوال ساده از خودتان بتوانید به نتیجه قابل قبولی برسید. سوالهایی از قبیل چه چیزی باعث شده كه از انجام كارهای مورد علاقهتان اجتناب كنید؟ دوست دارید در كدام حس درونیتان تغییری ایجاد نشده و از میزان آن كاسته نشود؟ چه چیزی موقعیت من را پس از رسیدن به موفقیت تضمین میكند؟
آیا پس از آن احساس بهتری خواهم داشت؟ در صورت دست یابی به موفقیت از دست دادن چه چیزهایی من را نگران میكند؟ پس از پاسخ صادقانه به این سوالات و یافتن ترسها و نگرانیهایتان به ریشه یابی آنها بپردازید، سپس با مشخص شدن نتیجه راحت تر خود را ببخشید.
برای اینكه به سادگی بتوانید از این ترسها رهایی یابید، در ذهن خود آینده پس از كسب موفقیت را با تمام جزئیات تصور كنید و در كنار آن نگرانیهایتان را بصورت واقعی شبیه سازی نمایید، سپس با كمك خلاقیتهای ذهنی خود به تخریب آنها بپردازید. روش دیگر این است كه هر آنچه كه ذهنتان را بخود مشغول كرده روی كاغذ یادداشت كنید، سپس آن كاغذ را پاره كنید. این كار به منزله دور ریختن تمام تشویشها و نگرانیهایی است كه ذهن شما را به خود مشغول كرده بود و با نوشتن به روی كاغذ منتقل شده و حالا كاملاً از صفحه روزگار محو شدهاند.
حالا چشمانتان را ببندید و با خیال راحت آینده درخشان و سرشار از موفقیت خود را كه هیچ تشویش و ترسی بر آن سایه نیانداخته است را در ذهنتان تجسم كنید.
كسی كه شكار كردن بلد باشد، میداند كه میتوانید منتظر شكار در جایی مخفی شوید اما هیچوقت چیزی شكار نكنید. قانون شكار این نیست. باید از مخفیگاه بیرون آیید و خودتان به دنبالش بروید.
در مسائل كاری نیز وضع به همین منوال است (گردآوری : انجمن ناجی) منتظر تكلیف نمانید. خودتان به دنبال كار باشید. در خود انگیزه ایجاد كنید و به دنبال پروژههای جدید باشید و از هیچ چیز هراسی به دل راه ندهید.
همیشه كارها را طوری انجام دهید كه انتظار دارید دیگران انجام دهند. این كار بسیار تاثیر گذار است و در كل شركت انعكاس پیدا میكند. اگر همیشه كارهایتان را به بهترین نحو انجام دهید، در كارتان نمونه خواهید شد و دیگران نیز به عنوان یك سرمشق از شما پیروی میكنند.
سعی كنید همیشه در زمینه كاریتان از اطلاعات روز باخبر شوید و علوم جدید مربوطه را یاد بگیرید. همیشه سطح دانش خود را بالاتر از دیگران نگاه دارید و موفق خواهید شد.
ممكن است تصور كنید كه شما راهتان با آن دسته افراد موفقی كه پیوسته كامیابیهای تازه حاصل میكنند یكی نباشد. البته ممكن است آنها تواناییهایی داشته باشند كه شما فاقد آن هستید، اما همیشه به یاد داشته باشید: موفقیت آموختنی است و تنها تفاوت شما با آنها این است كه آنها همیشه یك سری عادات خاص را به كار میبندند و این باعث كامیابیشان میشود
اریک اشمیت، رئیس هیاتمدیره گوگل در کتاب جدیدش؛ یعنی «How Google Works» (گوگل چگونه کار میکند) اعلام کرده است «در چنین شرایط، بهترین فرصتها برای تبادل اطلاعات، رسیدگی به مشکلات و همچنین تصمیمگیریهای مهم ایجاد خواهد شد.»اریک اشمیت در این کتاب که آن را به همراه معاون ارشد محصولات گوگل، جاناتان روزنبرگ، نوشته است به نکاتی در رابطه با راهکارهای رسیدن به موفقیتهای کاری اشاره کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) سایت businessinsider در این بین ۸ کلید طلایی برای برگزاری یک نشست کاری موفق را از این کتاب استخراج و منتشر کرده است (گردآوری : انجمن ناجی)..
حتما شما هم تجربه شرکت در جلسات کاری بد را داشتهاید، جلساتی که آنها را از روی ناچاری قبول کردهاید. برگزاری جلسات خستهکننده شامل همه شرکتها چه شرکتهای بزرگ و چه شرکتهای نوپا است (گردآوری : انجمن ناجی)
جلسات خستهکننده نه تنها فایدهای برای برگزارکنندگان و شرکتکنندگان ندارند؛ بلکه میتوانند به جز گرفتن وقت ضررهایی نیز بهدنبال داشته باشند، اما داستان وقتی که یک جلسه بهخوبی برگزار شود کاملا تغییر میکند. یک جلسه کاری خوب میتواند سود زیادی برای هر دو طرف داشته باشد. مشکلات احتمالی را حل کند، راهحلهای جدید برای برونرفت از یک بحران پیدا کند و در نهایت برگزارکنندگان را به یک تصمیم نهایی برساند. در همین زمینه اریک اشمیت، رئیس هیاتمدیره گوگل در کتاب جدیدش؛ یعنی «How Google Works» (گوگل چگونه کار میکند) اعلام کرده است «در چنین شرایط، بهترین فرصتها برای تبادل اطلاعات، رسیدگی به مشکلات و همچنین تصمیمگیریهای مهم ایجاد خواهد شد.»اریک اشمیت در این کتاب که آن را به همراه معاون ارشد محصولات گوگل، جاناتان روزنبرگ، نوشته است به نکاتی در رابطه با راهکارهای رسیدن به موفقیتهای کاری اشاره کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) سایت businessinsider در این بین ۸ دستور و راهکار برای برگزاری یک نشست کاری موفق را از این کتاب استخراج و منتشر کرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
۱- هر جلسهای نیاز به یک رهبر دارد
ملاقات بین دو گروه برابر معمولا نتایج خوبی در پی نخواهد داشت؛ چراکه شما بدون گرفتن تصمیمات دشوار جلسه را به پایان خواهید رساند. اریک اشمیت و معاونش برای برونرفت از این بحران توصیه میکنند که برای چنین جلساتی، فردی مطمئن را بهعنوان «تصمیمگیرنده» انتخاب کنید تا تمام افراد نسبت به این موضوع آگاه باشند که حرف آخر را چه کسی میزند.
۲- جلسهها نیازمند یک هدف و ساختار مشخص هستند
جلسههایی که بیشتر از حد معمول طول میکشند قطعا دارای هدف و ساختار مشخصی نیستند. اشمیت و روزنبرگ توضیح میدهند که فرد تصمیمگیرنده باید بتواند گردهمایی را آغاز کند، یک محتوای مناسب برای آن تدارک ببیند، اهداف را تنظیم و شرکتکنندگان را تعیین کند تا در نهایت، برنامه زمانبندی شده جلسه را حداقل ۲۴ ساعت قبل شروع مراسم با دیگر اعضا به اشتراک بگذارد.
سپس شخص تصمیمگیرنده مسوولیت خلاصهنویسی شرح ملاقات و نتایج را برعهده میگیرد و تا ۴۸ ساعت بعد، وظایف جدید را به افراد لازم ارسال کند.
۳- جلسات کاری برای به اشتراکگذاری اطلاعات و ایده است
اشمیت و تیم او متوجه شدند که جلسات کاری نه مکانی برای تفریح است و نه خنده؛ بلکه در این گونه محلها است که افکار و ایدههای مهم پرورش پیدا میکنند. برای رسیدن به این هدف، نباید به هیچ عنوان این جلسات را بیارزش دانست؛ چراکه شما زمان اضافی برای تلف کردن ندارید.
۴- در صورت نیاز جلسه برگزار کنید
به باور اشمیت و روزنبرگ، هر ملاقات و جلسه کاری نیازمند مشخص بودن یک هدف است، اما اگر قرار نیست یک جلسه به هدف نهایی برسد یا حتی هیچ تعریفی هم از دلیل برگزاری آن وجود ندارد، بهتر است این ملاقات را لغو کنید. اگر شما ملاقاتهای کاری و جلسهها را صرفا بر حسب عادت برگزار میکنید، بهتر است هرچه سریعتر معنای «جلسه کاری» را برای خود بازتعریف و جایگاه هدف جلسات را مشخص کنید.
۵- در یک جلسه نباید بیشتر از 8 نفر شرکت کنند
هر شخصی که در یک جلسه حضور دارد، باید حرفی برای گفتن داشته باشد. افرادی که بدون هدف یا حرفی در یک جلسه شرکت میکنند، میتوانند در جایی دیگری بسیار مفید واقع شوند. استفاده بیش از حد از شرکتکنندگان در یک جلسه کیفیت نهایی را کاهش میدهد. شما میتوانید به جای استفاده از تماشاچی، نتایج نشست را با کسانی که در محل حضور نداشتند به اشتراک بگذارید تا از این طریق آنها را هم در جریان اطلاعات و تصمیمگیریهای جدید بگذارید.
۶- حضور افراد مهم در جلسه ضروری است
اریک اشمیت و روزنبرگ در کتاب «گوگل چگونه کار میکند» نوشتهاند: «بارها این اتفاق رخ داده بود که ما برای یک ملاقات صمیمی با مدیر ارشد اجرایی یکی از شرکا یا مشتریانمان به اتاقی پر از شرکتکننده رفته بودیم.»
شما نمی توانید در آنچه که مشتری یا شرکای کاری تان میپندارند و انجام میدهند آگاه باشید، اما به عملکرد و نحوه کار کردن خودتان این تسلط را دارید؛ بنابراین در چنین شرایطی باز هم بهترین کار این است که با حداقل افراد مهم و اثرگذار در جلسه شرکت کنید. برای اینگونه جلسات مهم، گوگل مدیران اجرایی را به استفاده از افرادی که حضورشان برای معامله حیاتی است، دعوت میکند و نه جمع کثیری از شرکتکنندگان.
۷- به شدت پیرو محدودیت زمانی باشید
زمان شروع و پایان جلسه از مهمترین مسائلی هستند که شما باید به آن توجه کنید. جلسه را راس ساعت آغاز و به محض رسیدن زمان پایان، آن را ترک کنید تا به خلاصه نویسی گردهمایی بپردازید. اگر احساس میکنید جلسه به زمان بیشتری احتیاج دارد، حتما زمانی را برای استراحت در برنامهریزی خود در نظر بگیرید. در مقابل، اگر جلسه زودتر از زمان اختصاص داده شده به اتمام رسید بهدنبال پر کردن باقی مانده زمان نباشید؛ چراکه بهتر است هرچه زودتر افراد به کارهای خود مشغول شوند.
۸- حضور کامل در جلسه
باید تمام تلاش خود را برای حضور کامل و فعال در یک جلسه به کار بگیرید. تمام تمرکز خود را روی جلسه در حال برگزاری بگذارید و به شدت از چک کردن ایمیل روی تلفن همراه یا لپ تاپ پرهیز کنید. اریک اشمیت و روزنبرگ میگویند که در گوگل یک قانون سخت وجود دارد و آن اینکه در یک جلسه لپتاپ تمام حاضران باید بسته باشد. آنها در کتاب خود از این مورد بهعنوان یک «قانون خوب» یاد میکنند.
RE: کلید موفقیت در زندگی.... شما به اراده و تعهد نیاز دارید.
گاهی وقتا لازمه مثل یک رهبر ارکستر رفتار کنیم :
به همه پشت کنیم و مشغول کار خودمون باشیم
چون درست بعد از اینکه کارمون تموم شد ، همه ی اون کسانی که بهشون پشت کرده بودیم
مجبورن بلند بشن و تشویقمون کنن . برای اندیشیدن زمان صرف کنید ؛ولی وقتی که زمان عمل فرا رسید ، دیگر فکر نکنید ، عمل کنید.ناپلئون بناپارتبا مشکلات تان آرام برخورد کنید ؛تا نوع برخوردتان مشکل بعدى نباشد ...خیلی از آدمها هستند که به شما میگویند :" نمیتوانی! "کاری که باید انجام دهید این است که برگردید و بگویید :" حالا تماشا کن ... بسیاری از مردها با چنگ و دندان راه خود را به سوی اوج نردبان می گشایند ... ولی وقتی به بالای نردبان می رسند ؛ تازه متوجه می شوند که نردبان به دیواری اشتباه تکیه دارد!آنکس که میگوید : " نمی توانی " و " نخواهی توانست" ؛احتمالا همان کسی است که :از اینکه بتوانی انجامش دهی و موفق شوی ؛میترسد .http://najiforum.ir/thread-13231.html